پنج ایده بزرگ
- مهم ترین واژگان یک نویسنده همان واژگانی است که از قبل دارد.
- یک سرنخ باید دارای انرژی، هیجان، یک وعده ضمنی باشد که قرار است اتفاقی بیفتد یا اطلاعات جالبی فاش شود.
- هنگام نوشتن یک شروع، هر جمله را حذف کنید تا زمانی که به جمله ای برسید که بدون آن نمی توانید انجام دهید.
- سبک فرم است نه محتوا.
- نوشتن یعنی ساختن موسیقی.
۱۰۰ راه برای بهبود نوشتن
I. نه راه برای بهبود نوشتن در زمانی که نمی نویسید
- چند کتاب مرجع دریافت کنید
- دایره لغات خود را گسترش دهید
- املای خود را بهبود بخشید
- خواندن
- یک کلاس بردار
- استراق سمع کنید
- پژوهش
- در سرت بنویس
- زمان و مکان را انتخاب کنید
II. نه راه برای غلبه بر بلوک نویسنده
- چیزی را کپی کنید
- نگه داشتن یک مجله
- در مورد آنچه می نویسید صحبت کنید
- انگشتان پا را لمس کنید
- تمرینات نوشتاری را انجام دهید
- مواد خود را سازماندهی کنید
- یک لیست بسازید
- یک خواننده را به تصویر بکشید
- از خود بپرسید چرا می نویسید
III. پنج راه برای نوشتن یک شروع قوی
- یک شیب پیدا کنید
- یک سرنخ قوی بنویسید
- قول هایی که نمی توانید وفا کنید ندهید
- یک لحن تنظیم کنید و آن را حفظ کنید
- از ابتدا شروع کنید
IV. ۹ راه برای صرفه جویی در زمان و انرژی
- از Pyramid Construction استفاده کنید
- از جملات موضوعی استفاده کنید
- پاراگراف های کوتاه بنویسید
- از عبارات انتقالی استفاده کنید
- وقتی مجبور نیستی توضیح نده
- از Bridge Words استفاده کنید
- از لفظ پرهیز کنید
- کش رفتن
- وقتی به پایان رسیدید، نوشتن را متوقف کنید
V. ده راه برای توسعه سبک
- به سبک فکر کنید
- به آنچه می نویسی گوش کن
- تقلید زبان گفتاری
- تغییر طول جمله
- ساخت جمله را تغییر دهید
- جملات کامل بنویس
- نشان بده، نگو
- کلمات مرتبط را با هم نگه دارید
- از ساخت موازی استفاده کنید
- ۱۰. سبک شخصی را مجبور نکنید
VI. دوازده راه برای قدرت دادن به کلمات
- از کلمات کوتاه استفاده کنید
- از کلمات متراکم استفاده کنید
- از کلمات آشنا استفاده کنید
- از افعال فعال استفاده کنید
- از افعال قوی استفاده کنید
- از اسم های خاص استفاده کنید
- از Active Voice استفاده کنید. . . بیشتر اوقات
- چیزها را به روشی مثبت بگویید. . . بیشتر اوقات
- خاص باشید
- از آمار استفاده کنید
- ارائه حقایق
- کلمات تاکیدی را در پایان قرار دهید
VII. یازده راه برای اینکه مردم از آنچه می نویسید خوششان بیاید
- خودت را دوست داشتنی کن
- درباره مردم بنویس
- نظر خود را نشان دهید
- قوانین خود را رعایت کنید
- از حکایات استفاده کنید
- از مثال ها استفاده کنید
- منابع خود را نام ببرید
- ارائه اطلاعات مفید
- از نقل قول ها استفاده کنید
- از نقل قول استفاده کنید
- یک عنوان قوی ایجاد کنید
هشتم. ده راه برای جلوگیری از اشتباهات گرامری
- به قوانین گرامر احترام بگذارید
- زمان ها را تغییر ندهید
- نحوه استفاده از مورد مالکیتی را بدانید
- افعال را با مضامین خود به توافق برسانید
- اصلاح کننده های آویزان را برطرف کنید
- از جابجایی در اشکال ضمیر اجتناب کنید
- مصدرها را تقسیم نکنید
- مراقب این اشتباهات رایج باشید
- نسبت به تغییرات زبان حساس باشید
- نوشتن خوب را به گرامر خوب ترجیح دهید
IX شش راه برای جلوگیری از خطاهای نقطه گذاری
- از علائم نگارشی ارتدکس استفاده کنید
- بدانید چه زمانی از کاما استفاده کنید
- بدانید چه زمانی از نقطه ویرگول استفاده کنید
- بدانید چه زمانی از کولون استفاده کنید
- از علامت تعجب فقط هنگام تعجب و علامت سوال فقط هنگام پرسیدن سوال استفاده کنید
- نحوه استفاده از علامت نقل قول را بدانید
X. دوازده راه برای جلوگیری از متنفر شدن خواننده از شما
- اجتناب از اصطلاحات خاص
- از کلیشه ها دوری کنید
- از پرانتز اجتناب کنید
- از پاورقی بپرهیزید
- از انتقال برای پنهان کردن اطلاعات استفاده نکنید
- زمانی که باید توضیح دهید تصدیق نکنید
- پشت کلماتت پنهان نشو
- دخالت نکن
- بازی با کلمات را انجام ندهید
- بازی تام ولف را بازی نکنید
- بازی رمز و راز را انجام ندهید
- تقلب نکن
XI. هفت راه برای ویرایش خود
- کار خود را با صدای بلند بخوانید
- کلمات غیر ضروری را برش دهید
- به آنچه نوشته اید فکر کنید
- این سوالات را از خود بپرسید
- این قوانین فرم را برای عناوین دنبال کنید
- یک دستنوشته کامل آماده کنید
- از عقل سلیم استفاده کنید
۱۰۰ روش برای بهبود خلاصه نوشتن
مهم ترین واژگان یک نویسنده همان واژگانی است که از قبل دارد. پرووست می نویسد: «یادگیری کلمات جدید بسیار کمتر از یادگیری استفاده آسان از کلماتی است که قبلاً می دانید. ” وقتی می نویسید به احتمالات کلمات دیگر فکر کنید ، و در نهایت آنها آنقدر سریع می آیند که مجبور نخواهید توقف کنید.”
خواننده خود را تصور کنید. قبل از نوشتن، بفهمید که میخواهید به چه کسی برسید، از خود بپرسید: «خواننده کیست و چه میداند؟» نوشتن لزوماً برقراری ارتباط نیست. ارتباط در ذهن خواننده اتفاق می افتد ، و اگر خواننده با اصطلاحات و مفاهیم شما آشنا نیست، می توانید آنها را به زبان لتونی بنویسید.
چه لید اولین جمله باشد، چه پاراگراف اول یا حتی چند پاراگراف اول مقاله یا داستان شما، باید تحریک کننده باشد. یک سرنخ باید دارای انرژی، هیجان، یک وعده ضمنی باشد که قرار است اتفاقی بیفتد یا اطلاعات جالبی فاش شود. باید کنجکاوی ایجاد کند، خواننده را وادار به پرسیدن سوال کند.
سرنخ شما باید قبل از اینکه اطلاعات پس زمینه خشک را به خوانندگان بدهد، چیزی برای مراقبت از آنها ارائه دهد. “چیزی برای مراقبت” معمولاً به معنای یکی از دو چیز است. یا اطلاعاتی را به خوانندگان میدهید که مستقیماً بر آنها تأثیر میگذارد، یا به آنها انسانی میدهید که بتوانند با آنها همذات پنداری کنند.
میدانید که اگر به قولی که میدهد عمل کند، پیشروی قوی دارید.
هنگام نوشتن یک شروع، هر جمله را حذف کنید تا زمانی که به جمله ای برسید که بدون آن نمی توانید انجام دهید.
نوشتن به سبک هرمی به معنای رسیدن به نقطه بالا، قرار دادن “چه کسی، چه، کی، کجا و چرا” در پاراگراف اول و توسعه اطلاعات پشتیبانی در زیر آن است.
یک جمله موضوعی حاوی فکری است که در بقیه پاراگراف ایجاد شده است. جمله موضوعی معمولا اولین جمله در یک پاراگراف است. برای هر پاراگراف بپرسید: «در اینجا چه میخواهم بگویم؟ چه نکته ای را می خواهم بگویم؟ چه سوالی میخواهم مطرح کنم؟» با یک جمله کلی پاسخ دهید.
هنگامی که پیش نویس های اولیه خود را بازنویسی می کنید، بپرسید که چگونه هر جمله در یک پاراگراف از جمله موضوعی پاراگراف پشتیبانی می کند. اگر پاسخ «اینطور نیست» است، بپرسید که جمله در پاراگراف چه کار دیگری انجام می دهد. اگر پاسخ «هیچکدام» است، از شر جمله خلاص شوید.
انتقال در نوشتن کلمه یا گروهی از کلمات است که خواننده را از مکانی به مکان دیگر منتقل می کند. از یک انتقال برای نشان دادن ارتباط بین آنچه که اخیراً خوانده و چیزی که قرار است بخواند، با اشاره به رابطه بین آن دو مجموعه اطلاعاتی به خواننده نشان دهید.
کلمه پل کلمه ای است که در یک پاراگراف استفاده می شود و سپس در انتقال زیر تکرار می شود. این به شما نشان می دهد که چگونه نویسنده از یک فکر به فکر دیگر رسیده است، بنابراین پل همواری بین افکار شما فراهم می کند.
زمانی که زیادهروی میکنید، پرحرف هستید ، مثلاً وقتی مینویسید «مهی گذشته در بهار» یا «گربههای کوچک» یا «بسیار منحصربهفرد». واژه پردازی برای نویسنده همچنین به معنای استفاده از کلمات طولانی در صورت وجود کلمات کوتاه خوب است.
زمانی یکی گفته بود که اگر از یک نویسنده دزدی کنی، به آن سرقت ادبی می گویند، اما اگر از چند نفر دزدی کنی، به این می گویند تحقیق.
خواندن بیشتر
آستین کلیون در کتاب خود، مانند یک هنرمند دزدی کنید، تفاوت بین دزدی و سرقت ادبی را مورد بحث قرار می دهد .
در اینجا پرووست توضیح می دهد که چگونه بفهمیم چه زمانی نوشتن را متوقف کنیم،
چگونه می دانید که چه زمانی تمام شده است؟ به جمله آخر نگاه کنید و از خود بپرسید “اگر آن را خط بزنم خواننده چه چیزی را از دست می دهد؟” اگر پاسخ «هیچی» یا «نمیدانم» است، آن را خط بکشید. همین کار را با جمله بعدی تا آخر انجام دهید و به همین ترتیب. وقتی به جمله ای رسیدید که باید داشته باشید، آن را با صدای بلند بخوانید. آیا جمله پایانی خوبی است؟ به نظر نهایی می رسد؟ آیا برای گوش خوشایند است؟ آیا خواننده را در حال و هوای مورد نظر شما رها می کند؟ اگر چنین است، کار شما تمام شده است. اگر نه، آن را بازنویسی کنید تا انجام شود. سپس نوشتن را متوقف کنید.
در نوشتار، کلمه سبک به معنای نحوه بیان یک ایده است، نه خود ایده. سبک فرم است نه محتوا.
یک خواننده معمولاً یک داستان را به دلیل محتوا انتخاب می کند اما اغلب به دلیل سبک آن را کنار می گذارد.
نوشتن یعنی ساختن موسیقی. کلماتی که می نویسید صدا ایجاد می کنند و وقتی آن صداها هماهنگ باشند، نوشته کار می کند.
یادداشت ویراستار
در زیر، نقل قول نوشتن مورد علاقه من در تمام دوران است، و دلیلی که برای شروع کتاب را خواندم
نوشته خوب اغلب شامل جملات ناقص است. نود و نه درصد مواقع جملات کامل بنویسید. اما گاه و بیگاه، اگر یک جمله جزئی به نظرتان می رسد، این همان چیزی است که باید بنویسید. دوره زمانی.
همانطور که ضربان ثابت یک طبل اغلب می تواند ملودی را غنی کند، تکرار یک صدا اغلب می تواند موسیقی نوشته شما را بهبود بخشد. به این می گویند ساخت موازی.
کلمه متراکم کلمه ای است که معنای زیادی را در فضای کوچکی جمع می کند. هرچه از کلمات کمتری برای بیان یک ایده استفاده کنید، آن ایده تاثیر بیشتری خواهد داشت.
افعال فعال کاری انجام می دهند. افعال غیرفعال چیزی هستند.
افعال زمانی ضعیف هستند که خاص نباشند، فعال نباشند، یا برای معنایشان بی جهت به قیدها وابسته باشند. با دقیق بودن معنای یک فعل را تیز کنید. برای مثال، نگاه را به خیره ، نگاه، همتا، نگاه کردن یا گاوک تبدیل کنید.
نوشتن خوب مستلزم استفاده از اسم های قوی است. اسم قوی اسمی است که دقیق و پر از اطلاعات باشد. مواظب صفت هایی باشید که در حال انجام کاری هستند که می تواند توسط اسم انجام شود.
قبل از اینکه اسمی بنویسید که با یک یا دو صفت اصلاح شود، از خود بپرسید که آیا اسمی وجود دارد که بتواند همان اطلاعات را منتقل کند. به جای نوشتن در مورد یک سگ سیاه ، شاید بخواهید در مورد یک دوبرمن بنویسید .
وقتی یک کلمه کلی را بیرون می آورید و یک کلمه خاص را وارد می کنید، معمولاً نوشتار خود را بهبود می بخشید. اما وقتی از یک کلمه خاص استفاده می کنید، خوانندگان تصور می کنند که می خواهید چیزی را به آنها بگویید، بنابراین مطمئن شوید که کلمه خاصی را انتخاب می کنید که پیامی را که می خواهید تحویل دهید را ارائه می دهد. مردی که با جگوار رانندگی می کند، مفاهیمی از پول و سرعت را نسبت به زمانی که در حال رانندگی یک ماشین است، می سازد.
صدای فعال باعث خواندن جالبتر میشود و این صدای فعالی است که باید بهعنوان عادت معمول نوشتن خود آن را پرورش دهید.
اگر هدف عمل مهم است، ابتدا باید با ذکر آن بر آن تأکید کنید. هنگامی که این مورد است، شما از صدای غیرفعال استفاده خواهید کرد.
سعی کنید بدون حرف زدن دقیق باشید. با وصل کردن یک قطار باری از جزئیات، جمله ای را مشخص نکنید. آن را با کوچک کردن تمام ترکیبهای ممکن کلمه به تعداد معدودی که میگویند آنچه شما میخواهید بگویند، مشخص کنید.
آمارها را باید مثل فلفل پاشید، نه مثل کره.
کلمات تاکیدی کلماتی هستند که می خواهید خواننده به آنها توجه ویژه ای داشته باشد. آنها حاوی اطلاعاتی هستند که شما بیش از همه مشتاق به برقراری ارتباط هستید. با قرار دادن آنها در انتهای جمله می توانید توجه بیشتری را به آن کلمات جلب کنید. به عنوان مثال، « بپرسید چه کاری می توانید برای آمریکا انجام دهید، نه اینکه آمریکا چه کاری می تواند برای شما انجام دهد. نپرسید که آمریکا چه کاری می تواند برای شما انجام دهد. بپرسید برای آمریکا چه کاری می توانید انجام دهید.
شما باید به لحنی که ایجاد کرده اید پایبند باشید. خوانندگان به هیچ لحن یا قانون خاصی اعتراض نمی کنند. آنها فقط از آنها می خواهند که مطلع شوند و قوانینی را که تعیین کرده اید زیر پا نگذارید.
واکنش خواننده شما به اطلاعات شما بستگی به منابع شما دارد. عبارتی مانند به طور گسترده مورد توجه خواننده قرار ندارد مگر اینکه بداند منظور شما از محبوبیت گسترده چیست .
زمانی از نقل قول استفاده کنید که سخنان گوینده به اهداف شما مؤثرتر از سخنان شما دست یابد.
برای موفقیت به عنوان یک نویسنده، باید به قوانین دستور زبان احترام بگذارید. به عنوان مثال، اگر شروع به نوشتن در یک زمان کردید، نباید به زمان دیگری تغییر دهید.
اکثر اسم ها با اضافه کردن : پنجه های سگ ، اسباب بازی کودک ، زیبایی اقیانوس، ملکی می شوند. با این حال، اگر یک اسم در حال حاضر به s ختم می شود و جمع است، به سادگی یک آپستروف اضافه کنید: پنجه سگ ها . اسم مفرد که به s ختم می شود ممکن است به هر صورت ملکی شود: نقش بازیگر/ نقش بازیگر.
وقتی مالکیت مشترک نمایش داده می شود، معمولاً فقط به آخرین عضو مجموعه اضافه می شود: جون و مادر جین برای ناهار می آیند . با این حال، اگر چیزی که در اختیار است یکسان نیست، هر اسم در این مجموعه باید دارای این باشد : معلمان جون و جین به ناهار می آیند .
با اسامی مرکب، ‘s به کلمه پایانی اضافه می شود: خانه مادر شوهرم بی لک است .
ضمیر شخصی it از آپستروف در شکل ملکی خود استفاده نمی کند.
هنگام نوشتن یک جمله طولانی یا پیچیده، بررسی کنید تا مطمئن شوید که تعداد فعل شما با موضوع آن مطابقت دارد.
تعدیل کننده آویزان کلمه یا گروهی از کلمات است که به نظر می رسد یک کلمه نامناسب را در همان جمله تغییر می دهد. این خطا اغلب زمانی رخ می دهد که از افعال مفعول به جای فعل استفاده می شود.
از حالت مفرد به جمع تغییر ندهید.
مصدر زمانی تقسیم می شود که یک قید بین کلمه to و یک فعل قرار گیرد.
بسیاری از مردم نمی توانند تفاوت بین چه کسی و چه کسی را به خاطر بسپارند . ( چه کسی معمولاً موضوع جمله است و whom مفعولی است که پس از حرف اضافه ای مانند to , with , for یا about .
تفاوت بین آن و آن یکی دیگر از منابع مکرر سردرگمی است. که برای معرفی یک بند محدود کننده استفاده می شود. یک بند محدود کننده “معنی اسم شما را محدود می کند” و نمی توان آن را بدون کم کردن مقداری از معنای آن از جمله حذف کرد. یک بند غیر محدود کننده، بخشی از اطلاعات اضافی است که توسط آن معرفی می شود . معمولاً قبل از یک بند غیرمحدود یک کاما می بینید.
هر زمان که آگاهانه از گرامر ضعیف استفاده می کنید، باید دو سوال از خود بپرسید. اولی: منظور من روشن است؟ اگر پاسخ منفی است، بازنویسی کنید. سوال دوم: در ازای گرامر ضعیف چه چیزی دریافت می کنم؟ اگر نمی توانید به آن پاسخ دهید، از گرامر ضعیف استفاده نکنید.
وقتی گوش شما از شما می افتد و نمی توانید تصمیم بگیرید که آیا کاما را اضافه کنید یا خیر، این کار را نکنید.
در اینجا چند قانون برای کمک به شما با کاما وجود دارد:
- بعد از کلمات مقدماتی مانند بله، خیر و اما از کاما استفاده کنید. با این حال، متوجه باشید که مواقعی وجود دارد که چنین کلماتی به عنوان مقدمه برای یک جمله استفاده نمی شود.
- بندهایی که با کاما ملحق می شوند، اما اغلب نیاز به کاما دارند: او می خواست بیرون غذا بخورد، اما پولی نداشت.
- از کاما بین اعضای یک سری استفاده کنید.
- قبل از نقل قول مستقیم از کاما استفاده کنید. (اگر نقل قول مستقیم طولانی است، به جای کاما از دو نقطه استفاده کنید.)
- پس از نام یک فرد، با اطلاعات ویرگول که محل سکونت، موقعیت یا عنوان را نشان می دهد، تنظیم کنید.
- برای جدا کردن عناصر جمله ای که ممکن است اشتباه خوانده شوند از کاما استفاده کنید.
نقطه ویرگول یک مکث مشخص در جمله را نشان می دهد. زمانی از آن استفاده کنید که کاما به جمله شما مکث کافی نمی دهد.
در اینجا دو قانون برای کمک به شما در مورد نقطه ویرگول وجود دارد:
- از یک نقطه ویرگول برای جدا کردن جملات مستقل نزدیک به هم که با حروف ربط به هم متصل نیستند استفاده کنید.
- از یک نقطه ویرگول برای جدا کردن سری کلمات حاوی کاما استفاده کنید.
قبل از اینکه هر چیزی را که نوشته اید – چه به یک معلم و چه به یک ویراستار – تحویل دهید، هر کلمه را با صدای بلند بخوانید.
هر کلمه ای که می نویسید باید کار خاصی را در جمله انجام دهد. باید با ارائه بخشی از کل اطلاعاتی که شما سعی در برقراری ارتباط با آنها دارید حفظ شود.
آنچه نوشتهاید را بخوانید و هر کلمهای را که به اطلاعات کمک نمیکند خط بزنید.
قبل از فراخوانی نهایی پیش نویس، این سوالات را بپرسید:
- آیا از ابتدا مشخص است که در مورد چه چیزی می نویسید؟
- آیا هر پاراگراف موضوع را پیش می برد؟
- آیا ایده های مهم به وضوح برجسته می شوند؟
- آیا جزئیات، مثال ها یا حکایت های بیشتری لازم است؟
- آیا اطلاعات به اندازه کافی واضح است؟
- آیا اظهارات گسترده ای وجود دارد که باید حمایت شود؟
- آیا هر اصطلاح فنی نیاز به توضیح دارد؟
- آیا تکرار بی موردی وجود دارد؟
- آیا لحن هماهنگ است؟
- آیا هیچ یک از جملات آنقدر درگیر است که نمی توان به راحتی دنبال کرد؟
- آیا هیچ یک از کلمات مبهم است؟
- آیا اشتباهات گرامری وجود دارد؟
- آیا اشتباهات نقطه گذاری وجود دارد؟
لیست خواندن
در زیر فهرستی از کتابهایی است که پروست مطالعه را توصیه میکند:
- یافتن سریع حقایق توسط آلدن تاد
- Jargon: Its Uses and Abuses اثر والتر نش
- درباره زبان اثر نوام چامسکی
- کتاب فهرست ها نوشته دیوید والچینسکی، ایروینگ والاس و امی والاس
- نویسنده مراقب اثر تئودور ام. برنشتاین
- غریزه زبان: چگونه ذهن زبان ایجاد می کند اثر استیون پینکر
- سالنامه جهانی و کتاب حقایق اثر سارا جانسن
- سی روز تا واژگان قدرتمندتر اثر ویلفرد فانک و نورمن لوئیس
- کلمات به تایپ توسط Skillin