کتاب در سه جمله
- کریگ ثروت را توانایی زندگی با پولی که از پول خود به دست می آورید، به جای پولی که از کار به دست می آورید، تعریف می کند.
- اگر از سرمایه گذاری پول در نمی آورید، هر روز فقیرتر می شوید.
- تعداد کمی از مردم ثروتمند می شوند زیرا به ندرت وقت خود را صرف تحقیق می کنند و هرگز به درستی برای سرمایه گذاری تلاش نمی کنند.
چگونه حقایق اساسی جهان را در اختیار داشته باشیم
- هیچ کس بهتر از شما نیست که از پول شما بهترین استفاده را ببرد.
- شما نسبت به بسیاری از متخصصان امور مالی مزایای قابل توجه و ذاتی دارید.
- کسب درآمد از پول خود (سرمایه گذاری) بسیار ساده تر از آن چیزی است که همیشه فکر می کردید.
- اگر توانستید رانندگی را یاد بگیرید، می توانید مراقب پول خود باشید. سخت تر از این نیست.
- شما می توانید از پول خود بسیار بیشتر از آن چیزی که فکرش را می کردید به دست آورید.
- این برای شما واقع بینانه است که بیشتر از شغلتان درآمد کسب کنید. این راز پولی است که تقریباً هر ثروتمندی در تاریخ درک می کند.
- دستیابی به موارد فوق تقریباً بدون توجه به درآمد فعلی شما امکان پذیر است. خبر خوب: انجام این کار امروز ساده تر از همیشه است.
- ابزارهایی که در دسترس شما هستند قدرتمندترین و ارزان ترین ابزارهایی هستند که تا به حال بوده اند. خبر بد: هرگز مهمتر از این نبوده است که مسئولیت امور مالی خود را بر عهده بگیرید.
- اگر شما زیر پنجاه سال سن دارید، هیچ شانسی برای دریافت حقوق بازنشستگی دولتی وجود ندارد که بتوانید بعد از بازنشستگی با آن زندگی کنید.
خلاصه چگونه صاحب جهان شویم
بهترین تعریف از یک فرد واقعاً ثروتمند این است که آنها می توانند با پولی که از پولشان به دست می آورند زندگی کنند، نه پولی که از کار کردن به دست می آورند.
اگر درک کاملی از آنچه در حال حاضر در جهان اتفاق میافتد ندارید، به احتمال زیاد فقیرتر میشوید و این روند فقط تسریع میشود.
“چیزها” از نظر بسیاری از ارزهای کاغذی روی کره زمین گرانتر و گرانتر شده اند، به این معنی که مگر اینکه دستمزد شما حداقل به همان اندازه افزایش یابد یا از سرمایه گذاری درآمد کسب کنید، در حقیقت، هر روز فقیرتر می شود
هر پولی که داشته باشی کم کم از بین می رود. اگر در بانک پساندازی داشته باشید، هر روز ثروت واقعی را از دست میدهید و بیش از آنچه فکر میکنید ضرر میکنید. این یکی از دلایل بسیاری است که مردم بدون اینکه واقعاً دلیل آن را بفهمند احساس فقیرتر می کنند.
به استثنای بسیار معدودی (مثلاً نروژ و استرالیا)، در هر کجای دنیا که امروز زندگی میکنید، نمیتوانید تمام عمر خود را در صورت توقف کار، روی اینکه بتوانید با کمکهای دولت خود زندگی کنید، حساب کنید.
متوسط بزرگسالان بریتانیایی حدود ۳۰۰۰۰ پوند پس انداز با بازنشستگی دارند (یا کمتر از ۱۰۰۰۰ پوند برای زنان و کمی بیش از ۵۰۰۰۰ پوند برای مردان).
اگر می خواهید درآمد بازنشستگی معادل متوسط حقوق بریتانیایی حدوداً ۲۷۰۰۰ پوند در سال داشته باشید، باید در زمان بازنشستگی به جای ۳۰۰۰۰ پوند که میانگین فعلی انگلستان است، در زمان بازنشستگی حدود ۶۷۵۰۰۰ پوند پس انداز کنید. در بالا.
تعداد کمی از مردم امور مالی خود را بهینه می کنند و ثروتمند می شوند به این دلیل است که وقت خود را صرف تلاش برای سرمایه گذاری نمی کنند.
یکی از حقایق بنیادی سرمایه داری این است که سرمایه بسیار بیشتر از نیروی کار درآمد کسب می کند – افرادی که صاحب کسب و کار هستند تمایل دارند به مراتب بیشتر از افرادی که برای آنها کار می کنند درآمد کسب کنند.
اغراق نیست اگر بگوییم که تقریباً هر فرد بسیار ثروتمندی در تاریخ از سرمایه گذاری های خود پول بیشتری به دست آورده است تا اینکه برای کار خود دستمزد دریافت کرده باشد.
با توجه به “فرضیه بازار کارآمد” (EMH)، هیچ کس نمی تواند با انتخاب سرمایه گذاری مناسب از بازار سهام پیشی بگیرد. به این معنی که میانگین ها در بازارهای مالی مهم هستند و مهم نیست که چقدر آموزش ببینید، هرگز نمی توانید آنها را شکست دهید.
قیمت هر دارایی همیشه دقیقاً همان جایی است که «باید» باشد، زیرا افراد باهوش و حرفهای زیادی در هر بازاری درگیر هستند که به انبوهی از اطلاعات قابل اعتماد در مورد محل معامله آن دارایی واکنش نشان میدهند. بنابراین، این فرضیه پیشنهاد میکند که سرمایهگذار هرگز نمیتواند مزیت یا مزیتی به دست آورد که ممکن است یک دارایی معین را بخرد و بازدهی بیشتری نسبت به کل بازار داشته باشد.
با این حال، به گفته کریگ، شواهد و کارهای آکادمیک زیادی وجود دارد که نشان می دهد این نظریه به سادگی قابل قبول نیست.
دلیل اصلی اینکه EMH در واقعیت کار نمیکند (و اینکه چرا میتوانید امیدوار باشید که بازدهی عالی از پول خود داشته باشید) به ماهیت انسان و وجود چیزی که «اطلاعات نامتقارن» نامیده میشود مربوط میشود. نکته کلیدی در اینجا این است که افراد درگیر در بازارها به وضوح اطلاعات کاملی در مورد چیزهایی که در آنها سرمایه گذاری می کنند ندارند، همانطور که EMH می خواهد شما باور کنید. برخی از افراد اطلاعات بسیار بیشتری نسبت به دیگران دارند – یعنی اطلاعات “نامتقارن” هستند.
کاملاً واضح است که هیچ شرکتی نباید بیست و پنج برابر ارزش فروش یا چند صد برابر ارزش سود خود ارزش داشته باشد.
سرمایه گذاری در بازارهای مالی بدون اینکه بدانید چه کاری انجام می دهید مانند رانندگی در یک بزرگراه است قبل از اینکه رانندگی را یاد بگیرید.
مسلماً مهمترین دلیل شکست اکثر مردم در سرمایهگذاری این است که از داشتن طیف وسیعی از محصولات سرمایهگذاری ناتوان هستند. داشتن طیف گسترده ای از سهام از سراسر جهان، و همچنین دارایی، اوراق قرضه و کالاها، بهترین شانس موفقیت مداوم را به شما می دهد.
یکی از موفق ترین استراتژی های سرمایه گذاری در طول سالیان متمادی، متنوع سازی مناسب است. این بدان معنی است که شما باید اطمینان حاصل کنید که به عنوان مثال، به جای سهام یا فقط دارایی، دارای طیف گسترده ای از دارایی ها هستید.
کسانی که پول را درک میکنند و در نهایت مقدار زیادی از آن را به دست میآورند، معمولاً کسانی هستند که میدانند که راه موفقیت کم و اغلب است.
یکی دیگر از دلایل شکست بسیاری از مردم در بازی پول این است که از بدهی بسیار زیادی در زندگی خود استفاده می کنند.
شما هرگز در موقعیتی بهتر از امروز برای کسب درآمد از یک ایده خوب نبوده اید.
دو موضوع مهم در مورد چگونگی مالکیت جهان
- اقتصاد جهان همچنان در حال رشد است. شما باید دنیا را در اختیار داشته باشید تا بتوانید بازدهی بالاتری از پول خود داشته باشید.
- تورم واقعی قابل توجهی در جهان به دلیل تسهیل کمی (QE) وجود دارد.
کمیسیون Boskin به این نتیجه رسید که شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) تورم را حدود ۱.۱ درصد در سال در سال ۱۹۹۶ و حدود ۱.۳ واحد درصد قبل از سال ۱۹۹۶ نشان می دهد. به عبارت دیگر، اعداد تورم امروز اساساً خیالی هستند.
سه راه مشکوک وجود دارد که از طریق آنها دولت ها تضمین می کنند که نرخ تورم همیشه کمتر از افزایش واقعی هزینه زندگی شما باشد (بنابراین فکر می کنید ثروتمندتر از آنچه هستید و آنها در تامین اجتماعی کمتر پرداخت می کنند. این به اعداد تورم “رسمی” مرتبط است).
به این مکانیسم های مشکوک می گویند:
- تعویض
- وزن دهی هندسی
- تنظیم لذت
جانشینی زمانی است که آمارگیران چیزی را جایگزین میکنند که قیمت بالایی دارد با چیزی که نیست.
وزن دهی هندسی جایی است که مقامات چیزی را که قیمت آن بسیار بالا رفته است را به عنوان یک درصد نامناسب کم از محاسبه لحاظ می کنند.
تعدیل لذتگرا زمانی است که قیمت یک کالا برای اهداف محاسبه تورم کاهش مییابد، زیرا مقامات استدلال میکنند که شما برای پول خود بیشتر میگیرید و بنابراین عملاً کمتر پرداخت میکنید.
منبع دیگری از “تورم پنهان” که به اعداد رسمی نمی رسد، گاهی اوقات “تورم شبح” یا “تورم کوچک” نامیده می شود. اینجاست که یک شرکت محصول کمتری را با همان قیمت به شما می دهد، چیزی که در چند سال اخیر رایج بوده است.
“دولت می تواند با یک روند مداوم تورم، بخش مهمی از ثروت شهروندان خود را مخفیانه و بدون مشاهده مصادره کند.” – جان مینارد کینز.
اقدامات بسیاری از دولت ها در سال های اخیر به شرایطی منجر شده است که در گیرودار تورم قابل توجه پولی هستیم. و هنگامی که تورم قابل توجهی وجود دارد، ارزش پول نقد با افزایش قیمت “چیزها” کاهش می یابد.
سرمایه گذار باهوش با اطمینان از اینکه مالک چیزهایی است که در حال افزایش قیمت هستند، از تورم سود می برد. به عنوان یک قانون اساسی، این شامل فلزات گرانبها (پولی)، کالاها و اموال می شود.
با کمتر از درآمدتان زندگی کنید و بقیه را سرمایه گذاری کنید.
اگر می خواهید در بازی پول برنده شوید، کاملاً ضروری است که مازاد مالی در زندگی خود ایجاد کنید و آن مازاد را در انواع مختلفی از دارایی ها سرمایه گذاری کنید.
بهتر است حداقل حدود ۱۰ درصد از درآمد ماهانه خود را پس انداز کنید و سپس سرمایه گذاری کنید.
بهتر است هر بار که بازاری را در نظر می گیریم از لنگر انداختن و سایر ویژگی های رفتاری مشابه آگاه باشیم.
“توهم پول” تمایل ما به در نظر نگرفتن تورم (به اندازه کافی یا اصلا) هنگام فکر کردن به تغییر در ارزش چیزی است.
اگر می خواهید ثروت بسازید، باید همیشه به ارزش نسبی و قدرت خرید فکر کنید.
از میان شانزده ارز بزرگ تجاری در جهان، پوند بدترین عملکرد را در برابر دلار آمریکا در پنج سال گذشته داشته است.
هنگامی که پوند در برابر سایر ارزها ضعیف می شود، بسیاری از چیزهایی که باید برای گران شدن پول خرج کنیم، معمولاً پس از یک تاخیر زمانی کوچک.
قیمت پوند استرلینگ دارایی شما نشانگر ضعیفی است از آنچه برای ثروت واقعی شما اتفاق می افتد.
یکی از مفیدترین راهها برای بررسی ارزان یا گران بودن یک ملک، بازدهی است که اگر آن را اجاره کنید، برای شما ایجاد میکند.
بازده اجاره عددی است که اگر درآمد اجاره سالانه فرضی از یک ملک را بر ارزش فرضی آن ملک تقسیم کنید، به دست می آورید. این عددی است که میتوانید از آن برای مقایسه بازده دارایی با هر دارایی دیگری که ممکن است به آن فکر کنید، از جمله سهام، کالاها، اوراق قرضه یا داراییهای جایگزین استفاده کنید.
بازده خالص اجاره + افزایش سرمایه = تورم
املاک بسیار بیشتر از تقریباً همه سرمایه گذاری های دیگر تولید می کند.
اگر یک فرد متوسط در بریتانیا ۳۰۰۰۰ پوند درآمد دارد و یک خانه متوسط ۱۸۰۰۰۰ پوند درآمد دارد، این نسبت به وضوح ۶:۱ است.
«بازگشت میانگین» اساساً این واقعیت است که هر چیزی اندازهگیری میشود در میانمدت تا بلندمدت به میانگین قیمت خود برمیگردد.
شایان ذکر است که میانگین نسبت قیمت مسکن به حقوق در چند دهه گذشته در واقع بین ۳:۱ و ۴:۱ است. این به ما می گوید که وقتی این نسبت ۶:۱ است، قیمت مسکن اساساً گران است و احتمالاً کاهش می یابد. وقتی ۲:۱ باشد، قیمت خانه اساساً ارزان است و احتمال افزایش آن بیشتر است، همه چیزهای دیگر برابر هستند.
بسیاری از افرادی که امروز به ارزش پوند ملک خود نگاه می کنند و می گویند که دارایی آنها به اندازه سال ۲۰۰۷ ارزش دارد، دچار توهم پولی هستند.
اثر وقف زمانی است که یک فرد معتقد است قیمت یا ارزش فعلی چیزی که مالک آن است باید یکسان یا بیشتر از چیزی باشد که برای آن پرداخته است – یا غالباً بالاترین ارزش درک شده آنها از آن چه بوده است [توجه داشته باشید: دن آریلی درباره وقف بحث می کند. اثر به تفصیل در قابل پیش بینی غیر منطقی ].
در فرانسه، با استثنائات بسیار کمی، رویکرد اساسی این است که مجموع پرداخت های ماهانه وام مسکن یک فرد نباید از یک سوم درآمد ناخالص ماهانه خریدار تجاوز کند.
اگر متوجه شدید که به دنبال خانههایی هستید و تنها خانههایی که دوست دارید شش برابر مجموع درآمد شما و شریک یا همسرتان قیمت دارند، مطمئناً فعلاً باید به فکر اجاره باشید.
نرخ بهره کمترین میزانی است که در ۳۰۰ سال گذشته بوده است و بازگشت میانگین به ما می گوید که احتمال بالایی وجود دارد که در آینده بالاتر باشد.
هر چه زودتر امور خود را تنظیم کنید تا بتوانید پس اندازهایی برای سرمایه گذاری در دارایی های غیر از دارایی ایجاد کنید، ثروت شما زودتر شروع به رشد معناداری می کند.
ارزش سهام منفی به این معنی است که اگر بخواهید خانه خود را بفروشید، در نهایت کمتر از نیازی که برای بازپرداخت وام مسکن خود دارید، خواهید داشت.
اگر میخواهید از نظر مالی شکوفا شوید، باید درک بهتری از نوع حسابهای موجود در دسترس خود و بهترین آنها در میان آنها داشته باشید.
توصیه کریگ به بانک اصلی شما این است که تا حد امکان پول کمتری را نزد آنها نگه دارید.
صرف نظر از تمایلات سیاسی شما، صرف نظر از اینکه نقش دولت را چگونه می بینید، واقعیت ساده این است که آنها نمی توانند هزینه های بازنشستگی و نیازمندی های بهداشتی جامعه را به روشی که ما در چند دهه اخیر داشته ایم، بپردازند.
اگر از قبل حقوق بازنشستگی ندارید و مانند بسیاری از مردم، کمتر از ۱۲۷۰ پوند در ماه برای پس انداز و سرمایه گذاری دارید (کمک هزینه سالانه ISA تقسیم بر دوازده)، ممکن است به هیچ وجه به سازماندهی مستمری فکر نکنید.
در صورت امکان، حداقل ۱۰ درصد از حقوق شما پس از کسر مالیات به طور خودکار هر ماه به صندوق سرمایه گذاری شما واریز می شود.
بعد از اینکه به آن عادت کردید و شروع به رشد گلدان خود کردید، حتی ممکن است درصد را به ۱۲ درصد یا حتی ۱۵ درصد افزایش دهید.
حساب ISA به سادگی نوعی حساب سرمایه گذاری است که دولت به شما اجازه می دهد هر سال مقدار مشخصی پول را در آن سرمایه گذاری کنید.
اگر میخواهید شانسی برای بازده واقعی پول خود داشته باشید، باید روی چیزهایی سرمایهگذاری کنید که احتمال عملکرد بهتر از تورم را دارند.
چندین دسته اصلی از محصولات مالی وجود دارد که بهعنوان «کلاسهای دارایی» یا «وسایل نقلیه سرمایهگذاری» شناخته میشوند، که میتوانید با آنها ثروت را ذخیره کنید (و امیدواریم بسازید).
انواع اصلی وسایل سرمایه گذاری فردی که ما به آنها علاقه مندیم عبارتند از:
- پول نقد
- املاک (یا املاک و مستغلات)
- اوراق قرضه
- سهام (در غیر این صورت به عنوان سهام یا سهام شناخته می شود)
- کالاها
- منابع مالی
- محصولات بیمه
به میزان کمتر، دو دسته دیگر وجود دارد که مورد توجه سرمایه گذاران متخصص تر است:
- ارز خارجی (اغلب فارکس یا FX نامیده می شود)
- مشتقات
صندوق به شما این امکان را می دهد که یک سبد بزرگ از هر یک از محصولات دیگر موجود در لیست یا حتی ترکیبی از آنها از چندین دسته داشته باشید.
تقسیم منابع خود بین ابزارهای مختلف سرمایه گذاری چیزی است که به عنوان “تخصیص دارایی” شناخته می شود.
وقتی جوان هستید، می خواهید به دنبال افزایش پول خود باشید. با این حال، با افزایش سن، می خواهید مطمئن شوید که با خیال راحت تری سرمایه گذاری می کنید تا گلدانی را که ساخته اید حفظ کنید و بتوانید درآمد مناسبی از آن به دست آورید.
هر چه سن شما بیشتر باشد، باید دارایی بیشتری را در اوراق قرضه و پول نقد نگهداری کنید – و هر چه جوانتر باشید، سهام (سهام) بیشتری خواهید داشت.
بسیاری از مردم در بریتانیا و ایالات متحده تقریباً تمام دارایی خود را در اموال دارند – و در دراز مدت، این غیر قابل توصیه است.
برای اینکه بهترین شانس را برای ثروتمند شدن واقعی به خود بدهید، باید اطمینان حاصل کنید که از سایر طبقات دارایی – به ویژه سهام، اوراق قرضه و کالاها – آگاه هستید و در معرض آنها قرار دارید.
وقتی در نظر می گیرید که واقعاً پول شما در سپرده گذاری در یک بانک یا جامعه ساختمانی چقدر امن است، باید تفاوت بین نرخ بهره ای که بانک شما به شما می پردازد (“نرخ اسمی”) و نرخ بهره ای که پول شما واقعاً به دست می آورد را درک کنید (” نرخ واقعی»). تفاوت تورم است.
اگر پول سپرده شما در شرایطی که تورم حدود ۱۰ درصد است ۱.۴۴ درصد درآمد دارد، در این صورت هر سال بیش از ۸.۵ درصد از ثروت خود را به صورت واقعی از دست می دهید.
محاسبه بسیار ساده است: سود واقعی (بازده نقدی) برابر است با سود اسمی (آنچه بانک شما به شما می پردازد) منهای تورم.
برای موفقیت بلندمدت مالی شما مهم است که تا حد امکان ثروت خود را در دارایی هایی که بازده واقعی مثبت دارند، حفظ کنید.
هنگامی که نرخ های بهره واقعی منفی است، همانطور که در حال حاضر هستند، باید به دنبال آن باشید که فقط به اندازه ای که نیاز دارید پول نقد داشته باشید تا در کوتاه مدت هزینه ها را بپردازید.
آنچه را که برای زندگی با آن نیاز دارید هر ماه بررسی کنید، هر خرید یا هزینه دیگری را که فکر می کنید در سال جاری افزایش می یابد (تعطیلات، ماشین، شهریه دانشگاه) اضافه کنید، برای ایمنی حاشیه خطا اضافه کنید و هر چیز دیگری را در دارایی های غیر از پول نقد سرمایه گذاری کنید.
یکی از راههای قرار گرفتن در معرض اموال خارجی و/یا تجاری، داشتن یک صندوق است، و این ممکن است ارزش بررسی داشته باشد.
اوراق قرضه قرضی است که به قطعات زیادی تقسیم می شود تا افراد زیادی بتوانند آن را تهیه کنند
سود پرداخت شده توسط اوراق قرضه به عنوان “کوپن” نامیده می شود.
اساساً هیچ راه دیگری برای دولت برای جمع آوری پول به جز مالیات یا فروش اوراق قرضه به سرمایه گذاران وجود ندارد.
کاهش قیمت اوراق به معنای نرخ بهره بالاتر و بالعکس. آنها دو روی یک سکه هستند.
QE قیمت اوراق قرضه را بالا نگه می دارد (و در نتیجه نرخ بهره را پایین می آورد) اما باعث ایجاد تورم نیز می شود (کاهش ارزش دلار و پوند) بنابراین اثر همچنان منفی است.
اگر اساساً همان مقدار “مواد” را در یک اقتصاد داشته باشید و مقدار پول کاغذی دو برابر شود، قیمت آن چیزها دو برابر خواهد شد (پس از یک تاخیر زمانی معین).
سرنوشت کسانی که QE را درک می کنند، از آن پول به دست می آورند، و کسانی که نمی دانند مقدر شده اند که رنج ببرند.
با توجه به نادر بودن نسبی نکول دولت، اوراق قرضه بهطور سنتی به عنوان امنترین سرمایهگذاری مالی که میتوانید انجام دهید تلقی میشود – مشابه نگهداری پول در حساب سپرده.
سرمایه گذاری در بازار سهام متعلق به ثروتمندان نیست. برای هر کسی که مایل است در مورد آن بیابد و درگیر شود در دسترس است – بسیاری از آنها ثروتمند خواهند شد.
برای اینکه بفهمید چقدر برای یک سهم به صورت واقعی پرداخت می کنید، باید به این فکر کنید که یک شرکت معین در حال حاضر چقدر سود می کند (و احتمالاً در آینده به دست می آورد) و مقایسه کنید که چقدر ممکن است مجبور باشید برای خود بپردازید. سهم آن سود تا چه مقدار ممکن است برای همان سهم از سود شرکت دیگر بپردازید. این به عنوان “درآمد هر سهم” (EPS) شناخته می شود.
“نسبت قیمت به درآمد” به اختصار “P/E” شناخته می شود.
نسبت P/E کمتر به این معنی است که شما برای همان استحقاق سود کمتری پرداخت می کنید.
نسبت P/E مسلماً مهمترین چیزی است که در مورد سهام خواهید آموخت.
ضریب P/E به طور گسترده به صورت آنلاین و در مطبوعات مالی در دسترس است. این اولین قدم شما برای درک اینکه آیا سهم گران است یا ارزان است.
بازده یک سهم به راحتی با تقسیم ۱ بر نسبت P/E و ضرب آن در ۱۰۰ برای بدست آوردن درصد محاسبه می شود.
ارزش دفتری صرفاً ارزش تمام داراییهایی است که یک کسبوکار در اختیار دارد، که توسط حسابداران آن جمعآوری میشود، و این روش دیگری است که میتوانیم ارزش یک سهم را با سهم دیگر مقایسه کنیم.
ارزش دفتری را می توان بر تعداد سهام تقسیم کرد تا تصوری از ارزش دارایی های موجود که هر سهم حق آن را دارد به دست آید. این نسبت “قیمت به کتاب” نامیده می شود.
نکته جالب توجه این است که این امکان وجود دارد که برخی از سهام کمتر از ارزش دفتری معامله شوند.
سود سهام یکی دیگر از جنبه های بسیار مهم سهام است که باید از آن آگاه بود.
بازدهی سود، مقدار سودی است که هر سال به شما تعلق می گیرد که به صورت درصدی از قیمتی که برای سهام خود پرداخت کرده اید بیان می شود.
درست مانند بازدهی سود، بازده سود سهام به سادگی درصد بازدهی است که اگر پولی را که در سهام خود سرمایه گذاری کرده اید، بر پولی که از سود سهام دریافت می کنید، تقسیم کنید. وقتی به یک شرکت نگاه میکنید، مهم است که ببینید آن شرکت به طور سنتی چقدر سود سهام پرداخت میکند و تحلیلگران فکر میکنند که ممکن است در آینده چه چیزی را پرداخت کند.
ویکیپدیا یک «کالا» را اینگونه توصیف میکند: «کالای که تقاضا برای آن وجود دارد اما بدون تمایز کیفی در بازار عرضه میشود».
اگر می خواهید در چند دهه آینده ثروت خود را افزایش دهید، کاملاً ضروری است که در مورد کالاها فکر کنید و در معرض آنها قرار بگیرید.
برای اکثریت مردم، صندوقها مرتبطترین (و مناسبترین) ابزار سرمایهگذاری هستند.
خرید وجوه مناسب با قیمت مناسب، تفاوت بزرگی در زندگی شما ایجاد می کند.
صندوقهای فعال صندوقهایی هستند که در آن یک فرد (معروف به مدیر صندوق) سعی میکند از مهارتهای خود برای انتخاب بهترین سهام (یا سایر داراییها مانند اوراق قرضه یا کالاها) استفاده کند تا بهترین بازده ممکن را برای سرمایهگذاران آن صندوق ایجاد کند.
تحقیقات زیادی وجود دارد که می گوید به طور متوسط در درازمدت، صندوق های غیرفعال بهتر از فعال (پس از محاسبه هزینه ها) عمل می کنند.
صندوق های غیرفعال جایی هستند که یک شرکت مدیریت صندوق از عملکرد یک شاخص کپی می کند (به زیر مراجعه کنید).
شاخص صرفاً روشی برای اندازه گیری بازار سهام به نوعی است.
FTSE 100 یک شاخص است. این به سادگی اختراع بازار سهام لندن است. قیمت و اندازه ۱۰۰ شرکت بزرگ در بریتانیا را جمع می کند تا عددی تولید کند که به عنوان “سطح” FTSE 100 شناخته می شود.
شرکتهایی که سریعتر رشد میکنند اغلب قیمتهای سهام با رشد سریعتری دارند، به این معنی که ممکن است با شرکتهای کوچکتر موفق نسبت به شرکتهای بسیار بزرگ فرصت کسب بازدهی بالاتری داشته باشید.
اگر فکر می کنید ارزش چیزی کاهش می یابد، اغلب می توانید از آن نیز درآمد کسب کنید. به این می گویند “کوتاه کردن”.
هدف صندوقهای بتای هوشمند این است که هزینه و وسعت پایین یک صندوق غیرفعال یا ردیاب را در اختیار شما قرار دهد، اما با عملکرد بهبود یافتهای که امیدوارید با یک صندوق فعال به دست آورید.
یکی از مشکلات بسیاری از صندوقهای ردیاب این است که آنها چیزی هستند که به آنها «با ارزش بازار» میگویند. این بدان معنی است که هر چه شرکت در یک شاخص بزرگتر باشد، به عنوان درصدی از آن شاخص و بنابراین به عنوان درصدی از هر ردیاب یا صندوق شاخصی که سعی در تکرار این شاخص دارد، بزرگتر است. بنابراین هر پولی که در چنین صندوقی سرمایه گذاری می کنید، مالکیت بسیار بیشتری از شرکت های بزرگ نسبت به شرکت های کوچک دارد.
یک شاخص هم وزن FTSE 100 یا S&P 500 می تواند از شاخص وزنی بازار بهتر عمل کند.
هدف صندوقهای بتا هوشمند ارائه عملکرد یک صندوق فعال برای کارمزدهای یک صندوق غیرفعال است، و مطمئناً باید زمانی که آماده سرمایهگذاری هستید، آنها را در نظر بگیرید.
ETF ها تقریباً همه صندوق های غیرفعال هستند.
در مقابل، تراستهای سرمایهگذاری معمولاً صندوقهایی فعال هستند که توسط یک مدیر صندوق با تمرکز خاصی مانند شرکتهای کوچکتر بریتانیایی یا سهام ژاپنی (سهام ژاپنی) اداره میشوند.
هزاران صندوق دیگر نیز وجود دارند که مانند سهام معامله نمی شوند. این صندوقها معمولاً همانهایی هستند که شرکتهای سرمایهگذاری پایان باز (OEIC) یا واحدهای تراست نامیده میشوند.
اساساً سه نوع کارمزد یا هزینه وجود دارد که باید هنگام بررسی خرید یا عدم خرید یک صندوق غیر بورسی (یکی که مانند سهام معامله نمی شود) از آنها آگاه باشید: شارژ اولیه، هزینه مدیریت سالانه (AMC) و نسبت کل هزینه (TER).
بسیار مهم است که قبل از سرمایه گذاری در هر چیزی، تمام هزینه ها و هزینه های مربوطه را درک کنید.
هنگامی که قصد خرید یک صندوق را دارید، همیشه باید نسبت کل هزینه را دریابید.
به طور ساده، هزینه عملکرد درصد اضافی از پول شما است که در صورتی که وجه شما بیش از درصد مشخصی افزایش یابد به مدیر صندوق پرداخت می شود.
اگر صاحب صندوقی هستید که از سود سهام یا کوپن درآمد ایجاد میکند، میتوانید انتخاب کنید که این درآمد به صورت نقدی به شما پرداخت شود (همانطور که در یک صندوق درآمدی وجود دارد) یا میتوانید انتخاب کنید که آن پول به واحدها بازگردانده شود. صندوقی که مالک آن هستید این “انباشت” نامیده می شود.
اغلب شما قادر خواهید بود بین نسخه های درآمدی یا انباشتی همان صندوق یکی را انتخاب کنید.
مگر اینکه به پول نیاز داشته باشید، به عنوان مثال، اگر بازنشسته هستید، بهترین کار این است که مالکیت صندوق انباشت را انتخاب کنید.
بازگرداندن درآمد به دست آمده در صندوق، تأثیر ترکیب را بر نحوه رشد پول شما به حداکثر می رساند.
نکته مهم در مورد بازارهای ارز این است که “همیشه در جایی بازار صعودی وجود دارد”.
نرخ مستمری امروز حدود ۴ درصد است. در ابتداییترین سطح، این بدان معناست که وقتی بازنشسته میشوید، هر مبلغی که در بازنشستگی خود دارید، میتواند با درآمد سالانهای معادل حدود ۴ درصد از آن مبلغ یکجا مبادله شود.
وقتی در مورد “مالکیت جهان” صحبت می کنم منظورم این است: شما باید دارای طیف گسترده ای از محصولات یا دارایی های سرمایه گذاری باشید. در دراز مدت، شما می خواهید پول نقد، سهام، اوراق قرضه، کالاها و دارایی داشته باشید، نه فقط یک یا دو مورد از اینها. هدف شما باید داشتن دارایی از سراسر جهان باشد، نه فقط یک منطقه جغرافیایی مانند بریتانیا یا ایالات متحده.
مالکیت جهان به این معنی است که شما در نهایت هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر طبقه دارایی متنوع خواهید شد.
“تنوع جغرافیایی” به سادگی به این معنی است که اگر بخشی از جهان دوران سختی را سپری میکند، شاید اروپا یا ایالات متحده، شما هنوز شانس خوبی برای کسب درآمد دارید، زیرا با بخش دیگری از جهان روبرو هستید که در حال افزایش است. به عنوان مثال، برخی از بازارهای نوظهور یا ژاپن را معامله کنید.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که مردم با سرمایه گذاری های خود مرتکب می شوند این است که عمدتاً تمایل دارند دارایی های کشور خود را داشته باشند.
“تنوع بر اساس طبقه دارایی” به این معنی است که در سالی که سهام از صخره سقوط می کند، همانطور که اکثر آنها در سال ۲۰۰۸ انجام دادند، شما مانند دیگران بخش زیادی از پول خود را از دست نخواهید داد.
در درازمدت، داشتن ترکیبی از داراییها بسیار سادهتر است تا شانس بیشتری برای داشتن چیزی داشته باشید که در صورت خراب شدن نوع دیگری از دارایی بالا میرود.
قرار گرفتن در معرض فلزات و کالاهای پولی، عملکرد کلی شما را بدون پیچیدهتر کردن مسائل یا گرانی بسیار بالا میبرد.
به طور کلی، من به شما پیشنهاد میکنم ۶۰ تا ۷۰ درصد از هر آنچه را که میتوانید سرمایهگذاری کنید ماهانه به مالکیت جهان، ۲۰ تا ۳۰ درصد به مالکیت تورم اختصاص دهید و ۱۰ درصد را به عنوان پول نقد در حساب بانکی نگه دارید.
کریگ به شما پیشنهاد میکند که شروع به سرمایهگذاری در داراییهای مالی فوق نکنید تا زمانی که بدهیهای گرانقیمت (غیر وام مسکن) را تسویه نکردهاید و حداقل حقوق یک ماه خود را به عنوان پول نقد و احتمالاً بیشتر پسانداز نکنید.
یکی از روش های مالکیت جهان خرید یک صندوق برای هر منطقه جغرافیایی و یک یا دو صندوق برای هر طبقه دارایی است. برای مثال میتوانید یک ردیاب FTSE 100 برای مالکیت سهام بریتانیا و یک ردیاب S&P 500 برای مالکیت ایالات متحده بخرید. سپس میتوانید همین کار را برای اروپا، آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا انجام دهید و سپس از سایر منابع مالی برای قرار گرفتن در معرض املاک، کالاها و بازار اوراق قرضه استفاده کنید.
اگر میخواهیم صاحب تورم شویم، فقط باید مالک برخی کالاها باشیم.
با توجه به قرار گرفتن در معرض کالاهای عمومی که به واسطه مالکیت جهان خواهید داشت، کریگ قاطعانه بر این باور است که بهترین دارایی برای خرید شما برای قرار گرفتن در معرض بیشتر کالاها – و بنابراین برای “تورم خود” – فلزات گرانبها هستند.
امروزه مردم در سراسر جهان می توانند با کلیک یک دکمه ماوس طلا بخرند.
یک راه بهتر برای بررسی تعیین ارزش طلا، مقایسه آن با سایر دارایی های کلیدی در طول زمان است.
نکته اینجاست که پول هوشمند همیشه در بلندمدت به ارزش نسبی نگاه می کند.
وقتی نرخ بهره بالاست، صاحبان طلا این بازده را از دست می دهند. اقتصاددانان این را “هزینه فرصت” برای داشتن طلا می نامند.
در بازار بریتانیا، کریگ معتقد است که بهترین ارائه دهنده موجود، شرکتی به نام BullionVault است.
اگر در حال حاضر مبلغی مقطوع دارید که می خواهید سرمایه گذاری کنید (ایده بسیار خوبی است) و اگر می خواهید همه چیز را بسیار ساده نگه دارید، کریگ به شما پیشنهاد می کند این مبلغ را به دوازده تقسیم کنید و هر ماه یک دوازدهم آن را به سرمایه گذاری انتخابی خود بپردازید. برای سال آینده، همراه با آنچه که قصد دارید ماهیانه پس انداز کنید.
یکی از دلایلی که افراد نسبتا کمی موفق به تصمیم گیری در مورد تخصیص دارایی با تصویر بزرگ می شوند، این است که افراد نسبتا کمی برای درک و بررسی همه طبقات دارایی وقت می گذارند، یا حتی کار می کنند که چگونه روی آنها سرمایه گذاری کنند.
با افزایش سن، باید بیشتر به بازگشت پول خود فکر کنید تا بازگشت پول خود.
حتی اگر فکر میکنید در معاملات کوتاهمدت کاملاً خوب شدهاید، ممکن است ایدهای باشد که پول خود را چیزی شبیه به این تخصیص دهید: ۴۰% سرمایهگذاری بلندمدت در سهام و سهام ۲۵% در فلزات گرانبها و سایر کالاها ۱۰% در اوراق قرضه ۱۰% در املاک و مستغلات (بدون احتساب محل سکونت اصلی شما) ۱۵% برای “جنبه اطراف”، معامله دارایی های پرخطرتر (شاید سهام های کوچک و با ریسک بالاتر، یا معامله فارکس و سایر دارایی ها با حساب شرط بندی اسپرد).
کریگ میگوید «راه خود را به سوی آزادی مالی تجارت کنید» باید در هر فهرستی از بهترین کتابهای سرمایهگذاری در تمام دوران ظاهر شود.
اگر باور دارید که می توانید از پول خود درآمد کسب کنید، این گام مهمی در راه رسیدن به ثروت واقعی و آزادی مالی است.
اگر فقط یک اقدام انجام می دهید، وقت بگذارید و کتاب Trade Your Way to Financial Freedom نوشته دکتر Van K. Tharp را بخوانید.
با توجه به تحلیل از بالا به پایین خود کریگ از آنچه در حال حاضر در جهان می گذرد، ده نفر برتر شخصی او در زمان نگارش این مقاله عبارتند از:
- صندوق ها و شرکت های استخراج معادن فلزات گرانبها و فلزات گرانبها صندوق ها و شرکت های نفت / انرژی / خدمات نفتی
- صندوق ها و شرکت های مراقبت های بهداشتی، دارویی و بیوتکنولوژی
- زیرساختهای بازارهای نوظهور: آب، راهآهن، خودرو، کشاورزی بازارهای مرزی بالقوه انفجاری: زیمبابوه، مغولستان، برمه/میانمار وجوه کشور «غنی» (اوراق قرضه و سهام): سنگاپور، قطر، نروژ، کانادا، استرالیا
- بهترین شرکت های فناوری جهان: مایکروسافت، اوراکل، اینتل، اپل
- بهترین شرکت های کالاهای مصرفی جهان: P&G، Unilever و غیره.
- بهترین شرکت های تنباکو، قمار و آبجوسازی جهان (سرمایه گذاری “گناه”)
- انرژی پاک/ فناوریهای انرژی نو که نیاز به یارانه دولتی ندارند: اورانیوم، توریم، خاکهای کمیاب و غیره.
هرگز از قرار دادن چیزها در “سطل خیلی سخت” نترسید و به سمت چیزی بروید که درک آن آسان تر است، به خصوص با توجه به فرصت های زیادی که وجود دارد.
هنگام تهیه لیست خرید از تم ها و شرکت ها از وقت گذاشتن نترسید.
تحلیل بنیادی زمانی است که ارزش ذاتی یا بنیادی یک دارایی را ارزیابی می کنید تا بفهمید ارزان یا گران است.
یکی از ابزارهای ارزش گذاری مورد علاقه کریگ در این رابطه چیزی به نام PEG (قیمت/درآمد به رشد) است. این با تقسیم P/E یک شرکت بر رشد درآمد تخمینی آن انجام می شود.
هرچه PEG کمتر باشد، بهتر است، زیرا این عدد نشان میدهد که هزینه کمتری برای «مالک شدن» رشد سود بیشتر میپردازید.
وقتی موضوعی را انتخاب کردید و فهرستی از شرکتهایی تهیه کردید که ممکن است در نظر بگیرید تا با آن موضوع آشنا شوید، قطعه بعدی پازل این است که این اعداد را بر اساس قیمت فعلی سهام شرکت پیدا کنید.
برای هر شرکت، باید P/E، PEG، بازده سود سهام و نسبت قیمت به دفترچه (یعنی ارزش دفتری هر سهم) سال جاری را پیدا کنید.
اوراق قرضه، اموال و کالاها ویژگی های متمایز خود را دارند و در نتیجه باید آنها را به گونه ای متفاوت ارزیابی کنیم.
ما می توانیم در مورد بازده کل یک ملک به عنوان تابعی از بازده خالص اجاره مفروض (بعد از هزینه ها، دوره های باطل، و غیره) به اضافه هر فرضی که ممکن است برای رشد سرمایه داشته باشید، فکر کنیم.
سپس این عدد درصد بازده را می توان با اعداد بازده برای سایر طبقات دارایی مقایسه کرد: برای مثال، نرخ بهره در حساب جاری، بازده سود سهام (به اضافه سود سرمایه مورد انتظار) یک سهم یا بازده اوراق قرضه.
اساساً یک میانگین متحرک تعدادی قیمت (مثلاً قیمت بسته شدن) را در چند دوره زمانی می گیرد و میانگین را محاسبه می کند.
اگر فقط یک کتاب می خوانید تا الهام بخش شما در مورد تحلیل تکنیکال باشد، کریگ پول بزرگ، تلاش اندک اثر مارک شیپمن را توصیه می کند.
خواندن توصیه می شود
اگر دوست دارید چگونه صاحب جهان شوید، می توانید از کتاب های زیر نیز لذت ببرید:
- روانشناسی پول: درس های بی انتها در مورد ثروت، طمع و شادی نوشته مورگان هاوسل
- پدر پولدار پدر فقیر: آنچه ثروتمندان در مورد پول به فرزندان خود می آموزند که طبقه فقیر و متوسط نمی دهند! توسط رابرت تی کیوساکی
- بیندیشید و ثروتمند شوید اثر ناپلئن هیل