حکمت مولانا (کتاب الکترونیک)

کتاب های مرتبط

حکمت مولانا (قوانین ثابت و ماندگار زندگی)

جستجوی آنلاین نام «رومی» به‌سرعت ده‌ها میلیون نتیجه را به‌دست می‌دهد و پیوندهای به بسیاری از سایت‌های ارائه شده به زبان‌های مختلف ارائه می‌نماید. این سایت‌ها به یک شاعر پارسی قرن سیزدهم اختصاص دارد یا بر روی آن تمرکز می‌کند که حضور او در رسانه‌های اجتماعی و تعداد روزافزون گروه‌های گروهی باعث حسادت بسیاری از افراد مشهور یا چهره‌های عمومی می‌شود. حجم انبوه نتایج جستجوی انگلیسی زبان، گواه جذابیتی است که فلسفه و شعر وجد آمیز مولانا برای پیروان و ارادتمندان او و همچنین برای کسانی که در زمان نزاع در کلام او آرامش و صداقت می‌جویند. و باورها هنگامی که زندگی عادی در اثر بحران‌های پیش بینی نشده، بیماری‌های همه گیر، اعمال خشونت‌آمیز و سایر بلایای ناشی از اعمال بشر از هم گسیخته می‌شود، افراد بیشتری به این فقیه، معلم، متوسل می‌شوند.

رومی رومی رومی

قطعات قابل نقل به‌طور معمول از اشعار روایی طولانی‌تر مولانا استخراج می‌شوند تا به قطعات به یاد ماندنی تبدیل شوند که به اشتراک گذاشته می‌شوند و توییت می‌شوند و در سیستم عامل‌های رسانه‌های اجتماعی محبوب آپلود می‌شوند. حتی بیانسه و جی زی، که مسلماً قدرتمندترین زوج در دنیای سرگرمی هستند، نام یکی از دختران خود را رومی گذاشتند - بدون دلیل فریبنده‌تر از اینکه او شاعر مورد علاقه آنهاست. پس این شخصیت خارق‌العاده کیست که با گذشت بیش از 800 سال از تولدش در آسیای مرکزی همچنان مورد احترام است؟ و کدام کشور یا فرهنگ می‌تواند به‌درستی ادعا کند که او متعلق به خود است؟

مولانا رومی

وی که با نام جلال‌الدین بلخی متولد شد، در غرب با نام رومی به معنای «مرد اهل روم» شناخته می‌شود، منطقه‌ای که در لبه‌های شرقی امپراتوری بیزانس قرار داشت. ارادتمندان او که به مولانا ("استاد ما") شهرت دارد، تولد او را در سال 1207 در گوشه شمال شرقی امپراتوری ایرانی- اسلامی در استان و خش در تاجیکستان امروزی می‌گذارند. از شاخه‌های آمودریا باشکوه، رودخانه Oxus. شهرهای تاریخی دوران کودکی او سمرقند و بلخ اکنون به‌ترتیب در ازبکستان و افغانستان امروزی قرار دارند. با این حال گفتارها، اشعار و ترانه‌های مولانا به فارسی سروده شد و او بیشتر دوران بزرگسالی خود را در قونیه، در ترکیه امروزی، گذراند، جایی که در آنجا مدفون است.

مولانا مولانا

همه اینها منجر به این ادعا می‌شود که هیچ کشور یا فرهنگی نمی‌تواند منحصراً میراث مولانا را از آن خود کند. او به‌راستی شاعر و متفکری جهانی است. علاوه بر این، ترجمه‌های بی‌شمار آثار او به بیش از سی زبان، که تعداد بیشتری از آنها در راه است، این امکان را برای مردمی از فرهنگ‌های مختلف فراهم کرده است که از ژرفای نوشته‌های او و غنای تخیل او لذت ببرند. در واقع، خوانندگانی از سراسر جهان با تأملات خاطره‌انگیز مولانا در مورد زندگی و ایمان پیوند نزدیکی پیدا کرده‌اند. شعر مولانا همچنان سنگ محک تصنیف‌های عرفانی در جهان اسلام است و آموزه‌های او به همان اندازه که در قرون وسطی بود، امروز نیز مرتبط و جذاب است.

بحث‌های آکادمیک درباره نوشته‌های مولانا و پیدایش فلسفه تصوفی او قفسه‌های بیشماری را در کتابخانه‌های تحقیقاتی در سراسر جهان پر کرده است. آنها در کنفرانس‌ها مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرند و موضوع مکرر سخنرانی‌ها و دوره‌های دانشگاهی هستند. اما به لطف مترجمان فداکار و دانشمندی چون مریم مافی است که عاشقانه بهترین و مفیدترین نمونه‌های آثارش را انتخاب می‌کند، که اکنون مولانا در دسترس عموم فهیم‌تری قرار گرفته است. مافی در کتاب کوچک اسرار عرفانی بر آموزه‌ها و الهامات شمس تبریزی، معلم، معتمد و همکلاسی مولانا تمرکز داشت. او در کتاب مولانا: 105 داستان و افسانه، از مجموع شش جلد مثنوی زوج‌های روحانی را انتخاب کرد. در کتاب کوچک حکمت مولانا، مافی سرانجام توجه خود را به یک اثر بسیار کمتر شناخته شده به نام «فیه ما فیه» معطوف نمود، که خلاصه‌ای از مونولوگ‌ها، بحث‌ها و تأملات مولانا می­باشد و توسط مریدان او گردآوری شده است

مولانااا

در مورد معنی و ریشه عنوان این اثر بحث‌های زیادی وجود دارد. اگرچه این کتاب به زبان فارسی نوشته شده است، اما عنوان آن - مطابق با سنت‌های آن زمان - یک عبارت معنوی عربی است که به معنای «در آن آنچه در آن است» است. یافتن معادل دقیق انگلیسی برای این عنوان مبهم در طول زمان برای بسیاری از مترجمان چالش برانگیز بوده است. در حالی که برخی «همین است که هست» را انتخاب کرده‌اند، برخی دیگر صرفاً عنوانی کلی مانند «گفتارهای مولانا» را انتخاب کرده‌اند که محتوای کتاب را توصیف می‌کند. پروفسور هاروارد، آن ماری شیمل[1] (1922-2003 م)، شرق شناس و محقق رام نشدنی آلمانی اسلام و تصوف، ترجیح داد این عنوان را به معنای اصلی آن، به‌عنوان نوعی «غذا» معنوی تفسیر کند - یک وعده غذایی ساده که برای غیر منتظره یا ناخوانده جمع شده است. مهمانانی که می‌توانند در هر شرایطی یا در هر زمانی به اشتراک گذاشته شوند.

تألیف اولیه فیه ما فیه به سلطان ولد پسر ارشد مولانا نسبت داده می‌شود که شاگردان و شاگردان استاد ناشناس دیگری او را یاری می‌کردند. اعتقاد بر این است که این پیروان فداکار خاطرات استاد خود را صادقانه و دقیق ضبط کرده‌اند و تمام پاسخ‌های او را به سؤالات مطرح شده در مجالس یادداشت کرده‌اند، همانطور که مکاشفه‌های یک شخصیت مقدس را انجام می‌دهند. آنچه امروز از آنچه در ابتدا باید حجم بسیار بیشتری باشد شامل یک مقدمه و هفتاد فصل حکایت، مبادله و تقویت اندیشه‌هایی است که تقریباً از سال 1260 تا پس از مرگ مولانا در سال 1273 بازمی‌گردد.

پروفسور بدیع الزمان فروزانفر (1904-1970م)، یکی از برجسته‌ترین مولوی شناسان ایرانی و ویراستار فیه ما فیه، معتقد بود که این عنوان به احتمال زیاد الهام گرفته از سطری در کتاب پنجم مثنوی (سطرهای  2685- 2683) است. که در آن مولانا داستان حکیمی به نام شیخ محمد سر رازی از شهر غزنی، شهری در افغانستان امروزی را بیان می‌کند. در روایت آمده است که این شیخ صوفی هفت سال روزه گرفته بود و هر شب یک بار با جویدن برگ درخت انگور روزه خود را افطار می‌کرد. این دوره طولانی مراقبه و پرهیز، حواس و قوای ادراک او را چنان تشدید کرد که او ادعا کرد می‌تواند قدرت و شکوه الهی را که در جزئیات جهان طبیعی منعکس می‌شود درک کند. با این حال، با وجود احساس نزدیکی به خداوند، او بشدت مشتاق چیزهای بیشتری بود و آرزوی دیدن چهره پروردگارش را داشت.

روزی شیخ در حالی که بشدت احساس ناتوانی می‌کرد، از کوهی بالا رفت و پروردگار را صدا زد و از او التماس کرد که چهره خود را نشان دهد و تهدید کرد که در ناامیدی خود را از کوه به پایین پرت می‌کند. صدایی جواب داد که هنوز وقت آن نرسیده که در محضر خداوند باشد و حتی اگر بپرد نمی‌میرد. شیخ که از پاسخ دلسرد نشد، خود را از صخره پرت کرد. همانطور که قول داده بود، او با فرود در یک حوضچه عمیق از سقوط جان سالم به در برد. وقتی خودش را بلند کرد، یک بار دیگر صدا را شنید. به او گفت: روزه خود را برای همیشه افطار کن و به شهر بازگرد. زندگی خود را وقف طلب طلای ثروتمندان کنید تا بتوانید آن را به فقرا بدهید.» مولانا معنای داستان را این گونه بیان می‌کند: «سؤالات و پاسخ‌های بسیار است که بین الهی و زاهد غایب رد و بدل می‌شود. و آسمان‌ها و زمین از شدت آنها نورانی می‌شود. و همه آنچه در گفتارها جمع آوری شده است.»

فیه ما فیه که با نثری نسبتاً استادانه نوشته شده است، کلیدی مهم برای رمزگشایی چند داستانی است که در مثنوی آمده است. یکی دیگر از جنبه‌های قابل توجه کتاب را در نگاهی اجمالی به تاریخ اجتماعی آناتولی در قرن سیزدهم، و پویایی روابط بین عرفا، حامیان، و همراهان آنها می­توان دریافت. این کتاب همچنین دریچه‌ای جذاب به سمت آرام‌تر مولانا ارائه می‌کند - برای مثال، تمایل او به توسل به ناسزاهای رایج در سرزمین کودکی‌اش، خراسان، زمانی که او در حال تعصب یا عصبانیت است.

مریم مافی در کتاب کوچک حکمت مولانا، طنز ظریف مولانا، چرخش بی‌نظیر عبارت‌اش و عشق او به کنایه را به تصویر کشیده است. این در هیچ کجا به‌اندازه انتخاب و ترجمه او از داستان‌های زندگی روزمره مشهود نیست - مثل سبزی فروشی که خیال زنی را می‌کند که بالاتر از جایگاه او در زندگی است و از خدمت کارش می‌خواهد که پیام پرشور خود را به معشوقه‌اش برساند. حکایت دیگری حکایت از پادشاهی دارد که هنگام شکار آهو، درس غیرمنتظره‌ای از طعمه خود می‌گیرد. و سپس داستان زائری است که در بیابان گم شده، از غریبه‌ها کمک و آسایش می‌جوید. زائر پس از پذیرایی در چادر پاره پاره شده خود و دعوت برای به اشتراک گذاشتن غذای ناچیز خود، به زوج توصیه می‌کند که چگونه وضعیت خود را بهتر کنند. در یک چرخش کنایه آمیز معمول مولانا، آنها مهربانی او را با حسادت اشتباه می‌گیرند و این به ضرر خودشان است.

داستان‌های فیه ما فیه، جهان چند فرهنگی، چند زبانه و چند قومیتی را که توسط این شخصیت خارق‌العاده و بزرگ‌تر از زندگی و حلقه فدائیان و دوستانش در آن زندگی می‌کرد، بیشتر نشان می‌دهد. ارجاعات مورب خودزندگی‌نامه خود مولانا، که در صفحات مثنوی پراکنده است، و نیز قصاید غنایی سرزنده گردآوری شده در دیوان شمس، نگاه‌های وسوسه انگیز و کوبنده‌ای به زندگی و دلبستگی‌های او به ما می‌دهد. خویشاوندان او این سعادت را داشتند که در سال 1216 با خانواده‌های خود به غرب کوچ کردند و از ویرانی‌های بعدی که مغولان بر شهرهای دوران کودکی مولانا به بار آوردند نجات یافتند. پس آیا جای تعجب است که در مولانا چنین ظرافتی پیدا کنیم؟ سرودهای فراق؟ آیا جای تعجب است که سخنان پرطنین او همچنان مرهمی برای روح مجروح مهاجران و پناهندگان و تبعید شده و آزاردهنده از وطن خود باشد؟ او آواز هیجان‌انگیز فلوت نی ایرانی است كه آه‌های اثیری‌اش با زمزمه‌های لوله‌های اولوس لبه‌های شرقی امپراتوری روم شرقی در هم آمیخته بود، جایی كه مولانا و خانواده‌اش رانده شده از وطن خود، سرانجام پس از سفری در آنجا مستقر شدند. حدود سیزده سال اما وحشت‌های غیرقابل تصور این تجربیات، از ظرفیت عشق یا شادی مولانا کاسته و از شور و نشاط روحی که از همه نوشته‌های او سرچشمه می‌گیرد، فروکش نکرد. آه‌های اثیری‌اش با زمزمه‌های لوله‌های aulos لبه‌های شرقی امپراتوری بیزانس، جایی که مولانا و خانواده‌اش رانده شده از وطن خود، سرانجام پس از سیزده سال سفر در آنجا ساکن شدند. اما وحشت‌های غیرقابل تصور این تجربیات، از ظرفیت عشق یا شادی مولانا کاسته و از شور و نشاط روحی که از همه نوشته‌های او سرچشمه می‌گیرد، فروکش نکرد. آه‌های اثیری‌اش با زمزمه‌های لوله‌های aulos لبه‌های شرقی امپراتوری بیزانس، جایی که مولانا و خانواده‌اش رانده شده از وطن خود، سرانجام پس از سیزده سال سفر در آنجا ساکن شدند. اما وحشت‌های غیرقابل تصور این تجربیات، از ظرفیت عشق یا شادی مولانا کاسته و از شور و نشاط روحی که از همه نوشته‌های او سرچشمه می‌گیرد، فروکش نکرد.

جهان بینی مولانا مبتنی بر این امر است که هرگز ایمان به امید را از دست ندهیم. اما او به ما یادآوری می‌کند که امید هرگز دور از ترس نیست: «ترسی بدون امید، یا امیدی بدون ترس به من نشان بده. این دو جدایی ناپذیرند.» و این کلمات ساده در حال حاضر قوی‌تر از همیشه هستند، زیرا ما هر روز توسط پیام‌های مرگ و عذاب در زندگی اشباع شده از رسانه‌ها مورد حمله قرار می‌گیریم. ما به یادآوری دائمی این اعتقاد مولانا نیاز داریم که ترس فقط در انقیاد امید است. و این همان پیامی است که مریم مافی در کتاب کوچک حکمت مولانا به وضوح بیان می‌کند.

-نرگس فرزاد

مدرس ارشد مطالعات فارسی، SOAS، دانشگاه لندن

[1] - Annemarie Schimmel

Reviews

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “حکمت مولانا (کتاب الکترونیک)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *