کتاب در سه جمله

  1. آندرس اریکسون با مطالعه بازیگران برتر شغلی ایجاد کرده است.
  2. همه ما بذرهای برتری را در درون خود داریم. – فقط مسئله پرورش صحیح آنهاست.
  3. در اوج ، اریکسون به شما نشان می‌دهد که چگونه در چیزهایی که به آنها اهمیت می‌دهید بهتر شوید.

پنج ایده بزرگ

  1. مردم با ذخایر ثابت پتانسیل به دنیا نمی آیند. در عوض، پتانسیل یک ظرف قابل گسترش است که توسط کارهای مختلفی که در طول زندگی خود انجام می دهیم شکل می گیرد.
  2. نوع صحیح تمرین انجام شده در مدت زمان کافی منجر به بهبود می شود. هیچ چیز دیگر.
  3. هنگامی که به سطحی از عملکرد “قابل قبول” و خودکار بودن رسیدید، سال های اضافی “تمرین” منجر به بهبود نمی شود.
  4. هدف، با تمرین عمدی، فقط دستیابی به پتانسیل خود نیست، بلکه ساختن آن، امکان پذیر ساختن چیزهایی است که قبلاً ممکن نبود.
  5. بسیاری از تمرین های عمدی شامل ایجاد بازنمایی های ذهنی کارآمدتر است که می توانید در هر فعالیتی که تمرین می کنید استفاده کنید.

فهرست مطالب

  1. فصل ۱: قدرت تمرین هدفمند
  2. فصل ۲: ​​مهار سازگاری
  3. فصل سوم: بازنمایی های ذهنی
  4. فصل ۴: استاندارد طلا
  5. فصل ۵: اصول تمرین عمدی در کار
  6. فصل ششم: اصول تمرین عمدی در زندگی روزمره
  7. فصل هفتم: جاده ای به سوی خارق العاده
  8. فصل هشتم: اما استعداد طبیعی چیست؟
  9. فصل نهم: از اینجا به کجا برویم؟

خلاصه اوج

مهم نیست که موهبت ژنتیکی ذاتی چه نقشی در دستاوردهای افراد “با استعداد” ایفا می کند، موهبت اصلی این افراد همان موهبتی است که همه ما داریم – سازگاری مغز و بدن انسان که بیش از حد از آن بهره برده اند. بقیه ی ما.

مردم با ذخایر ثابت پتانسیل به دنیا نمی آیند. در عوض، پتانسیل یک ظرف قابل گسترش است که توسط کارهای مختلفی که در طول زندگی خود انجام می دهیم شکل می گیرد.

یادگیری راهی برای دستیابی به توانایی های بالقوه نیست، بلکه راهی برای توسعه آن است. ما می توانیم پتانسیل خود را ایجاد کنیم.

نوع صحیح تمرین انجام شده در مدت زمان کافی منجر به بهبود می شود. هیچ چیز دیگر.

فصل ۱: قدرت تمرین هدفمند

در زیر انواع اصلی تمرین آمده است – انواع تمرین هایی که اکثر مردم قبلاً به یک روش یا روش دیگر تجربه کرده اند.

۱. رویکرد معمول (با نام مستعار “عمل ساده لوحانه”)

هنگامی که به یک سطح مهارت رضایت بخش رسیدید و عملکرد خود را خودکار کردید، دیگر پیشرفت نمی کنید.

به گفته اریکسون، زمانی که فرد به سطحی از عملکرد «قابل قبول» و خودکار بودن برسد، سال‌های اضافی «تمرین» منجر به بهبود نمی‌شود. در غیر این صورت، افرادی که بیست سال در این کار بوده اند احتمالاً کمی بدتر از کسانی هستند که فقط پنج سال آن را انجام می دهند. چرا؟ زیرا توانایی های خودکار به تدریج در غیاب تلاش های عمدی برای بهبود بدتر می شوند.

۲. تمرین هدفمند

تمرین هدفمند دارای چندین ویژگی است که آن را از آنچه می‌توانیم «تمرین ساده لوحانه» بنامیم متمایز می‌کند، که در اصل فقط انجام کاری به طور مکرر است و انتظار دارید که این تکرار به تنهایی عملکرد شما را بهبود بخشد.

تمرین هدفمند، همانطور که از این اصطلاح پیداست، بسیار هدفمند، متفکرانه و متمرکزتر از تمرین ساده لوحانه است. به ویژه دارای ویژگی های زیر است:

  • تمرین هدفمند اهداف مشخص و مشخصی دارد
  • تمرین هدفمند همه چیز در مورد کنار هم قرار دادن چند قدم کودک برای رسیدن به یک هدف بلند مدت است
  • تمرین هدفمند متمرکز است
  • شما به ندرت پیشرفت زیادی می کنید بدون اینکه توجه کامل خود را به کار معطوف کنید
  • تمرین هدفمند شامل بازخورد است
  • شما باید بدانید که آیا کاری را درست انجام می‌دهید یا خیر و اگر نه، چگونه اشتباه می‌کنید.

به طور کلی، مهم نیست که چه کاری انجام می دهید، به بازخورد نیاز دارید تا دقیقا مشخص کنید کجا و چگونه کوتاهی می کنید. بدون بازخورد – چه از طرف خودتان و چه از طرف ناظران بیرونی – نمی توانید بفهمید که در چه چیزی باید پیشرفت کنید یا چقدر به اهداف خود نزدیک هستید.

تمرین هدفمند مستلزم خارج شدن از منطقه راحتی است. چرا؟ زیرا اگر هرگز خود را فراتر از منطقه راحتی خود نبرید، هرگز پیشرفت نخواهید کرد. برای اینکه از منطقه راحتی خود خارج شوید، باید کاری را امتحان کنید که قبلاً نمی توانستید انجام دهید.

اغلب، هدف این نیست که “بیشتر تلاش کنیم”. این است که “متفاوت تلاش کنید.”

بهترین راه برای عبور از هر مانعی این است که از مسیری متفاوت به آن بپردازید، که یکی از دلایل مفید بودن کار با یک معلم یا مربی است. کسی که قبلاً با انواع موانعی که احتمالاً با آنها روبرو خواهید شد آشنا است، می تواند راه هایی را برای غلبه بر آنها پیشنهاد کند.

گاهی اوقات معلوم می شود که یک مانع بیشتر از هر چیز دیگری روانی است.

هر زمان که در تلاش برای پیشرفت در چیزی هستید، با چنین موانعی مواجه می شوید – نقاطی که پیشرفت در آنها غیرممکن به نظر می رسد، یا حداقل در جایی که نمی دانید برای پیشرفت چه کاری باید انجام دهید. این طبیعی است. چیزی که طبیعی نیست، یک مانع واقعی است که دور زدن، عبور از آن یا عبور از آن غیرممکن است.

اریکسون در تمام سال‌های تحقیق خود دریافت که به‌طور شگفت‌انگیزی به ندرت می‌توان شواهد روشنی در هر زمینه‌ای به دست آورد که نشان دهد یک فرد به محدودیت‌های تغییرناپذیر عملکرد رسیده است. در عوض، او دریافته است که مردم اغلب تسلیم می شوند و تلاش برای بهبود را متوقف می کنند.

در حالی که همیشه می توان ادامه داد و به پیشرفت ادامه داد، اما همیشه آسان نیست. حفظ تمرکز و تلاش مورد نیاز برای تمرین هدفمند کار سختی است و عموماً سرگرم کننده نیست.

بازخورد مثبت معنادار یکی از عوامل مهم در حفظ انگیزه است. این می تواند بازخورد درونی باشد، مانند رضایت از دیدن بهبود خود در چیزی، یا بازخورد بیرونی ارائه شده توسط دیگران، اما تفاوت زیادی در این دارد که آیا فرد قادر به حفظ تلاش مداوم لازم برای بهبود از طریق تمرین هدفمند خواهد بود یا خیر.

تمرین هدفمند به طور خلاصه: از منطقه راحتی خود خارج شوید اما این کار را به روشی متمرکز، با اهداف روشن، برنامه ای برای رسیدن به آن اهداف و راهی برای نظارت بر پیشرفت خود انجام دهید. در نهایت، راهی برای حفظ انگیزه خود بیابید.

اگرچه به طور کلی می توان با تمرین متمرکز و دور ماندن از منطقه راحتی خود تا حدی پیشرفت کرد، اما این همه چیز نیست. تلاش زیاد کافی نیست فشار دادن خود به محدودیت ها کافی نیست. جنبه های دیگر، به همان اندازه مهم تمرین و آموزش وجود دارد که اغلب نادیده گرفته می شوند.

فصل ۲: ​​مهار سازگاری

شواهد روزافزونی وجود دارد که نشان می دهد ساختار و عملکرد مغز در پاسخ به انواع مختلف تمرینات ذهنی تغییر می کند، تقریباً به همان روشی که عضلات و سیستم قلبی عروقی شما به تمرینات بدنی پاسخ می دهند.

هیپوکامپ قسمتی از مغز ما به شکل اسب است که در رشد حافظه نقش دارد.

در یک مطالعه، النور مک گوایر، عصب شناس در دانشگاه کالج لندن، گروهی از افراد را مورد مطالعه قرار داد که برای تبدیل شدن به رانندگان تاکسی دارای مجوز در لندن آموزش می بینند.

مک گوایر دریافت که حجم هیپوکامپ خلفی در گروه کارآموزانی که به آموزش خود ادامه داده و به رانندگان تاکسی دارای مجوز تبدیل شده اند، به طور قابل توجهی بزرگتر شده است. در مقابل، هیچ تغییری در اندازه هیپوکامپی خلفی در میان رانندگان تاکسی بالقوه ای که موفق به دریافت گواهینامه نشده بودند (یا به این دلیل که آنها به سادگی آموزش را متوقف کردند یا به دلیل اینکه نتوانستند در آزمون ها قبول شوند) یا در میان آزمودنی هایی که هرگز چیزی نداشتند، وجود نداشت. برای انجام با برنامه آموزش تاکسی.

شما باید مدام فشار بیاورید تا تغییرات جبرانی بدن را حفظ کنید، اما اگر بیش از حد به خارج از منطقه راحتی خود فشار بیاورید، خطر آسیب رساندن به خود و عقب نشینی خود را دارید.

مطالعات اخیر نشان داده است که یادگیری یک مهارت جدید در ایجاد تغییرات ساختاری در مغز بسیار مؤثرتر از ادامه تمرین مهارتی است که قبلاً آموخته است.

آموزش موسیقی ساختار و عملکرد مغز را به طرق مختلف تغییر می دهد که منجر به افزایش ظرفیت برای پخش موسیقی می شود.

مؤثرترین اشکال تمرین بیشتر از کمک به شما در یادگیری نواختن یک آلت موسیقی است. آنها در واقع توانایی شما را برای بازی افزایش می دهند.

تمرین طولانی مدت منجر به تغییراتی در آن بخش از مغز می شود که مربوط به مهارت خاصی است که در حال توسعه است.

تمرین منظم منجر به تغییراتی در بخش‌هایی از مغز می‌شود که با تمرین به چالش کشیده می‌شوند. مغز با این چالش‌ها سازگار می‌شود و خود را به شیوه‌هایی دوباره سیم‌کشی می‌کند که توانایی‌اش را برای انجام عملکردهای مورد نیاز چالش‌ها افزایش می‌دهد.

تأثیرات تمرین بر مغز می تواند از طرق مختلف با افزایش سن متفاوت باشد. مهم‌ترین راه این است که مغزهای جوان‌تر – مغزهای کودکان و نوجوانان – سازگارتر از مغز بزرگسالان هستند، بنابراین آموزش می‌تواند تأثیرات بزرگ‌تری بر افراد جوان‌تر داشته باشد. از آنجایی که مغز جوان به طرق مختلف در حال رشد است، آموزش در سنین پایین در واقع می تواند مسیر رشد بعدی را شکل دهد و منجر به تغییرات قابل توجهی شود.

“اثر خمیده”: اگر یک شاخه کوچک را کمی از الگوی رشد طبیعی خود دور کنید، می توانید تغییر عمده ای در محل نهایی شاخه ای که از آن شاخه رشد می کند ایجاد کنید. فشار دادن به شاخه ای که قبلاً توسعه یافته است تأثیر بسیار کمتری دارد.

در بسیاری از موارد افرادی که یک مهارت یا توانایی را تا حد فوق العاده ای توسعه داده اند، به نظر می رسد در زمینه دیگری پسرفت کرده اند.

تغییرات شناختی و فیزیکی ناشی از تمرین نیاز به نگهداری دارد. تمرین را متوقف کنید، و آنها شروع به دور شدن می کنند.

هنگامی که مگوایر گروهی از رانندگان تاکسی بازنشسته لندن را مطالعه کرد، متوجه شد که آنها در هیپوکامپ خلفی خود ماده خاکستری کمتری نسبت به رانندگان تاکسی فعال دارند، اگرچه آنها هنوز بیشتر از افراد بازنشسته ای داشتند که هرگز راننده تاکسی نبودند.

دلیل اینکه اکثر مردم این قابلیت‌های فیزیکی خارق‌العاده را ندارند به این دلیل نیست که توانایی لازم برای آن‌ها را ندارند، بلکه به این دلیل است که آنها راضی هستند که در بستر راحت هموستاز زندگی کنند و هرگز کاری را که لازم است انجام نمی‌دهند. برای خارج شدن از آن آنها در دنیای “به اندازه کافی خوب” زندگی می کنند.

رویکرد سنتی به یادگیری برای به چالش کشیدن هموستاز طراحی نشده است. آگاهانه یا غیر آگاهانه فرض می‌کند که یادگیری تماماً در مورد تحقق پتانسیل ذاتی شماست و می‌توانید مهارت یا توانایی خاصی را بدون دور شدن بیش از حد از منطقه آسایش خود توسعه دهید. در این دیدگاه، تمام کاری که با تمرین انجام می دهید – در واقع، تمام کاری که می توانید انجام دهید – رسیدن به یک پتانسیل ثابت است.

هدف، با تمرین عمدی، فقط دستیابی به پتانسیل خود نیست، بلکه ساختن آن، امکان پذیر ساختن چیزهایی است که قبلاً ممکن نبود. این نیاز به هموستاز چالش برانگیز – خروج از منطقه راحتی – و مجبور کردن مغز یا بدن شما برای سازگاری دارد. اما وقتی این کار را انجام دادید، یادگیری دیگر تنها راهی برای تحقق بخشیدن به سرنوشت ژنتیکی نیست. این راهی برای در دست گرفتن کنترل سرنوشت شما و شکل دادن به پتانسیل های خود به روش هایی است که شما انتخاب می کنید.

فصل سوم: بازنمایی های ذهنی

تحقیقات نشان داده است که میزان زمانی که برای تجزیه و تحلیل موقعیت ها صرف می شود – نه مدت زمانی که صرف بازی شطرنج با دیگران می شود – مهم ترین پیش بینی کننده توانایی یک شطرنج باز است. به طور کلی حدود ده سال از این نوع تمرین برای رسیدن به سطح استاد بزرگ طول می کشد.

بازنمایی ذهنی یک ساختار ذهنی است که مربوط به یک شی، یک ایده، مجموعه ای از اطلاعات، یا هر چیز دیگر، ملموس یا انتزاعی است که مغز به آن فکر می کند.

بسیاری از تمرین های عمدی شامل ایجاد بازنمایی های ذهنی کارآمدتر است که می توانید در هر فعالیتی که تمرین می کنید استفاده کنید.

وجه مشترک همه بازنمایی های ذهنی این است که پردازش مقادیر زیادی از اطلاعات را با وجود محدودیت های حافظه کوتاه مدت امکان پذیر می کند.

چیزی که مجریان خبره را از بقیه متمایز می کند، کیفیت و کمیت بازنمایی ذهنی آنهاست. از طریق سالها تمرین، آنها بازنمایی بسیار پیچیده و پیچیده از موقعیت های مختلفی را که احتمالاً در زمینه های خود با آنها مواجه می شوند، ایجاد می کنند. این نمایش‌ها به آن‌ها اجازه می‌دهد سریع‌تر و دقیق‌تر تصمیم بگیرند و در یک موقعیت خاص سریع‌تر و مؤثرتر پاسخ دهند.

اصلی‌ترین چیزی که متخصصان را از بقیه ما متمایز می‌کند این است که سال‌ها تمرین آن‌ها مدارهای عصبی مغزشان را تغییر داده است تا بازنمایی‌های ذهنی بسیار تخصصی تولید کنند، که به نوبه خود حافظه باورنکردنی، تشخیص الگو، حل مسئله و سایر انواع توانایی های پیشرفته برای برتری در تخصص های خاص خود مورد نیاز است.

بهترین راه برای درک دقیق اینکه این بازنمایی های ذهنی چیست و چگونه کار می کنند، ایجاد یک بازنمایی ذهنی خوب از مفهوم بازنمایی ذهنی است.

هرچه یک موضوع را بیشتر مطالعه کنید، بازنمایی ذهنی شما از آن با جزئیات بیشتر می شود و در جذب اطلاعات جدید بهتر می شوید.

برای مثال، برای خوب نوشتن، یک بازنمایی ذهنی پیش از موعد ایجاد کنید تا تلاش های خود را هدایت کند. سپس تلاش های خود را بررسی و ارزیابی کنید و در صورت لزوم آن نمایندگی را اصلاح کنید.

هرچه ماهرتر شوید، بازنمایی های ذهنی شما بهتر است، و هرچه بازنمایی های ذهنی شما بهتر باشد، به طور موثرتری می توانید مهارت خود را تقویت کنید.

همانطور که خود را به انجام کاری جدید سوق می دهید – برای توسعه یک مهارت جدید یا تیز کردن یک مهارت قدیمی – همچنین در حال گسترش و تیز کردن بازنمایی های ذهنی خود هستید که به نوبه خود این امکان را برای شما فراهم می کند که بیش از آنچه قبلا می توانستید انجام دهید.

فصل ۴: استاندارد طلا

در یک مطالعه، اریکسون با دانشجویان ویولن دانشگاه هنر برلین مصاحبه کرد. یکی از مهم‌ترین یافته‌های او این بود که بسیاری از عواملی که دانش‌آموزان به‌عنوان مهم برای بهبود تشخیص داده بودند، به‌عنوان کار فشرده و نه چندان سرگرم‌کننده دیده می‌شدند. تنها استثنا گوش دادن به موسیقی و خوابیدن بود.

همه از دانش‌آموزان برتر تا معلمان موسیقی آینده موافق بودند: پیشرفت سخت بود و از کاری که برای پیشرفت انجام دادند لذت نمی‌بردند. به طور خلاصه، هیچ دانش‌آموزی وجود نداشت که فقط به تمرین علاقه داشته باشد و در نتیجه به انگیزه کمتری نسبت به سایرین نیاز داشته باشد. این دانش‌آموزان انگیزه تمرین شدید و با تمرکز کامل داشتند، زیرا چنین تمرینی را برای بهبود عملکرد خود ضروری می‌دانستند.

اول، برای تبدیل شدن به یک ویولونیست عالی چندین هزار ساعت تمرین نیاز دارد. اریکسون هیچ میانبر و «اعجوبه‌ای» پیدا نکرد که با تمرین نسبتاً کمی به سطح کارشناسی رسیده باشد. و ثانیاً، حتی در میان این نوازندگان با استعداد – که همگی در بهترین آکادمی موسیقی آلمان پذیرفته شده بودند – ویولونیست هایی که ساعت های بیشتری را صرف تمرین هنر خود کرده بودند، به طور متوسط ​​موفق تر از کسانی بودند که زمان کمتری را صرف تمرین کرده بودند.

هیچ کس توانایی های خارق العاده ای را بدون تمرین زیاد ایجاد نمی کند.

تمرین عمدی از دو جهت مهم با سایر انواع تمرین هدفمند متفاوت است: اول، به زمینه ای نیاز دارد که از قبل به خوبی توسعه یافته باشد – یعنی زمینه ای که در آن بهترین عملکردها به سطحی از عملکرد دست یافته اند که آنها را به وضوح از آنها متمایز می کند. افرادی که تازه وارد میدان شده اند.

دوم، تمرین عمدی مستلزم معلمی است که بتواند فعالیت های تمرینی طراحی شده برای کمک به دانش آموز را برای بهبود عملکرد خود ارائه دهد.

تمرین عمدی از دستاوردهای بهترین مجریان و با درک آنچه این مجریان خبره برای برتری انجام می دهند آگاه و هدایت می شود. تمرین عمدی تمرین هدفمندی است که می داند به کجا می رود و چگونه به آنجا می رسد.

تمرین عمدی با ویژگی های زیر مشخص می شود:

  • تمرین عمدی مهارت‌هایی را ایجاد می‌کند که افراد دیگر قبلاً نحوه انجام آن را پیدا کرده‌اند و تکنیک‌های آموزشی مؤثر برای آنها ایجاد شده است. رژیم تمرینی باید توسط یک معلم یا مربی که با توانایی‌های مجریان خبره و چگونگی توسعه بهترین توانایی‌ها آشنا باشد، طراحی و نظارت شود.
  • تمرین عمدی در خارج از منطقه راحتی فرد انجام می شود و دانش آموز را ملزم می کند که دائماً چیزهایی را امتحان کند که فراتر از توانایی های فعلی او هستند. بنابراین نیاز به تلاش تقریباً حداکثری دارد که معمولاً لذت بخش نیست.
  • تمرین عمدی شامل اهداف مشخص و به خوبی تعریف شده است و اغلب شامل بهبود بخشی از عملکرد هدف است. هدف آن بهبود کلی مبهم نیست. هنگامی که یک هدف کلی تعیین شد، یک معلم یا مربی برنامه ای برای ایجاد یک سری تغییرات کوچک ایجاد می کند که به تغییر بزرگتر مورد نظر اضافه می شود. بهبود بخشی از عملکرد هدف به یک مجری اجازه می دهد تا ببیند که عملکرد او با آموزش بهبود یافته است.
  • تمرین عمدی عمدی است، یعنی نیازمند توجه کامل و اعمال آگاهانه فرد است. پیروی از دستورات معلم یا مربی کافی نیست. دانش آموز باید بر روی هدف خاصی برای فعالیت تمرینی خود تمرکز کند تا بتوان تنظیماتی را برای کنترل تمرین انجام داد.
  • تمرین عمدی شامل بازخورد و اصلاح تلاش ها در پاسخ به آن بازخورد است. در اوایل فرآیند آموزش، بیشتر بازخوردها از سوی معلم یا مربی می‌آید که پیشرفت را زیر نظر می‌گیرد، به مشکلات اشاره می‌کند و راه‌هایی برای رسیدگی به آن مشکلات ارائه می‌دهد. با گذشت زمان و تجربه، دانش آموزان باید یاد بگیرند که بر خود نظارت کنند، اشتباهات را تشخیص دهند و بر اساس آن تنظیم کنند.
  • تمرین عمدی هم بازنمودهای ذهنی مؤثر تولید می کند و هم به آن بستگی دارد. بهبود عملکرد همراه با بهبود بازنمایی ذهنی است. همانطور که عملکرد فرد بهبود می‌یابد، بازنمایی‌ها دقیق‌تر و مؤثرتر می‌شوند و به نوبه خود بهبود حتی بیشتر را ممکن می‌سازند. بازنمودهای ذهنی این امکان را فراهم می‌آورد که بر نحوه عملکرد فرد چه در عمل و چه در عملکرد واقعی نظارت شود. آنها راه درست انجام کاری را نشان می‌دهند و به فرد اجازه می‌دهند هنگام انجام کاری اشتباه متوجه آن شود تا آن را اصلاح کند.
  • تمرین عمدی تقریباً همیشه شامل ایجاد یا اصلاح مهارت‌هایی است که قبلاً کسب کرده‌اید با تمرکز بر جنبه‌های خاصی از آن مهارت‌ها و تلاش برای بهبود ویژه آنها. با گذشت زمان این بهبود گام به گام در نهایت منجر به عملکرد متخصص خواهد شد. از آنجایی که مهارت‌های جدید بر روی مهارت‌های موجود ساخته می‌شوند، برای معلمان مهم است که مهارت‌های بنیادی صحیح را در اختیار مبتدیان قرار دهند تا شانس دانش‌آموز برای یادگیری مجدد آن مهارت‌های اساسی را بعداً زمانی که در مراحل پیشرفته‌تر هستند به حداقل برسانند. مرحله.

تحقیقات نشان داده است که “متخصصان” در بسیاری از زمینه ها به طور قابل اعتمادی بهتر از سایر اعضای حرفه ای کمتر مورد توجه قرار نمی گیرند – یا حتی گاهی اوقات حتی از افرادی که اصلاً آموزش ندیده اند.

هنگام شناسایی مجریان خبره مراقب باشید. در حالت ایده‌آل، شما می‌خواهید معیاری عینی از عملکرد داشته باشید تا توانایی‌های افراد را با آن مقایسه کنید. اگر چنین اقداماتی وجود ندارد، تا می توانید نزدیک شوید.

روش دیگر جست‌وجوی افرادی است که خود متخصصان زمانی که به کمک در موقعیت‌های دشواری نیاز دارند، به دنبال آن‌ها هستند. با مردم در مورد اینکه فکر می کنند بهترین بازیگران در رشته خود هستند صحبت کنید، اما مطمئن باشید که از آنها بپرسید که چه نوع تجربه و دانشی دارند تا بتوانند یک حرفه ای را بهتر از دیگری قضاوت کنند.

اگر متوجه شدید که چیزی کار می کند، به انجام آن ادامه دهید. اگر کار نکرد، متوقف شوید. هر چه بهتر بتوانید تمرینات خود را به گونه ای تنظیم کنید که بهترین عملکرد را در رشته خود داشته باشید، احتمالاً آموزش شما مؤثرتر خواهد بود.

فصل ۵: اصول تمرین عمدی در کار

اولین گام برای افزایش عملکرد در یک سازمان، درک این موضوع است که بهبود تنها در صورتی امکان پذیر است که شرکت کنندگان از کسب و کار معمول خود دست بکشند. انجام این کار مستلزم شناخت و رد سه افسانه رایج است:

  1. این باور که توانایی های فرد توسط ویژگی های تعیین شده ژنتیکی محدود می شود.
  2. اگر کاری را برای مدت کافی انجام دهید، مطمئناً در آن بهتر خواهید شد.
  3. تنها چیزی که برای بهبود نیاز است تلاش است. اگر به اندازه کافی تلاش کنید، بهتر خواهید شد.

طرز فکر تمرین عمدی دیدگاه زیر را ارائه می دهد: هرکسی می تواند پیشرفت کند، اما به رویکرد درست نیاز دارد. اگر در حال پیشرفت نیستید، به این دلیل نیست که استعداد ذاتی ندارید. به این دلیل است که شما به روش صحیح تمرین نمی کنید. هنگامی که این را درک کردید، بهبود به موضوعی تبدیل می شود که بفهمید “راه درست” چیست.

وقتی به نحوه آموزش افراد در دنیای حرفه ای و تجاری نگاه می کنید، تمایل دارید که به بهای مهارت ها بر دانش تمرکز کنید. دلایل اصلی سنت و راحتی است: ارائه دانش به گروه بزرگی از مردم بسیار آسان تر از ایجاد شرایطی است که تحت آن افراد بتوانند مهارت ها را از طریق تمرین توسعه دهند.

فصل ششم اصول تمرین عمدی در زندگی روزمره

یکی از مهم ترین کارهایی که یک معلم می تواند انجام دهد این است که به شما کمک کند بازنمایی ذهنی خود را توسعه دهید تا بتوانید عملکرد خود را کنترل و تصحیح کنید.

ممکن است نیاز داشته باشید که معلمان خود را تغییر دهید.

اگر در نقطه‌ای هستید که دیگر به سرعت یا اصلاً پیشرفت نمی‌کنید، از جستجوی یک مربی جدید نترسید. مهمترین چیز این است که به حرکت رو به جلو ادامه دهید.

اگر ذهن شما سرگردان است یا آرام هستید و فقط سرگرم هستید، احتمالاً پیشرفت نخواهید کرد.

تمرکز و تمرکز بسیار مهم است. جلسات آموزشی کوتاه‌تر با اهداف واضح‌تر بهترین راه برای توسعه سریع‌تر مهارت‌های جدید است.

برای تمرین موثر یک مهارت بدون معلم، به خاطر داشتن سه F کمک می کند: تمرکز. بازخورد. درستش کن مهارت را به اجزایی تقسیم کنید که می توانید به طور مکرر انجام دهید و به طور موثر تجزیه و تحلیل کنید، نقاط ضعف خود را مشخص کنید و راه هایی برای رفع آنها بیابید.

هنگامی که برای اولین بار شروع به یادگیری چیز جدیدی می کنید، طبیعی است که شاهد بهبود سریع – یا حداقل مداوم – باشید، و وقتی این پیشرفت متوقف شد، طبیعی است که باور کنید به نوعی محدودیت غیرقابل تسلیم رسیده اید. بنابراین تلاش برای حرکت رو به جلو را متوقف می کنید و در آن فلات زندگی می کنید. این دلیل عمده ای است که مردم در هر منطقه از پیشرفت دست می کشند.

بهترین راه برای حرکت فراتر از آن این است که مغز یا بدن خود را به روشی جدید به چالش بکشید.

هر مهارت نسبتاً پیچیده ای شامل اجزای مختلفی است که در برخی از آنها بهتر از سایرین خواهید بود. بنابراین، وقتی به نقطه‌ای می‌رسید که در آن برای بهتر شدن مشکل دارید، فقط یکی دو مؤلفه از آن مهارت است که مانع شما می‌شود، نه همه آنها. برای اینکه بفهمید کدام یک، باید راهی پیدا کنید تا کمی – نه خیلی – بیشتر از حد معمول به خودتان فشار بیاورید. این اغلب به شما کمک می کند تا بفهمید که نقاط چسبنده شما کجاست.

ابتدا مشخص کنید دقیقا چه چیزی شما را عقب نگه می دارد. چه اشتباهاتی مرتکب می شوید و چه زمانی؟ خودتان را به خوبی به خارج از منطقه راحتی خود فشار دهید و ببینید چه چیزی ابتدا خراب می شود. سپس یک تکنیک تمرینی با هدف بهبود آن ضعف خاص طراحی کنید. هنگامی که متوجه شدید مشکل چیست، ممکن است بتوانید خودتان آن را برطرف کنید یا ممکن است لازم باشد برای پیشنهادات به یک مربی یا معلم با تجربه بروید. در هر صورت، توجه داشته باشید که هنگام تمرین چه اتفاقی می افتد. اگر در حال بهبود نیستید، باید چیز دیگری را امتحان کنید.

هر کسی که امیدوار است مهارت خود را در یک زمینه خاص بهبود بخشد، باید هر روز یک ساعت یا بیشتر را به تمرینی اختصاص دهد که می تواند با تمرکز کامل انجام شود.

حفظ انگیزه ای که رژیم فوق را قادر می سازد دو بخش دارد: دلایل ادامه دادن و دلایل توقف. وقتی کاری را که در ابتدا می‌خواستید انجام دهید کنار می‌گذارید، به این دلیل است که دلایل توقف در نهایت بیشتر از دلایل ادامه دادن بود. بنابراین، برای حفظ انگیزه خود می توانید دلایل ادامه کار را تقویت کنید یا دلایل ترک را تضعیف کنید.

برنامه ریزی خوب می تواند به شما کمک کند از بسیاری از چیزهایی که ممکن است باعث شود زمان کمتری را برای تمرین صرف کنید، اجتناب کنید.

به طور کلی، به دنبال هر چیزی باشید که ممکن است در تمرین شما اختلال ایجاد کند و راه هایی برای به حداقل رساندن تأثیر آن بیابید.

فصل هفتم: جاده ای به سوی خارق العاده

در مرحله اول، کودکان به شیوه ای بازیگوش با آنچه در نهایت تبدیل به زمینه مورد علاقه آنها می شود، آشنا می شوند.

در ابتدا، والدین کودک با کودک خود در سطح کودک بازی می کنند، اما به تدریج بازی را به سمت هدف واقعی “اسباب بازی” معطوف می کنند.

در این مرحله والدین کودکانی که قرار است متخصص شوند نقش تعیین کننده ای در رشد کودک دارند. اول از همه، والدین به فرزندان خود زمان، توجه و تشویق زیادی می دهند. برای دیگری، والدین تمایل زیادی به موفقیت دارند و به فرزندان خود ارزش هایی مانند نظم و انضباط، سخت کوشی، مسئولیت پذیری و صرف وقت سازنده را به فرزندان خود می آموزند.

یکی از مکمل های عالی، به ویژه در مورد کودکان کوچکتر، ستایش است. انگیزه دیگر، رضایت از ایجاد یک مهارت خاص است، به ویژه اگر آن موفقیت توسط والدین تأیید شود.

کودکی که می‌بیند یک خواهر یا برادر بزرگ‌تر در حال انجام یک فعالیت و جلب توجه و تمجید والدین است، طبیعتاً می‌خواهد به آن بپیوندد و توجه و تحسین را نیز به خود جلب کند. برای برخی از کودکان، رقابت با خواهر و برادر نیز ممکن است انگیزه‌بخش باشد.

در بسیاری از مواردی که مورد مطالعه قرار گرفته است، کودکان دارای خواهر و برادر با استعداد نیز یکی از والدین یا هر دو آنها را تشویق می کردند.

هنگامی که یک مجری خبره آینده علاقه مند شد و در یک زمینه قولی را نشان داد، گام بعدی معمولی این است که از یک مربی یا معلم درس بگیرید.

کمک به کودکان در توسعه بازنمایی ذهنی می‌تواند با افزایش توانایی آنها در درک مهارتی که یاد می‌گیرند، انگیزه را افزایش دهد.

در نهایت، با ادامه پیشرفت دانش آموزان، آنها شروع به جستجوی معلمان و مربیان با صلاحیت بهتری کردند که آنها را به سطح بعدی برسانند.

به طور کلی، هنگامی که آنها در اوایل یا اواسط نوجوانی خود هستند، متخصصان آینده تعهد بزرگی برای تبدیل شدن به بهترین چیزی که می توانند داشته باشند، می دهند. این تعهد مرحله سوم است.

در این مرحله، انگیزه صرفاً با دانش آموز است، اما خانواده همچنان نقش حمایتی مهمی ایفا می کند.

این چهارمین مرحله از عملکرد متخصص است که در آن برخی از افراد فراتر از دانش موجود در زمینه خود حرکت می کنند و کمک های خلاقانه منحصر به فردی می کنند.

محققانی که در مورد اینکه چگونه نوابغ خلاق در هر زمینه – علم، هنر، موسیقی، ورزش و غیره – به نوآوری‌های خود می‌رسند، دریافته‌اند که این فرآیند همیشه طولانی، آهسته و تکراری است.

تحقیقات روی موفق‌ترین افراد خلاق در زمینه‌های مختلف، به‌ویژه علم، نشان می‌دهد که خلاقیت همراه با توانایی کار سخت و حفظ تمرکز در طول زمان طولانی است – دقیقاً اجزای تمرین عمدی که توانایی‌های تخصصی آنها را در ابتدا ایجاد کرد. محل.

حتی اگر Pathfinder تکنیک خاصی را به اشتراک نگذارد، صرفاً دانستن اینکه چیزی ممکن است دیگران را به کشف آن سوق می دهد.

به طور خلاصه، در بیشتر موارد – و این به ویژه در هر منطقه به خوبی توسعه یافته صادق است – ما باید به متخصصان تکیه کنیم تا ما را به جلو ببرند.

فصل هشتم: اما استعداد طبیعی چیست؟

مجریان خبره توانایی‌های خارق‌العاده خود را در طول سال‌ها و سال‌ها تمرین اختصاصی توسعه می‌دهند و گام به گام در یک فرآیند طولانی و پرزحمت بهبود می‌یابند.

یکی از دلایل مهمی که مردم به قدرت استعداد ذاتی اعتقاد دارند، وجود ظاهری اعجوبه های طبیعی است.

اریکسون تحقیق در مورد داستان های اعجوبه ها را به یک سرگرمی تبدیل کرده است و با اطمینان گزارش می دهد که هرگز مورد قانع کننده ای برای کسی که بدون تمرین شدید و طولانی توانایی های خارق العاده ای داشته باشد پیدا نکرده است.

رویکرد اساسی اریکسون برای درک اعجوبه ها همان است که برای درک هر مجری خبره است. او دو سوال ساده می پرسد: ماهیت دقیق توانایی چیست؟ و چه نوع آموزش این امکان را فراهم کرد؟ او در سی سال جست و جو، هرگز توانایی پیدا نکرد که با پاسخ به این دو سوال قابل توضیح نباشد.

افراد از یادگیری و پیشرفت دست نمی کشند زیرا به محدودیت های ذاتی در عملکرد خود رسیده اند. آنها از یادگیری و پیشرفت دست می کشند زیرا، به هر دلیلی، تمرین را متوقف کردند – یا هرگز شروع نکردند.

در درازمدت، این کسانی هستند که بیشتر تمرین می‌کنند، غالب می‌شوند، نه آنهایی که از نظر هوش یا استعدادهای دیگری مزیت اولیه داشتند.

فصل نهم: از اینجا به کجا می رویم؟

هنگام آموزش یک مهارت، درس را به مجموعه ای از مراحل تقسیم کنید که دانش آموز می تواند در هر زمان به آنها مسلط شود و از یکی به مرحله بعدی برای رسیدن به هدف نهایی بسازد.

کلاس فیزیک بازطراحی شده در دانشگاه بریتیش کلمبیا یک نقشه راه برای طراحی مجدد آموزش بر اساس اصول تمرین عمدی ارائه می دهد:

با شناسایی کارهایی که دانش آموزان باید یاد بگیرند که چگونه انجام دهند، شروع کنید. هدف باید مهارت باشد نه دانش.

در پی بردن به روش خاصی که دانش آموزان باید یک مهارت را بیاموزند، بررسی کنید که کارشناسان چگونه آن را انجام می دهند. به طور خاص، تا حد امکان درباره بازنمایی های ذهنی که متخصصان استفاده می کنند، درک کنید و این مهارت را آموزش دهید تا به دانش آموزان کمک کند تا بازنمایی های ذهنی مشابهی ایجاد کنند. این شامل آموزش گام به گام مهارت می شود، با هر مرحله طراحی شده برای دور نگه داشتن دانش آموزان از منطقه امن خود اما نه آنقدر دور که نتوانند بر آن مرحله تسلط پیدا کنند.

سپس به مقدار زیادی تکرار و بازخورد بدهید. چرخه منظم تلاش، شکست، دریافت بازخورد، تلاش مجدد، و غیره این است که چگونه دانش آموزان بازنمایی ذهنی خود را می سازند.

خواندن توصیه می شود

اگر پیک را دوست دارید ، می‌توانید از کتاب‌های زیر نیز لذت ببرید:

  • پرش توسط متیو سید
  • گریت اثر آنجلا داکورث
  • ذهنیت کارول دوک