«جریان: روانشناسی تجربه بهینه»، میهالی سیکسزنت میهالی
۳۲۲ صفحه
نوع: غیر داستانی (علم، فلسفه)، نظریه.
خلاصه داستان: راهنمای از پایین به بالا برای یافتن موفقیت، رشد و شادی از طریق جریان – یک تجربه بهینه از بودن، که با جذب کامل و شادی در لحظه حال مشخص می شود – توسط استاد روانشناسی،
به طور خلاصه : «بهترین لحظات [در زندگی ما]… زمانی اتفاق میافتد که بدن یا ذهن یک فرد در تلاشی داوطلبانه برای انجام کاری دشوار یا ارزشمند، تا مرزهای خود کشیده میشود.»
توجه: شادی لذت نیست. شادی جریان است : حالت تجربه بهینه. حالتی از شادی، خلاقیت و درگیری کامل که در آن به نظر می رسد مشکلات ناپدید می شوند و احساس هیجان انگیزی از خود برتری و کنترل وجود دارد.
اگر احساس کردهاید که ساعتها مانند لحظهها میگذرند، عاشقی را در آغوش گرفتهاید یا از طلوع خورشیدی که جریان را تجربه کردهاید شگفت زده شدهاید. در واقع، این حالتی است که ما اغلب در محل کار، خانه و بازی تجربه می کنیم.
اما جریان فقط چیزی نیست که برای ما اتفاق می افتد، بلکه چیزی است که ما می توانیم مهندسی کنیم . کاری که میتوانیم در آن بهتر و بهتر شویم، مهم نیست که در حال انجام چه کاری هستیم، با چه کسی هستیم یا زندگی در مسیر ما قرار میگیرد.
چگونه؟ Csikszentmihalyi ما را از طریق کار و تفکر زندگی خود در ۱۰ فصل که زندگی را تغییر می دهد هدایت می کند:
- شادی دوباره – معرفی جریان و مروری بر کتاب.
- آناتومی آگاهی – بررسی نحوه عملکرد و کنترل آگاهی؛
- لذت و کیفیت زندگی – بررسی وضعیت بهینه تجربه درونی.
- شرایط جریان – بررسی جریان در بازی ها، ورزش ها، هنر و سرگرمی ها.
- بدن در جریان – توسعه جریان از طریق مهارت های فیزیکی و حسی (به عنوان مثال، ورزش، موسیقی، یوگا).
- جریان فکر – توسعه جریان از طریق مهارت های نمادین (به عنوان مثال، شعر، فلسفه، ریاضی).
- کار به عنوان جریان – تبدیل کار به یک فعالیت القا کننده جریان.
- لذت بردن از تنهایی و افراد دیگر – جریان به تنهایی و در روابطمان.
- هرج و مرج تقلب – تسلط بر پاسخ خود به استرس و تبدیل ناملایمات به نفع خود. و
- ساخت معنا – یافتن جریان جهانی و یافتن آرامش از طریق معنا.
Csikszentmihalyi مستقیماً به مشکل می رسد: به جای اینکه به طور پیش فرض جریان داشته باشیم، بیشتر بین دو حالت افراطی در نوسان هستیم:
- بی علاقگی – بی حوصلگی زمانی که همه چیز خیلی آسان یا بی معنی است. و
- اضطراب – اضطراب زمانی که همه چیز خیلی سخت، نامشخص یا ناشی از نارضایتی مزمن است.
راز؟ شما باید مرز بین بی تفاوتی و اضطراب را پیدا کنید. شما باید زندگی خود را مدیریت کنید تا چالش ها هم معنادار و هم با ظرفیت عمل شما متعادل باشند. شما باید یاد بگیرید که:
- اهداف خود را انتخاب کرده و به وضوح تعریف کنید – از کوچکترین کار تا یافتن هدف واقعی زندگی خود.
- یافتن راه هایی برای اندازه گیری پیشرفت – با بازخورد واضح در برابر یک نتیجه هدف یا تجسم.
- یاد بگیرید که به طور کامل روی کار در حال انجام تمرکز کنید – توجه خود را بر روی آنچه می خواهید متمرکز کنید، تا زمانی که لازم است اما نه دیگر.
- مهارتهایی را که برای پیشرفت به آن نیاز دارید، توسعه دهید – ارتباط و تعامل عمیقتر با دنیای اطرافتان. و
- به افزایش مخاطرات ادامه دهید – در حالت اوج زندگی کنید و مطمئن شوید که اهداف شما همیشه توسعه یافته و به شما الهام می بخشد .
پاداش؟ جذب شادی در حال حاضر. از دست دادن خودآگاهی، حالتی که در آن زمان تغییر می کند و همه چیز به جز زمان حال از بین می رود. در واقع حالتی که به طرز مشکوکی شبیه روایت های سنتی «روشنگری» است.
چنین تجربیاتی اتوتلیک هستند – یک هدف به خودی خود، بدون فکر رشد یا پاداش. و با این حال، آنها شرایط عالی را هم برای رشد و هم برای پاداش ایجاد می کنند. “برای موفقیت، مانند شادی، نمی توان دنبال کرد. باید به وجود بیاید، و این فقط به عنوان عارضه جانبی ناخواسته وقف شخصی فرد به هدفی بزرگتر از خود یا به عنوان محصول جانبی تسلیم شدن فرد به شخصی غیر از خود است. شادی باید اتفاق بیفتد، و موفقیت نیز همینطور است: باید اجازه دهید با بی توجهی به آن اتفاق بیفتد. – ویکتور فرانکل، جستجوی انسان برای معنا (کرانچ) .
اما ایجاد جریان، نه تنها در بازی، بلکه در هر بخش از زندگی شما، همیشه ساده نیست. و قطعا آسان نیست. با این حال، اینجاست که Flow واقعاً برتر است – در رویکرد پایین به بالا به مشکلی که هزاران سال متفکران را با مشکل مواجه کرده است.
زیرا همانطور که Csikszentmihalyi به ما یادآوری می کند، جریان فقط یک احساس زودگذر و خارجی نیست. این در انحصار استادان، فیلسوفان و یوگی ها نیست. این چیزی است که همه ما می توانیم در زندگی خود به آن اشاره کنیم. و ترفند این نیست که سعی کنید و به طور جادویی همه جا، یکباره جریان پیدا کنید. این است که به طور روشمند بر عملکرد آن در هر حوزه از زندگی خود تسلط داشته باشیم – از بازی ها، ورزش ها و سرگرمی هایی که دوست داریم شروع کنیم، از یادگیری، کار و روابطمان با دیگران گذر کنیم و به نگرش ما نسبت به مشکلات و چالش های اجتناب ناپذیر زندگی ختم شود.
خوشبختی، آشکار می شود، حالت یا اسم نیست، یک فعل است. و این در تسلط بر توجه، توانایی ما برای تعیین اهداف، جستجوی بازخورد، به چالش کشیدن خود و یافتن شادی در لحظه حال است. این در تعمیق و اتصال جریان در محل کار، در بازی، در خانه و در مواجهه با ناملایمات است که ما آرامش و روشنگری را می یابیم. از پایین به بالا است که ما جریان را از زودگذر و تصادفی به یک عمل مداوم تبدیل می کنیم که کل زندگی ما را اشباع می کند.
تسلط بر جریان به ما این امکان را می دهد که بدون توجه به آنچه انجام می دهیم، جریان ایجاد کنیم. و وقتی همه آن تجربیات را با هم پیوند می زنیم، زندگی شادی را ایجاد می کند.
این راهی به ما می دهد تا از خودمان فراتر برویم و بدون توجه به آنچه پیش می آید شکوفا شویم.