جمع آوری و خلاصه: هانیه سخایی
نویسنده: دیل کارنگی
درباره نویسنده :
یل کارنگی ، نام اصلی دیل کارنگی ، (زاده ۲۴ نوامبر ۱۸۸۸ ، مریویل ، میسوری ، ایالات متحده – درگذشت ۱ نوامبر ۱۹۵۵ ، فارست هیلز ، نیویورک) ، مدرس ، نویسنده و پیشگام آمریکایی در زمینه سخنرانی عمومی و روانشناسی از شخصیت موفق کارنگی در فقر در مزرعه ای در میسوری متولد شد.
خلاصه کتاب:
هزاران نفر از شاگردان نویسنده این کتاب برای وی نوشته اند که چرا میخواهند سخنرانی در جمع را بیاموزند و در انتظار کسب چنین نتایجی هستند. اولین دلایلی که تقریبا همه آنها از آن نام برده اند این است که می خواهند بر اضطراب خود چیره شوند، بتوانند در عین حال که روبه روی جمع ایستاده اند فکر کنند و با اعتماد به نفس و آرامش در برابر هر جمعی صحبت کنند.
به دست آوردن توانایی انجام این کار زیاد دشوار نیست. این هدیه الهی نیست که خداوند به عدهای خاص عطا کرده باشد بلکه شبیه توانایی انجام بازی گلف است. هر مرد یا زنی( هر انسانی) که اراده لازم برای انجام این کار را داشته باشد، می تواند ظرفیت نهفته خویش را افزایش دهد.
بسیاری از سخنرانان باتجربه در حضور جمع بهتر فکر میکنند و حرف میزنند تا درحضور فرد. ثابت شده است که حضور شمار زیادی از افراد، عاملی برای ایجاد انگیزه و روحیه است. چنانچه صادقانه پیشنهادات این کتاب را به کار ببندید، ممکن است زمانی فرا برسد که شما نیز چنین حسی را تجربه کنید و با شور و نشاط به ایراد سخنرانی بپردازد.
فکر نکنید مورد شما غیر عادی است. بسیاری از افرادی که بعدها سخنرانان مشهوری شدند در ابتدای راه دچار اضطراب بودند و تقریباً همواره ترس از جمع آنها را رنج می داد. برایان، جین جارس،لوید جرج،جان برایت و…بسیاری دیگر از آن جمله اند.
فارغ از اینکه هر چند وقت یک بار سخنرانی می کنید، ممکن است این اضطراب را درست قبل از شروع صحبت تجربه کنید اما چند ثانیه پس از آغاز، این اضطراب به طور کامل از بین خواهد رفت.
برای آنکه بیشترین بهره از این کتاب بگیرید و با سرعت به هدف خود دست یابید این ۴ نکته را به کار بندید:
الف)با اراده قوی و خلل ناپذیر شروع کنید. مزایایی را که این کار برای تان در پی خواهد داشت، برشمرید.احساسات خود را در این مورد برانگیزید. تصور کنید این کار میتواند چه منافع مالی و اجتماعی برایتان در بر داشته باشد و تا چه حدی می تواند قدرت نفوذ و رهبری شما را تقویت نماید. به خاطر داشته باشید که میزان پیشرفت شما به اراده شما بستگی دارد .
ب)آماده باشید. تا زمانی که نمیدانید می خواهید چه بگویید اعتماد به نفس نیز نخواهید داشت.
پ)با اطمینان عمل کنید. پروفسور ویلیام جیمز می گوید:« برای دستیابی به احساس شجاعت باید به نحوی عمل کنید که گویی شجاع هستید و از تمامی اراده خویش برای دستیابی به این هدف کمک بگیرید. بدین ترتیب شجاعت آرامآرام جای ترس را خواهد گرفت»
تدی روزولت اعتراف کرد او ترس از خرس های قهوه ای، اسب های وحشی و گانگستر ها را با این روش از بین برد. شما نیز میتوانید با استفاده از این روش روانی، ترس از جمع را از بین ببرید.
ت) تمرین کنید. این مهمترین نکته است. ترس نتیجه عدم اطمینان است و عدم اطمینان نتیجه بی اطلاعی از آن چیزی که واقعاً میتوانید انجام دهید و این به بی اطلاعی خود از بی تجربگی نشات می گیرد. بنابراین با کسب تجارب موفقیت آمیز، ترس شما از میان خواهد رفت.
*کسب اعتماد به نفس
هنگامیکه سخنران پیامی واقعی در ذهن و قلبش دارد(و از درون احساس میکند صحبتهایش کاملاً ضرورت دارد) تقریباً مطمئن است که سخنرانی خوبی خواهد داشت. اگر سخنرانی به خوبی آماده شده باشد، نه دهم مسیر طی شده است.
» آمادگی چیست؟ آیا آمادگی به معنای چیدن چند جمله کنار هم است؟ آیا به معنای حفظ کردن عبارات است؟ نه به هیچ وجه.
آمادگی واقعی یعنی اینکه با استفاده از توانایی های خویشتن، افکار خاص خود را کنار هم بچینید و اعتقادات خاص خود را در ذهن پرورش داده و به سایرین منتقل کنید.
مثال:آقای جکسون از اهالی نیویورک هنگامی که تلاش می کرد صرفاً افکار فرد دیگری را در مجله فوربز درج شده بود به مخاطبان انتقال کند سخنرانی ناموفقی داشت. اما هنگامی که از آن مقاله صرفاً به عنوان نقطه شروع سخنرانی خویش استفاده کرد( وقتی از افکار و ذهنیت های خود بهره گرفت) به موفقیت دست یافت.
سعی نکنید که بنشینید و در عرض ۳۰ دقیقه متن سخنرانی خود را آماده کنید. سخنرانی را نمیتوان مانند یک استیک سریع آماده کرد؛ سخنرانی باید پرورش یابد. موضوع را در آغاز هفته انتخاب کنید و در اوقات فراغت خود به آن فکر کنید. در مورد آن تامل کنید، با آن به خواب بروید و آن را در خواب ببینید. در مورد موضوع با دوستان خود بحث کنید و از آن به عنوان موضوع صحبت های خود استفاده نمایید. تمامی سوالات ممکن در مورد موضوع را از خود بپرسید. تمامی افکار و مثال هایی را که در خصوص موضوع سخنرانی به ذهنتان می رسند، روی تکه های کاغذ بنویسید و همواره در جستجوی مطالب بیشتری باشید. تفکرات، پیشنهادات و نمونه های قابل توجه در مواقع گوناگون( به هنگام دوش گرفتن، رانندگی و هنگامی که منتظر آماده شدن غذا هستید) به ذهن شما خطور می کنند. این روش بود که لینکلن از آن بهره می گرفت. تقریباً روش تمامی سخنرانان موفق بوده است.
پس از آن که کمی به صورت مستقل فکر کردید، اگر زمان به شما اجازه می دهد به کتابخانه بروید و در مورد موضوع به مطالعه بپردازید. نیازهای خود را با کتابدار در میان بگذارید. او می تواند کمک های بسیار بزرگی به شما بکند.
بسیار بیشتر از آنچه نیاز دارید مطلب جمع کنید. مانند لوتربربانک عمل کنید؛ او یک میلیون نمونه گیاه پرورش میداد تا یکی دو نمونه عالی پیدا کند. ۱۰۰ عقیده مختلف جمع کنید و ۹۰ تای آن را حذف کنید.
راه دستیابی به نیروی ذخیره آن است که بسیار بیشتر از آنچه که در سخنرانی لازم است مطلب بدانید و ذخیره کاملی از اطلاعات داشته باشید. در آماده کردن سخنرانی از روش آتوردان در تعلیم فروشندگان برای فروش مواد غذایی بهره بگیرید و از روشهای آیدا تاربل در آماده کردن مقاله پیرامون تلگراف آتلانتیک استفاده کنید.
*سخنرانان مشهور چگونه سخنرانیهای خود را آماده میکنند؟
ناپلئون گفت:« هنر جنگ، علمی است که در آن هیچ موفقیتی بدون محاسبه و تفکر به دست نمی آید.» این موضوع همانقدر که در مورد تیراندازی صادق است، در مورد سخنرانی هم صدق می کند. سخنرانی سفر است باید برای آن برنامه ریزی کرد. اگر سخنران از نا کجا شروع کند معمولاً به همان جا هم خواهد رفت.
هیچ قانون کلی در مورد نحوه تنظیم افکار و شکل دادن ساختار سخنرانی وجود ندارد. هر سخنرانی مشکلات خاص خودش را دارد. سخنران باید هنگامی که در مورد مطلبی صحبت میکند، آن را به طور کامل بیان کند و دیگر هیچ گاه به آن باز نگردد. به عنوان مثال سخنرانی فیلادلفیا که جایزه نخست را از آن خود کرد، دقت کنید. در این سخنرانی، سخنران از این شاخه به آن شاخه نمی پرد و مانند خفاشی که در شامگاه حرکت می کند، سرگردان نیست.
دکتر کانول بسیاری از سخنرانی هایش را براین اساس طراحی می کرد.
الف) بیان حقایق
ب) بحث در مورد آنها
ت) توصیه به عملی کردن آن ها
خوب حالا احتمالاً این طرح به شما کمک خواهد کرد.
الف) به تصویر کشیدن مسائل نادرست
ب) به تصویر کشیدن راه اصلاح آنها
ت) تقاضای همکاری
در اینجا به طرحی عالی برای سخنرانی اشاره می کنیم:
الف) توجه حضار را به موضوع متوقف کنید
ب) اعتماد آنها را جلب کنید
ت) حقایق را بازگو کنید
ث) انگیزه هایی را در افراد ایجاد کنید که آنها را به عمل وادارد
سناتور سابق، آلبرت جی بوریج توصیه می کند که« همه حقایق باید از تمامی جوانب جمعآوری، تنظیم، بررسی و تفسیر شوند. موضوع را اثبات کنید. مطمئن باشید که مطالبتان حقیقت دارند. پس به راه حل هایی که این حقایق را ارائه میکنند فکر کنید.
لینکلن پیش از سخنرانی نتایج مورد نظر را با دقت کامل محاسبه میکرد. هنگامی که ۴۰ ساله بود و پس از آن که به عضویت کنگره درآمد، به مطالعه آثار اقلیدس پرداخت تا با فلسفه آشنا شود و بتواند نتایج مورد نظر خود را ثبت کند.
« هنر جنگ، علمی است که در آن هیچ موفقیتی بدون محاسبه و تفکر به دست نمی آید.»
* تقویت حافظه
پرفسور کارل سی شور، روانشناس مشهور می گوید:« افراد عادی تنها از ۱۰ درصد از ظرفیت واقعی حافظه موروثی خود استفاده میکنند و با نقض قوانین طبیعی به خاطر سپردن، ۹۰ درصد باقیمانده را هدر میدهند»
قوانین طبیعی به خاطر سپردن سه دسته اند: دریافت، تکرار، ارتباط. تصویر آشکار و عمیقی از چیزهایی که می خواهید به خاطر بسپارید ایجاد کنید. برای این کار باید:
الف) تمرکز کنید. این راز حافظه تئودور روزولت بود.
ب) از نزدیک نگاه کنید. کاملا دقت کنید دوربین در هوای مه آلود عکس نمی گیرد. پس ذهن شما هم نکات مبهم را حفظ نمی کند.
پ) تا جایی که ممکن است از تمامی حواس خود استفاده کنید.لینکلن هر چه را که می خواست به خاطر بسپارند با صدای بلند می خواند تا بتوانند هم از حافظه دیداری و هم از حافظه شنیداری خود استفاده کند. مهمتر از همه اینکه از حس بویایی خود در شکل دادن به تصورات خود استفاده کنید. اینگونه تصورات در ذهن میمانند. اعصابی که از چشم به مغز می روند، بیست و پنج برابر بیشتر از اعصابی هستند که از گوش به مغز می روند. مارک تواین، زمانیزمانی که از یاد داشت استفاده می کرد نمی توانست فهرست مطالب سخنرانی خود را به خاطر بسپارد اما وقتی یادداشتهای خود را دور انداخت و از تصاویر برای به خاطر سپردن رئوس مطالب مختلف استفاده کرد تمامی مشکلاتش برطرف شد.
دومین قانون حافظه تکرار است. هزاران نفر از دانشجویان مسلمان قرآن را حفظ می کنند. آنها بخش عمدهای از کار را با استفاده از نیروی تکرار به انجام می رسانند. چنانچه هر مطلب منطقی را به اندازه کافی تکرار کنیم، می توانیم آن را حفظ کنیم. اما در عین حال که به تکرار مطالب می پردازید، این نکات را در ذهن داشته باشید.
الف) یک جان نشینید و مطلب را آنقدر تکرار کنید که در حافظه شما نقش ببندد. یکی دوبار به حفظ کردن و مرور آن بپردازید و سپس آن را رها کنید. بعد دوباره برگردید و به آن مطلب رجوع کنید. تکرار مطالب در مقاطع زمانی مختلف و با استفاده از این روش به شما این توانایی را می دهد که مطالب را در نصف زمانی که در یک جلسه برای حفظ کردن آنها صرف می کنید، حفظ کنید.
ب) پس از حفظ کردن مطالب، نکاتی که در ۸ ساعت نخست فراموش میشوند نکاتی که طی ۳۰ روز بعد فراموش می شوند برابری می کند. بنابراین دقایقی قبل از آنکه سخنرانی خود را آغاز کنید، نگاهی به مطالب خود بیندازید.
*عوامل اصلی سخنرانی موفق
هنگامی که یادگیری هر چیز تازهای مثل زبان فرانسه، بازی گلف یا سخنرانی عمومی را آغاز می کنیم، هیچگاه پیشرفت یکنواختی نداریم. ما با حرکتی ناگهانی و شروعی غیرمنتظره، پیشرفت را آغاز میکنیم.
سپس ممکن است چندین هفته در حالت رکود قرار گیریم و یا حتی بعضی از امتیازاتی را که به دست آورده ایم، از دست بدهیم. روانشناسان این دوره های رکود را« سطوح یکنواخت منحنی یادگیری» می نامند.
ممکن است مدتی به سختی تلاش کنیم و نتوانیم از این سطوح یکنواخت گذر کنیم و دوباره راه صعود را در پیش بگیریم. بعضی افراد، این واقعیت مهم را در مسیر پیشرفت نادیده می گیرند و در این سطوح یکنواخت دچار ناامیدی شده، دست از تلاش می کشند. واقعا جای تاسف است؛ زیرا اگر پشتکار داشتند به تمرین ادامه میدادند، به یکباره متوجه می شدند که همچون هواپیما به پرواز در آمده و یک شبه به پیشرفتی قابل توجه دست یافته اند.
ممکن است هیچگاه نتوانید بدون آشفتگی های عصبی پیش از سخنرانی به صحبت بپردازید. اما اگر به کار خود ادامه دهید به زودی بر هر چیزی جز ترس اولیه پیروز خواهید شد و پس از اینکه چند ثانیه صحبت کردید این ترس هم از میان خواهد رفت.
پروفسور جیمز می گفت:« هیچکس نباید نگران نتیجه تحصیلات خود باشد؛ چراکه اگر صادقانه تلاش کند« می تواند با اطمینان کامل در انتظار صبح زیبایی باشد که از خواب بیدار میشود و خود را یکی از افراد شایسته نسل خویش در هر رشتهای که در آن فعالیت می کند می یابد»این اصل روانشناسی که استاد بزرگ هاروارد به آن اشاره کرده است، در مورد شما و تلاشتان برای یادگیری سخنرانی نیز صادق است. در این مورد جای هیچ تردیدی نیست. به عنوان یک قانون کلی کسانی که در این راه به موفقیت دست یافتند، دارای استعداد فوق العاده این نبودند، اما اراده قوی و عزمی راسخ داشتند. آنها در کار خود استمرار داشتند و موفق شدند.
* راز سخنرانی
در سخنرانی علاوه بر خود کلمات، نکته دیگری نیز اهمیت دارد و آن لحنی است که کلمات با آن ادا می شوند« آنچه میگویید به اندازه نحوه بیان آن اهمیت ندارد». بسیاری از سخنرانان مخاطبان خود را نادیده گرفته به بالای سر آنها یا زیر پایشان خیره میشوند، که با خود صحبت میکنند و هیچگونه تبادل ذهنی و ارتباطی میان حضار و سخنرانان برقرار نمیشود. چنین شرایطی، هم سخنرانی و هم اصل سخن را از بین میبرد .
ارائه موفق یعنی آهنگ صدای محاورهای و صراحت کلام. با مسئولان صندوق اعانات،همانطور که با جان اسمیت صحبت می کنید ، حرف بزنید. آیا اعضای صندوق مجموعهای از جان سمیتها نیستند؟
همه توانایی ارائه سخنرانی را دارند. اگر شک دارید خودتان را امتحان کنید. نادان ترین فردی را که میشناسید با مشت نقش بر زمین کنید. هنگامی که از از جا برخیزد احتمالاً حرفهایی خواهد زرد که روش بیان این حرف ها تقریبا بی نقص خواهد بود. ما میخواهیم شما نیز هنگام سخنرانی از چنین حس طبیعی برخوردار باشید. برای این کار باید تمرین کنید. از دیگران تقلید نکنید. اگر خود به خود صحبت کنید متفاوت از تمامی انسانهای دیگر حرف خواهید زد. شخصیت خاص و روش منحصر به فرد خود را در سخنرانی جای دهید.
به گونه ای با مخاطبان خود صحبت کنید که انتظار دارید لحظاتی بعد برخیزند و صحبتهای شما را به خودتان بازگردانند.
اگر آنها بر می خواستند و سوالاتی از شما می کردند، تقریباً میتوانستید مطمئن باشید که سخنرانی تان بیتردید و به یکباره اصلاح می شد. بنابراین تصور کنید کسی از شما سوال کرده است است و شما مشغول تکرار آن هستید. با صدای بلند بگویید:« می پرسید این را از کجا می دانم؟ به شما خواهم گفت…» این گونه صحبت ها کاملا طبیعی به نظر می رسند. این کار حالت رسمی جمله بندی های شما را از بین خواهد برد و نحوه گفتار شما را گرم و انسانی خواهد کرد.
قلب خود را با کلامتان همراه سازید. احساسات واقعی و خالصانه بیش از تمامی قوانین عالم به شما کمک خواهد کرد.
* محل سخنرانی و شخصیت
طبق آزمایش های انجام گرفته توسط موسسه فناوری کارنگی در کسب موفقیت های تجاری، نقش شخصیت مهمتر از نقش هوش است. این موضوع در مورد سخنرانی نیز همچون تجارت صادق است. با این وجود شخصیت چنان پدیده غیر قابل درک، فرار و عجیبی است که ارائه راهکار برای بهبود آن تقریباً غیر ممکن است. اما بعضی از پیشنهاداتی که در این فصل ارائه شده اند می توانند به سخنران کمک کنند تا در بهترین شرایط ظاهر شود .
هنگامی که خسته سخنرانی نکنید. استراحت کنید، نیرو بگیرید و انرژی خود را ذخیره کنید. قبل از سخنرانی مقدار کمی غذا بخورید.
کاری نکنید که انرژیتان تحلیل برود. انرژی دارای نیروی جاذبه است. مردم همچون غازهای وحشی که در گندم زار جمع می شوند، دور سخنران پرانرژی حلقه می زنند.
لباس های تمیز و جذاب بپوشید. آگاهی از این که لباس مرتب به تن دارید، عزت نفس و اعتماد به نفس شما را افزایش می دهد. اگر سخنران شلوار بگی بپوشند و با کفشها و موهای ژولیده در حالیکه خودنویس و قلم از جیب کتش بیرون زده یا کثیفی زشتی و باد کرده در دست دارد، در برابر مخاطبان خود قرار گیرد، آنها حق دارند برای فردی که برای خودش احترام کمی قائل است، احترام کمی قائل شود.
لبخند بزنید و با حالتی در برابر مخاطبان خود قرار بگیرید که به نظر برسد از حضور آنها در آنجا خوشحالید. پروفسور اوراستریت می گویند:« محبت، محبت می آورد. اگر ما به مخاطبان علاقمند باشیم، احتمالا آنها نیز به ما علاقه مند خواهند شد. حتی اغلب اوقات پیش از آنکه شروع به صحبت کنیم ما را رد یا تایید می کنند. بنابراین بسیار منطقی است که اطمینان حاصل کنیم رفتارمان به گونهای است که واکنشی مناسب در پی خواهد داشت»
مخاطبان خود را در یک جا جمع کنید. هنگامی که جمعیت پراکنده است نمیتوان به آسانی در آنها نفوذ کرد.
* سخنان خود را چگونه آغاز کنیم؟
آغاز سخنرانی مشکل است. بعلاوه این کار بسیار مهم است. در ابتدای کار شنوندگان و در نتیجه جلب توجه آنها نسبتا آسان است. این موضوع مهم تر از آن است که آن را به دست تقدیر بسپاریم . پس باید از قبل با دقت روی آن کار کرد.
مقدمه باید کوتاه و به اندازه یک یا دو جمله باشد. در اکثر موارد می توان به طور کلی آن را نادیده گرفت. با کم ترین لغات ممکن، مستقیماً به قلب موضوع حمله کنید. هیچ کس به این موضوع اعتراض نخواهد کرد.
سخنرانان مبتدی اغلب اوقات، صحبت خود را با داستان طنز و یا یک معذرت خواهی شروع می کنند. معمولا هر روز که این روشهای نادرست هستند.تعداد بسیار کمی از افراد میتوانند با یک داستان طنز ارتباطی موفقیتآمیز برقرار کنند. این کار معمولاً به جای اینکه مخاطب آن را سرگرم کند، آنها را سردرگم میکند. داستان ها باید به موضوع مرتبط باشد نه اینکه به صرف داستان بودنشان مطرح شوند.
* سخنان خود را چگونه به پایان برسانیم؟
پایان یک سخنرانی واقعاً مهمترین بخش آن است. احتمالاً آنچه که در پایان گفته می شود بیشتر در اذهان میماند. صحبتهای خود را با« این تمام چیزی بود که قصد بیان آن را داشتم، بنابراین صحبتم را به پایان می رسانم» تمام نکنید. توقف کنید اما در مورد توقف چیزی نگویید.
مانند وبستر، برایت و گلستان پایان سخنرانی خود را از پیش به دقت طراحی کنید. آن را تمرین کنید. تقریباً کلمه به کلمه بدانید که به چه شکل سخنان خود را به پایان خواهید رساند. صحبت خود را خلاصه کنید. آن را چون سنگی ناهموار سخت و تکه تکه را رها نکنید.
» ۷ راه پیشنهادی برای پایان سخنرانی:
۱.نکات اصلی خود را خلاصه کرده ،آنها را دوباره بیان نمایید و به شکلی فهرستوار به مرور آنها بپردازید.
۲.درخواست کنید تا کاری انجام شود.
۳.شنوندگان را بخندانید.
۴.از شنوندگان صادقانه تعریف کنید.
۵.شعر مناسبی بخوانید.
۶.از مطالبی مذهبی استفاده کنید.
۷.از نقطه اوج در سخنرانی خود استفاده کنید.
آغاز و پایان خوبی داشته باشید، سپس آنها را به هم نزدیک کنید. همیشه پیش از آنکه مخاطبانتان از شما بخواهند، توقف کنید.« نقطه اشباع بلافاصله پس از اوج محبوبیت حاصل می شود»
درباره هانیه سخایی:
هانیه سخایی مدیر گروه هنری” بیا “می باشد. ایشان معتقد هستند که اگر بازی را ترک نکنید دیر یا زود پیروز می شوید.و همیشه این تفکر در ذهن هانیه سخایی جاری است که مرز بین بدبختی و خوشبختی تنها داشتن یک کارت کتابخانه است . این ندا در هانیه سخایی زمزمه ای مااندگار است گه یا انجام بده یا انجام نده،سعی ام را می کنم معنا ندارد !!
مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۹۹ در حسابداری از دانشگاه پیام نور اخذ نمود.ولی علاقه مند به کارهای هنری بخصوص در حوزه کتاب و کتابخوانی است .هانیه سخایی در این اندیشه است که چطور می توانیم همه را به کتاب خواندن علاقه مند کنیم.همیشه به این فکر می کند که چرا با وجود صدها سال پیدایش حرفه ای کتاب چرا هنوز مردم از مطالعه فرار می کنند .یک خبر خوب این است که هانیه سخایی قصد دارد که روشی نوین در عرصه صنعت کتاب و کتابخوانی بوجود بیاورد.و گروهی از علاقه مندان به این حوزه را مدیریت می کند.
او علاقمند به تدریس و انجام پروژه های مرتبط با حوزه کتاب است و هم اکنون نیز در زمینه تولید کتاب های صوتی ،تصویری و پویا مشغول به فعالیت می باشد. از آرزوهای هانیه سخایی جهانی بدور از جهل و توهم دانایی می باشد.از ویژگی های اصلی ایشان شرکت در کار گروهی است.