کتاب در سه جمله
- اگر ندانید وقتتان چقدر ارزش دارد، نمی توانید انتظار داشته باشید که دنیا هم آن را بداند.
- به افرادی که نمی توانند وقت شناس باشند نمی توان اعتماد کرد.
- رژیم، تشریفات، تعهد و انضباط در رابطه با موفقیت موفقیت آمیز اهمیت حیاتی دارند.
پنج ایده بزرگ
- هدف درآمد پایه خود را محاسبه کنید.
- Slay Time Vampires.
- «تداخلات مولد» را متوقف کنید.
- “پاک کردن ماشین حساب” را تمرین کنید.
- همه چیز را به اهداف خود پیوند دهید.
خلاصه مدیریت زمان BS برای کارآفرینان وجود ندارد
دن کندی بدون BS Time Truths
- اگر ندانید وقتتان چقدر ارزش دارد، نمی توانید انتظار داشته باشید که دنیا هم آن را بداند.
- خون آشام ها به اندازه ای که اجازه دهید از شما خون می مکند. اگر در پایان روز خشک شده اید، تقصیر شماست.
- اگر نتوانند شما را پیدا کنند، نمی توانند حرف شما را قطع کنند.
- وقت شناسی قدرت شخصی را فراهم می کند.
- به هر حال قضاوت کن اما بدانید که شما نیز مورد قضاوت قرار خواهید گرفت.
- خود انضباطی نشان داده شده مغناطیسی است.
- خوب به اندازه کافی خوب است.
- رهایی، دستاورد نهایی کارآفرینی است.
فصل ۱: چگونه زمان را به پول تبدیل کنیم
استفاده یا استفاده نادرست (یا سوء استفاده توسط دیگران) از زمان شما – درجه ای که به اوج بهره وری می رسید – موفقیت شما را تعیین می کند.
کارآفرینی تبدیل دانش، استعداد، جرات و غیره شما – از طریق سرمایه گذاری زمان شما – به پول است.
هر چه بیشتر مانند یک سرمایه گذار-کارآفرین فکر کنید تا یک کارآفرین، از نظر مالی بهتر عمل می کنید. این «فکر سرمایهگذار» است که شما را ثروتمند میکند.
شما باید تصمیم بگیرید که امسال چه مقدار پول از کسب و کار یا کسب و کار خود به عنوان حقوق، مزایا، کمک به برنامه های بازنشستگی و غیره بردارید. آن عدد چیست؟
دوم، شما باید نیاز به انجام یا تفویض آن دسته از وظایف و فعالیتهایی را که نمیتوانند و با ارزش اجباری زمان شما مطابقت ندارند، از بین ببرید.
تصمیم گیری در مورد اینکه چه کاری را نباید انجام دهید – در این لحظه یا اصلاً – حداقل به اندازه تصمیم گیری برای اینکه وقت خود را روی چه چیزی سرمایه گذاری کنید مهم است.
فصل ۲: چگونه زمان تقلب کنیم
فقط سه راه برای کسب درآمد وجود دارد: کار خودتان. نادیده گرفتن یا حاشیه سود در کار دیگران؛ پول درآوردن برای شما
شما باید هر منبعی را که باید با زمان خود ایجاد، مدیریت یا نگهداری کنید در نظر بگیرید و از خود بپرسید چه کسی همان کار را انجام می دهد و چگونه ممکن است به نوعی از تلاش های آنها “سواری” کنید.
تعداد کمی از کارآفرینان اهرم باورنکردنی، صرفه جویی در زمان، و کاهش سرمایه گذاری در استفاده از OPC: مشتریان سایر افراد را درک می کنند.
فصل ۳: چگونه یک سهام را از طریق قلب خون آشام های زمان بیرون کنیم تا شما را خشک کنند
خونآشامهای تایم موجوداتی نیازمند، تشنه، خودخواه و شرور هستند که با دادن فرصت، تمام وقت و انرژی شما را میکشند و شما را ضعیف و ناتوان میکنند.
این که می خواهید با خون آشام های زمان مانند موجودی شرور، شرور و خونخوار تاریک برخورد کنید، اولین قدم برای رهایی از شر آنهاست.
“آقای. یک دقیقه وقت داری؟” شاید موذی ترین در بین تمام خون آشام های زمان باشد.
نحوه برخورد با «آقا. آیا یک دقیقه وقت داری؟»: «الان سرم شلوغ است. بیایید در ساعت ۱۶:۰۰ به مدت ۱۵ دقیقه ملاقات کنیم و همه چیز را در لیست خود در یک زمان بررسی کنیم.
“آقای. Meeting” یکی دیگر از خون آشام های خطرناک زمان است.
حضور در جلسات اغوا کننده است. این راهی برای احساس مهم بودن است. همچنین راهی عالی برای پنهان شدن از تصمیم گیری و مسئولیت پذیری در قبال آن است.
شما باید بایستید و از خود بپرسید: آیا واقعاً باید در این جلسه باشم یا برگزار کنم؟ آیا راه کارآمدتری برای رسیدگی به این موضوع وجود دارد؟ یک کنفرانس تلفنی؟ یادداشتی برای هر فرد منتشر شده است؟ هک، یک پست در تابلوی اعلانات. در یک سایت اینترنتی یا اینترانت. یک ایمیل. هی، هر چیزی جز یک جلسه دیگر.
اگر میخواهید جلسهای برگزار کنید، چندین شرط وجود دارد که میتوانید از آنها برای جلوگیری از تبدیل خون آشامها به یک «کلاچ خون» بیپایان استفاده کنید:
- جلسه را برای بلافاصله قبل از ناهار یا در پایان روز تنظیم کنید تا خون آشام ها مشتاق باشند آن را به پایان برسانند، به خفاش تبدیل شوند و از آنجا پرواز کنند.
- تنقلات سرو نکنید
- یک دستور کار مکتوب را از قبل پخش کنید.
- یک هدف واضح و قابل دستیابی برای جلسه داشته باشید و در میان بگذارید.
اگر باید در یک جلسه شرکت کنید، چند سهام نیز در دسترس دارید تا بتوانید آقای جلسه را بکشید:
- از قبل مشخص کنید که چه اطلاعاتی را میخواهید مشارکت دهید، و سپس آن را با ارائهای آماده و با حداکثر تأثیر حداقل زمان انجام دهید.
- یک استراتژی خروج داشته باشید: شخصی که در یک زمان خاص وارد می شود تا شما را بگیرد، یک تماس از پیش تعیین شده با تلفن همراه شما، هر چه باشد. سپس میتوانید خود را به اندازه کافی بهانه کنید که تماس بگیرید و در صورت نیاز برگردید – اما احتمالاً این کار را نخواهید کرد. یا یک زمان بن بست از پیش تعیین شده برای جلسه دریافت کنید—هر چه تنگ تر، بهتر.
یکی دیگر از Time Vampire که باید مراقب آن باشید، Mr. Trivia است. او یا نمی تواند یا نمی خواهد بین مهم و غیر مهم، جزئی و عمده فرق بگذارد.
نحوه برخورد با «آقا. چیزهای بی اهمیت»: «من یک روز فوق العاده شلوغ دارم، بنابراین فقط با ۹ و ۱۰ در مقیاس ۱ تا ۱۰ سروکار دارم. بقیه چیزها باید تا فردا صبر کنید. آیا متقاعد شدهاید که چیزی که میخواهید با من صحبت کنید ۹ یا ۱۰ است؟»
فصل ۴: توقف “Productivus Interruptus” یکبار برای همیشه
اگر میخواهید در یک محیط مزاحم به اوج بهرهوری شخصی برسید، پنج تاکتیک دفاع شخصی و دفاع زمانی وجود دارد که باید از آنها استفاده کنید:
- از دست رفته.
- تلفن را جواب نده
- ایمیل، پیامک و فکس را کنترل کنید.
- تایمر را روی بمب تنظیم کنید.
- مشغول باشید و در مورد آن واضح باشید.
رهبری به این معنا نیست که به طور مشهودی بر همه کار کنیم. در واقع، رهبری درخشان این است که دیگران را وادار به کار کردن از شما کنید.
شما مطلقاً هیچ مسئولیت قانونی، اخلاقی یا دیگری برای پاسخ دادن به تلفن یا تماس گرفتن ندارید مگر اینکه بخواهید.
اگر مشتریان، مشتریان، یا بیماران، و مشتریان احتمالی، مشتریان یا بیماران شما را به عنوان یکی از چندین و یکسان میبینند—بهطوریکه اگر فوراً در دسترس نباشید یا پاسخگو نباشید، و هر کسی که با حروف الفبا یا Google Local یا هر چیز دیگری در رتبه بعدی قرار دارد. مرجع به همین خوبی عمل خواهد کرد، شما ضرر کرده اید – رنج خواهید برد و در بازار خواهید مرد.
وقتی برای دیگران قابل مشاهده هستید، بهتر است مشغله مشهودی داشته باشید.
قرارهای از پیش تعیین شده با زمان شروع و پایان داشته باشید.
متوسط کارگر هر ۳ دقیقه و ۵۰ ثانیه قطع می شود. ۴۴ درصد از این موارد، خود وقفهها هستند، ۵۶ درصد توسط دیگران، حضوری یا از طریق تماسهای تلفنی، پیامک، ایمیل و غیره ایجاد شدهاند. این معادل ۱۳۷ وقفه در یک روز کاری ۸ ساعته است. اگر میخواهید فقط یک کارگر متوسط باشید که به عملکرد متوسط و نتایج متوسط دست مییابد، در این صورت همراهی با آن نیازهای شما را برآورده میکند و متوسط بودن شما را تضمین میکند.
نگرش ها و اعمال پیامدهای مستقیم دارند. اگر نگرش های متوسط را بپذیرید – در این مورد، پذیرش وقفه های مکرر به عنوان اجتناب ناپذیر، و رفتار میانگین را بپذیرید – در این مورد، عادت به حواس پرتی و خود وقفه ای و آنی یا سریع یا حتی همان روز. در پاسخ به وقفه های ایجاد شده توسط دیگران، می توانید روی متوسط بودن و ماندن حساب کنید.
فصل ۵: شماره یک قدرتمندترین انضباط شخصی در تمام دنیا و چگونه می تواند شما را فراتر از رویاهایتان موفق کند
دن معتقد است که نمیتوان به افرادی که نمیتواند قرار ملاقاتهایش را به موقع نگه دارد، نمیتواند به تعهدات برنامهریزیشده پایبند باشد یا نمیتواند به یک برنامه پایبند باشد، از راههای دیگر نیز قابل اعتماد است.
فصل ۶: قدرت جادویی که شما را غیرقابل توقف می کند
رژیم، تشریفات، تعهد و انضباط در رابطه با موفقیت موفقیت آمیز اهمیت حیاتی دارند.
سه نوع عمل وجود دارد: شروع کار یا اجرا، پیگیری و تکمیل.
دو چیزی که جهانی به نظر می رسد این است که عمل خود انضباطی در هر برنده مشهود است، و همچنین توانایی تمایز بین عمل و اقدام خاص – بین مشغله کاری و مشغله هدف محور – مشهود است.
فصل ۷: ده تکنیک مدیریت زمان واقعاً ارزش استفاده را دارد
بازاریابی اطلاعات حول محور این باور سرسختانه مردم می چرخد که باید یک “راز” موفقیت از آنها پنهان شده باشد، احتمالاً با توطئه، که اگر آشکار شود، همه چیز را تغییر می دهد.
- تکنیک شماره ۱: همه وقفه ها را رام کنید
- تکنیک شماره ۲: جلسات را به حداقل برسانید
- تکنیک شماره ۳: وقت شناسی مطلق را تمرین کنید
- تکنیک شماره ۴: ایجاد و استفاده از لیست ها
- تکنیک شماره ۵: مبارزه کنید تا همه چیز را به اهداف خود پیوند دهید
- تکنیک شماره ۶: حافظه را با فایل های Tickler غلغلک دهید
- تکنیک شماره ۷: زمان خود را مسدود کنید
- تکنیک شماره ۸: فعالیت های برنامه ریزی نشده را به حداقل برسانید
- تکنیک شماره ۹: سود از زمان “تعدادی”
- تکنیک شماره ۱۰: در اوج زندگی کنید
- تکنیک جایزه شماره ۱۱: از فناوری به طور سودآور استفاده کنید
برای سالها، دان با چهار لیست اصلی کار میکرد:
- برنامه من.
- لیست کارهایی که باید انجام دهید
- لیست تماس افراد
- برنامه ریز کنفرانس.
اگر لیست درست نمی کنید، احتمالاً پول زیادی هم به دست نمی آورید.
جیم ران اغلب میگفت که تنها دلیل واقعی میلیونر نشدن افراد بیشتر این است که دلایل کافی برای میلیونر شدن ندارند.
به طور مشابه، دن اصرار میورزد که تنها دلیل واقعی اینکه افراد بیشتر کارآمد نیستند، این است که دلایل کافی برای بودن ندارند. راز بهره وری شخصی بیشتر دلایل خوبی برای بهره وری بیشتر است. به همین دلیل است که باید بجنگید تا هر کاری را که انجام می دهید (و انتخاب نمی کنید) به اهداف خود مرتبط کنید.
اگر می خواهید به اوج بهره وری شخصی برسید، باید اوج بهره وری شخصی را تعریف کنید.
دان بهرهوری را اینگونه تعریف میکند: «سرمایهگذاری عمدی و استراتژیک در زمان، استعداد، هوش، انرژی، منابع و فرصتهای شما به گونهای محاسبهشده که شما را بهطور قابلتوجهی به اهداف معنادار نزدیکتر کند».
برای تعیین اینکه آیا شما سازنده هستید یا خیر، از خود بپرسید: “آیا کاری که من در این لحظه انجام می دهم، مرا به طور قابل توجهی به اهدافم نزدیکتر می کند؟”
هر چیزی فراتر از ۵۰% “نرخ بله” به عنوان اوج بهره وری شخصی واجد شرایط است.
یکی از رازهای واقعی و پنهان افرادی که به طور مداوم به اوج بهره وری می رسند این است که قرار ملاقات های غیرقابل تخطی با خود می گذارند.
هرچه بیشتر در مورد خود و آنچه برای شما بهتر کار می کند بدانید، خلاقیت خود را آزاد کنید و عملکرد خود را تقویت کنید، بهتر می توانید همه چیز را برای رضایت خود ترتیب دهید.
اگر کار پروژه ای انجام می دهید، مهم است که دقیقه ها یا ساعت های مورد نیاز را تخمین بزنید و خلاف ساعت و بر خلاف ضرب الاجل ها کار کنید. هر کار زمانی سریعتر و کارآمدتر تکمیل میشود که از قبل تعیین کرده باشید که چقدر طول میکشد و زمانی را برای تکمیل آن تعیین کنید.
ضرب الاجل ها ذهن را اصلاح می کنند.
دن میتواند برخی مصالحه با کیفیت مطلوب را تحمل کند، اما نمیتواند تحمل کند که دستمزد کمتری دریافت کند.
شما در واقع نمی توانید زمان را مدیریت کنید. شما فقط می توانید خود و اطرافیان خود را مدیریت کنید.
هیچ بهانه ای برای صرف وقت هدر دادن در زمان انتظار در فرودگاه، گیرکردن در ترافیک یا پارک در اتاق پذیرایی وجود ندارد.
وقتی به خود می گویید «فقط ده دقیقه است»، کل زمان را از دست می دهید. شما یا آن را جدی می گیرید یا نمی گیرید.
پذیرش واقعیتهای معمولی که در تضاد با کسب حداکثر سود از زمان شما هستند، مساوی است با تسلیم شدن در کنترل.
احساس گناه در مورد ایجاد منفعت برای خود مانع از هر گونه منفعتی می شود.
اگر میخواهید هدف، هدف یا هدفی را جدی بگیرید و به دستیابی به آن امیدوار باشید، باید آن را به زمان مرتبط کنید. باید برای آن وقت گذاشت، به آن اختصاص داد، برای آن بودجه در نظر گرفت، و در برنامه خود به عنوان قرارهای محکم و غیرقابل نقض با خودتان و/یا با دیگران رزرو کنید.
فصل هشتم: قاطعیت
ما به خاطر ایده ها، نیت هایمان، چیزهایی که بیشتر فکر می کنیم، برای تلاش، حتی برای انجام دادن، پولی دریافت نمی کنیم. در دنیای واقعی، A برای تلاش وجود ندارد. ما فقط برای انجام شده پول می گیریم.
فصل ۹: خود را اخراج کنید، خود را جایگزین کنید، درآمد بیشتری کسب کنید و بیشتر لذت ببرید
شما باید به طور سیستماتیک و پرخاشگرانه خود را از فعالیت هایی که به خوبی انجام نمی دهید و با خوشحالی انجام نمی دهید صرف نظر کنید، یا باید کارهای روزمره را پیدا کنید تا به طور سیستماتیک زمان خود (و استعداد، دانش، دانش و سایر منابع) را در آن ها سرمایه گذاری کنید. کارهایی که شما فوق العاده خوب انجام می دهید، از انجام آنها لذت می برید و از نظر فکری محرک هستند.
تفاوت عمیقی بین تفویض اختیار و کناره گیری وجود دارد.
اگر معتقدید تنها یک راه برای درست انجام دادن کارها وجود دارد، نمی توانید تفویض اختیار کنید.
شما نمی توانید بدون کنار گذاشتن برخی از مسئولیت ها و وظایف به جلو حرکت کنید تا جایی برای وظایف و مسئولیت های جدید و ارزشمندتر باز کنید.
یک فرآیند شش مرحله ای برای تفویض اختیار موثر:
- تعریف کنید که چه کاری باید انجام شود.
- مطمئن باشید که نماینده میداند چه کاری باید انجام شود. این به این معنی است که درخواست کنید تکلیف مجدداً توسط آن شخص بیان شود. هرگز تصور نکنید که با موفقیت ارتباط برقرار کرده اید. امیدوارم ولی تایید کن
- توضیح دهید که چرا باید آن را همانطور که تجویز می کنید انجام شود. با هر کاری به جز پست ترین کارها و پایین ترین سطح کارگر، جایی برای اختلاف نظر در مورد نحوه انجام یک کار وجود دارد. اگر آنها نسبت به شما حس بهتری نسبت به کار واقعی دارند، باید تشویق شوند تا آن را به زبان بیاورند. اگر میخواهید دستورالعملهایتان به دقت دنبال شود، باید روشن کنید که «روشی برای جنون خود» دارید. مطمئن شوید که نماینده نحوه فرآیند را درک می کند.
- آنچه که یک نتیجه موفق را تعریف می کند را تعیین کنید. دن اغلب مشتریان خود را در حالی که افراد را مسئول پروژههای مهم و نسبتاً پیچیده میکنند، بدون توافق روشن در مورد اینکه چه چیزی باعث موفقیت میشود یا اینکه چگونه باید اندازهگیری شود، جلب میکند. همه در نهایت ناامید می شوند.
- مهلت تکمیل یا گزارش پیشرفت را تعیین کنید. تفویض اختیار بدون جدول زمانی محکوم به فناست. شما باید تایمر را تنظیم کنید.
- پیگیری. اگر فرد و وظیفه محول شده در تاریخ و زمان توافق شده به شما بازنگردند، به وسیله ای نیاز دارید که غیبت (شکست) را متوجه شوید تا بتوانید با یک دقیقه تأخیر به آن رسیدگی کنید – نه ساعت ها، روزها یا هفته ها.
اگر به دنبال پاسخی هستید که زمان شما را به بیشترین پول و ثروت ممکن تبدیل کند، پس توجه خود را به بازاریابی معطوف کنید. چرا؟ زیرا یافتن یا آموزش شخصی برای مراقبت از عملیات یک کسب و کار بی نهایت آسان تر از این است که کسی را وادار به انجام بازاریابی آن کنید. بازاریابی پردرآمدترین حرفه و با ارزش ترین بخش یک تجارت است. فردی که می تواند سیستم هایی را برای جذب مشتریان، مشتریان یا بیماران به طور موثر و سودآور ایجاد کند، «شخص پول» است.
فصل ۱۰: پیوند بین بهره وری و ارتباط
عبارت “مدیریت زمان” کوتاه نویسی نادرستی است. شما فقط میتوانید چیزهایی را مدیریت کنید که بر توانایی شما برای تبدیل زمان به ارزش تأثیر میگذارند، مانند محیط، دسترسی، و همه موارد دیگری که در این کتاب مورد بحث قرار گرفتهاند.
یکی از مهمترین مواردی که میتوانید تا حد زیادی آن را کنترل کنید، معاشرت است – انتخابهای شما از اینکه به چه کسی اجازه ورود به دنیای خود را میدهید، به چه کسی زمان میدهید یا با آنها وقت میگذارید، و به دنبال ایدهها، اطلاعات و آموزش هستید. .
هر دقیقه از وقت شما کم و بیش به واسطه شرایط ذهن شما ارزشمند می شود و دائماً با تداعی شرطی می شود.
فصل ۱۱: خرید زمان با خرید تخصص
در اینجا چهار سوال برای استخدام یک متخصص وجود دارد:
- آیا کارشناس واقعاً کاری را که به شما توصیه می کند انجام داده است – یا اینکه او یک نظریه پرداز دانشگاهی است که گزارش کتاب ارائه می دهد؟
- آیا کارشناس جاری است؟
- آیا کارشناس مشتریان راضی دارد؟
- آیا حداقل سه کارآفرین موفق دیگر وجود دارند که بیش از یک معامله با شما انجام داده باشند؟
- آیا می دانید کارشناس منتخب شما چه کار می کند و چگونه این کار را انجام می دهد؟
هرگز کورکورانه به عرفا تفویض نکنید. اگر نمیتوانید درک کنید که سرمایهگذاری چگونه پول میآورد، استراتژی فروش چگونه کار میکند، یا توصیههای متخصص در مورد هر چیزی چگونه کار میکند، اجرا کنید.
فصل ۱۲: بازی درونی اوج بهره وری شخصی
حالت ذهنی خاصی وجود دارد که به بهترین وجه دستیابی به اوج بهره وری را تسهیل می کند.
دستیابی به حداکثر بهره وری شخصی مستلزم آن است که در توقف، ذخیره و پاکسازی فوق العاده آسان باشید تا ۱۰۰% از قدرت ذهنی خود را به یک موضوع در یک زمان هدایت کنید – به موضوع مورد نظر.
دکتر ماکسول مالتز، نویسنده Psycho-Cybernetics ، آن را “پاک کردن ماشین حساب” نامید.
اگر نتوانید افکار خود را کنترل کنید و ذهن خود را مدیریت نکنید، نمی توانید زمان خود را کنترل یا مدیریت کنید.
دن به پر کردن محیط کارم با “محرک های روانی” – اشیایی که به من یادآوری می کنند که به روش خاصی فکر کنم – معتقد است.
فصل ۱۳: دلایلی که چرا یک سال می گذرد و هیچ پیشرفت معنی داری حاصل نمی شود
این یکی از دلایلی است که باعث می شود یک فرد از سالی به سال دیگر پیشرفت زیادی نداشته باشد: او آنقدر مشغول است که درباره ناعادلانه بودن همه چیز غر بزند و برای خودش متاسف است که دیگر فرصتی برای انجام کاری ندارد.
اریک هافر، نویسنده مؤمن واقعی: افکاری در مورد ماهیت جنبشهای تودهای ، مینویسد: « بسیاری هستند که برای یک دستآورد ، برای یک دستاورد، چیزی را برای همیشه حل و فصل نمیکنند، امانی خوب را بسیار جذابتر از یک دستاورد میدانند.
هیچکس که در بهانه تراشی مهارت داشته باشد، در کسب درآمد هم خوب نیست. مهارت ها متقابل هستند.
Alibi-itis: برگزیدن یک حقالبینیاز در مسیر دشوار رسیدن به موفقیت.
اگر بیش از حد در موضوعات جزئی تخصص دارید، در اینجا نحوه تمرکز شما آمده است: سه مهم ترین، مهم ترین، سازنده ترین و با ارزش ترین کاری را که می توانید برای تقویت موفقیت در شرکت خاص خود انجام دهید، شناسایی و یادداشت کنید – فقط سه مورد. بنویسشون روی برگه. از آنجا، آنها را به سه اقدامی که می توانید هر روز انجام دهید ترجمه کنید. بنویسشون روی برگه.
حدود ۳۰ سال است که دن روزی را نگذاشته باشد که نامه یا بسته ای ارسال نکرده باشد، مقاله ای منتشر نکند، کاری انجام ندهد که کتاب هایم را در قفسه کتابفروشی ها نگه دارد، از یک سخنرانی پرمخاطب محافظت کند، یا انجام دهد. چیز دیگری برای ایجاد و تحریک “جریان معامله”. مهم نبود چقدر شلوغ بود یا چقدر خسته – یا اینکه جمعه قبل از تعطیلات آخر هفته بود. هر چه. قبل از غروب آفتاب، حداقل باید یک کار برای تحریک تقاضا انجام می شد. او فقط در سالهای اخیر از این موضوع کاسته است، زیرا تصمیم میگیرد خودم را مهار کنم و برنامه کاریام را کاهش دهم، اما هنوز حداقل نیمی از روزهای او شامل این موارد میشود.
فصل ۱۴: رام کردن فناوری و زنده ماندن در باتلاق رسانه های اجتماعی
ما مقادیر محدودی از اراده داریم که با استفاده از آنها کاهش می یابد، تخلیه می شود و به آرامی دوباره پر می شود. بنابراین، ساختن یک محیط موفقیت و نصب و اجرای حفاظتهایی برای ذهن و توانایی آن در انجام کارهای عمیق بسیار سودمندتر از پرورش و فراخوانی نیروی اراده برتر است.
تکنولوژی ما را به نادانی و تنبلی وسوسه می کند.
استقبال از فناوری جدید اغلب کاهش رتبه را پنهان می کند.
دن به دلایلی که کال نیوپورت در کتاب خود به نام « کار عمیق» بیان میکند، طرفدار رسانههای اجتماعی نیست .
کتاب های دیگر دن کندی
- کار ناتمام من
- نامه فروش نهایی: : جذب مشتریان جدید. فروش خود را افزایش دهید
خواندن توصیه می شود
اگر بدون BS Time Management for Entrepreneurs را دوست دارید، می توانید از کتاب های زیر نیز لذت ببرید:
- ساخته شده برای فروش: ایجاد کسب و کاری که می تواند بدون شما رشد کند اثر جان واریلو
- ذات گرایی: تعقیب منضبط کمتر اثر گرگ مک کیون
- یک چیز : حقیقت شگفتانگیز ساده پشت نتایج فوقالعاده اثر گری کلر