به دنبال خلاصه کامل و رایگان گفتگوهای حیاتی هستید؟
شما در جای مناسب هستید!
در اینجا چیزی است که در این صفحه خواهید یافت …
خلاصه یک جمله
Crucial Conversations راهنمای شماره ۱ پرفروش نیویورک تایمز برای گفتگوی سالم در مورد موضوعات پیچیده است، پر از نکات کاربردی برای کمک به درک و بهبود مهارت های ارتباطی خود – توسط کارشناسان ارتباطی، کری پترسون، ران مک میلان، جوزف گرنی، و آل سوئیتسلر. ( ۲۴۰ صفحه )
توجه: این خلاصه گفتگوهای مهم بخشی از یک پروژه در حال انجام برای خلاصه کردن بهترین کتاب های ارتباطی و بهترین کتاب های خود کمکی در تمام دوران است.
بررسی گفتگوهای حیاتی
گفتگوهای مهم زندگی من را تغییر داد.
این یکی از بهترین کتاب های خودیاری است که تا به حال خوانده ام.
چرا؟ زیرا مرا در برخی از دلهره آورترین مکالماتم راهنمایی کرد.
توصیه آن واضح، ساده و بسیار مؤثر است.
چند سال پیش مشکلی در رابطه داشتم. ما در مسیرهای مختلف حرکت می کردیم. ما باید جدا می شدیم، اما من گوش نمی دادم.
او نمی خواست به من صدمه بزند و من نمی خواستم گوش کنم.
ما به کلی از این صحبت ها اجتناب کردیم، زیرا احساسات بسیار قوی وجود داشت. ما در نهایت برای مدت طولانی با هم ماندیم.
گفتگوهای مهم می توانست زمان زیادی را برای هر دوی ما ذخیره کند.
تنها در چند قدم، به من کمک کرد در طول درگیری آرام بمانم.
من مسئولیت احساساتم را بر عهده گرفتم و دیگر سعی نکردم رفتار او را کنترل کنم. ما بدون بی احترامی دیالوگی را باز کردیم و احساس او را پذیرفتم.
او چیز متفاوتی می خواست، اما یک شرور نبود. او فردی شایسته با عقاید خاص خود بود.
حالا ما با خوشحالی از هم جدا شدیم.
مطمئنم مکالمه ای هست که از انجامش وحشت دارید.
در مسیر زندگی که شما می خواهید ایستاده است.
خوشبختانه برای شما، گفتگوهای حیاتی به این امر کمک خواهد کرد.
زندگی شما به زودی تغییر خواهد کرد.
با خلاصه گفتگوهای مهم در زیر شروع کنید…
خلاصه گفتگوهای حیاتی
«حوض معنای مشترک» چیزی است که نویسندگان آن را همه دانش مشترک در یک مکالمه می نامند. این یک بخش کلیدی از گفتگوهای مهم است.
نویسندگان می گویند که مخزن معنای مشترک معیاری برای سنجش بهره هوشی مشترک یک گروه است. هرچه اطلاعات بیشتر در استخر باشد، تصمیمات آنها بهتر است.
در نگاه اول، ممکن است فکر کنید بهترین راه برای بهبود استخر معنای مشترک اضافه کردن افکار و احساساتتان است. اما مهم است که به خاطر داشته باشید که این مقدار کلی اطلاعات در استخر است که مهم است. کمک های دیگران به همان اندازه ارزشمند است.
من دیده ام که چه اتفاقی می افتد وقتی استخر بسیار پر از مشارکت های خودم باشد و سهم دیگران کم باشد. فرضیات زیادی ساخته می شود و گروه در مسیر اشتباه قرار می گیرد.
این یکی از دلایلی است که برای همه مهم است که به “حوض معنای مشترک” اضافه کنند. افراد ماهر اضافه کردن ایده ها به استخر را ایمن می کنند. مهم نیست چقدر بحث برانگیز است. یک فرد مسلط نباید آن را کنترل کند.
افراد همچنین تمایل بیشتری به دنبال کردن مکالمه ای دارند که در آن مشارکت داشته اند. آنها احساس می کنند که برای یک هدف مشترک کار می کنند.
اگر معنا به اشتراک گذاشته نشود، مردم تمایل دارند به هیچ تصمیم نهایی احساس تعهد نکنند. آنها نسبت به هر نتیجه گیری انتقادی خواهند داشت و اطلاعات مهم را برای خود نگه می دارند. حتی بدتر از آن، آنها ممکن است در برابر پذیرش اطلاعات مقاومت نشان دهند. آنها ممکن است مکالمه را خاموش کنند یا به طور کامل ترک کنند.
بنابراین، یک «معنای مشترک» را تشویق کنید که همه در آن سهیم باشند. این نه تنها تصمیم گیری شما را بهبود می بخشد، بلکه همکاری را در آینده بهبود می بخشد.
با قلب شروع کنید
وقتی شما بزرگ شدید مردم چگونه با هم ارتباط برقرار می کردند؟ آیا بحث و جدل یا فریاد و یا سکوت وجود داشت؟
سبک های ارتباطی که شما در کودکی در معرض آن قرار داشتید بر نحوه برقراری ارتباط شما در حال حاضر تأثیر می گذارد.
به همین دلیل است که گفتگوهای مهم با بررسی خود شروع می شود.
چگونه به درگیری پاسخ می دهید؟
تعطیل میکنی یا سرزنش میکنی؟
علیرغم اینکه گاهی اوقات احساس درماندگی می کنیم، به ندرت قادر به تأثیرگذاری بر شرایط خود هستیم. ما دوست نداریم آن را بپذیریم، اما اغلب در مسائل خود نقش داریم، حتی زمانی که متوجه نمی شویم که این کار را انجام می دهیم.
مقصر بودن نیست. این در مورد یادگیری کنترل زندگی و گفتگوهای خود است.
بااستعدادترین افراد گفتگو از اصل “اول روی من کار کن” پیروی می کنند.
بنابراین، چگونه می توانید از عادت های قدیمی خود به سمت گفتگوی سالم دور شوید؟
متمرکز بمان
وقتی در یک مکالمه حیاتی هستید، به راحتی میتوانید با ریسکهای بالا بر شما مسلط شوید و همه چیز منفجر شود.
تمرکزتو از دست میدی
یک راه عالی برای جلوگیری از این موضوع این است که یک هدف واضح برای خود تعیین کنید.
فرض کنید دوست شما می خواهد درباره فراموش کردن تولدش صحبت کند.
تصمیم بگیرید که هدف شما توضیح دادن است که هنوز به آنها اهمیت می دهید. شما فراموش کرده اید زیرا اخیراً حال شما خوب نیست.
آیا مطرح کردن دلاری که سالها پیش به شما بدهکار هستند، به این هدف مربوط است؟ آیا تغییر موضوع در زمانی که شرایط ناراحت کننده است، مرتبط است؟
نه، اینطور نیست.
متمرکز بمان.
برای مکالمه هدف تعیین کنید و به آن پایبند باشید. این به شما کمک می کند تا همه چیز را در مسیر خود نگه دارید.
راه دیگر برای تمرکز ذهن این است که از خود بپرسید:
- آنها برای / از من چه می خواهند؟
- من برای آنها چه می خواهم؟
- من از این چه نمی خواهم؟
- چگونه از آن اجتناب کنم؟
این سوالات ساده به شما کمک میکند با طرف مقابل همدلی کنید، هر چالشی را از قبل حل کنید و مکالمات بهتر و سازندهتری داشته باشید.
سبک تحت استرس
گفتگوهای مهم می تواند ترسناک باشد. وقتی می ترسیم، معمولاً به یکی از دو «سبک تحت استرس» روی می آوریم:
- سکوت؛ یا
- خشونت .
رفتارهای سکوت عبارتند از:
- نقاب زدن : پنهان کردن عقیده واقعی خود از طریق طعنه یا استفاده از شکر.
- اجتناب : دور شدن از موضوع گفتگو. و
- کناره گیری: با تغییر موضوع یا ترک از مکالمه خارج می شوید .
رفتارهای خشونت آمیز عبارتند از:
- حمله : تحقیر یا تهدید.
- کنترل کردن: وادار کردن دیگران به طرز فکر خود، قطع ارتباط با مردم، اغراق در حقایق خود، یا صحبت مطلق. و
- برچسب زدن : نادیده گرفتن چیزی از طریق مرتبط کردن آن با یک کلیشه.
اکنون می دانید که آنها چگونه به نظر می رسند، می توانید یاد بگیرید که سبک خود را تحت استرس تشخیص دهید.
وقتی احساس خطر می کنید چگونه پاسخ می دهید؟
نگاه کردن را یاد بگیر
برای ترک این عادات، باید «نگاه کردن را بیاموزید».
به نحوه پاسخگویی و چرایی آن توجه کنید.
این سوالات ممکن است به شما در درک بهتر رفتارتان کمک کند:
- چه زمانی استایل تحت استرس شما شیوع پیدا می کند؟
- چه موقعیت هایی را استرس زا می دانید؟ و
- چه موضوعاتی را استرس زا می دانید؟
هنگامی که یاد گرفتید به خود نگاه کنید، می توانید شروع به نگاه کردن به دیگران کنید.
درک تمایل آنها به خشونت یا سکوت به شما کمک می کند تا رویکرد خود را برنامه ریزی کنید.
آن را ایمن کنید
هنگامی که سکوت و خشونت را حل کردید، می توانید شروع به “ایمن کنید”.
در طول مکالمات مهم، باید مطمئن شوید که همه برای شرکت در آن احساس امنیت می کنند.
شما می توانید این کار را از طریق احترام متقابل و هدف متقابل انجام دهید.
برای اطمینان از احترام متقابل ، بپرسید:
- آیا آنها معتقدند که شما به آنها احترام می گذارید؟
برای اطمینان از هدف متقابل ، بپرسید:
- آیا هر دو در این گفتگو به انگیزه های یکدیگر اعتماد دارید؟ و
- آیا آنها معتقدند که شما به آنچه آنها می گویند اهمیت می دهید؟
بیایید به هر یک از عوامل عمیق تر نگاه کنیم…
ایجاد احترام متقابل
چگونه نشان می دهید که به افرادی که با آنها صحبت می کنید احترام می گذارید؟
البته، شما می توانید از نام بردن اجتناب کنید و مطمئن شوید که حضور دارید و گوش می دهید. شما همچنین می توانید از سبک تحت استرس خود آگاه باشید.
اما راه دیگر برای نشان دادن احترام عذرخواهی در مواقع مناسب است.
عذرخواهی ساده و در عین حال به طرز شگفت آوری دشوار است.
ممکن است باعث شود احساس کنیم ضعیف هستیم.
اما حقیقت این است که عذرخواهی به درستی قدرت ما را نشان می دهد.
گفتگوهای مهم دشوار است. همه ما ناقص هستیم همه ما اشتباه می کنیم.
معذرت خواهی وقتی به هم می خورید از شما انسان می سازد. این نشان می دهد که به همکلاسی های خود احترام می گذارید.
توجه: گاهی اوقات، زمانی که هیچ اشتباهی انجام ندادهایم، مردم احساس میکنند که ما به آنها بیاحترامی کردهایم. در چنین مواقعی، عذرخواهی مناسب نیست.
بنابراین چگونه باید در عوض آن را مدیریت کنیم؟
نویسندگان متضاد را پیشنهاد می کنند.
از عبارات do و don’t استفاده کنید تا هدف خود را روشن کنید و احترام خود را برای دیدگاه آنها ایجاد کنید. مثلا:
- بیانیه را انجام دهید : “می توانم ببینم که شما نگران هستید که من کنترل را در دست بگیرم…”
- بیان نکنید : «…منظورم آسیبی به شما نیست…
- بیانیه انجام دهید : “… چیزی که من می خواهم این است که بفهمم چه چیزی برای هر دوی ما بهترین است.”
افکار آنها را تصدیق کنید، از یک عبارت Don’t استفاده کنید، سپس به آنها بگویید که منظور خود را با بیانیه دوم انجام دهید تا به بازنشانی تنش و احساسات بالا کمک کنید.
ایجاد هدف متقابل
راه دیگر برای تقویت مکالمات حیاتی شما این است که مطمئن شوید همه شرکت کنندگان در جهت یک هدف متقابل کار می کنند.
چگونه برای یک هدف متقابل کار کنیم؟
نویسندگان استفاده از CRIB را پیشنهاد می کنند:
- متعهد به دنبال هدف متقابل باشید – از همه بخواهید تا زمانی که مشکل را حل نکنید به گفتگو متعهد شوند.
- هدف پشت استراتژی را بشناسید – بپرسید چرا دیگران آنچه را که می خواهند می خواهند تا بتوانید نیازهای آنها را در هدف متقابل ایجاد کنید.
- یک هدف متقابل ابداع کنید – یک هدف متقابل ایجاد کنید که همه از آن حمایت کنند و به آن اعتقاد داشته باشند.
- استراتژی های جدید طوفان فکری – از گروه ایده هایی دعوت کنید که به راه حلی برای همه منجر شود.
بسیاری از گفتگوهای حیاتی به سادگی با ندانستن آنچه که همه می خواهند (و چرا) از مسیر خارج می شوند.
برای ایجاد هدف متقابل وقت بگذارید و راه حل ها به طور طبیعی آشکار خواهند شد.
مسیر عمل
مسیر عمل توضیح می دهد که چگونه افکار و احساسات به اعمال تبدیل می شوند.
ما آنچه را که اتفاق می افتد تجربه می کنیم، داستانی را تعریف می کنیم، سپس عمل می کنیم.
داستان هایی که می گوییم اعمال ما را دیکته می کنند.
منظور من از داستان ها چیست؟
خوب، مثل زمانی است که شما و یک دوست یک نفر را می شناسید.
دوست شما آنها را دوست دارد و داستان آنها را جذاب می یابد.
فکر می کنید زیاد حرف می زنند.
هر دوی شما در یک موقعیت قرار گرفته اید، اما هر دو داستان های متفاوتی برای خود تعریف کرده اید.
این داستان ها واقعیت شما را ایجاد می کنند و بر نحوه عمل شما تأثیر می گذارند.
بسیاری از ما در دست داستان های خود هستیم.
آنها واکنش های تند و تیز به عادات قدیمی هستند. سپس اعمال ما نیز به واکنش های زانو تند تبدیل می شود.
در این حالت، ما کنترلی بر اعمال خود نداریم، اما می توانیم آن را تغییر دهیم. ما بر داستان هایی که می گوییم کنترل داریم.
داستان هایی که ما می گوییم
رایج ترین داستان ها عبارتند از:
- داستان های قربانی – که مسئولیت شما را برای ایجاد مشکل نادیده می گیرد.
- داستان های شرور – که باعث می شود مشکل به تقصیر شخص دیگری باشد. و
- داستانهای درمانده – که باعث میشود در اصلاح وضعیت احساس ناتوانی کنیم.
این داستانها بدترین چیزها را درباره خودمان و اطرافیانمان فرض میکنند. این داستان ها منجر به سکوت یا خشونت می شود.
در اینجا چهار مرحله برای تسلط بر این داستان ها وجود دارد:
- به احساسات خود گوش دهید – بپرسید: “در حال حاضر چه احساسی دارم؟ چه تأثیری بر رفتار من دارد؟» بپذیرید که به عنوان مثال احساس عصبانیت می کنید. بپذیرید که تمایل دارید به شخصی که با او صحبت می کنید توهین کنید.
- داستان های خود را کاوش کنید – در نظر بگیرید که چه نتایجی از موقعیت می گیرید. آیا آنها حقیقت دارند؟ آیا طرف مقابل شرور است یا فقط مخالف است؟ فکر میکنید اگر طرف خود را توضیح دهید چگونه پاسخ میدهند؟
- با واقعیت ها روبرو شوید. حقیقت اینجا چیست؟ آیا این شخص برای مخالفت شرور است؟ آیا آنها مستحق توهین هستند؟ یا دیدگاه متفاوتی (در عین حال ارزشمند) دارند؟
- مراقب رفتار خود باشید. اولین بخش حل یک مشکل این است که متوجه شوید مشکلی دارید. اولین قدم در اینجا این است که به نحوه پاسخگویی خود توجه کنید.
مهم این است که یاد بگیریم خودمان را دوباره برنامه ریزی کنیم تا داستان های مفیدی تعریف کنیم.
به عنوان مثال: به جای اینکه کسی را شرور ببینیم، یاد میگیریم که کسی را ببینیم که به خاطر ترسش او را تجاوز میکند.
مسیر من را بیان کنید
اکنون ما شرایط مناسبی را برای گفتگو ایجاد کرده ایم، می توانیم گام بعدی را در مسیر اقدام برداریم.
ما باید پنج مهارت متمایز را توسعه دهیم.
ما باید بیان کنیم:
- حقایق خود را به اشتراک بگذارید – با کمترین موارد بحث برانگیز شروع کنید. آنها را در مکالمه راحت کنید.
- داستان خود را بگویید – دیدگاه خود را توضیح دهید. فکر می کنید گفتگو به کجا می رسد؟
- مسیرهای دیگران را بخواهید – به دیگران اجازه دهید تا آنچه را که از مکالمه فکر می کنند و می خواهند به اشتراک بگذارند.
- آزمایشی صحبت کنید – دیدگاه خود را واقعیت تلقی نکنید. به یاد داشته باشید این داستان شماست. ممکن است مال کس دیگری نباشد
- تست کردن را تشویق کنید – اجازه دهید دیگران امتیازات شما را به چالش بکشند. نظرات آنها ارزش دارد و می تواند به شما در یافتن حقیقت کمک کند.
می دانم گفتنش راحت تر از انجام دادن است.
وقتی در میانه مکالمه هستید، کنترل داستان ها و احساسات آسان است.
ما میتوانیم به سکوت خشونت متوسل شویم و جریان ایدهها را در «حوض معنای مشترک» متوقف کنیم.
یا با تمرین، می توانیم یاد بگیریم که خودمان را بگیریم و کنترل را دوباره به دست آوریم.
ما می توانیم یاد بگیریم که انسانیت طرف مقابل را ببینیم، بفهمیم که آنها از کجا می آیند و رویکرد خود را ملایم تر کنیم.
مسیرهای دیگران را کاوش کنید
هنگامی که سکوت و خشونت را پشت سر گذاشتید و داستان خود را مستقیماً مشخص کردید، خوب است که مسیرهای یکدیگر را کشف کنید.
برای تشویق دیگران به اشتراکگذاری، AMPP را امتحان کنید:
- سؤال بپرسید – با سؤالات همه چیز را به حرکت درآورید. آنها نشان میدهند که شما علاقه مند هستید و به دیگران کمک میکنند تا مشارکت کنند.
- احساسات آینه ای – به دیگران اجازه دهید بفهمند که چه احساسی دارند، به عنوان مثال “می توانم بشنوم که از این موضوع ناراحت هستید” یا “به نظر می رسد می خواهید تغییری ایجاد کنید.”
- تفسیر برای نشان دادن درک – نشان می دهد که شما می فهمید با قرار دادن آنچه آنها گفته اند در کلمات خود را. تو می خواهی که…”
- زمانی که مطمئن نیستید ابتدا یک حدس بزنید. زمانی که چیزی به شما نمی دهند حدس بزنید. تو چطور؟”
یک مخفف دیگر برای کمک به مسیرهای دیگران ABC است:
- موافق – به آنها بگویید با چه چیزی موافق هستید.
- بسازید – بر اساس آنچه آنها گفته اند بسازید.
- مقایسه – وقتی کاملاً مخالف هستید، مقایسه و مقایسه کنید.
این نشان می دهد که شما با نظرات خود موافق هستید.
بهتر از این است که بگوییم اشتباه می کنند.
حرکت به عمل
بنابراین ما یک گفتگوی سالم را باز کرده ایم. عالی.
اما این تضمین نمی کند که ما به هر تصمیمی عمل خواهیم کرد.
سناریو : شما با هم اتاقی خود صحبت می کنید. می خواهید شکلات پخش شده را در کمد نگه دارید. به نظر می رسد چت خوب پیش می رود. آنها هر چه شما می گویید را می فهمند. صبح روز بعد، دوباره آن را در یخچال پیدا می کنید.
چرا این اتفاق می افتد؟
دو دلیل شما هر دو دارید:
- انتظارات نامشخص از نحوه تصمیم گیری؛ و
- در انجام تصمیماتی که می گیرید مشکل دارید.
بنابراین چالش بعدی ما این است که چگونه تصمیم بگیریم و بر اساس آنها عمل کنیم.
چهار راه برای تصمیم گیری گروهی وجود دارد:
- فرمان – اگر می دانید چه می خواهید، دستورالعمل های روشنی بدهید. بهترین راه برای انجام این کار بیان یک درخواست است. همچنین به ارائه دلایلی کمک می کند، مثلاً «شما در نوشتن مهارت دارید. میتوانید ایمیل را بنویسید؟»
- مشورت – تصمیمات زمانی بهتر است که همه نظر بدهند. فقط اگر به ورودی خارجی نیاز دارید از این استفاده کنید. تظاهر نکن وقتی تصمیمی می گیرید، آن را به همه کسانی که از آنها خواسته اید گزارش کنید.
- رای – آرا هرگز نباید جایگزین گفتگو و تحلیل سالم شود. اما آنها می توانند برای تصمیم گیری یا تصمیم گیری عالی باشند. به عنوان آخرین راه حل، رأی گیری می تواند راهی عالی برای تصمیم گیری حساس به زمان باشد.
- اجماع – اینجاست که همه به یک تصمیم می رسند. مجبورش نکن اینها باید به طور طبیعی اتفاق بیفتند تا مطمئن شویم همه موافق هستند. شما باید بر اساس شایستگی تصمیم گیری کنید نه اینکه چه کسی آنها را پیشنهاد می کند. اگر درست نشد، شما صاحب اشتباهات با هم هستید.
هنگامی که تصمیم گرفتید، تصمیم بگیرید که چه کسی چه کاری و چه زمانی انجام می دهد.
همچنین به برنامه ریزی برای پیگیری کمک می کند. تصمیمات خود را از طریق یادآوری در تقویم خود یا در یک پیام گروهی ثبت کنید. به این ترتیب، شما یک تعهد روشن دارید.
محتویات گفتگوهای مهم
Crucial Conversations دارای ۱۳ فصل اصلی در ۳ قسمت…
- گفتگوی حیاتی چیست؟ و چه کسی اهمیت می دهد؟
- تسلط بر مکالمات حیاتی قدرت گفتگو
بخش اول: قبل از اینکه دهان خود را باز کنید چه کاری انجام دهید
- موضوع خود را انتخاب کنید چگونه مطمئن شوید که مکالمه درستی دارید
- با قلب شروع کنید چگونه روی آنچه واقعا می خواهید متمرکز بمانید
- به داستانهای من مسلط شوید چگونه وقتی عصبانی، ترسیده یا آسیب دیدهاید در گفتگو بمانید
بخش دوم: چگونه دهان خود را باز کنیم
- یاد بگیرید چگونه متوجه شوید که ایمنی در معرض خطر است
- آن را ایمن کنید چگونه صحبت کردن در مورد هر چیزی را ایمن کنیم
- مسیر من را بیان کنید که چگونه متقاعد کننده صحبت کنم، نه ساینده
- مسیرهای دیگران را کاوش کنید
- قلم خود را دوباره بگیرید چگونه در هنگام شنیدن بازخورد سخت انعطاف پذیر باشید
بخش سوم: چگونه به پایان برسانیم
- حرکت به سمت عمل چگونه گفتگوهای حیاتی را به عمل و نتیجه تبدیل کنیم
- بله، اما توصیه برای موارد سخت
- قرار دادن همه در کنار هم ابزارهایی برای آماده سازی و یادگیری
پرسشهای متداول درباره مکالمات مهم
سه عنصر یک گفتگوی حیاتی چیست؟
سه عنصر یک مکالمه مهم عبارتند از: ریسک بالا، احساسات قوی و نظرات متفاوت. گفتگوهای مهم مهم هستند اما بسیار چالش برانگیز هستند. آسان است که طرف مقابل را یک شرور و خودمان را قربانی ببینیم. اما برای داشتن گفتوگوی سالم باید از اینگونه فکر کردن پرهیز کنیم.
چند نمونه از گفتگوهای حیاتی چیست؟
یک مکالمه مهم می تواند هر چیزی باشد، از اختلاف نظر با شریک زندگی تا مذاکره با کارفرما. آنها می توانند بین دوستان و اعضای خانواده یا حتی غریبه ها اتفاق بیفتند. گفتگوهای مهم در هر زمانی انجام می شود که مخاطرات بالا باشد و نظرات مختلفی وجود دارد.
چگونه مکالمات مهم را مدیریت می کنید؟
شما با اجازه دادن به جریان آزاد اطلاعات، مکالمات مهم را مدیریت می کنید. شما می توانید این کار را با شناسایی سبک تحت استرس خود و یادگیری کنترل آن انجام دهید. چرخه موذیانه سکوت و خشونت را بشکنید. هدفی را برای گفتگو انتخاب کنید و روی آن متمرکز بمانید. اضافه کردن به Pool of Shared Meaning. به عبارت دیگر، این به معنای گفتن آن چیزی است که فکر می کنید و احساس می کنید.
دو واکنش معمول به مکالمات مهم چیست؟
دو واکنش معمول به مکالمات مهم سکوت و خشونت است. یکی از انواع سکوت، نقاب زدن است که شامل کنایه یا پوشش قندی است. دیگری اجتناب است که شامل تغییر موضوع است. آخرین مورد عقب نشینی است، جایی که ممکن است صحبت نکنید یا اتاق را ترک کنید. سه شکل رایج خشونت عبارتند از: کنترل کردن، برچسب زدن و حمله کردن. این سبک شما تحت استرس است، و در مکالمات مهم به شما کمک می کند تا از آنچه برای شما مفید است آگاه باشید.
بهترین نقل قول های گفتگوهای مهم
این نقلقولهای «گفتوگوهای مهم » از کتابخانه مرکزی رو به رشد «هنر زندگی » از افکار، حکایات، یادداشتها و نقلقولهای الهامبخش آمده است.
“افرادی که در گفتگو مهارت دارند، تمام تلاش خود را میکنند تا بتوانند معنای خود را به استخر مشترک بیافزایند – حتی ایدههایی که در نگاه اول بحثبرانگیز، اشتباه یا در تضاد با باورهای خودشان به نظر میرسند. اکنون، بدیهی است که اینطور نیست. با هر ایده ای موافق نیستند؛ آنها به سادگی تمام تلاش خود را می کنند تا اطمینان حاصل کنند که همه ایده ها راه خود را در فضای باز پیدا می کنند.”
– کری پترسون ، گفتگوهای مهم
“این با استعدادترین و نه کم استعدادترین ها هستند که به طور مستمر در تلاش برای بهبود مهارت های گفتگوی خود هستند. همانطور که اغلب اتفاق می افتد، ثروتمندان ثروتمندتر می شوند.”
– کری پترسون ، گفتگوهای مهم
“به همان اندازه که ممکن است دیگران نیاز به تغییر داشته باشند، یا ممکن است ما بخواهیم آنها تغییر کنند، تنها فردی که می توانیم به طور مداوم الهام بخش، برانگیزانیم و شکل دهیم – با هر درجه ای از موفقیت – شخصی در آینه است.”
– کری پترسون ، گفتگوهای مهم
“در هسته هر مکالمه موفق، جریان آزاد اطلاعات مربوطه نهفته است.”
– کری پترسون ، گفتگوهای مهم
“به یاد داشته باشید، دانستن و انجام ندادن واقعاً ندانستن است.”
– کری پترسون ، گفتگوهای مهم
“احترام مانند هواست. تا زمانی که وجود دارد، هیچ کس به آن فکر نمی کند. اما اگر آن را بردارید، همه آن چیزی است که مردم می توانند به آن فکر کنند. افراد آنی در مکالمه بی احترامی را درک می کنند، تعامل دیگر در مورد هدف اصلی نیست. اکنون بحث دفاع از کرامت است.”
– کری پترسون ، گفتگوهای مهم
میتوانید سلامت روابط، تیمها و سازمانها را با اندازهگیری زمان تأخیر بین زمانی که مشکلات شناسایی میشوند و زمانی که حل میشوند، اندازهگیری کنید.»
– کری پترسون ، گفتگوهای مهم
تمایلات طبیعی ما در لحظاتی که تهدیدآمیز به نظر می رسند به جای گوش دادن و صحبت کردن، به جنگ یا گریز متمایل می شوند.
– کری پترسون ، گفتگوهای مهم
“اشتباهی که اکثر ما در گفتگوهای مهم خود مرتکب می شویم این است که معتقدیم باید بین گفتن حقیقت و حفظ دوست یکی را انتخاب کنیم.”
– کری پترسون ، گفتگوهای مهم