جمع آوری و خلاصه:هانیه سخایی
نویسنده:جان سی مکسول
درباره نویسنده:
جانسی ماکسول نویسنده ، مربی و سخنران پرفروش شماره ۱ نیویورک تایمز است که بیش از ۲۴ میلیون کتاب به ۵۰ زبان فروخته است. … جان ماکسول تیم و تجهیز، یک سازمان غیر انتفاعی است که بیش از ۵ میلیون رهبران در ۱۸۰ کشور آموزش داده است.
چکیده:
آیا میدانید«خوش فکری» یعنی چه؟جالب است بدانیم خوش فکری معنایی محدود ندارد .
خوش فکری یعنی پرورش مهارتهای فردی و تبدیل آن به بهترین توانایی .
آیا میخواهید بر فرآیند خوش فکری مسلط شوید و فردا را بهتر از امروز کنید؟
پس خواندن این کتای به شما پیشنهاد میشود.
خلاصه:
افراد خوش‌فکر همیشه مورد تقاضا هستند .فردی که می داند چگونه کاری را انجام دهد همیشه شغل دارد؛ اما کسی که دلیل آن را می‌داند همیشه رئیس خود است. افراد خوش فکر مشکلات را حل می کنند .هرگز از ایده هایی که سازمان را تشکیل میدهد خالی نیستند و همیشه به آینده ای بهتر امیدوارند.
آنها به ندرت خود را مورد ترحم افرادی ظالمی قرار می دهند که از آنها بهره می کشند یا می‌کوشند فریبشان دهند ؛مانند دیکتاتورانی چون آدولف هیتلر، که زمانی گفتند:« برای حاکمان، چه شانسی بالاتر از این که دیگر زیردستانش فکر نمی‌کنند» کسانی که فرآیند خوب فکر کردن را پرورش دهند حاکم بر خود هستند، حتی وقتی زیر نفوذ حاکم ستم پیشه یا در شرایط دشوار دیگری قرار دارند. خلاصه ، افراد خوش فکر موفق اند.
*خود را به بزرگ فکر کردن عادت دهید:
وقتی پای موفقیت در میان است ، مردم را از روی قد و وزن مدرک دانشگاهی یا سوابق خانوادگی نمی‌سنجند ، بلکه آنها را از روی بزرگی افکارشان می‌سنجند .
فکر کردن به هدف های بزرگ و مهم درهر حرفه ای به نفع فرد است.وقتی کسی مثل جک ولش به کارمندی می‌گوید که رابطه ی مداوم با مشتری مهمتر از فروش یک محصول است، به او فکر کردن به هدف بزرگ را یادآوری می کند .
دونالد ترامپ رئیس آژانس املاک به کنایه گفت:« شما که در هر صورت فکر می کنید ، پس چرا به موضوعات مهم فکر نکنید؟!»
فکر کردن به هدف مهم افکار شخص را کامل و بالغ می کند و سبب ایجاد دیدگاه و هدف میشود و مثل ساختن قابی برای تصویر بزرگ است که در این فرایند نه تنها دیده خود را گسترش می دهید،بلکه توانایی تان نیز گسترش می یابد.
شما که در هر صورت فکر می کنید ، پس چرا به موضوعات مهم فکر نکنید؟!
به طور عمدی گوش بدهید:
یک راه عالی گسترش تجربه، گوش دادن به حرفهای فردی متخصص در زمینه ای است که اطلاعاتی ندارید. من همیشه به دنبال چنین فرصت هایی هستم. یک سال در سنیور بوول برای حدود ۹۰۰ مربی و پیشاهنگ سخنرانی کردم. آنجا بازیکنان فوتبال در آخرین بازی دانشکده ی خود شرکت میکنند. من همراه با فرزند خوانده ام، استیو میلر، این بخت را داشتم که با مربیان اصلی فوتبال دیووانست و بوچ دیویس شام بخورنم. همیشه چنین فرصتی پیش نمی‌آید. بنابراین از آنها درباره کارگروهی سوالاتی کردم و زمان زیادی به سخنانشان گوش فرا دادم. در پایان روز، وقتی من و استیو سوار ماشین می شدیم ، استیو گفت:« جان شرط میبندم که از آن ها امشب بیشتر از ۱۰۰ تا سوال کردی.» پاسخ دادم :«اگر بخواهم یاد بگیرم و پیشرفت کنم ،باید بدانم چه سوالاتی مطرح کنم و بدانم چگونه پاسخ آن پرسش ها را در زندگیم به کار ببرم. گوش دادن، بیشتر از حرف زدن به من آموخته است .»
چرا باید حکمت فکر کردن به هدف بزرگ را دریافت کنید:
عده‌ای می‌خواهند بسته فکر کنند .با وجود این، هیچ کس برای بسته و محدود فکر کردن آفریده نشده است؛ اما اگر کامل متقاعد نشده اید، چندین دلیل خاص را که چرا باید تلاش کنید به هدف بزرگتر فکر کنید، در نظر بگیرید:
۱_فکر کردن به هدف بزرگ سبب میشود رهبری کنید.
۲_فکر کردن به هدف بزرگ شما را هدفمند نگه می دارد.
۳_ با فکر کردن به هدف بزرگ می توانید از دریچه چشم دیگران به مسائل بنگرید.
۴_ فکر کردن به هدف بزرگ موجب ترقی کار گروهی می شود.
۵_ فکر کردن به هدف بزرگ، شما را از گرفتاری در مسائل دنیوی باز می دارد.
۶_فکر کردن به هدف بزرگ، کمک می کند منطقه ای ناشناخته را ترسیم کنید
مدام یاد بگیرید، رشد کنید و به هدف بزرگ نگاه کنید! اگر می خواهید فردی خوش فکر باشید.
*متمرکز فکر کنید:
برتراند راسل،فیلسوف بزرگ،تاکید کرد:« برای موفقیت عالی باید بتوانیم زمان قابل توجهی را روی کاری متمرکز شوی» جامعه شناس معروف ،رابرت لیند ،نیز گفت:«دانش قدرت است؛ اما فقط زمانی که بشر بداند نگران چه قایقی نشود!» تفکر متمرکز حواس‌پرتی را دور میکند؛ به گونه ای که میتوانید روی موضوعی تمرکز و با شفافیت به آن فکر کنید. تفکر متمرکز چند این کار برایتان انجام می دهد :
۱_انرژی را به سوی هدف موردنظر مهار می کند
۲_ به ایده ها زمان میدهد تا شکوفا شوند.
۳_ هدف را شفاف میکند.
۴_ شما را به مرحله بعدی می برد.
چگونه متمرکز باقی بمانیم؟
وقتی فهمیدید باید به چه چیز فکر کنید، باید مشخص کنید که چگونه بهتر روی آن تمرکز کنید. در اینجا پنج پیشنهاد برای کمک به این فرآیند ارائه می دهیم:
۱_از مواردی که حواس شما را پرت می کند بپرهیزید
حذف مزاحمت ها در فرهنگ کنونی ما موضوع کوچکی نیست؛ اما مهم است .
پیشنهاد می شود با رعایت مداوم اولویت هایتان نخست کارهای سخت، مهم یا ضروری انجام ندهید، بلکه کارهایی را به سرانجام برسانید که بیشترین بازده را برایتان دارد. دوم خود را از مواردی که حواستان را پرت می کند جدا کنید.
۲_زمانی را برای تفکر متمرکز در نظر بگیرید
وقتی مکانی برای فکر کردن دارید ،لازم است که زمانی را هم به فکر کردن اختصاص دهید. به علت سرعت بالای فرهنگ ما ، مردم دوست دارند چند کار را با هم انجام دهند؛ اما همیشه این ایده خوب نیست . از کاری به کار دیگری پریدن، کارایی تان را پایین می آورد . بر اساس یافته های پژوهشگران وقتی می کوشید کارهای زیادی را با هم انجام دهید، اگر هر بار فقط روی یک کار متمرکز شوید نتایج بیشتری عایدتان می شود .
۳_مواردی که باید بر آنها تمرکز کنید در دیدرس خود قرار دهید
رالف والدو امرسون ،یکی از بزرگترین متفکران، معتقد بود:« تمرکز، راز قدرت در سیاست ،جنگ تجارت و خلاصه در مدیریت امور انسانی است». برای کمک به تمرکز روی مسائل مهم، مدام موارد مهم را در مقابل دید خود نگاه میدارم.
۴_اهداف خود را مشخص کنید
تا وقتی ذهن، اهداف شفاف و دقیق نداشته باشد متمرکز نمی‌شود؛ اما هدف متمرکز سازی توجه و مشخص کردن مسیر است؛ نه شناسایی مقصد نهایی . وقتی به هدفهای خود فکر می کنید باید این ویژگی ها را داشته باشند :آنقدر شفاف باشند که روی آنها تمرکز داشته باشید، قابل دسترسی و دستیابی باشند، به اندازه ای مفید باشند که زندگی را تغییر دهند.
۵_میزان پیشرفت خود را بررسی کنید
گاهی وضعیت خود را بررسی کنید و ببینید آیا پیشرفت می کنید یا نه. این که بدانید بهترین استفاده را از تفکر تمرکز خود می کنید، دقیق ترین معیار است. از خود بپرسید:« آیا زمانی که برای تفکر متمرکز سرمایه‌گذاری می‌کنم ، بازدهی میگیرم ؟آیا کاری که انجام می دهم مرا به اهدافم نزدیکتر میکند؟»
برای پیشرفت خود چه چیز را رها میکنید؟
کسی که نمی تواند به بالاترین سطح پیش برود و در همان حال در سطح عمومی باقی بماند. پدرم همیشه میگفت:« کاری را که خوب انجام می‌دهی پیدا کن و کار دیگری جز آن انجام نده» .من دریافتم که در چند مورد خوب کار انجام می‌دهم و باید خیلی کارهای دیگر را کنار بگذارم. 
*تفکر خلاقانه را مهار کنید:
خلاقیت ،طلای خالص است؛ تفاوتی نمی کند که برای کسب درآمد چه کاری انجام می دهید. آنت موسر ولمن، نویسنده ی کتاب پنج چهره ی نبوغ می‌گوید:« ارزشمندترین منبعی که برای کار و شرکت خود به کار می‌برید خلاقیت شماست. ایده ی شما از آن چه انجام می دهید، از نقشی که ایفا می کنید و عنوان و لقب شما مهمتر است »به رغم اهمیت توانایی فردی با تفکر خلاقانه ، به نظر می‌رسد که عده‌ای از این مهارت به وفور برخوردارند.
ارزشمندترین منبعی که برای کار و شرکت خود به کار می‌برید خلاقیت شماست.
ویژگی های افرادی که خلاقانه فکر میکنند:
۱_ کسانی که خلاقانه فکر می کنند به ایده ها ارزش می گذارند.
۲_ افراد خلاق راه حل ها را کشف می کنند.
۳_ افرادی که خلاقانه فکر میکنند از ابهام استقبال میکنند.
۴_ افراد متفکر خلاق، موارد بی‌ارتباط را به هم ربط میدهند.
۵_افرادی که خلاقانه می اندیشند از شکست نمی ترسند.
محیطی که خلاق است، خلاقیت را تشویق می کند. دیوید هالز می گوید:«مطالعاتی درباره خلاقیت نشان میدهد که مهم‌ترین ویژگی وجود خلاقیت در یک کارمند ، این است که آیا درک میکند که داشتن خلاقیت یک ضرورت است یا نه!»وقتی مقوله ی خوش فکری، آزادانه و آشکارا تشویق میشود و به آن پاداش داده می شود، آنگاه مردم می‌فهمند که اجازه دارند خلاقانه عمل کنند.
محیطی که خلاق است، اعتماد فراوانی بین اعضای تیم و افراد به وجود می آورد. همیشه با وجود خلاقیت، احتمال و خطر شکست هست. به همین دلیل است که اعتماد برای افراد خلاق اینقدر مهم است. در فرآیند خلاق، اعتماد از جانب همکاران به وجود می‌آید ، زیرا می دانند که افراد داخل گروه تجربه‌ای در موفقیت ایده های خلاق دارند. این امر، از اطمینان حاصل میشود که ایده های خلاق هدر نمی روند. زیرا از آنها استفاده می شود.
محیطی که خلاق است، از افراد خلاق استقبال می کند. افراد خلاق، شکست ها و خطاهای خود را جشن می گیرند. با افراد خلاق چگونه باید رفتار کرد؟ من توصیه تام پیترز را به کار میگیرم :«کودن ها را بیرون کنید و مغزها را پرورش دهید. »من با وقت گذراندن با آنها این کار را انجام می‌دهم ، که در هر صورت نیز از آن لذت می برند .به ویژه دوست دارم مردم را به جلسات طوفان فکری و مغزی بکشم.
*از تفکر راهبردی استفاده کنید:
مردم بیشتر از آنکه برای برنامه ریزی زندگی خود وقت صرف کنند، برای برنامه ریزی تعطیلات تابستانی و وقت صرف می کنند.
چرا باید قدرت تفکر راهبردی را آزاد کنید؟
تفکر راهبردی به ما کمک میکند برنامه‌ریزی کنیم، موثر تر باشیم ،قدرت را به حداکثر برسانیم و مستقیم‌ترین مسیر را به سمت دستیابی به اهدافمان پیدا کنیم.
چگونه قدرت تفکر راهبردی را آزاد کنیم؟
۱_مسائل را از یکدیگر تفکیک کنید
اولین گام در تفکر راهبردی تفکیک مشکل و قسمت های کوچکتر قابل مدیریت است. به گونه‌ای که موثرتر بر آنها تمرکز کنید. چگونگی انجام این کار بسیار مهم است و به اندازه انجام آن اهمیت دارد. شاید مسئله ای را از لحاظ عملی به چند بخش تقسیم کنید. هنری فورد ،هنگام ایجاد خط تولید برای اختراع خودرو از همین روش استفاده کرد و به همین دلیل گفت:« اگر کارها را به بخشهای کوچک تقسیم کنید آسان می شوند »
۲_قبل از پی بردن به چگونگی هر کاری بپرسید:« چرا؟»
وقتی بیشتر مردم استفاده از تفکر راهبردی را شروع می کنند تا مشکلی را حل کنند یا برای رسیدن به هدفی برنامه ریزی کنند، اغلب به اشتباه شتاب می کنند و می کوشند بفهمند چگونه آن را انجام دهند. البته آنها بهتر است به جای این که بپرسند چگونه ،بپرسند چرا. اگر سریع به فکر حل کردن مشکل باشید چگونه می توانید به همه مشکلات و مسائل پی ببرید؟
۳_اهداف و مسائل واقعی را شناسایی کنید
ویلیام فیدر،نویسنده کتاب تجارت زندگی،گفت:«پیش از حل مشکل باید آن را دقیق مشخص کنید»خیلی ها به دنبال راه حل هستند و در نتیجه مشکل اشتباهی را حل می کنند.برای دوری از این وضعیت پرسش هایی مطرح کنید، تا مسائل واقعی را درک کنید همه فرضیات خود را به چالش بخوانید.
۴_منابع خود را بازبینی و مرور کنید
موجودی و دارایی خود را مشخص کنید. چقدر زمان دارید؟ چقدر پول دارید؟ چه نوع مواد ذخایر و دارایی در اختیار دارید؟ دیگر دارایی ها و منابع شما کدام است؟ چه نوع توانایی ها یا محدودیت های وارد عمل می شوند؟ چه نوع افراد یا گروهی می‌توانند در این کار تاثیرگذار باشند؟ سازمان و حرفه خود را بشناسید و ببینید چه منابعی در دسترس شما هستند.
*فکر کردن به موارد ممکن را کشف کنید
هیچ چیز شرم آور تر از تماشای کسی نیست که کاری را انجام میدهد که شما نتوانستید انجام دهید.
کسانی که از تفکر احتمالی استقبال می کنند، می توانند کارهای به ظاهر غیر ممکن را انجام دهند زیرا به راه حل ها ایمان دارند.
تفکر احتمالی امکانات شما را افزایش می دهند.وقتی برای انجام کاری سخت و وقت می گذارید و می دانید در آن موفق می شوید درهای بسیاری به روی شما گشوده می شود .
فکر کردن به ممکن ها دیگر امکانات را افزایش میدهد.
افرادی که بزرگ فکر میکنند، برای دیگران امکاناتی به وجود می‌آورند، زیرا بزرگ فکر کردند امری سری است .همنشینی با افرادی که به امکاناتی که در اختیار دارند فکر می کنند، سبب افزایش احتمال شما می شود.
فکر کردن به امکان و احتمالات سبب میشود رویاهای بزرگ در سر بپرورانید.
در هر حرفه ای که باشید، فکر کردن به امکان وقوع چیزی افق دیدتان را گسترش می دهد و موجب میشود رویاهای بزرگتری در سر بپرورانید. پروفسور دیوید جی. شوارتز معتقد است :«افرادی که بزرگ فکر میکنند در ایجاد تصاویر مثبت و خوش بینانه در ذهن خود و دیگران تخصص دارند .»اگر از تفکر ممکن بودن استقبال نکنید، رویاهای شما از کاه کوه تبدیل می شود، زیرا با ایمان به ممکن ها خود را در جایگاه دستیابی به آنها قرار می دهید.
اندکی بزرگتر رویاپردازی کنید
یکی از بهترین راه های پرورش ذهنیت مثبت این است که رویای خود را کمی از قبل بزرگتر کنید . بیشتر مردم رویای خیلی کوچکی دارند و به اندازه کافی بزرگ فکر نمی کنند.
از افراد موفق الهام بگیرید
با مطالعه درباره زندگی افراد موفق نکات بسیاری درباره مثبت فکر کردن و ممکن دانستن بسیاری کارها می آموزید. عده‌ای از افراد، اتفاقات را همان‌طور که هستند می بینند و می گویند :”چرا ؟”من رویای چیزهایی را که هرگز وجود نداشت نمی‌بینم و می گویم:” چرا که نه ؟”
همه چیز از فکر کردن شروع می شود ،زندگی از فکر کردن انسان درباره تمام روز تشکیل می شود.
فکر ما هویتمان را تعیین میکند و هویت ما عملکردمان را تعیین میکند، اعمال انسان بهترین معرفی افکار آنهاست.
افکار ما سرنوشتمان را و سرنوشت ما میراثمان را تعیین می کند، امروز جایی هستید که افکارتان شما را به آن جا آورد، فردا هم جایی خواهید بود که افکارتان شما را به آنجا می برد.
کسانی که پیشرفت می کنند متفاوت از دیگران فکر می کنند ، هیچ چیز مثل کوتاه و کوچک فکر کردن مانع پیشرفت انسان نمی شود . چیزی هم مثل نامحدوده کردن ، امکانات انسان را گسترش نمی‌دهد.
می‌توانیم شیوه فکر کردن خود را تغییر دهیم. آن چه درست، عالی، عادلانه، خالص و دوست داشتنی است.حاصل فکر خوب است. اگر فضیلتی هست و اگر چیزی با قابل ستایش است ، فقط به آن فکر کنید.
همه چیز از فکر کردن شروع می شود ،زندگی از فکر کردن انسان درباره تمام روز تشکیل می شود.
سوالات متداول:
۱_افراد موفق چگونه فکر میکنند؟
۲_آیا شما فراتر از دنیایتان فکر میکنید؟
۳_آیا مبنای ذهنی محکمی درباره حقایق ساخته اید که بتوانید با اطمینان فکر کنید؟
۴_چگونه قدرت تفکر راهبردی را آزاد کنیم؟
۵_آیا این کتاب در زمینه تجارت به شما کمک میکند؟
۶_با خواندن این کتاب به چه چیزی دست پیدا میکنید؟
۷_این کتاب برای چه کسانی مناسب است؟
درباره هانیه سخایی:
هانیه سخایی مدیر گروه هنری” بیا “می باشد. ایشان معتقد هستند که اگر بازی را ترک نکنید دیر یا زود پیروز می شوید.و همیشه این تفکر در ذهن هانیه سخایی جاری است که مرز بین بدبختی و خوشبختی تنها داشتن یک کارت کتابخانه است . این ندا در هانیه سخایی زمزمه ای مااندگار است گه یا انجام بده یا انجام نده،سعی ام را می کنم معنا ندارد !!
مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۹۹ در حسابداری از دانشگاه پیام نور اخذ نمود.ولی علاقه مند به کارهای هنری بخصوص در حوزه کتاب و کتابخوانی است .هانیه سخایی در این اندیشه است که چطور می توانیم همه را به کتاب خواندن علاقه مند کنیم.همیشه به این فکر می کند که چرا با وجود صدها سال پیدایش حرفه ای کتاب چرا هنوز مردم از مطالعه فرار می کنند .یک خبر خوب این است که هانیه سخایی قصد دارد که روشی نوین در عرصه صنعت کتاب و کتابخوانی بوجود بیاورد.و گروهی از علاقه مندان به این حوزه را مدیریت می کند.
او علاقمند به تدریس و انجام پروژه های مرتبط با حوزه کتاب است و هم اکنون نیز در زمینه تولید کتاب های صوتی ،تصویری و پویا مشغول به فعالیت می باشد. از آرزوهای هانیه سخایی جهانی بدور از جهل و توهم دانایی می باشد.از ویژگی های اصلی ایشان شرکت در کار گروهی است.