کتاب در سه جمله
- به گفته Warrillow، اشتباه شماره یک کارآفرینان این است که کسبوکاری ایجاد میکنند که به شدت به آنها متکی است.
- این یک مشکل است زیرا وقتی زمان فروش فرا می رسد، خریداران مطمئن نیستند که شرکت می تواند به تنهایی بایستد – حتی اگر سودآور باشد.
- با این حال، با دنبال کردن سه معیار – قابل آموزش، ارزشمند، قابل تکرار – می توانید یک تجارت را قابل فروش کنید.
پنج ایده بزرگ
- همیشه باید یک شرکت را طوری اداره کنید که گویی برای همیشه دوام خواهد داشت.
- بهترین کسب و کارها قابل فروش هستند – حتی اگر قصد ندارید به این زودی پول نقد کنید یا عقب نشینی کنید.
- زمانی که کسب و کار شما بتواند بدون شما کار کند، دارایی ارزشمندی خواهید داشت.
- اگر روی انجام یک کار به خوبی تمرکز کنید و متخصصانی را در آن زمینه استخدام کنید، کیفیت کار شما بهبود می یابد و از رقبای خود متمایز خواهید شد.
- اطمینان حاصل کنید که هیچ مشتری بیش از ۱۵ درصد از درآمد شما را تشکیل نمی دهد.
ساخته شده برای فروش خلاصه
شما باید همیشه یک شرکت را طوری اداره کنید که گویی برای همیشه ادامه خواهد داشت، و در عین حال باید دائماً تلاش کنید تا ارزش آن را به حداکثر برسانید و ویژگی هایی را ایجاد کنید که به آن اجازه می دهد هر لحظه با بالاترین قیمتی که خریداران برای کسب و کارهایی مانند شما می پردازند، فروخته شود.
بهترین کسبوکارها قابل فروش هستند و تاجران باهوش معتقدند که باید شرکتی بسازید تا بفروشید، حتی اگر قصد ندارید به این زودیها پول نقد کنید یا عقبنشینی کنید.
هنگامی که کسب و کار شما بتواند بدون شما کار کند، دارایی با ارزش و قابل فروش خواهید داشت.
تعمیم ندهید؛ تخصص اگر روی انجام یک کار به خوبی تمرکز کنید و متخصصانی را در آن زمینه استخدام کنید، کیفیت کار شما بهبود می یابد و از رقبای خود متمایز خواهید شد.
اتکای بیش از حد به یک مشتری خطرناک است و خریداران بالقوه را از بین می برد. اطمینان حاصل کنید که هیچ مشتری بیش از ۱۵ درصد از درآمد شما را تشکیل نمی دهد.
داشتن یک فرآیند، ارائه را آسان تر می کند و شما را تحت کنترل قرار می دهد. در مورد آنچه می فروشید شفاف باشید و مشتریان بالقوه احتمال بیشتری برای خرید محصول شما خواهند داشت.
با شرکت خود مترادف نشوید. اگر خریداران مطمئن نباشند که کسب و کار شما میتواند بدون مسئولیت شما اجرا شود، بهترین پیشنهاد خود را ارائه نخواهند داد.
ما عادت کرده ایم که برای محصولات و خدمات پس از ارائه آنها پول پرداخت کنیم.
از مکیدن پول نقد خودداری کنید. هنگامی که خدمات خود را استاندارد کردید، از قبل شارژ کنید یا از صورتحساب پیشرفت برای ایجاد یک چرخه جریان نقدی مثبت استفاده کنید.
از نه گفتن به پروژه ها نترسید. با رد کردن کارهایی که خارج از حوزه تخصصی شما هستند، ثابت کنید که در مورد تخصص جدی هستید. هر چه تعداد افراد بیشتری به آنها نه بگویید، ارجاعات بیشتری به افرادی خواهید داشت که به محصول یا خدمات شما نیاز دارند.
مقداری زمان صرف کنید تا بفهمید چه تعداد از مشتریان بالقوه به فروش منجر خواهند شد. این عدد زمانی که برای فروش می روید ضروری خواهد بود زیرا به خریدار اجازه می دهد تا اندازه فرصت بازار را تخمین بزند.
دو نماینده فروش همیشه بهتر از یک نفر هستند. اغلب انواع رقابتی، نمایندگان فروش سعی می کنند از یکدیگر پیشی بگیرند. و داشتن دو نفر از کارکنان به خریدار ثابت می کند که شما یک مدل فروش مقیاس پذیر دارید، نه فقط یک نماینده فروش خوب.
افرادی را استخدام کنید که در فروش محصولات خوب باشند نه خدمات. این افراد بهتر می توانند بفهمند که محصول شما چگونه می تواند نیازهای مشتری را برآورده کند، نه اینکه با سفارشی کردن پیشنهاد شما مطابق با خواسته مشتری موافقت کنند.
در سالی که به یک پیشنهاد استاندارد تغییر میدهید، صورت سود و زیان خود را نادیده بگیرید، حتی اگر به این معنی باشد که شما و کارمندانتان مجبور به صرفنظر کردن از پاداش در آن سال هستید. تا زمانی که جریان نقدی شما ثابت و قوی باقی بماند، در کمترین زمان به وضعیت سیاه باز می گردید.
قبل از اینکه شرکت خود را بفروشید، حداقل به دو سال صورتهای مالی نیاز دارید که منعکس کننده استفاده شما از مدل ارائه استاندارد باشد.
یک تیم مدیریتی بسازید و یک برنامه انگیزشی بلند مدت به آنها پیشنهاد دهید که به عملکرد شخصی و وفاداری آنها پاداش می دهد.
مشاوری را پیدا کنید که نه بزرگترین و نه کوچکترین مشتری او باشید. مطمئن شوید که آنها صنعت شما را می شناسند.
از مشاوری که پیشنهاد می کند با یک مشتری گفتگو کند، خودداری کنید. شما می خواهید اطمینان حاصل کنید که برای کسب و کار شما رقابت وجود دارد و از اینکه به عنوان مهره ای برای مشاور خود برای جلب لطف بهترین مشتری خود استفاده نکنید.
بزرگ فکر کن یک طرح تجاری سه ساله بنویسید که تصویری از آنچه برای کسب و کار شما ممکن است را ترسیم کند. به یاد داشته باشید، شرکتی که شما را خریداری می کند، منابع بیشتری برای سرعت بخشیدن به رشد شما در اختیار خواهد داشت.
اگر می خواهید یک کسب و کار قابل فروش و محصول محور باشید، باید از زبان یکی استفاده کنید. کلماتی مانند «مشتریان» را به «مشتریان» و «شرکت» را به «کسب و کار» تغییر دهید. وب سایت خود و ارتباطات مشتری را از شر هرگونه مرجعی که نشان می دهد قبلاً یک تجارت خدمات عمومی بوده اید، خلاص کنید.
برای حفظ کارکنان کلیدی پس از خرید، گزینه سهام صادر نکنید. در عوض، از یک جایزه اقامت ساده استفاده کنید که در صورت فروش شرکت، به اعضای تیم مدیریت شما پاداش نقدی می دهد. پاداش را در دو یا چند قسط فقط به کسانی که میمانند بپردازید تا اطمینان حاصل کنید که کارکنان کلیدیتان در دوران انتقال باقی میمانند.