برنامهریزی درسی کلاسهای چند پایه (راهنمای عملی ویژهی دانشجو معلمان و معلمان) (کتاب الکترونیک)
در نیمه دوم قرن بیستم و در آغاز قرن بیست و یکم همهی ملل ازجمله ملت ایران آموزش کیفی را یک حق همگانی میدانند. از اهداف بلند نظام جمهوری اسلامی ایران میتوان به تحقق عدالت آموزشی اشاره کرد. عدالت آموزشی بدون ایجاد فرصتهای برابر یادگیری و آموزش کیفی در همه مدارس قابل وصول نیست؛ بنابراین شعار امروز ما (آموزش کیفی برای همه) بدون در نظر گرفتن شمدارس کنونی ایران حاصل تحولاتی است که در دوران مختلف گذشته در بافت و ساختار مؤسسات آموزشی و پرورشی پدید آمده است. تأسیس دارالفنون در سال 1230 شمسی و توسعه مدارس ایران در برخی از شهرهای بزرگ را میتوان سرآغاز معرفی نظام جدید مدارس و از اقدامات مهم فرهنگی دانست. اولین مدرسه در سال 1251 شمسی با شکل و طرح جدید در تهران به وجود آمد. از اواخر حکومت قاجاریه و اوایل دوران پهلوی مدارس متعددی بهصورت ملی و خصوصی تأسیس و اداره گردید. در سال 1289 شمسی برنامه مقطع ابتدایی بهصورت مدون برای اجرا به همه مدارس ابلاغ شد.
برای نظام دادن به مدارس و تعیین سیاستهای کلی در کشور، در سال 1290 شمسی قانون اساسی معارف به تصویب رسید که در پی آن، تعلیمات ابتدایی اجباری و همگانی شد. ازآنپس تضمین و تأمین حق آموزش، در قلب برنامههای آموزشوپرورش قرار گرفت. اجرای طرح سپاه دانش در قبل از انقلاب و بهرهگیری از سرباز معلمان در بعد از انقلاب اسلامی و سایر برنامههای دیگر مثل نهضت سوادآموزی، طرح انسداد بیسوادی و ...، برای تأمین حق آموزش و تحت پوشش قرار دادن تحصیلی همهی کودکان در سراسر کشور اجراشده و بسیاری از آنها هماکنون نیز اجرا میشوند. تأمین آموزش مستلزم تأمین مدرسه و کلاس در نقاط دوردست، محروم و کمجمعیت برای همه است. در اینگونه مدارس به علت پایین بودن تعداد دانشآموزان هر پایهی تحصیلی، استفاده از کلاسهای تکپایه مقرونبهصرفه نیست. تأمین معلم موردنیاز برای همهی پایهها در چنین شرایطی دشوار و به لحاظ اقتصادی هم مقرونبهصرفه نیست.رایط جغرافیایی، فرهنگی، اقتصادی- اجتماعی مقدور نیست. امروزه تأسیس مدارس با کلاسهای چندپایه باهدف ترکیبی از چندپایه در یک کلاس واحد و در یکزمان، برای تأمین آموزش در مدارس روستایی و عشایری تشکیلشده و امکان و دسترسی به ثبتنام در مناطق دوردست و محروم را تضمین کرده است بهطوریکه در دورافتادهترین مناطق روستایی و عشایری مدرسه و کلاس تشکیل میشود؛ اما مطلوب این است که برای دریافت آموزش کیفی در این مدارس، معلمان کلاسهای چندپایه آموزشهای خاص ببینند و از آنها در انجام وظایفشان حمایت شود.
مجموعهی تهیهشده شامل راهنماییهایی کاربردی برای دانشجو معلمان و معلمان کلاسهای چندپایه است که میتوانند با استفاده از آنها، آموزش در کلاسهای چندپایه را کیفی نموده و در تحقق عدالت آموزشی مؤثر باشند. این راهنما برای «راهبران آموزشی» که طی طرحی از سوی دفتر آموزشوپرورش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش، راهنمایی معلمان اینگونه مدارس را برعهدهگرفتهاند نیز قابلاستفاده و مفید باشد.
به تو افتخار میکنم! پنج درس مهم در فرزندپروری و مهارتآموزی کودکان به شیوه راهحل محوری (ویژه والدین، مربیان و مشاوران کودک و نوجوان) کتاب الکترونیک
بخش اول:
چگونه کودکان را تشویق کنیم و به آنها انگیزه بدهیم؟
تشویق کردن کودک بسیار حائز اهمیت است نه تنها به این خاطر که اعتماد به نفس کودک را تقویت می کند بلکه بازخوردادن های مثبت، تأثثرگذارترین ابزاری است که ما به عنوان بزرگتر برای تأثیرگزاری روی رفتار کودکان در اختیار داریم. با تشویق کودکان میتوانیم بطور مستمر رفتارهای مطلوب را در آنها تقویت کنیم. حداقل همه ما می دانیم چطور کودکانمان را تشویق کنیم و این عبارات را بکار ببریم : - به تو افتخار می کنم. - تو عزیز منی. - آفرین دختر خوبم . - دوست دارم. - عالی بود پسر مهربانم . - تو خیلی خوبی. کودکان کم سن و سال تمایل دارند که به تشویق بزرگترها پاسخ دهند و مهم نیست چگونه آنها را تشویق کنید، اما هر چه کودکان بزرگتر می شوند تشویق کردن آنها پیچیده تر می شود. کودکان که سن بالاتری دارند ممکن است وقتی بزرگترها تلاش دارند آنها را تشویق کنند عصبانی و ناراحت شوند . کودکان به تشویق های ما پاسخ های متفاوتی می دهند و هر کدام شیوه خودشان را دارند. برخی کودکان با کوچکترین تشویق ها نیز شاد می شوند در حالیکه برخی دیگر از کودکان به شیوه کاملا متفاوتی ازتشویق شدن را می پسندند. اگر شما یک کودک را به دفعات زیاد و اغلب اوقات و وقت و بی وقت تشویق کنید و یا همیشه به یک شیوه تکراری او را تشویق کنید، این ریسک را کردید که تشویق شما خاصیت و تأثیرپذیری خودش را از دست بدهد و دیگر به چشم کودک شما نیاید و تصور کند تشویق شما از سر عادت و حتی برایتان بی معنی است و یا شما تظاهر می کنید که از کار او راضی هستید و یا رفتارش برای شما تحسین برانگیز بوده است . بهترین روش برای حرفه ای شدن در تشویق کودکان، گسترده کردن خزانه شیوه های تشویق کردن هایتان و جستجوی راه های گوناگون تشویق کودکان است.هرچه شیوه های متنوع و بیشتری در اختیار داشته باشید، تشویق کردن کودک برای شما لذت بخش تر خواهد بود و می توانید اطمینان بیشتری داشته باشید که تشویق شما به هدف زده هست و مؤثر بوده و به منظوری که می خواسته اید رسیده اید. در بخش بعدی من شش روش متفاوت تشویق کودک را برایتان توضیح می دهم.1. تشکر کردن
تشکر کردن یک راه طبیعی بازخورد مثبت دادن به کودکان می باشد و پذیرش آن بسیار برای کودکان راحت و آسان است و جنبه مثبت اش اینست که کودکی که از او تشکر شده است با معنای تشکر کردن آشنا می شود و یاد می گیرد او نیز نسبت به دیگران سپاسگزار و قدردان باشد. تشکر کردن یک مهارت اجتماعی سودمند است که تأثیرات مثبت زیادی بر روی همه روابط ما دارد: * خیلی ممنونم که اتاق ات را جمع و جور کردی. * ممنونمکه به خواهرت در انجام تکالیفش کمک کردی. * ممنونم که به کارهایی که به تو مربوط می شود به سرعت رسیدگی می کنی. * خیلی لطف کردی که در شستن ظرف ها کمک کردی. * مرسی که وقتی داشتم تلفنی صحبت می کردم آروم و بی صدا بودی. * ممنونم که بشقاب غذایت را در ماشین ظرف شویی گذاشتی. این را امتحان کنید: برای یک هفته به خاطر هر کارخوبی که کودکانجام تشکر کنید حتی کارهایی که از بصورت عادی و معمولی هم انتظار می رود انجام دهد و برای یک هفته تشکر از او را عادت خودتان قرار دهید و زیر نظرش بگیریدو ببینید چگونه تشکر کردن شما کودک و روابط بین شما را تحت تأثیر می گذارد.2-تحسین کردن غیر مستقیم
منظور م ازین نوع تشویق اینست که به جای تحسین مستقیم کودک، والدین یا معلم ها بطور غیر مستقیم و خطاب به یک نفر سوم از کودک تعریف و تمجید کنند، برای مثال مادر خطاب به پدر یا پدر بزرگ و مادر بزرگ و یا معلم خطاب به والدین در حالیکه کودک نیز حضور دارد و متوجه صحبت ها باشد . مادر در صحبت تلفنی با مادر بزرگ می گوید : "من به مگی خیلی افتخار می کنم "و این در حالی است که مگی صحبت های او را می شنود. "او از برادر کوچکترش مراقبت می کند زمانهایی که من مجبورم کاری با کامپیوتر انجام دهم." پدرخطاب به کودک: تو امروز به محض اینکه به خانه برگشتی تکالیف مدرسه ات را خیلی سریع انجام دادی و ؛ آفرین بر تو. ما این را به مادرت می گوئیم وقتی که از سر کارش به خانه برگشت." مربی مهد کودک خطاب به مادر: دان، می تونم خبرهای خوب به مادرت بگویم؟ ( از کودک اجازه می گیریم)، دان امروز برای اولین بار خیلی خوب غذا خورد . تمام غذای بشقابش را خورد و حتی مقداری هم سالاد خورد. این یک موفقیت دستاورد بزرگ است. معلم زبان انگلیسی خطاب به دانش آموز: معلم ریاضی ات به من گفته است که تو در امتحان جبرات خیلی خوب عمل کرده ای و نمره خوبی گرفته ای تبریک می گم. این را امتحان کنید: 1- کودک را در حضور خودش و خطاب به یک بزرگتر دیگر تشویق کنید. 2-به کودک بگوئید که از بزرگسال دیگری درباره او حرف خوبی شنیده اید . 3- به کودک بگوئید که تمایل دارید حرف خوبی درباره او به بزرگسال دیگری بگوئید. حتی این روش تشویق را با بزرگترها تمرین کنید و آن را بکار ببرید. برای مثال همسرتان را پیش مادر شوهرتان تشویق کنید و یا همکارتان را پیش رئیس تان تحسین کنید. شما متوجه خواهید شد که این روش تشویق به همان اندازه که با کودک مؤثر است در مورد بزرگسالان نیز تاثیر گذار است .3-تشویق غیر کلامی
بسیاری از کودکان و حتی بسیاری از نوجوانان به تشویق هایغیرکلامی خیلی بهتر از تشویق های کلامی پاسخ می دهند. شما می توانید کودک را به روش های مختلف و بدون استفاده از کلام تشویق کنید:- دست زدن برای کودک .
- زبانتان بند بیاید ( به این معنی که نمی توانم این را باور کنم )
- انگشت شستتان را بالا بیاورید ( آفرین).
- دست کشیدن روی سر و موی کودک ( تو خیلی با حالی).
4-تشویق از طریق بیان شگفتی و سئوال پرسیدن
هدف نهایی از تشویق کودکان کمک به آنها در احساس غرور و افتخار به آن کاری است که انجام داده اند، یا حرفی که زده اند و یا فکر و ایده ای که داشته اند. این احساس غرور ، انگیزه آنها برای دوباره رفتارکردن به این شیوه را افزایش می دهد. تشویق از طریق سئوال پرسیدن اغلب خیلی تأثیرگذارتر از تشویقهای مستقیم در ایجاد حس غروردر کودک برای یک دستآورد می باشد. در این روش بزرگترها مستقیما کودک را تشویق نمی کنند ودر عوضاز طریق کنجکاو نشان دادن خودشان و سئوال پرسیدن در مورد چگونگی بدست آوردن دستاورد مورد نظر به وی کمک میکنند که نسبت به موفقیتش احساس غرور و افتخار کند. مادرخطاب به کودک: این نقاشی بسیار عالی است، همه نمی تواند اینطوری نقاشی بکشد. چطور توانستی این را بکشی؟ پدرخطاب به کودک : تو از سر تکالیفت تا لحظه آخر که تمامشان کنی بلند نشدی. می دانم که این کار راحتی نیست ، چطور انجام اش دادی؟ معلم پیش دبستانی خطاب به کودک: تو موفق شدی خودت را کنترل کنی حتی زمانیکه جان با تو بد رفتاری می کرد. چطور این کار را کردی؟ چطور توانستی خودت را کنترل کنی؟ به خودت چه چیزی گفتی که توانستی خودت را آرام نگه داری؟ معلم موسیقی خطاب به دانش آموزی که در حال نواختن یک آلت موسیقی است: چطور انجامش دادی؟ چطور توانستی این نت را این بار انقدر خوب بزنی؟ آفرین ! دقیقاً چکار کردی؟ این را امتحان کنید: تشویق کودکان از طریق سؤال پرسیدن را امتحان کنید. حس کنجکاوی تان را نسبت به کاری که کودک انجام داده نشان دهید. به او نشان دهید که علاقه مندید بدانید این کار را به این خوبی چطور انجام داده است؟ و چه چیزی به آنها کمک کرده که این کار به خوبی انجام شود و یا راز موفقیت آنها چه بوده؟ و ببینید که حس کنجکاوی شما و پرسش های شما چطور کودک و روابط بین شما را تحت تأثیر قرار می دهد. همین رویکرد را با بزرگترها مثل همسرتان، همکارتان و حتی خواهر و برادرتان نیز امتحان کنید.5-تشویق تلاش های کودک
هنگامیکه کودکان رفتار مطلوب از خودشان نشان می دهند بزرگترها به طور طبیعی وادار به تشویق آنها می شوند. اما گاهی اوقات نیز پیش می آید که کودک دقیقاً رفتار مطلوب را به نحوی که خواسته بزرگترها باشد را نشان نداده ، اما تلاش خود را برای انجام آن به خرج میدهند و یا حتی کاری نزدیک به رفتار مطلوب انجام می دهد ، در این موقعیت ها نیز بزرگترها کودکان را باید تشویق کنند. والدین خطاب به کودک: تو سعی خودت را کردی ! دفعه بعدی بهتر نتیجه مگیری. والدین خطاب به کودک: ما متوجه شدیم که تو می خواستی بهتر رفتار کنی. کاملاً جواب نداد اما مطمئن هستیم تلاش خوبی بود. والدین خطاب به نوجوان: متوجه شدم که تو به فکر ارتقاء نمراتت در مدرسه هستی واین برایم خیلی قابل تحسین هست واین گام درستی در مسیر درسی ات بود. معلم خطاب به داش آموزان: من متوجه شده ام که شما تلاش کردید که امروز کمی بهتر سر کلاس تمرکز داشته باشید و به همین خاطر بسیار خوشحال هستم. این را امتحان کنید: برای یک هفته هر گاه متوجه می شوید کودک رفتاری که مورد پسند شما می باشد را سعی می کند انجام دهد او را تشویق کنید و به او دلگرمی دهید و ترغیب اش کنید و ببیند چگونه این ترغیب و تشویق های شما کودک را تحت تأثیر قرار می دهد.6-تشویق کردن شاد و مهیج
تشویق کردن کودک بسیار مهم است اما دلیلی ندارد که آن را خیلی خشک و رسمی انجام داد. مادر خطاب به کودکی که نقاشی ای که کشیده را به او نشان می دهد: خودت این کشیدی؟ واقعاً ! باورم نمیشه؟ ! ( با حالت شوخی ) پدر خطاب به کودکی که به او می گوید در امتحاناتش نمره خوبی گرفته است: داری با من شوخی می کنی ! تو نمی توانی یه نابغه باشی چون منم نبوده ام. مادر خطاب به کودک اش که در مدرسه عملکرد خوبی داشته است: تو ژن من را به ارث برده ای ! به خودم رفتی ! پدر خطاب به کودک: ظاهراً من پدر خیل خوبی هستم (کودک می پرسد: چطور؟) پدر خوبی بوده ام که کودک با استعدادی مثل تو تربیت کرده ام . مادر بزرگ خطاب به مادری که به او گفته نوه اش که از سگ ها می ترسید، یاد گرفته که حداقل یکی از آنها را نوازش کند: واقعاً ! حتماً سگ پلاستیکی / عروسکی بوده ! نبوده ! خاله خطاب به کودک: امیدوارم هیچ کس متوجه نشود که تو آنقدر ماهر وخبره شدی چونکه من که یک بزرگسال هستم با این سن ام هنوز نتوانسته ام این کار را به این خوبی انجام دهم. این را امتحان کنید: بقیه بزرگسالان را نیز درگیر این تشویق کردنهای همراه با شوخی و مزاح کنید. در این مورد صحبت کنید که چگونه والدین تان و یا پدر بزرگ، مادر بزرگ هایتان و یا دیگر بزرگترها در دوران کودکی تان از شوخی و مزاح کردن برای تشویق شما استفاده می کردندو بهترین خاطرات خودتان را از بازخوردهای مثبت افراد دیگر با یکدیگر سهیم شوید .v بیزاری از تشویق شدن
برخی کودکان نیز از تشویق شدن بیزار هستند و گاهی در مقابل تشویق شدن مقاومت از خود نشان میدهند مثلاً گوش هایشان را با دست می گیرند و یا اگر والدین شان یا هر بزرگسالی آنها را تشویق کنند عصبانی می شوند. و اگر کودکی تمایل به رد تشویق و بازخوردهای مثبت و مستقیم بزرگترها داشت، شما می توانید از تشویق های غیر مستقیمی که در همین بخش توضیح داده شده بهره ببرید مثل تشویق های غیر کلامی و تشویق از طریق بیان شگفتی و سؤال کردن از کودک و اگر کودک همه این تشویق ها را رد می کند می توانید یک مکالمه اینچنینی با کودک در مورد موضوع داشته باشید: بزرگسال خطاب به کودک: وقتی متوجه شدم که چه کار خوبی انجام دادی دلم می خواست حرفی به تو بزنم و بگویم که من متوجه کار خوب تو شدم اما کاملاً مطمئن نبودم که چطور باید آن را بیان کنم. به نظرت چطور باید بگویم ؟ یا تو مایلی من چطور آن را بیان کنم؟ من چگونه تو را تشویق و تحسین کنم که تو دوست داشته باشی ؟ راه جایگزین دیگر می تواند اجازه گرفتن از کودک برای تشویق او باشد : معلم خطاب به کودک: ممکن کمی تو را تشویق کنم؟ ( ممکن است کودک کمی کنجکاو شود ؟) مطمئنی که می خواهی من تشویق ات کنم؟ مادر خطاب به کودک: حرف های خوبی در مورد تو شنیده ام، کلاغ خبر داده ( کودک کنجکاو می شود). می خواهی بدانی چی شنیده ام؟ با کسب اجازه از کودک برای تشویق کردن او، کودک تمایل بیشتری برای دریافت بازخورد مثبت شما نشان خواهد داد .تمرینات رهایی از اضطراب برای کودکان با استفاده از قدرت تخیّل، خود را از هراسها و نگرانیها برهانید (کتاب الکترونیک)
فعالیتها و تجارب روزانه میتوانند برای کودکان مضطرب غافلگیرکننده باشند. این کودکان مستعدتر هستند تا از مدرسه جا بمانند، نخواهند مقابل کلاس صحبت کنند، نخواهند در فعالیتهای خارج از کلاس شرکت کنند و حتی در دوست یابی نیز دچار مشکل شوند. پس برای این که به یک کودک مضطرب کمک کنید تا بتواند با ترسهایش مواجه شود و بر نگرانی غلبه کند، چه کار میتوان کرد؟
در کتاب تمرینات غلبه بر اضطراب برای کودکان، بچهها نقش مهمی که تخیل آنها در اضطراب بازی میکند را یاد میگیرند، قدرت ذهن خلاق خود را در جهت رفع افکار نگرانکننده به کار گرفته و نگرانیهایشان را مدیریت میکنند. استفاده از تمریناتی که بر پایه درمان شناختی-رفتاری (CBT) هستند، مهارتهایی از جمله حل مسئله، قاطعیت، تفکر مثبت، آگاهی از بدن، آرامسازی و ذهنآگاهی را فرا میگیرند و نیز با تمرکز بر نقاط قوتشان و تخیلات واضحی که دارند (به جای مسئله اضطراب) برای مواجهه مستقیم با نگرانیها توانمند میشوند!
کتاب تمرینات رهایی از اضطراب برای کودکان، خانوادهها را با ابزاری فوق العاده برای کمک به تعداد رو به رشد کودکانی که مسائل اضطرابی را تجربه میکنند، تجهیز میکند: تخیل خود کودک.
--- استوارت شانکر، استاد دانشگاه یورک
دکتر رابین آلتر، یک روانشناس بالینی با بیش از سه دهه تجربه در حوزه سلامت روان کودکان است. او به صورت شخصی کار میکند و همکاری طولانی مدتی با مراکز مختلف سلامت روان کودکان در تورنتوی کانادا داشته است.
کریستال کلارک، استاد مددکاری اجتماعی، بیش از یک دهه تجربه در زمینههای مددکاری اجتماعی و سلامت روان دارد و علاوه بر فعالیت به عنوان مددکار اجتماعی مدارس، کار شخصی خود یعنی درمانگری به شیوهی کلارک را در تورنتوی کانادا ادامه میدهد.
چگونه دانشجوی حرفهای باشیم؟ (کتاب الکترونیک)
در مورد شکست (کتاب الکترونیک)
دستنامهی بالینی اختلالات روانشناختی کودکان و نوجوانان (کتاب الکترونیک)
الهامبخش ما برای نوشتن این کتاب، دستنامهی بالینی اختلالات روانی: راهنمای درمانی گام به گام، نوشتهی دیوید اچ. بارلو بود که اکنون به ویرایش پنجم خود رسیده است. کتاب بارلو از اولین کتابهایی بود که نشان میداد چگونه میتوان تجربهی بالینی موثر را بر پایه شواهد پژوهشی قابل اعتماد بنیان نهاد. زمانی که یک دانشجوی جوان و در حال گذراندن اولین دورهی آموزشی درمان شناختی- رفتاری بودم، این کتاب به من کمک میکرد تا پژوهش را تبدیل به عمل کنم. وقتی کار با مراجعان واقعی را آغاز کردم و نیاز من به کمک فوری، بیش از پیش ضروری شد، این کتاب یک مرجع همیشگی بود و به من در درک و درمان اختلالات روانی بزرگسالان، درک مدلهای روان درمانی تجربی، و ارائه ی راهنمای گام به گام برای اجرای درمان کمک میکرد. این کتاب نه تنها برای من بلکه برای بسیاری از کارآموزان و درمانگران، یک کتاب مرجع بسیار مهم بود.
یکی از خلاءهای بزرگ در دنیای کودک و نوجوان چنین کتابی است. یک منبع در دسترسِ برای درک بنیانهای تجربی درمان بالینی و کتابی که بتواند بگوید چگونه میتوانیم درمان را به صورت گامبه گام ارائه کنیم. انگیزهی اولیه برای نوشتن چنین کتابی زمانی به وجود آمد که به عنوان یک استادیار در ایالت کنت، مشغول تهیهی برنامهی آموزشی برای واحد درسی روان درمانی کودک بودم. از دانشجویان خواسته بودم تا مقالههایی با موضوع مداخلات درمانی شواهد محور برای کودکان ارائه دهند، اما نمیتوانستم کتابی بیابم که اطلاعات کاربردی مورد نیاز را برای اجرای درمانهای شواهد محور برای کودکان و خانوادههای آنها در خود گنجانده باشد. آنچه که واقعاً میخواستم کتابی بود که بتواند دانش موجود در زمینهی اختلالات را با توضیحات شفاف در مورد درمانهای شواهد محور در دسترس و نحوهی ادارهی جلسات با کودکان و والدین، تلفیق کند.
من و جان با همکاری یکدیگر تلاش کردیم تا کتابی بنویسیم که بتواند آنچه را که واقعاً میخواستیم به دانشجویان ما ارائه کند: کتابی که شامل مروری بر درمانهای تجربی در دسترس برای طیف وسیعی از اختلالات کودکان و نوجوانان بود و میتوانست یک برنامهی درمانی جلسه به جلسهی موثر را برای هر اختلالی ارائه دهد. هرچند که کار با کودکان و نوجوانان و خانوادههای آنها یکی از ارزشمندترین تجارب زندگی حرفهای هر درمانگری است، اما کار بالینی، مشکلات غیرقابلحل خود را نیز دارد. امیدواریم که این کتاب به درمانگران کمک کند تا بتوانند بر چالشهای کار حرفهای خود غلبه کنند و با یادگیری بهتر مداخلات موثر و شواهد محور به مراجعان در بازگشت به مسیر رشد سالم کمک کنند.
هدف ما از روز اول این بود که بتوانیم از همکاری گروهی شاخص از نویسندگان با تخصص برتر در حیطههای مختلف اختلالات روانی کودکان، بهره ببریم. از زمان و تلاشی که این نویسندگان در این راه صرف کردند، تشکر میکنیم و بی تردید میتوانیم بگوییم که این متخصصان از بیشترین انتظارات ما نیز پیشی گرفتند و ما هرگز نمیتوانیم به اندازهی کافی سپاسگزار آنها باشیم. از متخصصان نشر گیلفورد به خصوص کارولین گراهام و کیتی مور نیز سپاسگزاریم که در هر مرحله از فرآیند تولید در کنار ما بودند. کیتی، یاریگر ثابت و همواره پراشتیاق این پروژه بود که هرگز در حمایت از این کتاب و آنچه که ما سعی در تحقق آن داشتیم، تردید نکرد. او در مفهوم سازی، بهبود و پالایش اهداف و پیامهای اصلی کتاب نقش بسزایی داشته است، و ما مشتاقانه منتظر همکاری دوباره با وی در ویرایش دوم هستیم!
راهنمای مهارتآموزی والد-کودک راه حل محور (ویژه مربیان، روانشناسان، مشاوران و والدین) (کتاب الکترونیک)
برای من خیلی جالب بود که مردم ایران به این ایدهها علاقه داشتند. من بهترین تلاشم را میکنم تا به شما کمک کنم و بتوانیم این ایدهها را در عمل با همدیگر به اقدام برسانیم.
شما میدانید که معنی کارگاه آموزشی چیست؟
یعنی اینکه ایدههایی را یاد میگیرید؛ اما باید بعداً آن را در عمل هم برای کودکان، نوجوانان و افراد دیگر به کار ببندید. فقط زمانی میتوانید آن را بفهمید و درک کنید که بتوانید در عمل از آن استفاده کنید. ما قرار است بسیاری از ایدههای عملی را یاد بگیریم. ایدههایی که خیلی فوری یاد میگیرید؛ بنابراین زمانی که افرادی به اینگونه کارگاههای آموزشی میآیند، در همان اولین روز میروند خانه و تلاش میکنند تا روی شخص دیگری انجام دهند و روز بعد قیافههای اونها این شکلی میشود::) که خنده بر لب دارند. چیزی که قرار است ما یاد بگیریم، این است که چطور با کودکان در زمانی که مشکل دارند، صحبت کنیم. یادمان باشد که بچهها در همهجای دنیا مشکل دارند! والدین نگران بچههایشان هستند و یک سری ترسهایی ممکن است داشته باشند. شاید اضطرابهایی داشته باشند. گاهی اوقات مشکلات رفتاری دارند و کارهایی که ازشان میخواهیم، انجام نمیدهند. در مقابل، کارهایی را که میگوییم انجام ندین، انجام میدن! البته نه در ایران! فقط در کشور ما -فنلاند- بچهها این شکلی هستند!