کتاب در سه جمله

  1. مقاومت چیزی است که ما را از انجام بهترین کار باز می دارد.
  2. هرچه فراخوان یا اقدامی مهمتر باشد ، مقاومت بیشتری نسبت به پیگیری آن احساس خواهیم کرد.
  3. بدترین کاری که می توانیم انجام دهیم این است که پس از شروع کار متوقف شویم.

پنج ایده بزرگ

  1. “جنگجو و هنرمند با یک کد ضروری زندگی می کنند ، که حکم می کند که نبرد باید هر روز دوباره انجام شود.”
  2. قوی ترین متحد ما (متحد ضروری ما) اعتقاد به چیزی است که نمی توانیم ببینیم ، بشنویم ، لمس کنیم ، بچشیم یا احساس کنیم.
  3. “هنگامی که بر ترس های خود غلبه می کنیم ، چاه بی حد و مرز ، بی انتها و پایان ناپذیر را کشف می کنیم.”
  4. “ما هرگز نمی توانیم مقاومت را از بین ببریم. هرگز از بین نخواهد رفت. اما ما می توانیم از آن پیشی بگیریم و می توانیم متحدانی را جذب کنیم که به اندازه آن قدرتمند هستند. “
  5. “تحقیقات می تواند سرگرم کننده باشد. می تواند اغوا کننده باشد. این خطر آن است. ما به آن نیاز داریم ، ما آن را دوست داریم. اما ما هرگز نباید فراموش کنیم که تحقیقات می توانند به مقاومت تبدیل شوند. “

خلاصه کار را انجام دهید

در زیر لیستی از فعالیتهایی که بیشتر باعث ایجاد مقاومت می شوند ، بدون ترتیب خاصی ، آمده است:

  1. پیگیری هرگونه تماس در نوشتن ، نقاشی ، موسیقی ، فیلم ، رقص یا هر هنر خلاقانه ، هرچند حاشیه ای یا غیر متعارف.
  2. راه اندازی هرگونه فعالیت یا کارآفرینی کارآفرینانه ، برای سود یا غیر آن.
  3. هرگونه رژیم غذایی یا رژیم درمانی.
  4. هر برنامه ای برای پیشرفت معنوی
  5. هرگونه فعالیتی که هدف آن بدست آوردن شکم شکسته باشد.
  6. هر دوره یا برنامه ای که برای غلبه بر عادت یا اعتیاد ناخوشایند طراحی شده است.
  7. آموزش از هر نوع.
  8. هرگونه شجاعت سیاسی ، اخلاقی ، یا اخلاقی ، از جمله تصمیم برای تغییر بهتر الگوی فکری یا رفتاری نامناسب در خود.
  9. انجام هرگونه فعالیت یا تلاشی که هدف آن کمک به دیگران است.
  10. هر اقدامی که مستلزم تعهد قلبی باشد – تصمیم برای ازدواج ، بچه دار شدن ، و کنار آمدن با یک مشکل سنگین در یک رابطه.
  11. اتخاذ هرگونه موضع گیری اصولی در برابر مشکلات.
  • به عبارت دیگر ، هر اقدامی که رضایت فوری را به نفع رشد ، سلامتی یا یکپارچگی بلندمدت رد کند. “
  • “مقاومت یک نیروی دفع کننده است. منفی است. هدف این است که ما را دور کند ، حواسمان را پرت کند ، و مانع از انجام کارهایمان شود. “
  • مقاومت با شما مانند یک وکیل منطقی خواهد بود یا مانند یک فرد چسبناک ۹ میلی متر در صورت شما گیر می کند. “
  • “مقاومت همیشه دروغ می گوید و همیشه پر از گند است.”
  • “اگرچه این احساس بدخواهانه به نظر می رسد ، اما مقاومت در واقع با بی تفاوتی باران عمل می کند و با قوانین مشابه ستاره ها از آسمان عبور می کند. وقتی نیروهای خود را برای مبارزه با مقاومت آماده می کنیم ، باید این را به خاطر بسپاریم. “
  • “قاعده کلی: هرچه فراخوان یا اقدامی برای تکامل روح ما مهمتر باشد ، در برابر پیگیری آن مقاومت بیشتری احساس خواهیم کرد.”
  • “جنگجو و هنرمند با یک کد ضروری زندگی می کنند ، که حکم می کند که نبرد باید هر روز دوباره انجام شود.”
  • هدف مقاومت کشتن است. “
  • “ما می خواهیم از خود کار کنیم ، یعنی از طریق غریزه و شهود ، از ناخودآگاه.”
  • “آخرین چیزی که ما می خواهیم این است که همانطور که هستیم بمانیم.”
  • “خود را برای پیدا کردن دوستان جدید آماده کنید. آنها ظاهر می شوند ، به من اعتماد کن. “
  • جهل و تکبر متحدان ضروری هنرمند و کارآفرین هستند. او باید آنقدر بی سر و صدا باشد که هیچ تصوری از سختی کارش نداشته باشد – و آنقدر بی پروا باشد که باور کند به هر حال می تواند آن را کنار بگذارد. “
  • “یک کودک در باورکردن باورنکردنی ها و نابغه یا دیوانه مشکلی ندارد. فقط من و شما با مغز بزرگ و قلب کوچکمان شک داریم و بیش از حد فکر می کنیم و تردید می کنیم. “
  • “فکر نکن. عمل کنید. ما همیشه می توانیم یکبار که عمل کرده ایم تجدید نظر کرده و مجدداً آن را مرور کنیم. اما تا زمانی که دست به کار نشویم ، نمی توانیم کاری انجام دهیم. “
  • “سر سخت باش. هنگامی که متعهد به اقدام می شویم ، بدترین کاری که می توانیم انجام دهیم این است که متوقف شویم. “
  • “ما تا انتها حضور داریم. ما دندان های سگ آشغال خود را در الاغ مقاومت فرو می بریم و رها نمی کنیم ، مهم نیست چقدر محکم لگد می زند. “
  • “قوی ترین متحد ما (متحد ضروری ما) اعتقاد به چیزی است که نمی توانیم ببینیم ، بشنویم ، لمس کنیم ، بچشیم یا احساس کنیم.”
  • “شما ممکن است فکر کنید که اشتیاق خود را از دست داده اید ، یا نمی توانید آن را تشخیص دهید ، یا آنقدر زیاد آن را دارید ، این شما را تهدید می کند. هیچکدام از اینها واقعیت ندارد. ”
  • “هنگامی که بر ترس های خود غلبه می کنیم ، چاه بی حد و مرز ، بی انتها و پایان ناپذیر را کشف می کنیم.”
  • “به یاد داشته باشید ، دشمن ما کمبود آمادگی ندارد. مشکل پروژه یا وضعیت بازار یا خالی بودن حساب بانکی ما نیست. “
  • “دشمن مغز پر سر و صدا ما است ، که اگر آن را به اندازه یک نانو ثانیه بدهیم ، شروع به تولید بهانه ، موجی ، توجیهات شفاف و یک میلیون دلیل می کند که چرا ما نمی توانیم/نباید/نمی کنیم آنچه می دانیم باید انجام دهیم. “
  • “قبل از آماده شدن شروع کنید.”
  • “شما مجاز به خواندن سه کتاب در مورد موضوع خود هستید. بیشتر نه.”
  • “بگذار ناخودآگاه کار خود را انجام دهد.”
  • “تحقیقات می تواند به مقاومت تبدیل شود. ما می خواهیم کار کنیم ، نه آمادگی کار. “
  • “خود را تنبیه کنید تا داستان/مشاغل جدید/فعالیت های بشردوستانه خود را در یک صفحه خلاصه کنید.”
  • “آیا ایده خود را دوست دارید؟ آیا از نظر غریزی درست است؟ آیا حاضرید به خاطر آن خونریزی کنید؟ “
  • “ایده خود را روی کاغذ بیاورید. همیشه می توانید بعداً آن را تغییر دهید. “
  • “تعیین کنید که کجا می خواهید بروید. سپس از آنجا عقب نشینی کنید. “
  • “ابتدا پایان دهید ، سپس ابتدا و وسط. این استارتاپ شماست ، این برنامه شما برای شرکت در مسابقات سه گانه است ، این باله شما است. “
  • “ما هرگز نمی توانیم مقاومت را از بین ببریم. هرگز از بین نخواهد رفت. اما ما می توانیم از آن پیشی بگیریم و می توانیم متحدانی را جذب کنیم که به اندازه آن قدرتمند هستند. “
  • “زود یا دیر تحقیق کنید. دست از کار نکشید. هرگز در زمان اصلی کار تحقیق نکنید. “
  • “تحقیقات می تواند سرگرم کننده باشد. می تواند اغوا کننده باشد. این خطر آن است. ما به آن نیاز داریم ، ما آن را دوست داریم. اما ما هرگز نباید فراموش کنیم که تحقیقات می توانند به مقاومت تبدیل شوند. “

 

  • “هر پروژه یا شرکتی را می توان به ابتدا ، میانه و پایان تقسیم کرد. جاهای خالی را پر کنید ؛ سپس فاصله بین شکاف ها را پر کنید. “
  • “یک قانون برای اولین پیش نویس های کامل کار: آنها را در اسرع وقت انجام دهید.”
  • “این پیش نویس درجه بندی نمی شود. هیچ مسابقه پاپ وجود نخواهد داشت. “
  • “فقط یک چیز در این پیش نویس اولیه اهمیت دارد: انجام کاری ، هرچند ناقص یا ناقص.”
  • “شما مجاز به قضاوت درباره خود نیستید.”
  • “احمق بمان از قلب غیر معمول و دیوانه خود پیروی کنید. “
  • ایده ها بر اساس منطق خودشان به وجود می آیند. این منطق منطقی نیست. خطی نیست. ممکن است قبل از پایان به وسط برسیم. ممکن است قبل از شروع به پایان برسیم. برای این آماده باشید. در برابر آن مقاومت نکنید. ”
  • “هیچ چیز سرگرم کننده تر از روشن کردن ضبط کننده و شنیدن صدای خود نیست که به شما می گوید ایده فوق العاده ای است که کاملاً فراموش کرده اید.”
  • “فکر منطقی را فراموش کنید. بازی. مانند یک کودک بازی کنید. ”
  • “کار ما این نیست که ایده خود را کنترل کنیم. وظیفه ما این است که بفهمیم ایده ما چیست (و می خواهد باشد) – و سپس آن را به وجود بیاوریم. “
  • “به کار ادامه دهید. به کار ادامه دهید. به کار ادامه دهید.”
  • “از خود بپرسید چه چیزی کم است. سپس آن خالی را پر کنید. “

اصول مقاومت

  1. اصل شماره یک: یک دشمن وجود دارد
  2. اصل شماره دو: این دشمن غیرقابل حل است
  3. اصل شماره سه: این دشمن در درون شماست
  4. اصل شماره چهار: دشمن در درون شماست ، اما شما نیستید
  5. اصل شماره پنج: “شما واقعی” باید “مقاومت در برابر شما” را دوئل کند
  6. اصل شماره ششم: مقاومت دوم بوجود می آید
  7. اصل شماره هفت: نقطه مقابل مقاومت کمک است
  • “یک دشمن وجود دارد. یک نیروی هوشمند ، فعال و بدخواه علیه ما کار می کند. “
  • گام اول این است که [دشمن وجود دارد] را بشناسیم. این تشخیص به تنهایی بسیار قدرتمند است. این زندگی من را نجات داد و شما را نیز نجات خواهد داد. “
  • “شما مسئول صداهایی از مقاومت نیستید که در سر خود می شنوید.”
  • “اگر سر دارید ، در درون آن صدای مقاومت دارید.”

دو آزمون مقاومت

به گزارش پرسفیلد ، مقاومت دو س questionsال از هریک از ما می پرسد. هر سوال فقط یک پاسخ صحیح دارد:

  1. آزمون شماره یک “چقدر بد می خواهید؟
  2. تست شماره دو “چرا آن را می خواهید؟”
  • “اگر پاسخ شما [کاملاً متعهد] نیست ، این کتاب را زمین بگذارید و دور بیندازید.”
  • “اگر [برای تفریح ​​یا زیبایی چون من چاره ای ندارم] را انتخاب کرده اید ، می توانید در جزیره بمانید.”
  • “تصادف بزرگ در تمام زمینه های تجاری آنقدر قابل پیش بینی است که ما عملاً می توانیم ساعت های خود را بر اساس آن تنظیم کنیم.”
  • تصادفات جهنم هستند ، اما در نهایت ، آنها برای ما خوب هستند. “
  • تصادف به این معناست که ما شکست خورده ایم. هرچه داشتیم به آن دادیم و کوتاه آمدیم. تصادف به این معنا نیست که ما بازنده هستیم. تصادف به این معنی است که ما باید رشد کنیم. “
  • “تصادف به این معنی است که ما در آستانه یادگیری چیزی هستیم ، به این معنی که ما بهتر می شویم ، ما در حال کسب دانش از مهارت خود هستیم. تصادف ما را مجبور می کند که بفهمیم چه چیزی کار می کند و چه چیزی کار نمی کند – و تفاوت را درک کنیم. “
  • “علت آن هر چه باشد ، تصادف بزرگ ما را مجبور می کند که به عقب برگردیم و مشکلی را که یا مستقیماً ایجاد کرده ایم یا ناخواسته در ابتدا به راه انداخته ایم حل کنیم.”
  • “بزرگترین ترس ما ترس از موفقیت است.”
  • “وقتی ما دچار وحشت می شویم ، به این معنی است که ما در حال عبور از یک آستانه هستیم. ما در آستانه هواپیمای بالاتر آماده ایم. “
  • “مهم نیست که یک نویسنده ، هنرمند یا کارآفرین بزرگ باشد ، او یک فانی است ، او اشتباه پذیر است. او مدرکی در برابر مقاومت نیست. او توپ را رها می کند ؛ او سقوط خواهد کرد. “
  • “برای حمل گلوله های فولادی نیاز است.”
  • “هنگامی که کشتی می فرستیم ، در معرض دید ما قرار می گیرد.”
  • “هنگامی که کشتی می فرستیم ، خود را برای قضاوت در دنیای واقعی باز می کنیم. هیچ چیز نیرومندتر نیست زیرا ما را به طور محکم روی سیاره زمین قرار می دهد و ما را از خیالات خودخورده و ناف محور خود و توهمات خود خارج می کند