کتاب های مرتبط
در مدیریت زمان غیر خطی هیچ خطی از ذهن من به آینده امتداد ندارد. هیچ کرم نواری یا کار ناتمامی از بدنم بیرون نمیآید.
مدیریت زمان غیرخطی را الویس پریسلی به بهترین وجه بیان میکند که میخواند: «اینک یا هرگز، بیا مرا محکم بگیر».
برنامههای قدیمی مدیریت زمان تمرکز زیادی روی آینده داشتند. خط وظایف برای همیشه به آینده کشیده شد. این مبتنی بر ترس بود و داشتن آیندهای بسیار زیاد برای حمل کردن با خود بسیار زیاد بود.
به تعویق انداختن گسترده و بیمارگونه منجر شد. همه چیز به نام کمال گرایی به تعویق افتاد. دیگر هیچ چیز جسورانه و بی پروا نبود. بنابراین وجود دارد
موفقیت خیرهکنندهای برای این تمرینکننده خسته از دنیا رخ نداد.
اما وقتی به مردم یاد میدهم غیرخطی بروند، اتفاق عجیبی میافتد. زندگی و انرژی جدید وارد میشود. وقتی ایمیلهای خود را باز میکنند، نمیتوانند آنها را برای بعد ذخیره کنند. اگر آنها را باز کنند باید با آنها برخورد کنند. مانند مهاجمان کوچک در یک بازی کامپیوتری، دیگر جایی برای پنهان شدن وجود ندارد. زندگی تبدیل به یک بازی عالی میشود و همه چیز در همان لحظه انجام میشود.
همه ترسها از تصور آینده ناشی میشود. به تعویق انداختن کارها این ترس را افزایش میدهد.
به زودی ما چیزی جز ذهنهای سنگینی نیستیم که بر مغزهای خسته سنگینی میکنند. آینده بیش از حد این کار را انجام خواهد داد.
فقط رویکرد یک جنگجو این را حل میکند.
یک جنگجو شمشیر خود را به آینده میبرد. یک جنگجو همچنین شمشیر خود را به تمام شرایطی که به او اجازه تمرکز کامل نمیدهد میبرد.
من در حرفه من یک مربی هستم و وقتی با مشتری کار میکنم که با کارهای زیادی که باید انجام دهد و زمان کافی برای انجام آن ندارد، اغلب از آنها میخواهم که نمونهای از یکی از مواردی را که بر آنها سنگینی میکند را به من ارائه دهند. هر بار که به آن فکر میکنند مشتری به من یک مثال میزند و ما همین الان این کار را انجام میدهیم. مشتری شگفت زده میشود. تنها چیزی که در زندگی این مشتری گم شده بود، سوگیری برای اقدام بود.
Reviews