کتاب در یک جمله

  • Can’t Hurt Me درباره چگونگی تبدیل شدن دیوید گوگینز به یکی از بهترین ورزشکاران آمریکا از طریق نظم و انضباط، سرسختی ذهنی و سخت کوشی است.

پنج ایده بزرگ

  1. آینه پاسخگویی
  2. فرماندار
  3. قانون ۴۰ درصد
  4. شیشه کوکی
  5. گرفتن روح

نمی توانم به من صدمه بزنم خلاصه

زمانی که فارغ‌التحصیل شدم، می‌دانستم که اعتماد به نفسی که توانسته‌ام ایجاد کنم از یک خانواده کامل یا استعداد خدادادی ناشی نمی‌شود. این ناشی از مسئولیت‌پذیری شخصی است که باعث احترام به خود من شد و احترام به خود همیشه راهی به جلو را روشن می‌کند.»

تعداد بسیار کمی از مردم می دانند که پایین چه احساسی دارد، اما من می دانم. مثل شن روان است. تو را می گیرد، می مکد و رهایت نمی کند. وقتی زندگی اینطور است، به راحتی می‌توانی رانده شد و به همان انتخاب‌های راحت ادامه داد که بارها و بارها تو را می‌کشند.»

“شما احتمالاً در حدود ۴۰ درصد از توانایی واقعی خود زندگی می کنید.”

«هراکلیتوس، فیلسوفی که در قرن پنجم پیش از میلاد در امپراتوری ایران به دنیا آمد، وقتی در مورد مردان در میدان نبرد نوشت، درست می‌گفت. او نوشت: «از هر صد مرد، ده نفر حتی نباید آنجا باشند، هشتاد نفر فقط هدف هستند، ۹ نفر جنگجویان واقعی هستند، و ما خوش شانس هستیم که آنها را داریم، زیرا آنها نبرد را انجام می دهند. آه، اما آن یکی، یک جنگجو است…»

«از زمانی که اولین نفس خود را می کشید، واجد شرایط مرگ می شوید. شما همچنین واجد شرایط می شوید تا عظمت خود را بیابید و به یک جنگجو تبدیل شوید. اما این به شما بستگی دارد که خودتان را برای نبردی که پیش رو دارید تجهیز کنید.»

“فقط شما می توانید بر ذهن خود مسلط شوید، این چیزی است که برای داشتن یک زندگی جسورانه پر از دستاوردهایی لازم است که اکثر مردم آن را فراتر از توانایی خود می دانند.”

«انسان ها از طریق مطالعه، عادت و داستان تغییر می کنند. از طریق داستان من، شما خواهید آموخت که بدن و ذهن وقتی به حداکثر ظرفیت می‌رسند چه توانایی‌هایی دارند و چگونه می‌توانند به آنجا برسند. زیرا وقتی شما رانده می‌شوید، هر چیزی که در مقابل شما قرار می‌گیرد، خواه نژادپرستی، تبعیض جنسی، جراحت، طلاق، افسردگی، چاقی، تراژدی یا فقر، سوختی برای دگردیسی شما می‌شود.»

من خودم را شست و شو دادم تا هوس ناراحتی کنم. اگه بارون میومد میرفتم بدوم. هر وقت برف شروع می‌شد، ذهنم می‌گفت: کفش‌های دویدن فو*کینگت را بپوش. گاهی اوقات غصه می خوردم و مجبور می شدم در آینه پاسخگویی با آن برخورد کنم. اما مواجهه با آن آینه، مواجهه با خودم، به من انگیزه داد تا با تجربیات ناراحت‌کننده مبارزه کنم و در نتیجه سخت‌تر شدم. و سرسخت و انعطاف پذیر بودن به من کمک کرد تا به اهدافم برسم.”

“همه چیز در زندگی یک بازی فکری است! هرگاه تحت تأثیر درام‌های کوچک و بزرگ زندگی قرار می‌گیریم، فراموش می‌کنیم که درد هر چقدر هم بد باشد، هر چقدر هم که شکنجه وحشتناک باشد، همه چیزهای بد تمام می‌شوند.

افسر فرماندهی گوگینز به او گفت:

در جامعه ای که در آن حد وسط اغلب معیار است و اغلب پاداش می گیرد. شیفتگی شدیدی نسبت به مردانی وجود دارد که از متوسط ​​بودن متنفرند، از تعریف خود با عبارات متعارف خودداری می‌کنند و به دنبال فراتر رفتن از قابلیت‌های سنتی شناخته شده انسانی هستند. این دقیقاً همان نوع فردی است که BUD/S قرار است پیدا کند. مردی که راهی پیدا می کند تا تک تک کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهد. مردی که سازگار خواهد شد و بر همه موانع غلبه خواهد کرد.

گوگینز با صحبت کردن با خودش در آینه هر شب شروع به تغییر زندگی خود کرد.

او می نویسد،

من اهدافی را تعیین کردم، آنها را در یادداشت های Post-It نوشتم و آنها را به چیزی که اکنون آینه مسئولیت پذیری می نامم برچسب زدم، زیرا هر روز خودم را در قبال اهدافی که تعیین کرده بودم مسئول می دانستم. در ابتدا، اهداف من شامل شکل دادن به ظاهرم و انجام تمام کارهایم بدون نیاز به درخواست بود. […] [این] از آن زمان به بعد من را در نقطه نظر خود نگه داشت، و با اینکه هنوز جوان بودم که این استراتژی از طریق من آمد، از آن زمان به بعد آن را برای مردم در هر مرحله از زندگی مفید یافتم.

به گفته گوگینز، مانند خودرویی با گاورنر که سقفی برای عملکرد خودرو قائل است، ما نیز فرمانداری داریم که ما را از دستیابی به پتانسیل واقعی خود باز می دارد.

به قول خودش

فرماندار ما در اعماق ذهن ما مدفون است و با هویت ما در هم تنیده شده است. این می داند که ما از چه چیزی و از چه کسی متنفریم. داستان کل زندگی ما خوانده شده و به شکلی است که ما خودمان را می بینیم و آن گونه که دوست داریم دیده شویم. این نرم افزاری است که بازخورد شخصی ارائه می کند – به شکل درد و خستگی، اما همچنین ترس و ناامنی، و از همه اینها استفاده می کند تا ما را تشویق کند قبل از اینکه همه چیز را به خطر بیندازیم، متوقف شویم. اما نکته اینجاست که کنترل مطلق ندارد. بر خلاف فرماندار در یک موتور، موتور ما نمی تواند ما را متوقف کند، مگر اینکه به گاو نرهای آن بپردازیم و موافقت کنیم که از کار خارج شویم.

گوگینز می نویسد که بسیاری از ما با ۴۰ درصد توانایی واقعی خود زندگی می کنیم. تنها زمانی که ذهن خود را از طریق خارج شدن از منطقه آسایش خود به طور منظم بی حوصله کنیم، می توانیم فراتر از آن حرکت کنیم.

او می نویسد،

بسیاری از ما زمانی تسلیم می شویم که فقط حدود ۴۰ درصد از حداکثر تلاش خود را انجام داده ایم. حتی وقتی احساس می کنیم به حد مطلق خود رسیده ایم، باز هم ۶۰ درصد بیشتر برای دادن داریم! زمانی که متوجه شدید که این حقیقت دارد، فقط باید تحمل درد خود را افزایش دهید، هویت خود و تمام داستان های خود محدود کننده خود را رها کنید، بنابراین می توانید بدون تسلیم شدن به ۶۰ درصد، سپس ۸۰ درصد و فراتر از آن برسید. . من به این قانون ۴۰% می‌گویم و دلیل قدرتمند بودن آن این است که اگر از آن پیروی کنید، ذهن خود را به سطوح جدیدی از عملکرد و برتری در ورزش و زندگی باز می‌کنید و پاداش‌های شما بسیار عمیق‌تر از موفقیت مادی است. .

قبل از خوردن یک کلوچه در کودکی، گوگینز همیشه وقت می گذاشت و ابتدا آن را به عنوان روشی برای تمرین شکرگزاری تحسین می کرد. امروزه «شیشه کوکی» مفهومی است که او هر زمان که به یادآوری نیاز دارد که چه کسی است و چه توانایی هایی دارد، به کار می گیرد.

به قول خودش

همه ما یک ظرف کوکی در درون خود داریم، زیرا زندگی، همین که هست، همیشه ما را امتحان کرده است. حتی اگر در حال حاضر احساس ضعف می کنید و از زندگی شکست می خورید، تضمین می کنم می توانید به یکی دو بار فکر کنید که بر مشکلات غلبه کردید و طعم موفقیت را چشید. لازم نیست یک پیروزی بزرگ هم باشد. می تواند یک چیز کوچک باشد.

در سخت ترین روز از سخت ترین هفته در سخت ترین تمرینات جهان، گوگینز مربیان خود را با انگیزه دادن به تیمش برای فشار بیشتر به خود عذاب داد.

گوگینز پس از انگیزه دادن به خود برای فشار دادن بیشتر به او و تیمش به عنوان ابزاری برای ورود به سر مربیانش، اصطلاح «گرفتن روح» را ابداع کرد.

او می نویسد،

Takeing Souls بلیطی برای یافتن نیروی ذخیره خود و سوار شدن بر باد دوم است. این ابزاری است که می توانید برای پیروزی در هر رقابت یا غلبه بر هر مانع زندگی از آن استفاده کنید. […] این یک تاکتیک برای شماست تا در زمان فراخوان وظیفه بهترین باشید. این یک بازی فکری است که با خودتان انجام می دهید. گرفتن روح یک نفر به این معنی است که شما یک مزیت تاکتیکی به دست آورده اید. زندگی تماماً به دنبال مزایای تاکتیکی است.

خواندن توصیه می شود

اگر دوست ندارید به من صدمه بزنید ، می توانید از کتاب های زیر نیز لذت ببرید:

  • عادات اتمی: تغییرات کوچک، نتایج قابل توجه توسط جیمز کلیر
  • مانع راه است: هنر جاودانه تبدیل آزمایش ها به پیروزی اثر رایان هالیدی
  • تخت خود را مرتب کنید: چیزهای کوچکی که می توانند زندگی شما را تغییر دهند … و شاید جهان اثر ویلیام اچ مک ریون