کتاب در یک جمله
- مهم این نیست که چه اتفاقی برای شما می افتد، بلکه نحوه واکنش شما به آن مهم است.
پنج ایده بزرگ
- شما کنترل افکار، انگیزه، اراده خود برای به دست آوردن و اراده خود را برای اجتناب دارید.
- چیزی که ذهن انسان ها را پریشان می کند وقایع نیست، قضاوت آنها در مورد حوادث است.
- دیگران را به خاطر ممانعت، مزاحمت یا ناراحتی شما سرزنش نکنید. قضاوت های خود را مقصر بدانید
- هرگز در مورد چیزی نگویید “من آن را از دست دادم”، بلکه بگویید “آن را پس دادم.”
- در زندگی همانطور که در یک مهمانی رفتار می کنید رفتار کنید.
خلاصه کتاب راهنمای زندگی
در قدرت ما فکر، انگیزه، اراده برای به دست آوردن و اراده برای اجتناب، و در یک کلام، هر کاری است که خود ما انجام می دهیم.
“شما فقط یک تصور هستید و اصلاً آن چیزی نیستید که به نظر می رسد.” سپس آن را با قوانینی که دارید آزمایش کنید. و اولاً با این – آزمون اصلی همه – “آیا به آنچه در اختیار ماست مربوط است یا آنچه در اختیار ما نیست؟” و اگر مربوط به چیزی است که در صلاحیت ما نیست، آماده پاسخ باشید که برای شما چیزی نیست.
چیزی که ذهن انسان ها را پریشان می کند وقایع نیست، قضاوت آنها در مورد حوادث است.
دیگران را به خاطر ممانعت، مزاحمت یا ناراحتی شما سرزنش نکنید. قضاوت های خود را مقصر بدانید متهم کردن دیگران به بدبختی های خود نشانه ای است که باید خود را آموزش دهیم. متهم کردن خودمان نشان می دهد که آموزش ما آغاز شده است. متهم کردن نه خود و نه دیگران نشان می دهد که تحصیلات ما کامل است.
«نخواه که وقایع آنطور که میخواهی اتفاق بیفتند، بلکه اراده تو این باشد که وقایع همانطور که میشوند اتفاق بیفتد، و آرامش خواهی داشت.»
وقتی اتفاقی برای شما میافتد، همیشه به یاد داشته باشید که به خودتان بپیوندید و بپرسید که چه تواناییهایی برای مقابله با آن دارید.
“هرگز در مورد چیزی نگویید “من آن را گم کردم”، بلکه بگویید “آن را پس دادم.” آیا فرزند شما فوت کرده است؟ پس داده شد. همسرت فوت کرده؟ او پس داده شد. آیا اموال شما از شما گرفته شده است؟ این هم پس داده نشد؟ اما شما می گویید: “کسی که آن را از من گرفت، شریر است.” برای شما چه اهمیتی دارد که بخشنده از طریق چه کسی آن را پس داده است؟ تا زمانی که او آن را به شما می دهد، از آن مراقبت کنید، اما نه مانند خودتان. با آن چنان رفتار کن که عابران با مسافرخانه رفتار می کنند.»
در آنچه در قدرت شما نهفته است ورزش کنید. مولای هر مردی کسی است که بر آنچه میخواهد یا نمیخواهد اختیار دارد، یکی را تأمین کند یا دیگری را سلب کند. پس کسی که می خواهد آزاد باشد، چیزی را آرزو نکند و از چیزی که به دیگران وابسته است اجتناب نکند. در غیر این صورت او مجبور است برده باشد.
در زندگی همانطور که در یک مهمانی رفتار می کنید رفتار کنید.
«به یاد داشته باشید که شما بازیگر یک نمایشنامه هستید و نمایشنامهنویس شیوه آن را انتخاب میکند: اگر کوتاه بخواهد، کوتاه است. اگر طولانی است، طولانی است. اگر او میخواهد که شما یک مرد فقیر باشید، باید با تمام قدرت خود نقشی را انجام دهید، و بنابراین اگر نقش شما یک معلول یا یک قاضی یا یک مرد ساده باشد. زیرا کار شما این است که شخصیتی را که به شما داده شده است بازی کنید و آن را به خوبی انجام دهید. انتخاب بازیگران با دیگری است.»
“شما می توانید شکست ناپذیر باشید اگر هرگز در مسابقه ای شرکت نکنید که در آن پیروزی در قدرت شما نیست. پس مواظب باشید که وقتی می بینید مردی به افتخار یا قدرت بزرگ یا شهرت بلند شده است، اجازه ندهید که تصور شما شما را از بین ببرد. زیرا اگر حقیقت خیر در اختیار ما باشد، دیگر جایی برای حسادت و حسادت باقی نمی ماند. و شما نمی خواهید که پراتور، یا بخشدار یا کنسول باشید، بلکه آزاد باشید. و تنها یک راه برای آزادی وجود دارد – تحقیر آنچه در اختیار ما نیست.
“به یاد داشته باشید که کلمات یا ضربات ناپسند به خودی خود خشمگین نیستند، بلکه قضاوت شما در مورد آنها چنین است. پس وقتی کسی شما را عصبانی می کند، بدانید که این فکر خودتان است که شما را عصبانی کرده است.»
«هیچ کس بدون رضایت شما نباید به شما آسیب برساند. تنها زمانی صدمه می بینید که فکر کنید به شما آسیب رسیده است.»
«وقتی لذتی را تصور می کنید، مراقب باشید که مانند سایر تصورات شما را با خود همراه نکند. کمی صبر کنید و به خودتان مکث کنید. بعد دو چیز را به خاطر بسپار: تا کی از لذت لذت می بری، و همچنین تا کی توبه کنی و خودت را دشنام دهی. و از طرف دیگر شادی و رضایتی را که در صورت خودداری احساس خواهید کرد، قرار دهید. و اگر به نظر می رسد لحظه به آن رسیده است، مواظب باش که شیرینی و جذابیت برنده آن بر تو چیره نشود. در مقیاس دیگر این فکر را تنظیم کنید که چقدر بهتر است آگاهی از غلبه بر آن.
«وقتی کاری را انجام میدهید، زیرا تصمیم گرفتهاید که آن کار باید انجام شود، هرگز از دیده شدن در انجام آن اجتناب نکنید، حتی اگر نظر جمعیت شما را محکوم کند. زیرا اگر عمل شما نادرست است، از انجام آن به کلی بپرهیزید، اما اگر درست است، چرا از کسانی می ترسید که شما را به ناحق سرزنش کنند؟»
“اگر سعی کنید در بخشی فراتر از قدرت خود عمل کنید، نه تنها خود را در آن رسوا می کنید، بلکه از بخشی که می توانستید با موفقیت پر کنید نیز غفلت می کنید.”
“به جای اینکه اصول خود را به بسیاری از مردم نشان دهید، نتایج اصولی را که هضم کرده اید به آنها نشان دهید.”