جمع آوری و خلاصه :هانیه سخایی

نویسندگان:جیم ران،کریس وایدنر

 

کریس وایدنر

 

درباره نویسندگان:

*جیم ران یکی از نویسندگان و کارآفرینان آمریکایی است.

تا سن ۲۵ سالگی مثل سایر مردم به بیراهه می‌رفت و نمی توانست یک راه و هدف مشخص را برای خود انتخاب کند. در همین زمان جیم ران با کارآفرینی به نام ارل شف آشنا شد ،که موجب شد جیم ران در سن ۳۱ سالگی به یک میلیونر تبدیل شود.هم اکنون جیم ران به عنوان یک فیلسوف تجاری شناخته می شود.

*کریس ویدنر نویسنده آمریکایی و سخنران انگیزشی است. ویدنر چندین کتاب در زمینه انگیزه و تجارت نوشته و عضوی از تالار مشاهیر سخنرانان انگیزشی است. ویدنر برای اولین بار در سال ۱۹۸۸ وارد صنعت سخنرانی شد

 

چکیده:

این کتاب حقایق جاودانی از زبان یکی از بزرگان انگیزه دهنده نسل ماست.و جیم به مدت ۴۰ سال است که به دور دنیا سفر می کند و فلسفه و اصول مرتبط با ۱۲ ستون موفقیت را آموزش می دهد 

 

خلاصه کتاب:

فصل اول: برخورد اتفاقی

«زندگی تنها وقتی تغییر می‌کند که خود شما تغییر کنید» 

اولین ستون موفقیت پیشرفت شخصی است. موفقیت وقتی به دست می‌آید که از آنچه که هستی بهتر باشید،بنابراین باید بیشتر از آنکه روی شغل خودمان تمرکز کنیم بر روی خود تمرکز کنیم.

همیشه این را به یاد داشته باشید که هر موجودی می‌تواند به نهایت رشد خود برسد به جز انسان، انسان تنها موجودی است که به واسطه قدرت اختیار هم می تواند به کمال برسد و هم می‌تواند به پستی برسد. 

در اولین ستون موفقیت این را یاد می گیریم که اوضاع وقتی تغییر می‌کند که خودمان تغییر کنیم.


                                     «زندگی تنها وقتی تغییر می‌کند که خود شما تغییر کنید» 


فصل دوم:سالم زندگی کن

« بدان که وضعیت بیرونی تو انعکاسی از درونت است» 

دومین ستون موفقیت سلامتی کامل است. در این بخش راجع به سلامت سه بعدی صحبت شده.

سلامتی سه بعدی از سه بخش یا سه بعد تشکیل شده است: ‏جسم،روان،روح 

همه ما جسم داریم ،این یک موضوع کاملاً مشخص است. دومین بعد، بعد روان است، که تشکیل شده از هوش و احساسات و اراده ی ما.و اما سومین بار که بعد روح است فراتر از این جهان است. روح طوری آفریده شده که ابدی باشد.اما بیشتر مردم روی یک بعد تمرکز می‌کنند ولی لازم است که روی همه این بخش ها کار کنیم ، چون این سه بعد به هم وابسته هستند.

انگیزشی

 

فصل سوم: مو هبت روابط انسانی

« برای رشد و شکوفایی هر رابطه‌ای صرف مداوم زمان، تلاش و تخیل لازم است.»

سومین ستون موفقیت بهره بردن از موهبت روابط انسانی است و ما باید حداکثر استفاده از موهبت رابطه با مردم را ببریم. باید تا جایی که می توانیم روابط مان را خوب پرورش دهیم تا رابطه آسیب نبیند. باید به این نکته توجه داشته باشیم که کیفیت رابطه و کمیت آن خیلی مهم است و برای رابطه‌ای با کیفیت و کمیت مناسب به سه اصل مهم نیاز است: زمان،هزینه، انرژی

 

فصل چهارم: به اهدافت دست پیدا کن

« علت اصلی تعیین هدف این است که در مسیر دستیابی به آن انسان بهتری می شوی»

چهارمین ستون موفقیت تحقق اهداف است. یک نکته بسیار مهم راجع به تحقق اهداف را به شما میگویم، آن را یادداشت کنید.

یادداشت اهداف به دو دلیل اهمیت دارد:

۱_ برای یادداشت کردن هدف مجبوری که هدف داشته باشی ۲_ نیرویی در نوشتن هدف وجود دارد که باعث تحقق آن اهداف میشود

یکی از بهترین کارها این است که، ۱۰۰ کاری که میخواهید قبل از مرگ انجام دهید را بنویسید.اما وقتی هدف های تان را نوشتید مواظب باشید چون ممکن است به آنها برسید. چون ذهن تو از آن آگاه می شود و بعد ذهنت فعال می‌شود تا آن هدف را به دست بیاورید .هیچکدام از ما نمی توانیم سرنوشت خود را یک شبه تغییر دهیم، اما می توانیم جهت مان را یک شبه تغییر دهیم، پس با تغییر دادن جهت شروع کن.


           « علت اصلی تعیین هدف این است که در مسیر دستیابی به آن انسان بهتری می شوی»


فصل پنجم: استفاده صحیح از وقت

« هر روز فرصت های بی شماری دارد، ولی فقط یکی از آنها بهترین فرصت است.»

پنجمین ستون موفقیت استفاده درست از زمان است. هر روز فرصت های زیادی در اختیار ما قرار میگیرد ولی فقط یکی از آنها بهترین فرصت است. بهترین فرصت ها آنهایی هستند که، با اهداف کلی تو مناسب هستند و تو باید برای آنها وقتت را صرف کنی.

می خواهم یک حقیقت را به شما بگویم، اگر ما برای زندگی مان برنامه نداشته باشیم دیگران برای زندگی ما برنامه مشخص میکنند. همیشه یکی ارباب است و یکی نوکر. اگر تو زمانت را درست هدایت نکنی و ارباب آن نباشی ، این زمان است که تو را نوکر خودش می‌کند.از حاشیه امن خود بیرون بیایید و برای اهداف بزرگ زندگی تان برنامه ریزی کنید.

 

فصل ششم: با بهترین افراد معاشرت کن

« با مردمان آسوده مباش و گرنه پیشرفت نخواهید کرد. به میان مردمی برو که انتظارات و تقاضای زیادی دارند» 

ششمین ستون موفقیت معاشرت با بهترین افراد می باشد، همیشه باید اطراف خودمان را با بهترین ها پر کنیم، منظور من از بهترین ها، چیز های گران قیمت نیست! منظور بهترین افراد است.

 همیشه برای خلق بهترین ها دو راه وجود دارد : یا خودت بهترین باشی یا با بهترین ها نشست و برخاست کنی.

ما باید انسان های اطرافمان را به سه دسته تقسیم کنیم:

۱_ اول آنهایی که باید روابط مان را با آنها قطع کنیم

۲_ دوم آنهایی که باید محدود باشند

۳_ سوم آن دسته از افرادی که باید روابط مان را با آنها افزایش دهیم

حالا ما چطور می توانیم انسان های موفق را جذب کنیم؟ تنها یک راه وجود دارد، برای جذب انسان های جذاب باید جذاب باشید و برای جذب انسان های موفق باید موفق باشید.

 پس در مرحله ی اول باید خودمان را تغییر دهیم.


                             یا خودت بهترین باش یا با بهترین ها نشست و برخاست کن.


فصل هفتم: همه عمر در پی یادگیری باش

« آموزش رسمی برآید کسب درآمد می‌کند. خودآموزی برای ثروت می آورد»

هفتمین ستون موفقیت یادگیری همیشگی است، یک فرد موفق در تمام طول عمر خودش در حال یادگیری است. خیلی از افراد بعد از اتمام تحصیلاتشان، یادگیری و پیشرفت را ادامه نمی دهند. باید به یاد داشته باشید که یادگیری مقدمه ثروت است. تغییرات بزرگ با یادگیری آغاز می‌شود، یادگیری چند پایه اصلی دارد:

اولین اصل مطالعه می باشد. دومین اصل، مشاهده افراد موفق و یادگیری از آنهاست. سومین اصل،درس گرفتن از شکست ها و استفاده درست از تجربیات خودمان و دیگران است. 

پس بدان که بدون مطالعه هیچ پیشرفتی ممکن نیست، اگر می خواهید به سطح دانش و مهارت یک استاد برسید به سراغ کتاب هایش بروید.

انگیزشی

 

فصل هشتم: همه زندگی فروش است

« برای اینکه بتوانید بر دیگران تاثیر بگذارید، باید کاری کنید که شما را دارای استعداد و قابلیت ببینند.»

هشتمین ستون موفقیت راجع به فروش است. واژه فروش به تاثیرگذاری وابسته است. هرکسی که بخواهد موفق باشد باید هنر تاثیرگذاری بر دیگران را یاد بگیرد. موفقیت های ما در رسیدن به خواسته هایمان بستگی به تاثیرگذاری بر دیگران دارد. به عنوان مثال: یک نوزاد وقتی که احساس گرسنگی میکند گریه میکند،او با این کاراش تاثیر می گذارد تا بتواند به خواسته‌اش برسد.همه ما باید برای انجام تک‌تک امور زندگیمان این توانایی را داشته باشیم که روی دیگران تاثیر بگذاریم و کسی موفق تر است، که قدرت تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد.

 

فصل نهم: درآمد به ندرت از رشد شخصی فراتر می رود

«شخصیتی که در فرآیند کسب ثروت پیدا می کنید، مستقیماً بر آنچه کسب می کنید تاثیر می‌گذارد»

نهمین ستونه موفقیت راجب به درآمد می باشد. این ستون راجع به پول است پولی که نمی‌تواند باعث خوشبختی شود، اما نبودن آن حتماً باعث بدبختی می شود. میلیونر شدن مهم نیست ،مهم این است که برای تبدیل شدن به یک میلیونر باید به چه آدمی تبدیل شویم .به همین خاطر هست که می‌گویند رشد مالی تابع رشد فردی است. برای اینکه بتوانید یک میلیون دلار به دست بیاورید ،باید به یک انسان یک میلیونی با باورهای میلیونی تبدیل شویم.

 یک قانون طلایی برای ثروتمند شدن را می خواهم به شما بگویم ،که آن هم سود گرفتن می باشد. حالا راهکار آن چیست ؟تو باید برای خودت کار کنی و یک کار مستقل راه بیندازی. ۹۹% انسان های ثروتمند برای این ثروتمند شدند که برای خودشان کار می کنند و سود می گیرند .


۹۹% انسان های ثروتمند برای این ثروتمند شدند که برای خودشان کار می کنند و سود می گیرند .


فصل دهم: باطات زمینه‌های مشترک تفاهم را ایجاد می‌کند

« ارتباط به معنای تلاش دو یا چند نفر برای یافتن زمینه‌های مشترک ایجاد تفاهم است.و وقتی بتوانند آن زمینه‌های مشترک را پیدا کنند، با هم قدرت زیادی خواهند داشت»

دهمین ستونه موفقیت درباره ارتباط است. چون موفقیت به همکاری آدم‌ها بستگی دارد در واقع رابطه یعنی تلاش دو یا چند نفر برای رسیدن به تفاهم و یعنی توانایی تحمل تفاوت‌ها که وقتی با یکدیگر متحد شوید از نیروی خارق العاده‌ای برخوردار خواهید شد.

متفاوت بودن انسان ها است ،که باعث ایجاد رابطه و تفاهم را در وجود ما ایجاد می کند.رابطه فقط این نیست که چه بگویی، بلکه باید بدانی که چطور و چه وقت آن را به زبان بیاوری. بهترین چیز یک رابطه شنیدن می باشد، برای اینکه شنونده خوبی باشی، باید برای طرف مقابلت شخصیت و احترام قائل شوی.

 

فصل یازدهم: جهان همیشه می‌تواند رهبر بزرگ دیگری داشته باشد.

«رهبری دیگران که کمک به آنها برای تغییر و بهتر شدن افکار، عقاید و اعمال شان است» 

یازدهمین ستون موفقیت راجع به رهبری می باشد. این که همیشه دنیا به یک رهبر بزرگ نیاز دارد. همه می توانند در زندگیشان یک رهبر بزرگ باشند، اما باید هنر تاثیرگذاری بر دیگران را خوب بلد باشیم .در واقع رهبری کردن یعنی کمک به اصلاح افکار، باورها و اعمال دیگران .

میدانید تفاوت یک رهبر با یک مدیر چیست؟ یک مدیر به مردم کمک می‌کند خودشان را همان طور که هستند ببینند ،اما یک رهبر به مردم کمک می‌کند که خودشان را بهتر از آن چیزی که هستند ببینند. یک رهبر به مردم امید می دهد و در رابطه با رسیدن به اهدافشان به آنها کمک می کند .

و در آخر اعتماد مهمترین زنجیر رابطه بین رهبر و پیرو می باشد .

فصل دوازدهم: میراثی به جا بگذار

« طوری زندگی کن که از جنبه معنوی ،فکری، جسمی، مالی و ارتباطی به مردم کمک کنی. طوری زندگی کن که زندگیت استثنایی باشد.»

و اما آخرین ستون موفقیت این است که همیشه میراثی از خودتان به یادگار بگذارید.

بزرگترین شگفتی زندگی این است که به یک چشم به هم زدن میگذرد، تو نمی توانی مدت عمر خودت را انتخاب کنی، اما می‌توانی درست زندگی کردن را انتخاب کنی.

همیشه طوری زندگی کن که از جنبه‌های معنوی ،مالی، جسمی ،فکری و ارتباطی به مردم کمک کنی. پس همیشه طوری زندگی کن که ثمره‌ای از خودت به جای بگذاری. 

 

سوالات متداول:

۱_انسان ها در زندگی برای به کمال رسیدن باید روی چه چیزی تمرکز کنند؟

۲_جیم ران رشد و شکوفایی یک رابطه را به چه چیزی گره زده است؟

۳_چگونه در مسیر رسیدن به اهدافمان به انسان بهتری تبدیل شویم؟

۴_برای خلق بهترین ها باید چکار کنیم ؟

۵_به نظر شما موفقیت به چه چیزی بستگی دارد؟

۶_آیا این کتاب در زمینه کسب و کار اهمیت دارد؟

۷_این کتاب برای چه کسانی مناسب است؟

۸_با خواندن این کتاب به چه چیزی دست پیدا میکنید؟

 

درباره هانیه سخایی:

 

هانیه سخایی مدیر گروه هنری” بیا “می باشد. ایشان معتقد هستند که اگر بازی را ترک نکنید دیر یا زود پیروز می شوید.و همیشه این تفکر در ذهن هانیه سخایی جاری است که مرز بین بدبختی و خوشبختی تنها داشتن یک کارت کتابخانه است . این ندا در هانیه سخایی زمزمه ای مااندگار است گه یا انجام بده یا انجام نده،سعی ام را می کنم معنا ندارد !!

مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۹۹ در حسابداری  از دانشگاه پیام نور اخذ نمود.ولی علاقه مند به کارهای هنری بخصوص در حوزه کتاب و کتابخوانی است .هانیه سخایی  در  این اندیشه است که چطور می توانیم همه را به کتاب خواندن علاقه مند کنیم.همیشه به این فکر می کند که چرا با وجود صدها سال پیدایش حرفه ای کتاب چرا هنوز مردم از مطالعه فرار می کنند .یک خبر خوب این است که هانیه  سخایی قصد دارد که روشی نوین در عرصه صنعت کتاب و کتابخوانی بوجود بیاورد.و گروهی از علاقه مندان به این حوزه را مدیریت می کند.

او علاقمند به تدریس و انجام پروژه های مرتبط با حوزه کتاب است و هم اکنون نیز در زمینه تولید کتاب های صوتی ،تصویری و پویا  مشغول به فعالیت می باشد. از آرزوهای هانیه سخایی  جهانی بدور از جهل و توهم دانایی  می باشد.از ویژگی های اصلی ایشان شرکت در کار گروهی است.