خلاصه بدون زحمت
Effortless توصیه های کاربردی برای آسان ترین فعالیت های ضروری ارائه می دهد ، بنابراین می توانید بدون سوزاندن به نتایج مورد نظر خود برسید.
افکار عمومی
بدون زحمت ، پیگیری طولانی مدت گرگ مک کیون برای اولین کتاب پرفروش خود ، ” ضروریات” است . در حالی که از Effortless لذت می بردم ، نمی توانستم احساس کنم بسیاری از ایده های مک کیون در جاهای دیگر (و با جزئیات بیشتر) پوشش داده شده است.
به عنوان مثال ، وارونگی بدون تلاش بیشتر به عنوان وارونگی شناخته می شود ، یک مدل ذهنی که دارای فصل خاصی در کتاب شین پریش ، The Great Mental Models Vol. 1 . پوشش موضوعاتی که در جاهای دیگر نوشته شده است ، البته خوب است ، اما من امیدوار بودم که بتوانم ایده جدیدی را در مورد این ایده ببینم.
با این اوصاف ، من از توانایی مک کیون برای ساده سازی ایده های پیچیده و تقطیر آنها در یک کتاب حول یک موضوع اصلی قدردانی می کنم. فراتر ذاتگرایی بدون شک چالش انگیز بود برای McKeown، اما او انجام می شود یک کار خوب نوشتن یک کتاب که اول خود را رقیب.
پنج ایده بزرگ
- وارونه کنید تا از غرق شدن جلوگیری کنید
- شاخص تاخیر را کاهش دهید تا ضروریات بدون زحمت انجام شوند
- اولین اقدام آشکار را شروع کنید
- برای پیشرفت ، با آشغال شروع کنید
- یک حد بالا تعیین کنید
۱. وارونه برای جلوگیری از غرق شدن
در فصل ۱ ، مک کیون تجربه ای را به اشتراک می گذارد که در آن شرکتی از او دعوت کرد تا در جمع رهبری به مخاطبان ارائه دهد. با این حال ، به دلیل آمادگی بیش از حد ، او بمباران کرد. به قول خودش ، “این تحقیرآمیزترین شکست حرفه ای من بود.”
مک کیون بعداً متوجه شد که تلاش بیش از حد ، دستیابی به نتایج دلخواه را دشوارتر می کند. این به این دلیل است که ما معتقدیم اگر می خواهیم بیش از حد به دست آوریم ، باید بیش از حد نیز افراط کنیم. در نتیجه ، ما کارها را برای خود سخت تر از نیاز می کنیم.
مک کیون از خواننده دعوت می کند تا مشکلات را از منظر مقابل بررسی کند و بپرسد: “اگر این کار آسان باشد؟” به عنوان ابزاری برای بازسازی تفکر. او این ایده را وارونگی بدون زحمت می نامد و در حالی که ریشه در حل مشکل دارد ، در زمینه های دیگر نیز مفید است.
هنگامی که تیم فریس نیاز به سهمیه فروش در مشاغل قبلی داشت ، از خود پرسید: “اگر این کار آسان باشد ، چگونه خواهد بود؟” و متوجه شد که اگر زودتر از سایر نمایندگان فروش تماس بگیرد ، می تواند مشتریان بیشتری را ببندد. (برای ملاحظه مطالب بیشتر در مورد سایر پرسش های فریس ، ابزارهای تیتان را مطالعه کنید .)
۲. شاخص تاخیر را کاهش دهید تا ضروریات را بی نیاز کنید
جین توسون ، فعال انگلیسی ، خیریه و کمدی را به عنوان راهی برای سهولت بخشیدن به هم جمع کرد. در نتیجه ، روز بینی قرمز موفق به جمع آوری ۱ میلیارد پوند برای محروم ترین افراد در آفریقا و مناطق افسرده در بریتانیا شده است.
مک کیون می نویسد که همه ما کارهایی داریم که دوست داریم انجام دهیم و کارهایی که انجام نمی دهیم ، اما به دلیل اهمیت آنها باید انجام دهیم. او می افزاید ، هرچند هر فعالیت ضروری لذت بخش نیست ، اما وقتی شاخص تاخیر را کاهش می دهیم ، می توانیم آنها را اینگونه انجام دهیم.
مک کیون می نویسد: “بر هیچ کس پوشیده نیست که بسیاری از فعالیت های ضروری که در لحظه شادی خاصی ندارند بعداً لحظات شادی را ایجاد می کنند.” “اما لازم نیست از فعالیتهای اساسی فقط در گذشته استفاده کرد. ما همچنین می توانیم در خود فعالیت شادی را تجربه کنیم. “
با جفت کردن فعالیتهای ضروری با فعالیتهای لذت بخش – مانند گوش دادن به پادکست خاصی هنگام شستن ظرفها بعد از شام – می توانیم پرداختن به حتی خسته کننده ترین و سخت ترین کارها را بدون زحمت و لذت بخش تر کنیم.
برای ایده ای مشابه ، درباره جنجال وسوسه در عادت های اتمی توسط جیمز کلیر بخوانید .
۳. اولین اقدام واضح را شروع کنید
اریک ریس در کتاب خود ، استارتاپ ناب ، از کارآفرینان نوپا دعوت می کند تا حداقل محصول مناسب را تولید کنند ، نسخه ای از محصول جدید که “به تیم اجازه می دهد حداکثر میزان یادگیری معتبر در مورد مشتریان را با کمترین تلاش جمع آوری کند.”
رید هیستینگز هنگامی که برای خود یک DVD ارسال کرد ، ایده خود را برای یک پلتفرم محتوایی فوق العاده (بعداً Netflix) تأیید کرد. بنیانگذاران Airbnb چند عکس از آپارتمان خود را در یک صفحه ساده اینترنتی قرار دادند تا اثبات مفهوم استارتاپ را آزمایش کنند.
مک کیون معتقد است که در حالی که در کارآفرینی رایج است ، می توان ایده مشابهی را برای هر هدف اساسی به کار برد. او می نویسد: “به جای به تعویق انداختن زمان و تلاش زیاد برای برنامه ریزی برای یک میلیون سناریوی احتمالی ، می توانیم حداقل اولین اقدام قابل اجرا را انتخاب کنیم: اقدامی که به ما امکان می دهد از کمترین تلاش حداکثر یادگیری را به دست آوریم. . »
هنگامی که در تلاش برای نامگذاری اولین اقدام واضح هستید ، یا شروع به کار مهم در حال حاضر را کمی ساده کنید یا انجام کارهای بی اهمیت را کمی سخت تر کنید. اولین اقدام آشکار شبیه ایده جیمز کلیر در پشت یک عادت اتمی و اصرار بی جی فاگ برای ایجاد عادات جدید برای شروع بسیار ساده است.