جمع آوری و خلاصه :هانیه سخایی
نویسنده:بنجامین هاردی
درباره نویسنده:
بنجامین هاردی یک روانشناس سازمانی می باشد و نویسنده کتاب اراده کار نمیکند و شخصیت دائمی نیست هم نیز میباشد. همچنین نویسنده who not How می باشد.با انتشار اولین کتاب بیش از ۱۲۰ میلیون نسخه فروش داشت و وبلاگهای او توسط بیش از ۱۰۰ میلیون نفر خوانده می شود.
چکیده کتاب:
هر یک از ما بارها و بارها سعی کردهایم تا زندگی مان را بهبود بخشیم و هر بار ناامیدانه به روال گذشته بازگشته ایم. گاهی اوقات نیروی اراده مان را به کار گرفته ایم تا عادات اشتباهی را کنار بگذاریم، اما در مدتی کوتاه دوباره همان رفتارهای گذشته را تکرار کردیم. این کتاب به شما کمک می کند راه های پنهان موفقیت را بیابید و اشتباه گذشته را تکرار نکنید.
با خلاصهای از این کتاب فوق العاده با ما همراه باشید.
خلاصه کتاب:
خواستن توانستن نیست!
نیروی اراده یا قدرت اعمال اراده در برابر موانع داخلی و خارجی به تازگی در دنیای روانشناسی سر و صدای زیادی به پا کرده است، هر چند با فشارهای زیادی از سوی گروههای مختلف همراه بوده است.بر اساس بررسی سالانه استرس در انجمن روانشناسی آمریکا، فقدان نیروی اراده غالباً علت اصلی ناکامی افراد در رسیدن به اهدافشان شناخته شده است. پژوهشگران سراسر جهان در حال مطالعه بر روی چگونگی تقویت نیروی اراده افراد و غلبه بر کاهش سهم این نیرو هستند. اگر بخواهیم بی پرده سخن بگوییم، نیروی اراده مخصوص افرادی است که هنوز نمی دانند واقعا از زندگی چه میخواهند. اگر برای انجام کاری نیاز به اعمال نیروی اراده دارید، درگیری درونی آشکاری در وجودتان به وجود می آید. برای مثال، هم هوس خوردن کلوچه میکنید و هم به سلامتی تان اهمیت می دهید؛ می خواهید بر روی کارهای تان تمرکز کنید، ولی دلتان میخواهد از سایت یوتیوب فیلم تماشا کنید؛ تمام وقت تان را در کنار فرزندانتان سپری کنید، اما نمی توانید چشم از صفحه تلفن همراهتان بردارید.
طبق پژوهش های روانشناسی، نیروی اراده شما مانند ماهیچه عمل میکند. این نیرو منبع ای محدود است که هرچه از آن بیشتر استفاده کنید اثرش کمتر می شود. در نتیجه، تا پایان عمر، ماهیچه نیروی اراده شما رو به زوال می رود و کاملاً بی دفاع و ضعیف می شوید، به حدی که دیگر قادر به جلوگیری از خوردن وعده های شبانه و هدر رفتن زمان خود نیستید .
آگاهی از قدرت محیط پیرامون
دورانت مورخ معروف چهار دهه از عمر خود را صرف مطالعه تاریخ جهان کرد. با نگاهی تیز بینانه به بررسی لحظات بزرگ و تاریخی پرداخت و از همه مهمتر در باره بزرگترین و تاثیرگذارترین افرادی که در جهان در این سالها به خود دیده است مطالعه کرد.
همه ما همواره تمایل داریم درباره آدمهای پیرامونمان فکر کنیم و محیطی را که در آن شکل گرفتهاند نادیده بگیریم . فیلم های ما نشانگر جذبه و استعداد انسانهای ویژهای است که کارهای شگفت انگیز و ناممکن انجام میدهند. سرگذشت قهرمانان را باور داریم و همواره در شگفت اینکه استعداد آنها ژنتیکی است یا بر آموخته هایشان استوار است.
در فرهنگه ای فردگرا ، غالباً این گونه بیان میشود که محیط جدا و مستقل از انسان است. حقیقت امر این است که شما و محیط پیرامونتان دو بخش از یک کل هستید هویت درونی شما و آنچه در شرایط متفاوت قادر به انجامش هستید. به هویت درونی و عکس العملی که در شرایط متفاوت از خود بروز میدهید به کلی متفاوت است . تیموتی ویلستون ،روانشناس اجتماعی ، می گوید: مردم آنطور که دوست دارند زندگی میکنند و رفتار می کنند؛ زیرا این جزئی از ویژگیهای شخصیتی و نگرش آنهاست. مثلاً کیف پول گمشده را بر می گردانند، زیرا امانت دارند؛ زباله های خود را بازیافت می کنند، چرا که به محیط زیست اهمیت می دهند. اغلب اوقات رفتارهای ما متاثر از فشارهای نامحسوس پیرامونمان است، در حالی که خودمان قادر به شناسایی آنها نیستیم .
نیروی اراده در ما چگونه است؟
برخی از ما نیروی اراده را باور داریم در حالی که برخی دیگر باور دارند زندگی کاملاً تحت تاثیر نیروهای بیرونی همچون ژنتیک قرار دارد .هر دوی این دیدگاهها به علل متعدد نادرست اند. نیروی «اراده» کامل وجود ندارد .اگر وجود داشت می توانستیم پرواز کنیم و کاری کنیم که قدمان بلندتر شود ، در حالی که این اتفاقات به هیچ وجه امکان پذیر نیست. در نقطه مقابل این طیف بسیاری معتقدند انسان چیزی نیست جز یک ماشین خودکار که هیچ اراده یا نیرویی برای هدایت زندگی اش را انتخاب هایش ندارد . اگرچه رفتارهای ما با توجه به شرایط تغییر میکند و شکل می گیرد واضح است که در هر موقعیتی احتمالات و امکانات بیشماری برای انسان وجود دارد.
حتی اگر شما به واسطه قرار گرفتن در موقعیتی مجبور شوید به روشی خاص عمل کنید میتوانید رفتاری متفاوت داشته باشید. افرادی را در نظر بگیرید که رفتارهای نوع دوستانه غیرمنتظرهای از خود نشان می دهند و زندگی خود را برای کمک به دیگران به خطر میاندازند. وقتی انسان در معرض خطرهای بسیاری قرار میگیرد بروز هر نوع رفتاری از او امکان پذیر است؛ بنابراین هنگامی که اعتقاد یا اشتیاق کافی در شما شکل گیرد می توانید برخلاف عادات و شرایط همیشگی عمل کنید. با تغییر شکل محیط پیرامون تان می توانید مسیر زندگی تان را به کلی تغییر دهید. امکانات و تواناییهای شما نامحدود نیست، اما تحت تاثیر شرایط محیطی قرار دارد.
در هر محیطی قوانین خاص خود را دارد
هر محیطی قوانین یا هنجارهایی دارد. این قوانین رفتار مردم در آن محیط ها را تعیین می کند، پیروی از قوانین یا زیر پا گذاشتن آن تبعات و عواقبی دارد. مثلا، در بعضی از محیط ها سیگار کشیدن امری طبیعی است ،در حالی که در محیطهای دیگر اینگونه نیست . فریاد کشیدن با صدای بلند در کنسرت راک خوب است، اما در هواپیما اینگونه نیست. هر ورزشی قوانینی دارد و آن قوانین نقل اغلب تغییر میکند.
قوانین در هر محیط ممکن است نوشته یا نانوشته و حتی گفته یا ناگفته باشد.
همواره قوانینی وجود دارد که رفتارها و نگرش افراد را در آن محیط شکل میدهند. برای مثال، گروه همسالان را در نظر بگیرید. هر گروه هنجارهایی دارد که نحوه عملکرد اعضا را از نظر تفکر، عمل و رفتار مشخص می کند. برای تشخیص قوانین گروهی از مردم، معمولاً به توضیحات مفصل نیاز نیست. کافی است ببینید که آنها چه میگویند، چگونه عمل می کنند و چگونه با هم رابطه برقرار میکنند.به همین ترتیب فرمت خواهید فهمید که قوانین گروه خاصی از مردم با قوانین و هنجارهای شخصی شما هماهنگ است یا مغایرت دارد.
قدرت هنجارهای اجتماعی در کنترل رفتارهای شما بیشتر از ایدئولوژی و خواسته های شماست. مثلاً، بیشتر مردم به سلامتی اعتقاد دارند و میخواهند اندامی مناسب داشته باشند، اما همچنان غذای ناسالم میخورند . عده ای میخواهند سعادتمند باشند ، اما در محیط هایی زندگی می کنند که سبب مصرفگرایی و ولخرجی می شود. بنابراین زندگی هر فرد بازتابی از ارزش ها و باورهای عمیق او نیست، بلکه محصولی است از هنجارهای اجتماعی او.
=====================
بسیاری از پژوهش ها نشان دادهاند که بهترین ایده های شما هنگامی که پشت میز کارتان نشسته اید خطور نمی کند. مغز شما در حین استراحت کردن و آرامش بهترین عملکرد را دارد. اگر هنگام کار کردن تلاش نکنید و روی کارتان تمرکز نداشته باشید در هنگام استراحت کردن ایدههای درخشانی به دست نمی آورید.دقیقا مثل بدن شما اگر در بیداری به آن فشار نیاورید هنگام خوابیدن رشد نمیکند و تقویت نخواهد شد.
عمیقترین بینش شما در اتفاقات روزمره به دست نمی آید. با اینکه در خانه و محیط های معمولی هر روزه به اتفاق هایی که اطرافتان میافتد توجه می کنید، موضوع اصلی را نمی توانید ببینید. در نتیجه، شما برای اینکه مرتباً زندگیتان را بهبود بخشید باید از محیط کارتان فاصله بگیرید. گاهی این دور شدن و فاصلهگیری از محیط کار گذراندن مدت زمان کوتاهی با خانواده است. گاهی اوقات نیز به معنای دوری از خانواده است تا با فاصله گرفتن از آنها دید بهتری به شخصیت خود و کارهایی که میتوانید برای آنها انجام دهید پیدا کنید و از آنها بیشتر حمایت کنید و عشق و علاقه بیشتری نثارشان کنید.
========================
زمانی که زندگی خود را بهبود میبخشید، همیشه مشکلاتی وجود خواهد داشت:
انسان بهتری شدن کار سختی است. شما به خاطر شخصیت و ماهیت وجودی تان در جایگاهی هستید که لیاقتش را دارید. شما مثل آهنربایی هستید که الگو ها را به سمت خود میکشد. اگر قرار باشد عوامل خارجی محیط شما را تغییر دهند، به زودی متوجه خواهید شد که به موقعیت اولیه تان بازگشته اید. از این رو، بیشتر افرادی که در بخت آزمایی برنده می شوند به سرعت به همان فقر و تنگدستی قبلشان بازمیگردند.
اگر جوجه اردک ای را که تلاش میکند از پوسته تخمش خارج شود زیر نظر بگیرید، متوجه می شوید که این کار تا چه حد برای او دشوار است. شما حتی ممکن است وسوسه شوید که پوسته را بشکنید و به جوجه اردک کمک کنید، اما با انجام دادن این کار در طولانی مدت متوجه میشوید که به جوجه کمک نکرده اید در واقع شما با این کار باعث کشته شدن جوجه اردک میشوید، زیرا تلاش که حین شکستن پوست انجام می دهد، همان چیزی است که قدرت زیستن را در وجودش ایجاد میکند. آن اردک بدون تلاش و مبارزه کردن زنده نمی ماند. این مسئله سبب می شود که او در مراحل دیگر زندگی ضعیف و وابسته شود. به همین ترتیب اگر شما نیز می خواهید از پوستتان خارج شوید باید تلاش و مبارزه کنید. فشارهای محیطی که دائماً شما را به سمت پایین می کشند همان کشش هایی هستند که باید بر آنها غلبه کنید.
===========================
«توابع اجباری» را در محیط پیرامون تان بگنجانید
زمانی که علت چیزی را به خودتان نسبت می دهید نه به وضعیت پیرامونی، مرتکب خطایی می شوید که روانشناسان آن را خطای انتساب اصلی می نامند. از دهه ۱۹۶۰، در پژوهش ها بارها تاکید شده که حتی وقتی مردم یقین دارند که دیگران کاری را تحت تاثیر عوامل بیرونی انجام دادند، باز هم آن را مستقیماً به خود شخص نسبت می دهند.
مثلاً سیاست را در نظر بگیرید. اگر کسی به حزب سیاسی خاصی رای داده باشد، احتمالاً شما چنین فرض میکنید که علت رفتار او این است که شخصیتی شبیه به عقاید آن حزب دارد ، در حالی که به چگونگی شکل گیری محیط پیرامون افراد که آنها را به گرفتن چنین تصمیمی واداشته توجه چندانی نمیکنید. به طور مشابه وقتی شخصی در جاده جلوی شما را می گیرد، احتمالاً سریع فکر می کنید او انسانی بی فکر و احمق است، به جای اینکه فکر کنید شاید در خانهاش کودک بیماری دارد که باید سریع خودش را به آن را برساند.
روانشناسان به خوبی دریافتند که عوامل خارجی چه تأثیری بر رفتار افراد می گذارند. مثلا، پژوهشگران به جای اینکه فقط تاثیر هوش کودک را نمراتی که در آزمون می گیرد بررسی کنند، به مطالعه این موضوع می پردازد که چگونه متغیرهای« سطح بالاتر» نیز در نمرات کودک نقش دارند. متغیر ها ممکن است شامل کلاس، کیفیت معلم، محیط خانوادگی کودک، وضعیت آب و هوایی روز آزمون و بسیاری از مسائل دیگر باشد.
اگر هدف شما در زندگی موفقیت است پس از زنجیره بعدی کسب و کار شما تعیین این موضوع خواهد بود که کدام محیط بهترین نتیجه را در پی دارد .
به هر حال هر کجا که هستید هر کاری که با آن سر و کار دارید و هر اتفاقی که برای شما رخ می دهد باز هم می توانید تغییر کنید، میتوانید زندگیتان را بر پایه ارزش ها و رویا هایتان قرار دهید. اما اگر اجازه دهید که دنیای بیرونی شما به همان شکل باقی بماند هرگز این اتفاق برای شما رخ نخواهد داد .مطمئن باشید افراد زیادی در زندگی هستند، که به دلیل فشارهای زیادی که بر روی شان قرار دارد تلاش می کنند تغییر کنند ،هرچند این کار به هیچ وجه موثر نیست و سودی برایشان ندارد .
وقتی محیط پیرامون تان را تغییر دهید تغییر خواهید کرد. اما این مسئله باید به انتخاب خودتان باشد اگر کسی محیط شما را برایتان تغییر دهد ، شانس شما برای سازگاری طولانی مدت کم خواهد شد. اگرچه شما محصول محیط پیرامون خودتان هستید آن محیط باید تصمیم پیشگیرانه شما باشد، در غیر این صورت مجبور می شوید شیوه واکنشی در زندگی تان انتخاب کنید.
آیا شما برای تغییر کردن آماده اید؟؟
درباره هانیه سخایی:
هانیه سخایی مدیر گروه هنری” بیا “می باشد. ایشان معتقد هستند که اگر بازی را ترک نکنید دیر یا زود پیروز می شوید.و همیشه این تفکر در ذهن هانیه سخایی جاری است که مرز بین بدبختی و خوشبختی تنها داشتن یک کارت کتابخانه است . این ندا در هانیه سخایی زمزمه ای مااندگار است گه یا انجام بده یا انجام نده،سعی ام را می کنم معنا ندارد !!
مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۹۹ در حسابداری از دانشگاه پیام نور اخذ نمود.ولی علاقه مند به کارهای هنری بخصوص در حوزه کتاب و کتابخوانی است .هانیه سخایی در این اندیشه است که چطور می توانیم همه را به کتاب خواندن علاقه مند کنیم.همیشه به این فکر می کند که چرا با وجود صدها سال پیدایش حرفه ای کتاب چرا هنوز مردم از مطالعه فرار می کنند .یک خبر خوب این است که هانیه سخایی قصد دارد که روشی نوین در عرصه صنعت کتاب و کتابخوانی بوجود بیاورد.و گروهی از علاقه مندان به این حوزه را مدیریت می کند.
او علاقمند به تدریس و انجام پروژه های مرتبط با حوزه کتاب است و هم اکنون نیز در زمینه تولید کتاب های صوتی ،تصویری و پویا مشغول به فعالیت می باشد. از آرزوهای هانیه سخایی جهانی بدور از جهل و توهم دانایی می باشد.از ویژگی های اصلی ایشان شرکت در کار گروهی است.