فهرست مطالب

  • ساختن مغز دوم درباره چیست؟
  • پنج ایده بزرگ
  • ساختن یک خلاصه مغز دوم
  • مغز دوم چیست؟
  • مغز دوم چگونه کار می کند
  • ضبط – آنچه را که طنین انداز می شود نگه دارید
  • سازماندهی – صرفه جویی در عمل
  • تقطیر – جوهر را پیدا کنید
  • اکسپرس – کار خود را نشان دهید

ساختن مغز دوم درباره چیست؟

ساختن مغز دوم درباره چگونگی جذب، به خاطر سپردن و بهره مندی از مقادیر وسیع اطلاعات پیرامون خود با ساختن یک سیستم شخصی برای مدیریت دانش است. 

پنج ایده بزرگ

  1. فقط ایده ها و بینش هایی را که فکر می کنیم واقعاً قابل توجه هستند، ضبط کنید.
  2. یادداشت های خود را با توجه به پروژه های فعالی که در حال حاضر روی آنها کار می کنید، سازماندهی کنید.
  3. ایده هایی را که می گیرید و سازماندهی می کنید به پیام خود تبدیل کنید.
  4. روی موادی که تقطیر می کنید بکشید و از آن برای بیان دیدگاه خود استفاده کنید.
  5. نکات اصلی هر نت را برجسته کنید و سپس نقاط اصلی آن نکات برجسته را برجسته کنید تا ماهیت یک نت در چندین “لایه” تقطیر شود.

ساختن یک خلاصه مغز دوم

اطلاعات در قلب هر کاری که ما انجام می دهیم نهفته است. با این حال، در عصر دیجیتال امروز، که دانش جهان بیش از هر زمان دیگری در دسترس است، ما از بلاتکلیفی در مورد اینکه کجا توجه خود را متمرکز کنیم فلج شده ایم.

ما باید اطلاعات را به طور مؤثرتری مدیریت کنیم تا به پیش برویم و خود را با دانشی مسلح کنیم که به ما در دستیابی به بزرگترین و جسورانه ترین اهدافمان کمک می کند. ما به چیزی که فورته می‌گوید، به مغز دوم نیاز داریم.

مغز دوم چیست؟

یک مغز دوم یک کتاب معمولی دیجیتال است. بخشی از دفترچه یادداشت مطالعه، بخشی از دفترچه یادداشت، و بخشی از کتاب طراحی برای ایده های جدید، مغز دوم یک مجموعه دانش خصوصی است که برای خدمت در طول عمر یادگیری و رشد طراحی شده است.

اگر شما یک کارمند دانش هستید – حرفه ای که دانش شما برای او ارزشمندترین دارایی شماست – دانش شما مبنایی برای ارائه منظم ایده ها، حل مشکلات و برقراری ارتباط موثر با دیگران است.

فورته می‌گوید یادداشت‌برداری یکی از این راه‌ها برای ذخیره دانش است:

برای یادداشت برداری مدرن و حرفه ای، یادداشت یک “بلوک سازنده دانش” است – واحد مجزایی از اطلاعات که از دیدگاه منحصر به فرد شما تفسیر می شود و خارج از ذهن شما ذخیره می شود.

اگر بخشی از محتوا از طریق لنز شما تفسیر شده باشد، مطابق با سلیقه شما تنظیم شده باشد، به کلمات خودتان ترجمه شده باشد، یا از تجربه زندگی شما استخراج شده باشد، و در مکانی امن ذخیره شده باشد، به عنوان یک یادداشت واجد شرایط است.

مغز دوم چگونه کار می کند

چهار قابلیت اساسی وجود دارد که می‌توانیم به یک مغز دوم تکیه کنیم تا برای ما انجام دهد:          

  1. ایده هایمان را عینی کنیم. یک ایده، در ابتدای راه، انتزاعی است. اما وقتی یک ایده را به یک موجودیت بصری، مانند یادداشت دیجیتال تبدیل می‌کنیم، می‌توانیم آن را از حالت انتزاعی به عینی تبدیل کنیم. 
  2. آشکار کردن ارتباطات جدید بین ایده ها. وقتی ایده‌ها را به هم متصل می‌کنیم، تدوین ایده‌ها آسان‌تر است. با نگه داشتن تمام ایده های خود در یک مکان، می توانیم خلاقیت را الهام بخشیم و شکاف های دانش خود را پر کنیم.  
  3. ایده هایمان را در طول زمان رشد می دهیم. وقتی از اتکا به ایده‌هایی که اکنون فقط می‌توانیم به آنها فکر کنیم فراتر می‌رویم، از هفته‌ها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها تخیل انباشته استفاده می‌کنیم.
  4. تیز کردن دیدگاه های منحصر به فرد ما. اغلب اوقات، چاه‌های خلاق ما خشک می‌شوند، نه به خاطر مشکلی که برای ما وجود دارد، بلکه به این دلیل که هنوز مواد خام کافی برای کار کردن نداریم.                            

برنامه‌های یادداشت دیجیتال دارای چهار ویژگی قدرتمند هستند که آنها را برای ساختن مغز دوم ایده‌آل می‌کند. آن ها هستند:

  1. چند رسانه ای
  2. دوستانه و غیر رسمی
  3. پایان باز
  4. عمل گرا

سه مرحله از پیشرفت وجود دارد که فورته اغلب آنها را مشاهده می کند – و حتی تشویق می کند – زمانی که مردم در سفر دوم مغز خود قرار می گیرند. این مراحل عبارتند از به خاطر سپردن ، اتصال ، و ایجاد .

اولین راهی که مردم از مغز دوم خود استفاده می کنند،  به عنوان  کمک حافظه است.  راه دومی که مردم از مغز دوم خود استفاده می کنند،  پیوند دادن ایده هاست.  سومین و آخرین راه که مردم از مغز دوم خود استفاده می کنند،  خلق چیزهای جدید است.

برای کمک به راهنمایی افراد در ایجاد مغز دوم، فورته یک روش ساده و شهودی چهار قسمتی به نام “CODE” ایجاد کرده است. سازمان دادن؛ تقطیر؛ بیان – که او در طول فصل های باقی مانده توضیح می دهد.

ضبط – آنچه را که طنین انداز می شود نگه دارید

دانش همه جا هست و منتظر کشف شدن است. اما دانش به صفحات رشته های آموزشی یا مجلات دانشگاهی محدود نمی شود. فورته می نویسد: «کسب دانش در مورد استخراج غنای خواندنی است که در حال حاضر انجام می دهید و زندگی ای که در حال حاضر دارید.»

به دست آوردن یک دارایی دانش – هر چیزی که می توانیم در آینده برای  حل یک مشکل ،  صرفه جویی در زمان ،  روشن کردن یک مفهوم یا  درس گرفتن از تجربه گذشته استفاده کنیم – می تواند به جرقه زدن ایده های خلاقانه جدید و تحقق در دنیای درونی شما کمک کند.

فورته پیشنهاد می‌کند برای کمک به اطلاع‌رسانی دانشی که ارزش جمع‌آوری و نگهداری دارد، «دوازده مسئله مورد علاقه» خود را با الهام از فیزیکدان برنده جایزه نوبل، ریچارد فاینمن، یادداشت کنید.

فاینمن به یکی از مصاحبه‌کنندگان گفت: «شما باید ده‌ها مشکل مورد علاقه‌تان را دائماً در ذهن خود نگه دارید». “هر بار که یک ترفند جدید یا یک نتیجه جدید می شنوید یا می خوانید، آن را در برابر هر یک از دوازده مشکل خود امتحان کنید تا ببینید که آیا کمک می کند یا خیر.”

چند نمونه از مشکلات مورد علاقه شاگردان گذشته فورته عبارتند از:

  • چگونه می توانیم جامعه را عادلانه تر و عادلانه تر کنیم؟
  • چگونه می توانم ورزش روزانه را به عادت تبدیل کنم؟
  • چگونه می توانم با افرادی که دوستشان دارم روابط نزدیک تری داشته باشم؟
  • چگونه می توانم بیشتر وقت خود را صرف انجام کارهای با ارزش بالا کنم؟
  • چگونه در گذشته کمتر و در زمان حال بیشتر زندگی کنم؟ 
  • چگونه می توانم یک استراتژی سرمایه گذاری بسازم که با اهداف و تعهدات میان مدت و بلندمدت من همسو باشد؟ 
  • حرکت از مصرف بدون ذهن به خلق ذهنی چگونه به نظر می رسد؟ 
  • چگونه می توانم به جای تماشای برنامه های بعد از خواب بچه ها زود بخوابم؟ 
  • چگونه صنعت من می تواند از نظر زیست محیطی پایدارتر شود و در عین حال سودآور باقی بماند؟ 
  • چگونه می توانم با ترسی که از پذیرفتن مسئولیت بیشتر دارم کار کنم؟
  • چگونه مدرسه من می تواند منابع بیشتری را برای دانش آموزان با نیازهای ویژه فراهم کند؟ 
  • چگونه می توانم به جای خرید بیشتر، خواندن تمام کتاب هایی را که از قبل دارم شروع کنم؟ 
  • چگونه می توانم سرعتم را بالا ببرم و همزمان آرام بگیرم؟ 
  • چگونه می توانیم سیستم مراقبت های بهداشتی را به نیازهای مردم پاسخگوتر کنیم؟ 
  • چه کاری می توانم انجام دهم تا غذای سالم را راحت تر کنم؟ 
  • چگونه می توانم با اطمینان بیشتری تصمیم بگیرم؟

فورته می‌گوید یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ثبت یادداشت‌های دیجیتال، صرفه‌جویی بیش از حد و خطر غرق شدن در آینده‌تان با هزاران اطلاعات نامربوط است. برای کمک به تصمیم گیری در مورد اینکه کدام تکه های دانش ارزش نگهداری دارند، از خود بپرسید:

  1. آیا به من الهام می دهد؟
  2. آیا مفید است  
  3. آیا شخصی است؟
  4. آیا تعجب آور است؟

سازماندهی – صرفه جویی در عمل

فورته دریافت که اکثر سیستم های سازمانی، در عین حال که خوش نیت بودند، زندگی او را پیچیده کردند و او را از اولویت هایش دور نگه داشتند. یک روز، پس از اینکه متوجه شد که همه یادداشت‌ها و فایل‌هایش به راحتی در پوشه‌ای که برای پروژه‌ای که روی آن تمرکز می‌کرد، چقدر است، سیستم سازمانی خود را به نام PARA ساخت که مخفف  پروژه‌ها ،  مناطق ،  منابع و  بایگانی است.

پروژه ها تلاش های کوتاه مدتی در کار یا زندگی شما هستند که روی آنها کار می کنید، مانند پروژه های محل کار (طراحی کامل صفحه وب) یا پروژه های شخصی (پایان دوره زبان اسپانیایی). حوزه‌ها مسئولیت‌های بلندمدتی هستند که می‌خواهید در طول زمان مدیریت کنید (به عنوان مثال، “مالی”). منابع موضوعات یا علایقی هستند که ممکن است در آینده مفید باشند اما به یک پروژه یا منطقه تعلق ندارند. بایگانی ها موارد غیرفعال از سه دسته دیگر هستند، از جمله پروژه های تکمیل شده یا لغو شده، حوزه های مسئولیتی که دیگر متعهد به نگهداری آنها نیستید و منابعی که دیگر مرتبط نیستند.

در اینجا فورته PARA را به قول خودش توضیح می دهد،

PARA به یک دلیل، صرف نظر از حرفه یا رشته شما، می‌تواند همه آن‌ها را مدیریت کند: اطلاعات را بر اساس میزان قابل اجرا بودن آن سازماندهی می‌کند ، نه بر اساس نوع اطلاعات آن.

فورته این ایده را با مقایسه PARA و نحوه سازماندهی آشپزخانه ها گسترش می دهد. همه چیز در آشپزخانه برای حمایت از یک نتیجه طراحی و سازماندهی شده است، نه بر اساس نوع غذا. در مقابل، همه چیز در PARA باید بر اساس این  که ایده ها به کجا می روند  (یعنی نتایجی که می توانند به شما کمک کنند) سازماندهی شود، نه  اینکه از کجا آمده اند . 

تقطیر – جوهر را پیدا کنید

مرحله سوم از مدل کد فورته، Distill، در مورد گرفتن ایده هایی است که گرفته ایم و سازماندهی کرده ایم و آنها را به پیام های خود تبدیل می کنیم. برای انجام این کار، ما باید مهمترین نکات یادداشت‌هایمان را برجسته کنیم تا قابلیت کشف آن‌ها را بهبود ببخشیم – سهولت در پس سرعت دسترسی به نقاط خاصی که فوراً مفید هستند. (فورته در پایان فصل اضافه می کند که یک آزمایش واقعی برای اینکه آیا یادداشتی که ایجاد کرده اید قابل کشف است یا خیر این است که آیا می توانید با یک نگاه به اصل آن پی ببرید یا خیر.)

تکنیکی که Forte برای تقطیر یادداشت‌ها تا مهم‌ترین نکات آن‌ها آموزش می‌دهد، «خلاصه‌سازی پیشرو» نامیده می‌شود، که شامل یادداشت‌های خامی است که گرفته‌اید و سازماندهی کرده‌اید و آنها را به مواد قابل استفاده تقطیر می‌کنید که می‌تواند مستقیماً به یک پروژه جاری اطلاع دهد.

در اینجا فورته خلاصه سازی پیشرو را توضیح می دهد،

تکنیک ساده است: شما نکات اصلی یک نت را برجسته می کنید و سپس نقاط اصلی آن نکات برجسته را برجسته می کنید، و به همین ترتیب، ماهیت یک نت را در چندین “لایه” تقطیر می کنید. هر یک از این لایه ها از نوع متفاوتی از قالب بندی استفاده می کنند تا بتوانید به راحتی آنها را از هم جدا کنید.

لایه اول شامل تکه های متنی است که در ابتدا در یادداشت های شما ثبت شده است. اما برای افزایش قابلیت کشف یک نت، باید یک ثانیه بعد از تقطیر انجام دهید: نکات اصلی درون نت را پررنگ کنید. این ممکن است شامل کلمات کلیدی باشد که نکاتی را در مورد آنچه متن در مورد آن است ارائه می دهد، عباراتی که آنچه را نویسنده اصلی می خواست بگوید، یا جملاتی که مخصوصاً با شما طنین انداز می شود را نشان می دهد. 

با این حال، گاهی اوقات ارزش افزودن لایه سوم با استفاده از ویژگی «برجسته کردن» را در برنامه یادداشت برداری برای یادداشت هایی که به ویژه طولانی، جالب یا ارزشمند هستند، دارد.

برای لایه پایانی، که فقط برای تعداد بسیار کمی از منابع واقعاً منحصر به فرد و ارزشمند رزرو شده است، می توانید  یک «خلاصه اجرایی» را در بالای یادداشت اضافه کنید که با چند نقطه خلاصه مقاله را به زبان خودتان خلاصه می کند.

برای قرض گرفتن یک مثال متا، ممکن است متوجه شده باشید که من از لایه دوم، پررنگ، در سراسر این خلاصه کتاب استفاده کرده ام. برای مثالی عمیق تر، در اینجا نحوه استفاده از خلاصه سازی پیشرو برای بهبود قابلیت کشف خلاصه کتاب در Notion آمده است :

فورته فصل خود را در مورد تقطیر با ارائه چند دستورالعمل برای جلوگیری از سه مشکل رایج هنگام برجسته کردن یادداشت های خود به پایان می رساند:

  1. اشتباه شماره ۱: برجسته سازی بیش از حد یک قانون کلی مفید این است که هر لایه برجسته نباید بیش از ۱۰ تا ۲۰ درصد از لایه قبلی را شامل شود.
  2. اشتباه شماره ۲: برجسته سازی بدون هدف در ذهن. قاعده کلی که باید رعایت کنید این است که هر بار که یادداشتی را “لمس” می کنید، باید آن را برای خود آینده خود کمی قابل کشف تر کنید – با اضافه کردن یک برجسته، عنوان، چند گلوله یا تفسیر. 
  3. اشتباه شماره ۳: مشکل کردن برجسته کردن به شهود خود تکیه کنید تا به شما بگوید چه زمانی یک متن جالب، غیرقابل درک یا مرتبط با مشکلات مورد علاقه یا پروژه فعلی شما است.

اکسپرس – کار خود را نشان دهید

فرض کنید که خلاقیت نه از درخشش، بلکه از تلاش‌های روزمره برای جمع‌آوری و سازمان‌دهی تأثیراتمان پدید می‌آید. در آن صورت، می‌توانیم ایده‌های خود را زودتر، بیشتر، و در بخش‌های کوچک‌تر بیان کنیم تا آزمایش کنیم و از دیگران بازخورد بگیریم.

ایده‌های ما – یادداشت‌های تقطیر شده، خروجی‌ها، کارهای در حال انجام، تحویل نهایی، اسناد ایجاد شده توسط دیگران – بلوک‌های ساختمانی انفرادی (یا بسته‌های میانی، همانطور که فورته آن‌ها را می‌خواند) هستند که می‌توانیم ایجاد کنیم و دوباره از آنها در کار خود استفاده کنیم.

برنامه ریزی یک کنفرانس را در نظر بگیرید تا مثالی را از کتاب وام بگیرید. ممکن است فکر کنید که باید چنین پروژه بزرگی را از ابتدا برنامه ریزی کنید. اما اگر به بسته‌های میانی (IP) آن نگاه کنید – دستور کار کنفرانس، لیستی از جلسات جالب، چک لیستی برای پخش جریانی جلسات کلیدی، برای نام بردن از چند مورد – ممکن است متوجه شوید که در عوض می‌توانید هر بسته را خریداری یا مونتاژ کنید. از رویداد قبلی که در آن شرکت کردید 

در حقیقت، خلاقیت به معنای کپی کردن یا حتی الگوبرداری از دیگران نیست. در عوض، خلاقیت در مورد بهره برداری از ایده های اساسی است که در مرحله قبل، تقطیر، تقطیر کردید، و آنها را در چیزی جدید ترکیب می کنید، شاید حتی مسیر خود را در این فرآیند تغییر دهید.

البته، با توجه به غیرقابل پیش‌بینی بودن بین IPهایی که در گذشته در پروژه‌های آینده ذخیره کرده‌ایم، هیچ سیستم بازیابی واحد و کاملاً قابل اعتمادی برای پیدا کردن آنها در زمان نیاز وجود ندارد. برای کمک، Forte چهار روش بازیابی را ارائه می دهد که می توانیم در برنامه های یادداشت برداری خود استفاده کنیم:

  1. روش بازیابی شماره ۱: جستجو
  2. روش بازیابی شماره ۲: مرور
  3. روش بازیابی شماره ۳: برچسب ها
  4. روش بازیابی شماره ۴: سرندیپیتی

نکات و نکات برجسته اضافی

  • ما ساعت‌های بی‌شماری را صرف خواندن، گوش دادن و تماشای نظرات دیگران در مورد آنچه باید انجام دهیم، چگونه باید فکر کنیم و چگونه باید زندگی کنیم، صرف می‌کنیم، اما تلاش نسبتاً کمی برای به‌کارگیری آن دانش و ساختن آن از آن خود می‌کنیم. در بیشتر مواقع ما “حفظ کننده اطلاعات” هستیم. انباشت مقادیر بی‌پایانی از محتوای با نیت خوب که فقط باعث افزایش اضطراب ما می‌شود.»
  • برای اینکه بتوانیم از اطلاعاتی که برایمان ارزش قائل هستیم استفاده کنیم، به راهی برای بسته بندی آن ها و ارسال آن ها در طول زمان به آینده خود نیاز داریم. ما به راهی نیاز داریم تا مجموعه ای از دانش را پرورش دهیم که منحصراً متعلق به خودمان باشد، بنابراین وقتی فرصتی پیش بیاید – چه تغییر شغل، ارائه یک ارائه بزرگ، راه اندازی یک محصول جدید، یا راه اندازی یک کسب و کار یا خانواده – به ما باید تصمیمات خوب بگیریم و موثرترین اقدام را انجام دهیم. همه چیز با عمل ساده نوشتن چیزها شروع می شود.»
  • اگر محتوایی از طریق لنز شما تفسیر شده باشد، مطابق با سلیقه شما تنظیم شده باشد، به کلمات خودتان ترجمه شده باشد، یا از تجربه زندگی شما استخراج شده باشد، و در مکانی امن ذخیره شده باشد، آنگاه به عنوان یک یادداشت واجد شرایط است.
  • برای جلوگیری از اضافه بار اطلاعات،  فقط  آنچه را که طنین انداز می شود  در مکان قابل اعتمادی که کنترل می کنید نگه دارید و بقیه را کنار بگذارید.
  • «بهترین راه برای سازماندهی یادداشت‌هایتان این است که بر اساس پروژه‌های فعالی که در حال حاضر روی آن‌ها کار می‌کنید، برای اقدام سازماندهی کنید. اطلاعات جدید را از نظر کاربرد آن در نظر بگیرید ، بپرسید، “این چگونه به من کمک می کند تا با یکی از پروژه های فعلی خود پیش بروم؟”
  • هر بار که یادداشتی می‌گیرید، از خود بپرسید، چگونه می‌توانم آن را تا حد امکان برای آینده‌ام مفید کنم؟ این سوال شما را به حاشیه نویسی کلمات و عباراتی سوق می دهد که توضیح می دهند چرا یک یادداشت را ذخیره کرده اید، به چه چیزی فکر می کنید و دقیقاً چه چیزی توجه شما را جلب کرده است. اگر در آینده نتوانید آنها را رمزگشایی کنید یا اگر آنقدر طولانی باشند که حتی امتحان نکنید، یادداشت های شما بی فایده خواهند بود. خود را نه فقط به عنوان یادداشت‌بردار، بلکه به عنوان یک یادداشت‌کننده در نظر بگیرید – شما به آینده خود دانشی می‌دهید که یافتن و درک آن آسان است.»

خواندن بیشتر

  • ۴ سطح مدیریت دانش شخصی توسط تیاگو فورته
  • چگونه خلاصه ای از کتاب بنویسیم (گام به گام) اثر سام توماس دیویس
  • خلاصه سازی پیشرو: تکنیکی کاربردی برای طراحی یادداشت قابل کشف توسط تیاگو فورته