ذهن قهرمان جوان

در مسیر دستیابی به موفقیت‌های ورزشی و فراتر از آن، این کتاب بر یک ایده‌ی ساده اما بنیادین استوار است: ذهنِ یک ورزشکار جوان، کلید اصلی و واقعیِ موفقیت اوست. همان‌طور که عنوان مقدمه نیز نشان می‌دهد، جمله‌ای ماندگار از جک نیکلاس، ستاره‌ی افسانه‌ای گلف، الهام‌بخش این اثر است: «گاهی بزرگ‌ترین رقیبِ تو، ذهنِ توست؛ باید آن را شکست بدهی.» این جمله، سنگ‌بنای فلسفه‌ای است که در سراسر کتاب منعکس شده است.

تصور کنید «زمین بازی واقعیِ» یک ورزشکار فقط چمن، پیست دو و میدانی یا زمین بسکتبال نیست؛ زمینی نزدیک‌تر و کوچک‌تر هم هست: فاصله‌ی چند اینچی میان دو گوش شما. این همان «زمین ذهن» است؛ جایی که کیفیتِ تمرین و عملکردِ شما—چه در میدان مسابقه و چه در کلاس درس—تعریف و تعیین می‌شود. این کتاب می‌داند که مغز یک نوجوان با سرعتی شگفت‌انگیز در حال رشد و تکامل است؛ بنابراین هدف اصلی‌اش این است که به شما—به عنوان یک ورزشکار جوان—کمک کند با این رشد سریع همگام شوید و بیشترین بهره را از تمام استعدادها و توانایی‌های خود ببرید.

پیام اصلی و توانمندساز این مقدمه روشن است: همه‌چیز در کنترل شماست و هیچ‌چیز جلوی شما را نمی‌گیرد. اگر به عنوان یک ورزشکار، به این باور قلبی برسید که می‌توانید کاری را در بالاترین سطح ممکن انجام دهید—و سپس این باور را با اراده و عمل، به واقعیت تبدیل کنید—بی‌تردید به موفقیت دست خواهید یافت. این کتاب فقط درباره‌ی «چگونه برنده شدن در یک مسابقه» نیست؛ درباره‌ی تبدیل شدن به قهرمانِ زندگیِ خودتان است.

این کتاب عمیقاً باور دارد که موفقیت صرفاً نتیجه‌ی «استعداد ذاتی» نیست؛ بلکه حاصلِ پرورشِ آگاهانه‌ی ذهن و جسم است. همان‌گونه که مایکل فلپس، ستاره‌ی شنا، به‌درستی یادآور می‌شود: «ذهن واقعاً همه‌چیز را کنترل می‌کند.» و جک نیکلاس نیز تأکید می‌کند که «راز هر موفقیتی، آمادگی است—چه ذهنی و چه جسمی.» توانایی بدنی، به‌تنهایی به‌ندرت به عملکرد برتر در میدان رقابت منجر می‌شود. این باور که قهرمانان فقط با «استعداد ذاتی» به دنیا می‌آیند، برداشتی نادرست است؛ در حقیقت آن‌ها با استفاده از قدرت ذهن و انضباط جسم، پتانسیل خود را به واقعیت بدل می‌کنند. راز پنهانِ برتری فقط در مهارت‌های فنی یا ویژگی‌های طبیعی نیست؛ در آموختنِ شیوه‌ی استفاده‌ی درست از ذهن است.

رسانه‌ها اغلب ورزشکاران برتر را به‌خاطر استعداد ذاتی‌شان می‌ستایند؛ اما پشت صحنه، کار، اخلاق حرفه‌ای و طرز فکرشان است که نقش اصلی را بازی می‌کند: هزاران ساعت تمرین هدفمند که توانایی‌های طبیعی‌شان را تقویت کرده است. اگر آرزوی قهرمانی دارید، نباید از درخشش آن‌ها شگفت‌زده شوید؛ باید بدانید ساعت‌ها و روزهای بی‌شمار صرف ساختن ذهن و بدن خود کرده‌اند. این سفر به‌سوی مدال، هرگز زود آغاز نمی‌شود. نوجوانان ۱۴ ساله در مسابقات معتبر گلف حضور یافته‌اند و مارتینا هینگیس در ۱۶ سالگی جوان‌ترین قهرمان انفرادی گرنداسلم شد. این‌ها نشان می‌دهد که زمانِ توسعه‌ی نظم و تمرکز ذهنی، همیشه «همین حالا»ست.

این کتاب تأکید می‌کند که ویژگی‌های ذهنی مانند خونسردی، تمرکز و اعتمادبه‌نفس برای قهرمان شدن—چه در مدرسه و چه در ورزش—حیاتی است. نوجوانی دوره‌ی تجربه‌های تازه است؛ هیجان‌ها و فراز و نشیب‌های عاطفی، فشار عملکرد و… همگی طبیعی‌اند. ذهن شما در این دوره به فشارهای لحظه‌ای حساس‌تر است. نمی‌توانید عملکرد ورزشی‌تان را به «شانس» بسپارید و فقط با گفتنِ «عالی عمل می‌کنم و برنده می‌شوم» به نتیجه برسید.

همان‌طور که با تمرین، قدرت بدنی خود را افزایش می‌دهید، می‌توانید قدرت ذهنی خود را نیز با تمرین‌های برنامه‌ریزی‌شده و هدفمند تقویت کنید تا در همه‌ی استعدادهای خود—در سطح یک قهرمان—ظاهر شوید. بدون توجه به سن، رشته یا سطح فعالیت، همه‌ی ما در مسیر رسیدن به تعادل با چالش‌های مشابهی روبه‌رو می‌شویم. کلید عظمت ورزشی و شخصی، تبدیل شدن به بهترین نسخه‌ی خودتان است. کسانی که برای بالاترین اهداف تلاش می‌کنند، به بالاترین سطوح دست می‌یابند.

یک قهرمان، حتی اگر برنده نشود، به خاطر رقابت کردن، در یادها می‌ماند. این طرز فکر به عظمت منجر می‌شود. حتی اگر خود را ورزشکار حرفه‌ای یا قهرمان المپیک ندانید، همه‌ی ما می‌توانیم مثل قهرمانان فکر کنیم و با رسیدن به بهترین عملکرد شخصی، در «بازیِ زندگی» نیز بهتر عمل کنیم. می‌توانیم بهترین نسخه‌ی خود باشیم و شجاعت ذهنی را در خود القا کنیم تا در لحظات دشوار، خونسرد بمانیم.

فرآیند قهرمان شدن یعنی رشد کردن، اقدام کردن و آموختن؛ تا تغییرات پایدار در زندگی ایجاد شود. واقعیت این است که تعداد کمی به بورس‌های ورزشی یا المپیک می‌رسند، اما توپ در دستان شماست؛ پرسش این است: می‌دوید یا رهایش می‌کنید؟

تفاوت بین عملکرد معمولی و عملکرد عالی از ذهن آغاز می‌شود و به ذهن پایان می‌یابد. می‌توانید یاد بگیرید مانند قهرمانان فکر کنید—اما آیا این کار را می‌کنید؟ همه‌ی ما پتانسیلِ درونی موفقیت را داریم. این کتاب کمک می‌کند در «بازیِ» خود بدرخشید و زمانی که بیشترین تمایل به موفقیت را دارید، موفق شوید. می‌توانید قهرمان درون خود را آزاد کنید و از آن بهره ببرید.

قهرمانان برای تسلط بر هنر خود، رویکردی جامع به ذهن و جسم دارند. آن‌ها ترکیبی بی‌نظیر از ذهن آگاه، بدن ورزیده و تکنیک درست را به کار می‌گیرند؛ بی‌وقفه کار می‌کنند و وقت اضافی لازم برای تحقق آرزوهایشان را می‌گذارند. با خودتان صادق باشید: کارنامه‌ای برای خود تنظیم کنید؛ عملکردتان را با نگاهی انتقادی و دقیق بررسی کنید؛ درباره‌ی استراتژی، تکنیک، روحیه‌ی ورزشی و شیوه‌ی فکر کردن خود بیندیشید. نگرش منفی، ضعف مهارتی یا بی‌میلی به بهبود آمادگی جسمانی، تکنیک و استراتژی، شما را از سکوی مدال دور می‌کند.

قهرمانان بی‌وقفه می‌کوشند تا استراتژی، مکانیک بدنی، آمادگی جسمانی و طرز فکر خود را به بهترین سطح برسانند. آن‌ها مدام خود را می‌آزمایند و به موفقیت‌های استثنایی می‌اندیشند. تام تیبودو، سرمربی NBA، می‌گوید: «حتی اگر امروز پیروز شدید، باز هم باید پیشرفت کنید و باور داشته باشید که می‌توانید بهتر شوید.» او تأکید می‌کند: «اگر کار خاصی می‌خواهید، باید بهایش را بپردازید؛ هیچ میان‌بُری وجود ندارد.» سطح تعهد شماست که تعیین می‌کند طلایی، نقره‌ای یا برنزی فکر و عمل کنید.

هر جا هستید، پتانسیل قهرمان شدن را دست‌کم نگیرید. همیشه می‌توانید بهتر شوید. با اصلاح باورها و انتظاراتتان از آنچه می‌توانید به‌دست آورید، به ظرفیت واقعی خود دست پیدا می‌کنید. انضباط یک تصمیم است و درعین‌حال رفتاری آموختنی که نگه‌داشتن آن به انرژی، نظم و استمرار نیاز دارد.

گاهی گفته می‌شود هر کسی که در یک رویداد ورزشی شرکت می‌کند، باید «جایزه‌ی مشارکت» بگیرد. این نگاه، این پرسش را پیش می‌کشد: چرا همه باید جایزه‌ای یکسان بگیرند وقتی همه برای رسیدن به زمین بازی، استادیوم یا باشگاه تلاش می‌کنند؟ مثل این است که بگوییم همه باید یک دونات یکسان بگیرند، در حالی‌که شما به دوناتی واقعی با کرم و شکلات و چاشنی نیاز دارید! همه می‌توانند دونات بخورند، اما تعداد کمی می‌توانند توپ را در سبد بیندازند، تاچ‌داون کنند یا هوم‌ران بزنند. به هر چیزی کمتر از بهترین، راضی نشوید؛ دوناتِ بی‌کیفیت، فقط یک حلقه‌ی خالی با لعاب شیرین است.

این کتاب الهام‌بخش شماست تا بهترین خودِ امروز باشید و برای فردا برنامه داشته باشید؛ چه دانش‌آموز-ورزشکار باشید، چه مدعی جدی یا ورزشکار حرفه‌ای. همه‌ی ما موفقیت و لحظات درخشان را می‌خواهیم، اما این‌ها فقط از مسیر سخت‌کوشی و کار هوشمندانه به‌دست می‌آید. به یاد داشته باشید: هیچ زمان و مکانی بهتر از «همین حالا و همین‌جا» برای قهرمان شدن وجود ندارد. همان‌طور که اچ. جکسون براون جونیور گفته است: «بهترین آمادگی برای فردا، بهترین عملکردِ امروز است.»

باب دیلن می‌گوید: «یا در حال متولد شدن هستی، یا در حال مردن.» این کتاب شما را تشویق می‌کند جوانی‌تان را از دست ندهید—که بهترین زمان برای مشغول شدن به اهداف تحصیلی و ورزشی است. چرا باید به دونات‌های خیس یا بدتر از آن، به دونات‌های کهنه و بی‌حلقه قناعت کنید؟ چرا باید به تکرار بسنده کنید؟

پرسش کلیدی قهرمانی این است: زندگی چگونه خواهد شد وقتی «واقعاً مثل یک قهرمان» فکر، احساس و عمل کنی؟ «فداکاری و اشتیاق» نمی‌تواند نیمه‌وقت باشد. لحظه‌ای چشم ببندید و تصور کنید پیشرفت بزرگی در عملکرد شما رخ داده—در زندگی و در بازی. شما به یک قهرمان تبدیل شده‌اید. این کتاب از شما می‌خواهد تمام جزئیات این تصویر را در ذهن مرور کنید.

برای عملکرد در سطح قهرمان، باید هر چیزی را که مانع شما می‌شود کنار بزنید. نوجوانان به‌سرعت به عادت‌ها خو می‌گیرند و گاهی به «قوانین شخصی» نیاز دارند. همه قهرمانیم—تا وقتی که خودمان را شکست ندهیم. داستان قهرمانی جدید خود را جذاب و پرهیجان بنویسید. با هر بار تمرینِ این تصویر ذهنی، قوی‌تر و واضح‌تر می‌شود و شما را در مسیر درست به حرکت درمی‌آورد.

برای یک گام فراتر، آرامش و غرورِ حاصل از پیروی از رویکرد قهرمانانه را با درد و پشیمانی آینده—که به کمتر از بهترین خود قناعت کرده‌اید—مقایسه کنید. آیا فداکاری برای پیروزی را ادامه می‌دهید یا به مشارکت راضی می‌شوید؟ به کمتر راضی نشوید.

داستان آنسن دورَنس، مربی افسانه‌ای فوتبال بانوان در دانشگاه کارولینای شمالی، الهام‌بخش است. او صبح زودی یکی از بازیکنانش را دید که تنها و در هوای بارانی تمرین می‌کرد. یادداشتی که بعدها در کمد او پیدا شد، این بود: «تعریف قهرمان: کسی که وقتی خسته است، وقتی باران می‌بارد، وقتی تاریک است، تمرین می‌کند—وقتی هیچ‌کس تماشا نمی‌کند.» آن بازیکن—میا هم—به یکی از بزرگ‌ترین‌های تاریخ تبدیل شد.

در زندگی شما دو نیروی محرکه وجود دارد: آن‌چه شما را عقب می‌کشد و آن‌چه شما را جلو می‌راند. به هر دو نیاز دارید، اما باید نحوه‌ی مدیریت‌شان را بدانید. داشتن اهداف آینده شما را هدایت می‌کند، اما تمایل به کار و تمرین «امروز» شما را جلو می‌برد. این قاعده را به‌خاطر بسپارید: تغییر از امروز شروع می‌شود. هرقدر امروز سخت‌تر کار کنید، فردا دستاورد بهتری خواهید داشت.

به رویاهای خود ایمان داشته باشید و به پتانسیل‌تان اعتماد کنید که می‌توانید ستاره‌ی خودتان باشید. بیل والش، مربی فوتبال آمریکایی، می‌گوید: «قهرمانان پیش از آن‌که قهرمان شوند، مثل قهرمانان رفتار می‌کنند؛ پیش از آن‌که برنده شوند، استاندارد عملکردِ برنده را دارند.»

مسیر تعالی آسان نیست. جام‌ها سخت‌اند، دونات‌ها آسان! هر روز تصور کنید تمام‌عیار قهرمانید و در نهایت برنده خواهید شد. اکنون زمان آن است که به مسیر بزنید: با تمرکز، انرژی و اعتمادبه‌نفس؛ از نیمکتِ تماشاگر جدا شوید و وارد بازی شوید. آیا برای موفقیت، بهای لازم را می‌پردازید؟ ورزشکار-دانش‌آموز باشید: به‌موقع در کلاس حاضر شوید، تکالیف را به‌موقع انجام دهید، تمرین‌ها را به‌موقع بروید. در خانه هم قهرمان باشید: اتاق مرتب، مسئولیت‌پذیر، پیشرو.

ضرب‌المثل آپاچی می‌گوید: «داشتنِ ریش و قیافه مهم نیست؛ رفتار و کردار مهم است.» کارها بلندتر از کلمات حرف می‌زنند. از خود بپرسید: آیا واقعاً دارم کار می‌کنم یا فقط درباره‌ی آماده شدن حرف می‌زنم؟ بعضی روزها بی‌انگیزه‌اید یا اعصاب‌تان خرد است. تصمیم بگیرید ۳۰ دقیقه‌ی اول تمرین را با شور واقعی شروع کنید؛ اغلب ادامه می‌دهید، حال‌تان بهتر می‌شود و پیشرفت می‌کنید.

سریع‌ترین راهِ غلبه بر مقاومت درونی، به چالش کشیدن الگوهای قدیمی است: کاری را انجام دهید که دلتان نمی‌خواهد (رفتن به باشگاه، پایبندی به برنامه‌ی غذایی و…). به جای چسبیدن به آشناها (گپ زدن بی‌پایان یا عقب انداختن تمرین)، حرکت رو به جلو را ادامه دهید. هر تصمیم، تعیین می‌کند که به اهداف ورزشی‌تان می‌رسید یا نه. انتخاب با شماست.

در نهایت، منابع ذهنی‌تان را به کار بگیرید. خود را در «بازی» نگه دارید. از مرزها عبور کنید. راه‌های مثبتِ انجام دادن را پیدا می‌کنید که به‌تدریج خودکار می‌شوند—این استراتژیِ تغییرِ بازی است. اگر روی آن کار کنید، واقعاً جواب می‌دهد. پس همین حالا با شور شروع کنید.

هر روز را ارزشمند کنید. ویلی میز، اسطوره‌ی بیسبال، می‌گوید: «خوب بودن همیشه سخت نیست؛ هر روز خوب بودن سخت است.» اگر برای هر تمرین سخت ۲۵ سکه و برای هر تمرین متوسط ۱ سکه پاداش می‌گرفتید و از ۱۰ تا ۲۰ سالگی هر روز تمرین می‌کردید، سود مرکبِ تلاشِ مداوم شما را به جایی می‌رسانْد که هیچ «میان‌بُری» نمی‌رسانَد. هرچه بیشتر تلاش کنید، بیشتر به‌دست می‌آورید.

امروز تنها روزی است که فرصت دارید استعدادهای خود را به کار بگیرید و حواس‌پرتی‌ها را به حداقل برسانید. چالش شما، پیروزی در همه‌ی جنبه‌های زندگی است و برای رسیدن به این ایده‌آل، باید هر روز پیروز شوید. جان وودن، مربی افسانه‌ای بسکتبال، می‌گوید: «وقتی هر روز کمی پیشرفت می‌کنی، در نهایت اتفاق‌های بزرگ می‌افتد.» تعیین اهداف روزانه و تلاش برای دستیابی به آن‌ها، مسیر شما به‌سوی قهرمانی است.

چگونه امروز بهتر شوید؟ با تمرکز بر عواملِ مؤثر بر بهترین عملکردهای قبلی‌تان. «دارندگانِ جایزه‌ی مشارکت» اغلب گرفتارِ نوستالژیِ دیروز می‌شوند و کارهای امروز را عقب می‌اندازند. اما قهرمان امروز چه می‌کند تا خود را در جایگاهِ بهتر و مطلوب‌تری قرار دهد؟

هرگز به کمتر از آنچه می‌توانید باشید، راضی نشوید؛ اما لازم نیست ثانیه‌به‌ثانیه منظم باشید. کافی است در چند لحظه‌ی کلیدی روز—وقتی باید شروع کنید یا از وسوسه‌ای بگذرید—انضباط داشته باشید. آیا در کلاس، ذهن‌تان سرگردان است یا چند نفس عمیق می‌کشید و نکاتی را یادداشت می‌کنید که بعداً در تمرین کمک‌تان کند؟ برای عملکردِ سطح قهرمان، تشخیص دهید چه وقت انضباط حیاتی است و چه وقت استراحت لازم. وسوسه‌های اصلی شما چیست؟ پیامدِ مزاحمت در کلاس یا شوخی در زمانِ گرم‌کردن چیست؟

محیط مینیمال، دوستان درست و پایبندی به برنامه را انتخاب کنید. آیا به اندازه‌ی کافی استراحت می‌کنید تا ۱۰۰٪ تمرین کنید؟ لحظاتی هست که انضباط آهنین لازم است و لحظاتی که بهتر است رها کنید. برای نمونه، گلف‌باز در «روال پیش از ضربه» باید نظم داشته باشد تا هنگام راه رفتن روی زمین گلف، تمرکز را بازیابد.

هرگاه تصمیم مهمی دارید—بیدار شدنِ سحرگاهی، رفتن به تمرین، یا ادامه‌ی خواب—از مانترای شخصی استفاده کنید: «به طلا فکر کن!» یا «بهترین حالتِ خودم!». جی. جی. وات می‌گوید: «موفقیت چیزی نیست که بتوانی اجاره‌اش کنی؛ مالکِ آن نمی‌شوی، باید هر روز اجاره‌اش را بپردازی.» صبح بپرسید: «امروز چگونه به اهدافم نزدیک می‌شوم؟» شب بپرسید: «امروز چگونه نزدیک شدم؟»

باور رایج نوجوانان این است که برای پیشرفت در درس، تسلط بر میدان و معاشرت، زمان یا انرژی کافی ندارند. برای عملکردِ سطح قهرمان، باید برنامه‌ی برنده‌ی خارج از زمین داشته باشید: از نشانه‌های محیطی استفاده کنید تا یادآور پیروزی باشند—یادداشت «به طلا فکر کن!» روی دیوار یا پس‌زمینه‌ی موبایل/رایانه.

برای یادآوری‌های روزانه، آلارم‌های کوتاه تنظیم کنید که مانترای «بهترین حالت شخصی» را نمایش دهد. مدیریت استرس، مدیریت انرژی است: استرسِ به‌جا مفید است، اما افزایش افراطی و بازیابی ناکافی به فرسودگی می‌انجامد. مدیریت زمان، مدیریت اولویت‌هاست: برنامه‌ریزی هفتگی و روزانه باید بخشی اساسی از مسیر قهرمانی شما باشد. قهرمانان برای تمرین در ذهن خود وقت دارند و به‌طور مداوم موفق می‌شوند. کلیدواژه‌ی «تغییر» را در ذهن داشته باشید و کمی تفریحِ هدفمند را در برنامه بگنجانید؛ تفریحِ هوشمندانه، بخشی از یک زندگی موفق و رضایت‌بخش است.

برنامه‌های روزانه و لیست کارها ابزارهای خوبی برای حداکثر کردن بهره‌وری هستند. خودتان را به پایبندیِ هفتگی چالش کنید، اما لیست را از موارد بی‌اهمیت خالی نگه دارید؛ لیست قهرمان، کارهای مهمِ امروز است. ناراحتی اولیه‌ی نظم و انضباط، شما را قوی‌تر می‌کند. زندگی مجموعه‌ای از انتخاب‌ها و زمان است؛ پس با انتخاب‌های خوب و استفاده‌ی عاقلانه از زمان، بازی خود را مدیریت کنید.

برای بهبود عملکرد روزانه، یک دست‌بند ساده بپوشید یا نقطه‌ای طلایی پشت دست‌تان بگذارید تا یادآور نگرش مثبت و تلاش کامل باشد. بسیاری از ما باید متعهد شویم برای آرامش و کارایی، بهتر برنامه‌ریزی کنیم: وعده‌های غذایی متعادل، چک‌لیست سفر قبل از مسابقه، جمع‌کردن وسایل از یک روز قبل. اتاق خواب، میز و کمد ورزشی را مرتب و خلوت نگه دارید؛ از پرونده‌های رنگی برای مدارک استفاده کنید؛ ریزبرنامه‌ی روزانه‌ی ضروری داشته باشید تا از حواس‌پرتی‌هایی مثل بازی‌های موبایل دور بمانید. نیم ساعت مرتب‌سازی در روز، از بی‌نظمی عمیق جلوگیری می‌کند. موسیقی هم می‌تواند حال و انگیزه را بالا ببرد—در انتخاب موسیقی، کنجکاو و ماجراجو باشید.

در جمع‌بندی، به یاد بیاورید که «ذهن‌آگاهی در ورزش» چقدر مهم است. بخش بزرگی از عملکرد برتر، در چیزی بازتاب می‌یابد که آن را «منطقه» می‌نامند: فضایی ذهنی که در آن، فکر تحلیلی به حاشیه می‌رود و پاسخ‌های نخستین و مؤثر فعال می‌شود. در دنیای امروز، لحظات لذت بردن از هیجان کم شده است؛ پس—به‌ویژه در ورزش—مهم است که این منطقه را بیاموزیم و آزاد کنیم. مفاهیمی مانند One-Z یا OWN-Z صرفاً قالب‌هایی برای همین تجربه‌اند؛ اصلِ ماجرا این است که وارد بازی شوید و بقیه را رها کنید.

این کتاب به شما کمک می‌کند این مفاهیم را بفهمید و به کار بگیرید تا زندگی را با هدف زندگی کنید، شور و اشتیاق خود را پیدا کنید و آن را به واقعیت تبدیل کنید. مهارت‌های فیزیکی برای بسیاری از ورزشکاران در ابتدای راه، طبیعی‌تر به نظر می‌رسند؛ اما تاریخ ورزش پر است از کسانی با استعداد ذاتی که هرگز قهرمان نشدند—چون سه مهارت بنیادین را نفهمیدند: مهارت‌های ذهنی، مهارت‌های عاطفی و مهارت‌های فیزیکی. اگر یکی نباشد، انگار هیچ‌کدام نیست. برخلاف آنچه بسیاری تصور می‌کنند، مهارت ذهنی در اولویت است؛ سپس عاطفی و بعد فیزیکی. اراده، بر قدرت آتش می‌چربد.

هم افرادِ بسیار مستعد و هم افراد با استعداد کمتر باید بیاموزند حالت ذهنیِ ایده‌آلی بسازند که با مهارت فیزیکی‌شان سازگار باشد تا به بهترین عملکرد برسند. تمرین ذهنی، مزیت رقابتیِ غیرقابل اندازه‌گیری می‌آفریند. به‌عنوان یک قهرمانِ جوان در مسیر پیشرفت، تقویت مهارت‌های ذهنی را ادامه دهید. تمرینات، بدن شما را آماده می‌کنند؛ ذهن خود را چگونه تمرین می‌دهید؟

این کتاب شما را برای تبدیل شدن به MVP—ارزشمندترین بازیکنِ زندگی‌تان— آماده می‌کند:

M = Mission (ماموریت): چه هدفی را دنبال می‌کنید؟ شما تمام تلاش خود را می‌کنید تا بهترین باشید.

V = Vision (چشم‌انداز): چگونه به چشم‌انداز خود می‌رسید؟ با اجرای گام‌به‌گام فرآیندهای این کتاب، از جمله یک برنامه‌ی بهبود روزانه و تلاش کامل در تمرین یا بازی امروز.

P = Passion (اشتیاق): از عشق به بازی و تمایل به رقابت به‌عنوان محرک اصلی استفاده کنید.

ماموریت خود را بشناسید، چشم‌انداز داشته باشید و با اشتیاق بازی کنید—این «سه‌گانه‌ی شما»ست. هرگز کناره‌گیری نکنید و اشتیاق خود را حفظ کنید؛ زیرا این‌ها جوهره‌ی «آموزش طرز فکر» هستند.

بهترینِ خودتان باشید—در هر اینینگ، در هر بازی، در هر لحظه.
اینجا و همین حالا، قهرمان شدن شما آغاز می‌شود.

سعید جوی‌زاده