جمع آوری و خلاصه:هانیه سخایی
نویسنده:وین دایر
درباره نویسنده:
وین دایر یک نویسنده آمریکایی معنوی و سخنران انگیزشی بود. اولین کتاب او «مناطق اشتباه» می باشد.این کتاب یکی از پرفروشترین کتابهای دوران است که ۱۰۰ میلیون نسخه از آن تاکنون فروخته شده است.
چکیده:
شاید همه ما در درون مان این توانایی را داشته باشیم که همه آنچه را تاکنون میخواستیم به سوی خود جذب کنیم این امر موضوع اصلی این کتاب است. در این کتاب از راه های رسیدن به خواسته ها و آرزوهای تان از راه معنوی اشاره کرده است که ما خلاصه آن را برای شما آماده کرده ایم
خلاصه کتاب:
۱_آگاه شدن از والاترین بخش وجود خویش:
در درون همه ما توانایی الهی برای جذب تمام آنچه نیازمند یا نیازمند هستیم وجود دارد. بیشتر مطالبی را که تاکنون درباره واقعیت آموخته و باور کردهایم با مفهوم این عبارت که پایه و اساس نیروی تجلی خواستههای شما است در تضاد و تقابل است. به همین دلیل بسیار مایلم که ترغیبتان کنم هر گونه شک و تردیدی در این خصوص را از ذهنتان پراکنده کنید و ظهور و تجلی این نیرو را در روح و جسم و دیدگاه های خودتان امکانپذیر بدانید.از امروز با خود بگویید: من از توانایی الهی برای جذب تبلور آنچه نیازمند یا آرزومندش هستم برخوردارم.
شناخت ذات و جوهره ی راستین با تلاش جسمانی میسر نمی شود و یا نمی توان با فنون غیر طبیعی نظیر احضار روح، با ضمیر برتر یا موجود خداگونه ای که در درون ما ماوا دارد دسترسی پیدا کرد. در عین حال ضرورت دارد که بدانیم ضمن حضور در کالبد خاکی موجوداتی عالی و معنوی و تجلی بیهمتای ذهن کیهانی یا الهی هستیم که در درون خود ماست و نیروی بیکران از طریق گذراندن مراحل توسعه و بهبود شخصیت و نهایتاً اتصال به منشأ معنوی قابل دسترسی است.
رشد انسان بالغ
مرحله پهلوانی و زورمندی:
با اشاره به کلمه پهلوان قصد ندارم که از اعتبار و ورزشکاران و رفتارشان بکاهم .قصدم آن است که زندگی روزمره فردی را که هویت خود را به پیکره فیزیکی خود محدود میکند و ارزشمندی و شادمانی اش را بر حسب توانایی ها و ظواهر مادی اش می سنجد ارزیابی کنم.
به طور کلی توانایی های انسان،منحصر به فرد و بی شمار است.
این توانایی ها در طیفی بسیار گسترده میتواند شامل سرعت دو،مسافت پرتاب توپ،ارتفاع پرش و غیره باشد.ظاهر جسمانی ما نیز بر حسب معیارهای جذابیت نظیر شکل اندازه و رنگ و بافت اعضای بدن محک زده می شود.
تا اینجا دغدغههایی است که غالب انسان ها در نخستین مرحله رشد توسعه شخصیت با آن دست به گریبانند ، و ظاهراً این دوران بدون داشتن آینه ای در دست برخورداری از جریان ثابت تایید و تحسین به منظور کسب امنیت ناممکن و محال است.
مرحله جنگجویی:
پس از مرحله پهلوانی به مرحله جنگجویی میرسیم. در این دوران منیت و خود پرستی زندگی ما را تحت سلطه خود می گیرد، و بر آن حکم فرمایی می کند..ما در این مرحله چنان در پرتگاه غرور و خودپرستی فرو می افتیم ، که برای تاکید بر برتری خود آماده ایم جهان را به تسخیر درآوریم.
مرحله جنگجویی که مولد منیت و نفس پرستی است، می کوشند که ما را برانگیزد، تا برای غلبه بر دیگران و کسب بالاترین امتیاز از هیچ کوششی فروگذار نکنیم.
۲_ایمان به خویشتن، ایمان به عقل و خردی است که شما را آفرید:
یادگیری شیوه ایمان آوردن در آغاز امری دشوار است.همچنین اتکاء به ذهن برای آفرینش ایمان کاری عبث و بیهوده است. زیرا ذهن صرفاً با توسل به تعبیر و تفسیر آمار و اطلاعات حسی بر روی مسائل مادی کار می کند ،هنگام طرح هر موضوع و مبحث معنوی ذهنی کوشد با استفاده از مدارک و استدلال نظری و منطقی پاسخ های هوشمند ارائه کند. زیرا برای دستیابی به نتایج ملوس محتاج اسناد و مدارک است. در حالی که دل با شیوهای متفاوت مفاهیم معنوی را مد نظر قرار میدهد ودر ارزیابی مباحث معنوی از معیارهای الهام و شهود و مکاشفه سود می جوید. به بیانی دیگر ذهن تنها بر اساس منطق و استدلال جریان عشق را مجاز و موجه می داند و به شناخت روح نایل می آید، در حالی که دل برای شناخت روح تنها عشق شهودی را دستمایه قرار میدهد.
۳_شما موجودی زنده در محیط نیستید؛شما جزء لاینفک و جدایی ناپذیر محیط هستید:
از کودکی به این باور عادت کرده ایم که انسان از محیطی که در آن زندگی میکند جداست .این طرز تفکر از جمله دلایلی است که متجلی ساختن خواستههایمان را غریب و باورنکردنی جلوه میدهد. تصور میکنیم که نقش ما این است که محیط زیست مان را تحت سلطه در آوریم و آن را در جهت مزایا و منافع خویش به کار گیریم .این استدلال توانایی ما را برای اتصال به هوشمندی طبیعت کاهش میدهد و نمیگذارد که در تبلور و تحقق آنچه خواهانش هستیم موفق باشیم. به عبارتی دیگر شکست های ما در تحقق آرمانهایمان ناشی از بخت و اقبال نامساعد مان نیست بلکه مولد بی اعتقادی ما به پیوستگی با طبیعت است. از سوی دیگر به محض اینکه تکامل خلقت را درخود مشاهده کنیم و به اتحاد و اتفاق با تمام اجزا و عناصر گیتی پی ببریم، موانع و گرگ هایی را که با پندارهای غلط در مسیر قدرت پدید آورده بودیم خواهیم گشود، مهارتهای تجلی را در وجودمان تقویت خواهیم کرد و برای همیشه بر نقش شانس و تصادف در زندگیمان خط بطلان خواهیم کشید. اصل سوم متجلی ساختن خواسته ها با درک این نقطه آغاز میشود که توصیف خود به عنوان موجودی جدا از محیط خویش امری کاملاً غیر منطقی است. اساس این مبحث آن است که بین شما و محیط اطرافتان ابداً جدایی یا تفاوت وجود ندارد. شما محیط خویش هستید و مهمتر از آن، محیط شما خود شماست .
شما موجودی زنده در محیط نیستید؛شما جزء لاینفک و جدایی ناپذیر محیط هستید
۴_شما میتوانید خواسته های تان را به سوی خود جذب کنید:
عقیده اصلی متجلی ساختن بر درک این نکته استوار است که در درون شما نیرویی است که می تواند آرزوهای تان را به سویتان جذب کند. شاید هنوز هم قدرت تجلی خواسته ها را باور نکرده باشید؛ در عین حال با درک سه اصل پیشین به احتمال زیاد از این آمادگی بهره مند شده اید که حضور این نیرو را در درون خویش بشناسید. توجه به اینکه چگونه هر چیز از دنیای بی شکل روح در جهان مادی آفریده میشود توانایی آفرینش خواستهها را امکان پذیر تر جلوه میدهد. پل مقدس در یکی از مهیج ترین عبارت هایش در عهد جدید فرآیند آفرینش را چنین توصیف می کند:« چیزهای قابل مشاهده از چیزهای غیر قابل رویت ساخته شدهاند.» این روحانی اندیشمند به ما می گوید که نیروی خلاقه نه ملوس است و نه محدود. گرچه از چشم انداز سه بعدی زندگی تنها یک جهان وجود دارد. در عین حال اساس جهان مادی شکل و ماده نیز چیزی فراتر از آن است.
عبارت پل مقدس که در بالا به آن اشاره شد اساس و زیربنای نوشته های وین دایر درباره این اصل و بسیاری از نکته های این کتاب است. به اعتقاد من این عبارت توانایی ما را برای جلب خواسته های مان به روشنی نشان می دهد. در واقع پل مقدس شاه کلیدی را در اختیارمان میگذارد تا با توسل به آن خواسته هایمان را در جهان ماده متحقق سازیم.
چیزهای قابل مشاهده از چیزهای غیر قابل رویت ساخته شدهاند
۵_اهمیت احساس شایستگی و استحقاق برای جذب خواسته ها:
برای جذب خواسته های قلبی و همکاری با دستگاه آفرینش در این زمینه، پیش از هر چیز باید بررسی کنید و ببینید که آیا خود را شایسته و برازنده این موهبت ها میدانید . برای این منظور باید عمیق ترین و اساسی ترین نگرش هایی را که نسبت به زندگی دارید کشف و یک به یک بررسی کنید. افکارتان که معمار زندگی مادی شماست، باید مورد ارزیابی قرار گیرد.
تبلور آرزوهایتان تضمین کننده آن است که با هوشیاری از نیروی درون برای آفرینش رابطه کامل تر با زندگی و جذب خواسته های تان سود ببرید. شما در تمام روز می توانید به خود گوشزد کنید که آن نیرویی که آفریدگار همه چیز است، شما را نیز به این کهنه سرای فانی فراخوانده است. در عین حال اگر خود را فردی نالایق حس کنید، جریان طبیعی انرژی آسمانی را به زندگیتان مختل کرده و با ایجاد موانعی تبلور خواسته های تان را ناممکن خواهید ساخت.
اصل پنجم به شما خاطرنشان میکند که برای دریافت وفور نعمت از شایستگی کامل برخوردار هستید. اگر به هر دلیلی افکارتان بر اساس تصاویر عدم لیاقت و شایستگی استوار باشد، همه تجربه ها و موقعیت ها و مردمانی را که با انتظارات منفی تان هماهنگ است به خود فرا می خوانید . صرفاً داشتن یک اندیشه یا تصاویردر ذهن به منظره ی حضور یک انرژی است.شما با نگه داشتن یک آرمان یا تصویر در ذهن انرژی را به عالم هستی می فرستید و انتظارات خود را در عرصه مادی می آفرینید. عبارت معروف:« تو همانی که به آن می اندیشی» را دست کم نگیرید این جمله شیوه کار عالم هستی را توصیف می کند.
« تو همانی که به آن می اندیشی»
۶_اتصال به منبع الهی با عشق بی قید و شرط:
اصل ششم تجلی خواسته ها بر این واقعیت استوار است که عشق ناب و بی قید و شرط بزرگترین نیرو در سیاره خاک و بهشت برین محسوب می شود . عشق بی قید و شرط بهترین معرف و توصیف کننده عشق الهی است؛همان هوشمندی نامریی که در اعماق وجود هر چیز و هر کس بسان اقیانوسی قرار دارد و مرکز و محور حیات مادی و معنوی است و هر چه هست و نیست از اوست. در واقع عشق بی قید و شرط چسبی است که همه اجزاء و عناصر حیات مادی را به هم پیوند میدهد و از فروپاشی آن به ذرات بیشمار جلوگیری میکند. ما نیز به عنوان جزئی ازاین نیروی عظیم با جمیع عناصر حیات متحدیم.
اگر شما خود را شایسته و مستحق دستیابی به تمام موهبت های جهان هستی حس نمیکنید، یقین بدانید که با اصل حیات و هستی که عشق بی قید و شرط است به توافق و هماهنگی نرسیده اید و نمی توانید برای تحقق آرزوهایتان، قابلیتهای نهایی خویش را به انجام رسانید. برای اینکه با نیروی بیکران عالم هستی به هماهنگی و اتحاد کامل برسید ضرورت دارد که به کانون عشق بی قید و شرط متصل شوید.
گرچه اظهار عبارت:« من از عشق بی قید و شرط پیروی می کنم »آسان به نظر میآید؛ اما اغلب این گفته ادعایی بیش نیست و با واقعیت فرسنگها فاصله دارد. ما اغلب عشق بی قید و شرط را مهر و محبت تصور میکنیم و در شناخت آن دچار خطا می شویم.
بادا که همیشه ضمن متجلی ساختن سرنوشت الهی خود، در اقیانوس وفور نعمت شنا کنی و به سخنان حضرت دوست گوش کن.
سوالات متداول:
۱_چگونه خواسته ها را به سوی خود جذب کنیم ؟
۲_چرا شناخت ذات و جوهره ی راستین با تلاش جسمانی میسر نمی شود؟
۳_دل برای شناخت روح چه چیزی را دستمایه قرار میدهد؟
۴_این کتاب برای چه کسانی مناسب است ؟
۵_آیا این کتاب در زمینه تجارت نیز اهمیت دارد؟
۶_با خواندن این کتاب به چه چیزی دست پیدا میکنید؟
درباره هانیه سخایی:
هانیه سخایی مدیر گروه هنری” بیا “می باشد. ایشان معتقد هستند که اگر بازی را ترک نکنید دیر یا زود پیروز می شوید.و همیشه این تفکر در ذهن هانیه سخایی جاری است که مرز بین بدبختی و خوشبختی تنها داشتن یک کارت کتابخانه است . این ندا در هانیه سخایی زمزمه ای مااندگار است گه یا انجام بده یا انجام نده،سعی ام را می کنم معنا ندارد !!
وی مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۹۹ در حسابداری از دانشگاه پیام نور اخذ نمود.ولی علاقه مند به کارهای هنری بخصوص در حوزه کتاب و کتابخوانی است .هانیه سخایی در این اندیشه است که چطور می توانیم همه را به کتاب خواندن علاقه مند کنیم.همیشه به این فکر می کند که چرا با وجود صدها سال پیدایش حرفه ای کتاب چرا هنوز مردم از مطالعه فرار می کنند .یک خبر خوب این است که هانیه سخایی قصد دارد که روشی نوین در عرصه صنعت کتاب و کتابخوانی بوجود بیاورد.و گروهی از علاقه مندان به این حوزه را مدیریت می کند.
او علاقمند به تدریس و انجام پروژه های مرتبط با حوزه کتاب است و هم اکنون نیز در زمینه تولید کتاب های صوتی ،تصویری و پویا مشغول به فعالیت می باشد. از آرزوهای هانیه سخایی جهانی بدور از جهل و توهم دانایی می باشد.از ویژگی های اصلی ایشان شرکت در کار گروهی است.