جنگجوی زمان (کتاب الکترونیک)

کتاب های مرتبط

جنگجوی زمان

مقدمه

مدیریت زمان غیر خطی چیست؟

مدیریت زمان غیر خطی تعهدی به عمل در لحظه حال است. نگاه کردن به یک کار و انتخاب اکنون یا «همین الان» است. اگر اکنون نیست، باید هرگز قرار نگیرد، یا در یک کپسول زمانی قرار گیرد که نقطه‌ای در تقویم دارد و بنابراین از ذهن خارج می‌شود.

ذهن باید روشن و خالی از همه ملاحظات آینده بماند.

در مدیریت زمان غیر خطی هیچ خطی از ذهن من به آینده امتداد ندارد. هیچ کرم نواری یا کار ناتمامی از بدنم بیرون نمی‌آید.

مدیریت زمان غیرخطی را الویس پریسلی به بهترین وجه بیان می‌کند که می‌خواند: «اینک یا هرگز، بیا مرا محکم بگیر».

برنامه‌های قدیمی مدیریت زمان تمرکز زیادی روی آینده داشتند. خط وظایف برای همیشه به آینده کشیده شد. این مبتنی بر ترس بود و داشتن آینده‌ای بسیار زیاد برای حمل کردن با خود بسیار زیاد بود.

به تعویق انداختن گسترده و بیمارگونه منجر شد. همه چیز به نام کمال گرایی به تعویق افتاد. دیگر هیچ چیز جسورانه و بی پروا نبود. بنابراین وجود دارد

موفقیت خیره‌کننده‌ای برای این تمرین‌کننده خسته از دنیا رخ نداد.

اما وقتی به مردم یاد می‌دهم غیرخطی بروند، اتفاق عجیبی می‌افتد. زندگی و انرژی جدید وارد می‌شود. وقتی ایمیل‌های خود را باز می‌کنند، نمی‌توانند آنها را برای بعد ذخیره کنند. اگر آنها را باز کنند باید با آنها برخورد کنند. مانند مهاجمان کوچک در یک بازی کامپیوتری، دیگر جایی برای پنهان شدن وجود ندارد. زندگی تبدیل به یک بازی عالی می‌شود و همه چیز در همان لحظه انجام می‌شود.

همه ترس‌ها از تصور آینده ناشی می‌شود. به تعویق انداختن کارها این ترس را افزایش می‌دهد.

به زودی ما چیزی جز ذهن‌های سنگینی نیستیم که بر مغزهای خسته سنگینی می‌کنند. آینده بیش از حد این کار را انجام خواهد داد.

فقط رویکرد یک جنگجو این را حل می‌کند.

یک جنگجو شمشیر خود را به آینده می‌برد. یک جنگجو همچنین شمشیر خود را به تمام شرایطی که به او اجازه تمرکز کامل نمی‌دهد می‌برد.

من در حرفه من یک مربی هستم و وقتی با مشتری کار می‌کنم که با کارهای زیادی که باید انجام دهد و زمان کافی برای انجام آن ندارد، اغلب از آنها می‌خواهم که نمونه‌ای از یکی از مواردی را که بر آنها سنگینی می‌کند را به من ارائه دهند. هر بار که به آن فکر می‌کنند مشتری به من یک مثال می‌زند و ما همین الان این کار را انجام می‌دهیم. مشتری شگفت زده می‌شود. تنها چیزی که در زندگی این مشتری گم شده بود، سوگیری برای اقدام بود.

اکثر مردم بیش از حد فکر می‌کنند. سپس با مطالعه احساساتی که در نتیجه این تفکر برای آنها ایجاد می‌شود، این مشکل را ترکیب می‌کنند.

تمام این مدتی را که صرف فکر و احساس می‌کنند می‌توانستند دست به اقدامی بزنند. به صورت غیر خطی.

زمان خطی با تولد شما شروع می‌شود و با مرگ شما (در انتهای خط) به پایان می‌رسد. در امتداد آن خط خطی طولانی این فقط یک چیز لعنتی پس از دیگری است. سپس چراغ‌ها خاموش می‌شوند. نکته چه بود؟

مدیریت زمان غیر خطی تمام آن قدم زدن‌های خسته کننده مزخرف را در جاده به سوی سرنوشت متوقف می‌کند.

به جای اینکه در امتداد افقی قرار بگیرید، باید به سادگی بلند شوید. زندگی شما اکنون می‌تواند عمودی شود. اکنون شما چالش‌ها را به تعویق نمی‌اندازید، بلکه با آنها مقابله می‌کنید. شما یک جنگجو می‌شوید. و کار می‌کند.

دقیقا چگونه کار می‌کند؟ این کتاب دقیقاً به شما نشان می‌دهد که چگونه کار می‌کند.

استیو چندلر فینیکس، آریزونا ژانویه 2011

 

فصل 1: چرا با وقت خود کاری انجام نمی‌دهید؟

بروس لی جنگجو را به عنوان یک فرد معمولی با تمرکز لیزری شناسایی کرد.

اما اگر یک فرد معمولی هیچ تمرکزی، لیزر مانند یا غیره نداشته باشد، چه؟

ما افراد معمولی معمولا آنقدر پراکنده هستیم که نمی‌توانیم با هر چیزی ارتباط برقرار کنیم. نیروهایمان را پراکنده می‌کنیم. ما سعی می‌کنیم راضی کنیم. ما ناخودآگاه خودمان را هر روز تغییر می‌دهیم در حالی که ناامیدانه سعی می‌کنیم این کار را نکنیم. ما سعی می‌کنیم به قوام احمقانه‌ای که به عنوان شخصیت دائمی شناخته می‌شود، بچسبیم، اما هرگز پابرجا نیست. یک خلق و خوی ناپسند فراگیر می‌شود و هیچ کس ما را نمی‌شناسد.

یا خلق و خوی سرزنده بر ما غلبه می‌کند و ما امیدمان را بالا می‌بریم. سپس حال و هوا از بین می‌رود و ما دوباره تبدیل به یک نفر دیگر می‌شویم.

ما که هستیم؟ شناور یا بدخلق؟ ما برای به دست آوردن مجدد کنترل و رسیدن به جایی در میانه مبارزه می‌کنیم. ما نمی‌خواهیم مردم از ما بترسند، اما نمی‌خواهیم بیش از حد انتظار داشته باشند. تمام شخصیت‌های ما، بنابراین، از متوسط ​​ترین موها ساخته شده اند. راه وسط است تیم متوسط

تمام انرژی لازم برای تلاش برای حفظ این شخصیت متوسط ​​- این یک فرد ثابت - می‌تواند برای خلق چیزی استفاده شود.

اما چه کسی می‌دانست؟ یعنی واقعا وقتی بزرگ شدی کی بهت اینو گفته؟

شما به اندازه کافی برای مقابله با واقعی نبودن بابانوئل مشکل داشتید. چگونه می‌توانستید خود را کاملاً ساختگی اداره کنید؟

فصل 2: چگونه روح خود را زنده نگه داریم

دانستن اینکه چه چیزی را ترجیح می‌دهید، به جای گفتن متواضعانه "آمین" به آنچه دنیا به شما می‌گوید ترجیح دهید، این است که روح خود را زنده نگه داشته باشید.

آرلویی استیونسون

وقتی نقش جنگجوی زمان را پذیرفتم، ابتدا به دنبال زنده نگه داشتن روحم هستم. به جای کاری که اکثر مردم انجام می‌دهند. آنها سعی می‌کنند هویت جعلی خود را زنده نگه دارند.

به عنوان یک جنگجو (نه نگران) از خواب بیدار خواهم شد و روز خود را بر اساس اینکه چگونه ترجیح می‌دهم به این دنیا خدمت کنم، خواهم ساخت. و اگر با عشق، انرژی و شوخ طبعی کافی انجام دهم، می‌توانم این کار را در هر قالبی از جمله ظرف شستن در هتل انجام دهم.

افرادی که با عشق و انرژی کارهای " پست" را انجام می‌دهند، خیلی سریع ترفیع پیدا می‌کنند و مشاغل "بهتر" دیگر را پیشنهاد می‌کنند. زیرا آنها منظور رابرت فراست را درک می‌کنند که «راه خروج از راه است».

افراد دیگری که در «شغل‌های پست» گیر کرده‌اند، جایی که تصور می‌کنند به ناحق «نیکل و تیره شده‌اند» همیشه به دنبال راهی برای خروج هستند. هرگز ندیدم که راه خروج از راه است.

یک جنگجو "بیرون نمی‌آید". یک جنگجو می‌گذرد.

Reviews

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “جنگجوی زمان (کتاب الکترونیک)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *