درک جغرافیای فرهنگی مکانها و آثار (ویرایش دوم) (کتاب الکترونیک)
این کتاب، مقدمهایی مفصل است بر شاید یکی از جالبترین و چالش برانگیزترین گرایشهای علمی جغرافیای انسانی. این کتاب با تمرکز بر «مکان» به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی که فرهنگ و هویت از طریق آن تثبیت میشود، محدوده گسترده نظریات، رویهها و رویکنشانهای مورد استفاده در درون این رشته را نمایش میدهد. کتاب حاضر نه تنها خواننده را با تاریخ غنی و پیچیده جغرافیای فرهنگی آشنا میکند، بلکه شرایط کلیدی را که این رشته بر اساس آن ساخته شدهاست نیز ارائه میکند. کتاب بر اساس چنین دیدگاههایی به جایگاهی به عنوان «ترکیب پویایی از نشانهگذاری و نشانها» میرسد، و در آن ذات پویا و همواره در حال تغییر جهان اطراف ما را پر رنگ میکند.
نسخه دوم برای همراستایی با تحقیقات اخیر و مطالعات به روز مورد بازبینی و به روز رسانی کامل قرار گرفته است. در ضمن یک ساختار جدید هفت بخشی نیز پیدا کرده و دو فصل جدید به آن اضافه شده است: مکان و قابلیت حمل و نقل، و مکان و زبان. این کتاب از طریق پوشش گسترده مسائلی نظیر سن، نژاد، مقیاس، طبیعت، سرمایهداری و بدن دیدگاههای باارزشی در زمینه روابط فرهنگی بین مردم و مکانها ارائه میکند. اندرسون دیدگاههای سازندهایی در مورد این مسائل مهم ارائه نموده و به ما در درک و درگیر شدن با مکانهای مختلفی که زندگی ما را میسازند، یاری میرساند.
«درک جغرافیای فرهنگی» متنی ایدهآل برای دانشجویانی است که از طریق دورههای آموزشی تحصیلی یا تکمیلی با این رشته آشنا میشوند. کتاب نشان میدهد که چگونه ایدههای نظری، اطلاعات تجربی و روشهای متدولوژیک جغرافیای فرهنگی منجر به روشن شدن و معنا پیدا کردن مکانهایی میشوند که در آنها زندگی کرده و رفت و آمد میکنیم. این به روزرسانی به موقع یک متن بسیار موفق است که بنیان گسترده دانش را در خود نهفته دارد؛ کتابی با ارزش برای اساتید و دانشجویان.
جان اندرسون یکی از محققین جغرافیای انسانی در دانشکده برنامهریزی و جغرافیا در دانشگاه کاردیف بریتانیا است. تحقیقات او بر روابط بین هویت، فرهنگ، مکان و به ویژه رویهها، رویکردها، نشانها و سیاستهایی که چنین روابطی ایجاد میکنند، تمرکز دارد.
زیست نظریه شناسی یک نظریه ذهن
پیشگفتار
طرح مسئله: زمانی کارل ریموند پاپر، چنین پرسشی را مطرح نمود که: «تفاوت بین یک آمیب و اینشتین چیست؟»، دیگرانی هم بودند که به پرسشهای مشابه و نزدیکی، پرداختهاند. میتوان به مارکس اشاره کرد؛ زمانی او به این مسئله توجه نشان داد که: تفاوت بین یک زنبور و یک معمار در چیست؟ - آنجا که به دنبال طرح مسئلهی پرکسیسِ خود بود. اما، آنچه پاپر کرد، کار دیگری بود؛ او نظریه را به مسئله تبدیل نمود: مسئلهی نظریه؛ نشاندادن جایگاه نظریه و اهمیت آن، در مسئلهی شناخت:
نظریه، یعنی کوششی برای حل یک مسئله. یک آمیب - و یا یک باکتری، کوششی طبیعی برای حل مسئلههای خود بهکار میگیرند، چیزی که در سطح بالاتر یعنی انسان بهصورت کوششی نظری درمیآید و به شکلگیری نظریه میانجامد (پاپر 1981).
نیز در این میان، نقش زبان کلیدی است.[1] انسان به واسطهی زبان به سطحی از پیچیدگیِ نظری دگردیسی یافته است که وی را از سایر موجودات متمایز میکند. باید تاکید داشت که تفاوت یک انسان و یک آمیب تنها در سطح پیچیدگی حس/نظری است؛ همین! البته چنین دیدگاهی مستلزم درک دگرگونی از مسئلهی نظریه میباشد، نظریهای که از عمل - و نیز تجربه، جداییناپذیر است: آن، کلیتی گشتالتی از همبافته عمل/نظریه است. بهنظر میرسد که دشواری مسئله، ریشه در پیچیدگی همین نکته دارد؛ اینکه چگونه عمل و نظریه بهیکدیگر تبدیل میشوند، چیزی که خود مستلزم درک درست پیچیدگی است. اگر درک زمان و فضا در یک بافتار، در قرن گذشته، برای انسان هموار گردید، بیشک درک بافتار عمل و نظریه تلاش قرن حاضر، خواهد بود. خلاصهی کلام، نظریه، مسئلهی عصر ماست. خوشبختانه علوم اخیر - از جمله علومشناختی و زیستشناسی، و نیز علوم میان رشتهای در در پیوند با این زمینه، روزنهای به شناختِ مسئلهی اخیر گشوده است. تعامل انسان و محیط وارد مرحلهی تازهای گردیده و وقت آن رسیده است که از چیزهای دیگری سخن به میان آید! نظریهای که در اینجا از آن سخن خواهیم گفت یکی از این چیزها است: مسئلهی حیاتمندی یک نظریه، اینکه یک نظریه، یک سلولِ نظری حیاتمند است. در این نظریه، ذهن بهعنوان یک موجود نظری، از سلولهای نظری شکل میگیرد: ذهن یک پوستهی نظری است که از سطحی از حیاتمندی نظری برخوردار است. سیستمی درهمتنیده از سلولهای نظری که در فرایند تکاملی حیات، در حال تکامل و رقابت با یکدیگر شکل یافته است. شاید این یکی از عجیبترین چیزهایی باشد که تاکنون با آن روبرو شده باشید: یک نظریهی عجیب! اما کافی است در نظر بگیرید که همین نظریهی عجیب، همین حالا در تلاش است تا جایی در ذهن شما پیدا کند و به معنایی خودش را ماندگار نماید و نیز مورد تکثیر قرار گیرد. این واقعیت نظریه است؛ نظریه: یک سلول نظری حیاتمند. آن، چیزی است که از ما یک موجود نظری میسازد. در حقیقت، سطحی پیچیده از حیاتمندی که ما را از یک آمیب جدا میسازد. سرانجام آنچه باقی میماند خودِ مسئلهی حیات است؛ یک داستان دنبالهدار؛ یک نظریه! با وجود این و در گام نخست - و البته قبل از هر چیزی، باید روشن کرد که نظریه چیست؟ جهتی که نظریهشناسی نامیده شده است. بهطور کوتاه، نظریهشناسیِ فیزیکِ ذهن است. آن، دیسپلینی است که به تودهی عظیمی از فرآوردههای نظری انسان - یعنی متن/نظریه، که طی هزاران سال پراکنده شده است، جهت میدهد. این تنها با شناخت درستی از نظریه و نیز، عملِ نظریهورزی امکانپذیر خواهد بود؛ چیزی که ما را به درک دیگرگونی از انسان با بافتاری از حس/نظر نزدیک خواهد نمود. بنابراین در یک چنین میدانی، «نظریه» کلیدی است:
یک نظریه، واحدِ اندیشه است؛ آن چیزی که از انسان، یک موجودِ نظری میسازد.[2]
این همهی آن چیزی است که در یک کتاب پایه روی نظریه - یعنی نظریهشناسی، مورد تحلیل قرار گرفته است. نیز، برای چنین جهت و دیسپلینی، اصطلاح xeology منظور گردیده است. بنابراین، هستهی چنین بحثی نظریه میباشد؛ اما از طرف دیگر، بحث رویهی دیگری هم دارد که موضوع اصلی کتاب حاضر را شکل میدهد: نظریه یک سلول نظری حیاتمند است؛ به عبارت دیگر، آن، واجد گونهای از حیاتمندی است؛ این یک جهت دیگرگون و تازه از مسئلهی نظریه را برجسته خواهد نمود، یک میدان نظری دیگرگون: زیستنظریهشناسی. این بحثی متفاوت است که میتواند در پرانتزی از یک جهت حداقلی - و چیزی در حد یک نظریه (و یا فرضیه!)، مورد توجه قرار گیرد. به همین سبب و نیز به سبب استقلال بحث از آنچه xeology در پی آن میباشد، پیشوند xi (نزدیک به زی) برگزیده شده است که البته تداعی کنندهی واژهای فارسی زی و زیست - و به معنای زندگی و حیات نیز هست، همچنین پیشوندِ - در واقع عربیِ، ذی بهمعنای دارنده و «وجود» (مانند ذیشعور)، را برگزیدهایم؛ بنابراین برای برآوردهشدن مسئلهی زیست-نظریه (بودگی)، xi-theory میتوانست یک اصطلاح دَمدستی باشد، ولی برای اجتناب از نارسایی نامناسب چنین اصطلاحی، و با توجه به اینکه اصطلاحی بهشکل xiology که از نظر لفظی و نیز محتوایی مکملی برای xeology است، برگزیده شده است که همچنین گزینشی مناسب در اشاره به حیاتمندی - متمایز از آنچه مورد بحث علم Biology است، میباشد. بنابراین، xio بهعنوان یک پیشوند - نزدیک به xeo، در اصطلاح xiology را باید اصطلاحی با معنایی چند پهلو و البته چند منظوره در نظر گرفت که آن - به اندازه کافی، «کوتاه و گویا» است.
برای تهیه این اثر با مولف تماس بگیرید:
09129658403
09129658403
برای تهیه این اثر با مولف تماس بگیرید:
09129658403
09129658403