راهنمای کاربری سنجش در مشاوره

کتاب های مرتبط

سنجش چیست؟

اگر مثل بیشتر دانش آموزانی هستید که ما (ریک و جری) در برنامه‌های مشاوره‌ای با آنها مواجه می­شویم، حدس می‌زنیم که شما از حضور در این کلاس خیلی هیجان زده نیستید. بیشتر دانشجویان در برنامه‌های مشاوره‌ای نمی خواهند مشاوری باشند که در آرزوی فرا رسیدن روزی است که با مشتریان بنشیند و از آنها بخواهد تا برخی سنجش ها را انجام دهند را تکمیل کنند. دلایل بسیاری وجود دارند که شما انتخاب کرده‌اید که وارد این رشته شوید، اما مدارک و گزارش‌ها احتمالا از این دلایل نیستند.

با این حال، سنجش یک عمل مبهم در مشاوره نیست. سنجش نه تنها یک ابزار ضروری برای کار کردن با مشتریان است، بلکه چیزی است که شما پیوسته در زندگی خود انجام می‌دهید. شاید شما اخیرا به یک مهمانی یا بار رفته‌اید و با کسی ارتباط چشمی برقرار کرده‌اید. بعد چه اتفاقی افتاد؟ احتمالا یک ارتباط غیر کلامی وجود داشت که می‌توانست به چیزی بین" بیا اینجا. من می‌خواهم شما را بهتر بشناسم" و" من خیلی با تو فاصله دارم. وقتت را تلف نکن." تفسیر شود. به احتمال زیاد انواع نشانه‌های اجتماعی وجود دارند که شما برای تفسیر این که آیا شما باید نزدیک شوید یا بالعکس دور شوید از آنها استفاده کردید مثلاً به چشمان آن فرد نگاه کردید تا ببینید ایا لبخندی به لب دارد، ایا تماس چشمی­اش را با شما حفظ کرده یا از شما روی گردانده است ) همانطور که شما این نشانه‌ها را مشاهده می‌کنید و تصمیم می‌گیرید حرکت بعدی تان را تعیین کنید، شما درگیر سنجش هستید – جمع‌آوری اطلاعات به منظور شناسایی، تحلیل، سنجش، و رسیدگی به مشکلات، مسائل و شرایط مشتریان در رابطه مشاوره‌ای.

سنجش به عنوان مبنایی برای شناسایی مشکلات، برنامه ریزی مداخلات، ارزیابی و/ یا تشخیص مشکل مشتریان و اطلاع‌رسانی به مشتریان و سهامداران به کار می­رود. بسیاری از مشاوران تازه‌کار ممکن است اشتباهاً سنجش را به عنوان وسیله­ای برای یک هدف در نظر بگیرند مانند ارائه یک برچسب یا تشخیص برای مشتری انجام دهند. در این متن، سنجش به عنوان یک فرآیند ضروری برای تمام عناصر مشاوره تلقی می‌شود. (سنجش چه در یک مدرسه انجام شود، چه به صورت یک شغل شخصی باشد، چه در یک اژانس یا سایر فضاهای درمانی، یک نقش لاینفک را ایفا می­کند.) سنجش فراتر از انجام ارزیابی و اندازه­گیری پیش می‌رود. ارزیابی شامل شناسایی گفته‌ها، رفتارها و روال‌های کاری برای کمک به پیشرفت کردن افراد، گروه‌ها، زوج‌ها و خانواده‌ها در محیط مشاوره است. اگرچه مشاوران این فرصت را دارند که دامنه فعالیت‌های خود را با توجه به شرایط، تئوری‌ها و انواع مشتریان محدود کنند، اما یک مشاور نمی‌تواند بدون درک فرایندها و رویه‌های ارزیابی در مشاوره عمل کند.

برخی از دانشگاهیان ممکن است بین سنجش و آزمایش تفاوت قائل شوند (Cohen، Swerdlik، و Sturman، ۲۰۱۳؛ Gladding، ۲۰۱۳) . تمرکز سنجش بر جمع‌آوری اطلاعات است؛ آزمایش به سنجش ساختارهای روان‌شناختی از طریق ابزارها و یا روش‌های مشخص اشاره دارد. در این حالت، یک ساختار به پدیده‌ای اشاره دارد که وجود دارد اما نمی‌تواند مستقیما مشاهده شود. برای مثال، متغیرهایی مانند قد و وزن را می توان به طور مستقیم مشاهده کرد. سیستم‌های اندازه‌گیری قد و وزن برای به حداقل رساندن خطاها و تضمین دقت نتایج موجود هستند. با این حال، اینطور نیست که بتوان همه متغیرها را به طور مستقیم مشاهده کرد. حالت‌های عاطفی مثل افسردگی یا شادی، یا صفات شناختی مثل هوش، یا حتی وضعیت‌های روانی مثل استرس را نمی توان به طور مستقیم مشاهده یا اندازه‌گیری کرد. چند بار یک دوست به شما گفته‌است که " احساس خوبی دارم" به جای اینکه اعتراف کند مشکلی دارد؟ این ساختارها ممکن است به راحتی شناسایی نشوند. علاوه بر این، یک ساختار ممکن است بسته به تعریف عملی آن یعنی اینکه چگونه آن ساختار اندازه‌گیری می‌شود متفاوت باشد. برای مثال، مایکل جردن یک بازیکن بسکتبال بااستعداد بود. آیا این نشان می‌دهد که او خلاق بود، میزان هوش بالایی داشت ، یا مهارت‌های تحلیلی بالایی داشت؟ به عبارت ساده تریک تعریف عملی باید به کار بسته شود تا ساختار استعداد را اندازه­گیری کند و این تعریف می‌تواند بسته به ابزارهای مورد استفاده و یا اصول نظری مورد نظر کارشناسان تغییر کند.

فرآیند سنجش و گاهی آزمون، برای درک مشتری ضروری است. با این حال، تمایز بین سنجش و تست (ازمایش) ممکن است به عنوان یک اقدام اکادامیک تلقی شود می­توان این اصطلاحات را اغلب به جای هم به کار برد زیرا فرایند ازمایش قابل تعویض باشند، به عنوان فرآیند آزمون (به عنوان مثال کاربرد، امتیازدهی، و تفسیر یک ابزار) را نمی توان از فرآیند سنجش جدا کرد. بنابراین، آزمایش بخشی از سنجش است. تمایزی میان ارزیابی استاندارد شده و استاندارد نشده وجود دارد. ارزیابی استاندارد شده به یک فرآیند رسمی اشاره دارد که در آن مجموعه خاصی از قوانین و دستورالعمل‌های مربوط به کاربرد، امتیازدهی، و تفسیر به طور پیوسته دنبال می‌شوند تا حصول نتایج دقیق در یک دوره زمانی و در میان جمعیتها را تضمین کنند. این ارزیابی ها شامل ابزارهای تولید شده تحت یک فرآیند سخت هستند و تولید ایجاد می‌کنند که ممکن است برای یک جمعیت تعمیم­پذیر باشند یا برای یک فرد در بافتار یک جمعیت در زمینه یک جمعیت معنادار باشد. ابزارهایی مانند آزمون‌های موفقیت، تست‌های استعداد، و تست‌های شخصیت با این توصیف مطابقت دارند. ارزیابی استاندارد نشده به فرآیند جمع‌آوری اطلاعات بدون رعایت مجموعه قوانین یا دستورالعمل­های سخت­گیرانه اشاره دارد. این دسته ممکن است شامل مصاحبه‌های بالینی باشد. حتی هنگامی که چنین مصاحبه‌هایی از یک فرمول یا الگو پیروی می‌کنند ، انحراف در مدیریت در کاربرد ابزار به دلیل ماهیت شخصی تعاملات و پرداختن به نیازهای شخصی انحرافاتی رخ می­دهد. چنین ارزیابی‌هایی ممکن است تابع کاربرد سختگیرانه، به مدیریت سخت گیرانه ، امتیازدهی، و فرآیند تفسیر مرتبط نباشد.

 

 تاریخچه سنجش

شورای تأیید به مشاوره و برنامه‌های آموزشی مربوطه (۲۰۱۵) برنامه‌های مشاوره معتبر را مدیریت می‌کند تا به "دیدگاه‌های تاریخی درباره ماهیت و مفهوم سنجش" رسیدگی کند (صفحه 12). چنین بحث‌هایی ممکن است به نظر بی­ربط باشند و کسل‌کننده و غیرجالب به نظر بیایند، ( اما در واقع تاریخچه شیوه­های سنجش و آزمون گرفتن می­تواند روشن کند که شیوه­های سنجش چگونه تکامل یافته­اند و چرا روشهای خاصی که ممکن است بیگانه یا گیج­کننده نظر برسند امروزه استفاده می‌شوند (گرگوری، ۲۰۱۴). مهم‌تر اینکه ، (بررسی تاریخچه سنجش می­تواند کاربردهای غلط ابزارهای سنجش در گذشته را به منظور تضمین عملکرد معتبر در آینده روشن کند.

موضوعات آزمون گرفتن و سنجش به هیچ وجه برای علوم اجتماعی تازگی ندارند. ۲۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح ، مقامات دولتی هر سه سال یکبار امپراتور چین از مقامات دولتی این کشور امتحان می­گرفت (کوهن و همکاران، ۲۰۱۳؛ گرگوری، ۲۰۱۴). اگرچه این قبیل امتحانات هیچ شباهتی به معیارهای استاندارد شده امروزی نداشتند – این قبیل امتحانات در قرون وسطی بر تیراندازی، اسب­سواری (کوهن و همکاران 2013)، شعرسرایی، خطاطی، فنون نظامی، کشاورزی و حقوق مدنی تأکید می­کردند – اما برای ملاحظات استخدامی مورد استفاده قرار می­گرفتند. (گرگوری، ۲۰۱۴).

بنیان آزمون­گیری مدرن در قرن نوزدهم در میان زیست­شناسان به ویژه چارلز داروین ( 1882-1809) و سر فرانسیس گالتون (1911-1822) آغاز شد. در قرن نوزدهم در میان زیست شناسان به ویژه چارلز داروین ۱۸۰۹ - ۱۸۰۹ ) و فرانسیس گالتون ( ۱۸۲۲ - ۱۹۱۱ ) آغاز شد. پژوهشهای داروین دو مشارکت مهم در زمینه ارزیابی داشتند. اول، تکامل انسان را به حیوانات ربط داد در نتیجه بر استفاده از حیوانات برای مطالعه رفتار انسان تاثیر گذاشت. دوم، داروین مفهوم تفاوت‌های فردی را هنگام اشاره به رابطه کودکان با والدین مشخص کرد که منجر به افزایش مطالعات در زمینه وراثت شد )کوهن و همکاران، ۲۰۱۳ (

فرانسیس گالتون یکی از بستگان داروین کوهن و همکاران، ۲۰۱۳ بود ، بنابراین این حقیقت که او مطالعه در زمینه وراثت و تفاوتهای فردی را آغاز کرد به احتمال زیاد تصادفی نبود. جالب است که یکی از زمینه هایی که گالتون در آن معروف است به نوعی ربطی به ارزیابی بااستانداردهای مهم ندارد.گالتون رابطه بین ویژگی‌های فیزیکی و توانمندیهای ذهنی را مورد بررسی قرار داد. برای مثال ویژگی‌های فیزیکی مانند قد، وزن، دور بازو ، طول سر و طول انگشت را بررسی کرد و آنها را با ویژگی‌های ذهنی / رفتاری مانند هوش شنیداری و قدرت بینایی ، قدرت در دست گرفتن و زمان واکنش مقایسه کرد. گالتون یک آزمایشگاه را در نمایشگاه بین‌المللی ۱۸۸۴ راه‌اندازی کرد و و با گرفتن دستمزد ناچیز، این تستها را برای افراد انجام داد ( Anastasi & Urbina، ۱۹۹۷ ). یکی از علایق اولیه گالتون، توجه به تفاوت‌های فردی در رابطه با برداشت ادراک حواس بود. گالتون اشاره کرد که افراد مبتلا به عقب‌ماندگی ذهنی شدید نسبت به ادراک حسی همانند داغ، سرد، و یا درد بی­تفاوت بودند و این منجر به بررسی چگونگی ربط ویژگی­های جسمی به تشخیص اطلاعات حسی شد ، بی‌تفاوت بودند) Anastasi & Urbina، ۱۹۹۷(. اگرچه نمونه‌گیری سو د دارو نوع داده‌ها ممکن است مورد انتقاد قرار گیرد، اما لازم است سه مشارکت پژوهشی مهم را در اینجا ذکر کنیم :

گالتون معتقد بود که می­توان هر چیزی را اندازه­گیری کرد. هر چیزی می‌تواند اندازه‌گیری شود. این باور برای شیوه‌های سنجش مدرن مهم است، زیرا مشاوران همواره تلاش می‌کنند تا فرایندهایی که مستقیما قابل‌مشاهده نیستند، مانند علایق و حالات احساسی را اندازه‌گیری کنند.

  1. اگرچه گالتون قادر به اتصال ویژگی­های جسمی به توانمندی­های ذهنی نبود اما این رابطه ناچیز، حائز اهمیت است. گاهی اوقات دانستن اینکه کجا نباید به دنبال پاسخ بگردیم به اندازه دانستن محل یافتن پاسخ مهم است.
  2. گالتون یک روش استاندارد شده برای جمع‌آوری اطلاعات و ثبت نتایج را ابداع کرد )گرگوری، ۲۰۱۴ ( که بر شیوه‌های مدرن سنجش تاثیر گذاشت.

اگرچه این تصور که ویژگی‌های ویژگی­های جسمی مربوط به توانمندیهای ذهنی ممکن است به نظر برسد همسویی نزدیکی با ازمایشات جادوگری سلیم در اواخر قرن 17 که در آنها رویدادهای روزانه با وقایع غیرمحتمل - در این مورد، حوادث ماورای طبیعی - مرتبط بود، جهتگیری نزدیکتری دارند اما مشاور زیرک ممکن است متوجه شود که جامعه هنوز به دنبال یافتن پاسخ با توضیحات بیش از حد ساده است، از جمله نسبت دادن شکاف موفقیت به تفاوت‌ها در قومیت. بسیاری از مناطق تحصیلی در سراسر کشور سطوح موفقیت تحصیلی را بر حسب قومیت دسته­بندی می­کنند. حال تفاوت آن با شناسایی قابلیت‌های عقلانی با مشخص کردن توانمندیهای هوشی براساس بلندی دست چقدر است؟

یکی از هم‌دوره های گالتون، Wilhelm Wundt بود ) ۱۸۳۲ - ۱۹۲۰ (، که ۲۰ سال پیش از کار گالتون در نمایشگاه بین‌المللی ۱۸۸۴ ، فرایندهای ذهنی را مطالعه کرد. در سال ۱۸۷۹، Wundt اولین آزمایشگاه روانشناسی را در لایپزیگ آلمان تاسیس کرد. برخلاف گالتون، که به تفاوت‌های فردی علاقمند بود، Wundt به شباهت‌های بین انسان‌ها، به خصوص با متغیرهایی مانند زمان واکنش، ادراک و توجه علاقمند بود (کوهن و همکاران، ۲۰۱۳). Wundt از یک آونگ کالیبره برای اندازه‌گیری آنچه که فکر می‌کرد فرایندهای فکری بی­واسطه است استفاده کرد (گرگوری، ۲۰۱۴). هنگامی که آونگ در نوسان بود، زنگی به صدا در می‌آمد و از شرکت کنندگان خواسته می‌شد که هنگام شنیدن صدای زنگ، جای آهنگ را تعیین کنند. Wundt در نهایت به این نتیجه رسید که سرعت تفکر در میان افراد متفاوت است. Wundt تهدیدهای متوجه اعتبار تجربی، مانند تغییرات در حوزه توجه و یا تفاوت در محیط را توضیح نداد، بنابراین یافته‌ها با استفاده از استانداردهای مدرن سنجش و شیوه‌های تحقیق سریع کنار گذاشته ­شدند ؛ با این حال، مطالعات انجام‌شده توسط Wundt و Galton یک پایه و علاقه یک مبنا و همچنین علاقه به شیوه­های سنجش را فراهم کردند) گرگوری، ۲۰۱۴.(  اینها تلاش‌های اولیه برای اندازه‌گیری فرآیندهای ذهنی بودند.

جیمز مک کین کاتل) ۱۸۶۰ - ۱۹۴۴ (آثار گالتون و Wundt را مطالعه کرد و به شدت تحت‌تاثیر مطالعه Galton از روی تفاوتهای قرار گرفت. Cattell واژه آزمون ذهنی را ابداع کرد و تمرکز کار او بر بررسی (تفاوتهای زمان واکنش در آزمونهای ذهنی گوناگون ، مانند زمان واکنش بعد از شنیدن یک صدا، قضاوت در 10 ثانیه ، و حافظه کوتاه‌مدت بود. مشابه گالتون، او نیز مانند گالتون به مطالعه ویژگیهای جسمی پرداخت. بخشی از یک آزمون ذهنی شامل میزان فشار لازم برای ایجاد درد با فشردن یک جسم لاستیکی بر روی پیشانی بود )کوهن و همکاران، ۲۰۱۳؛ گرگوری، ۲۰۱۴(. اگر چه برخی از این روش‌ها ممکن است امروزه نامعقول به نظر برسند اما فراموش نکنید که بسیاری از آزمونها)به عنوان مثال، آزمون کالج آمریکایی [ ACT ]، مقیاس هوش وشلر برای کودکان – چاپ پنجم [ WISC-V ] آزمون متغیرهای توجه) که به مشاوران در بررسی استعداد، موفقیت، عملکرد عقلانی، و فرآیند ذهنی کمک می‌کنند، (زمان­بندی شده هستند و یا عناصر زمان­بندی شده دارند).

سال ۱۹۰۱ دانش‌آموزی از Cattell به نام Clark Wissler، متوجه شد که فرآیندهای اندازه‌گیری شده توسط Galton و Cattell هیچ همبستگی با موفقیت تحصیلی ندارند. متاسفانه، زمان های واکنش، (نه معیارهایی که آزمون ذهنی محسوب می­شوند (مثلاً قدرت فشار دادن) تقریباً تا 70 سال کنار گذاشته شده بودند تا اینکه پژوهشگران هوش دوباره ارزش زمان واکنش را مورد توجه قرار دادند. کمی بعد آلفرد بینه ( ۱۸۵۷ - ۱۹۱۱ ( چیزی را خلق کرد که به عنوان آزمون هوش در سال ۱۹۰۵ شناخته شد ( گرگوری، ۲۰۱۴ )

بینه تحت‌تاثیر آثار J. E. D. Esquirol (۱۷۷۲ – ۱۸۴۰) و Edouard Seguin (۱۸۱۲ – ۱۸۸۰) که یک رویکرد مدرن برای شناسایی و کار با افراد با کمبودهای شدید آموزشی را رهبری می‌کردند، قرار گرفت. ( گریگوری (2014) اشاره کرد که آزمونهای هوش بینه برای شناسایی کودکان دارای کمبودهای اموزشی ( درآن زمان این عقب­ماندگی ذهنی نامیده می­شد ) ساخته شدند که از مزیت محیط اموزشی معمولی بهره­مند نیستند آزمون­های بینه در عرصه بین­الملل پذیرفته شدند و بر کارهای بعدی دیوید وشلر که ابتدا آزمونهای هوشی که مختص بزرگسالان بودند را معرفی کرد تأثیر گذاشتند. و بعدا کارهای David Wechsler، که در ابتدا آزمایش‌های اطلاعاتی را به طور خاص برای بزرگسالان طراحی می‌کرد را تحت تاثیر قرار داد ) کوهن و همکاران، ۲۰۱۳ (.

متاسفانه، محبوبیت آزمون هوش منجر به سو استفاده آشکار شد. گرگوری ) ۲۰۱۴ ( سو استفاده از تست هوش توسط Henry Goddard ) ۱۹۵۷ - ۱۸۶۶ ( را شرح داد که در سال ۱۹۰۸ مقیاس بینه را از فرانسه به انگلیسی ترجمه نمود. گودارد به این باور رسید که افراد دارای کارکرد ذهنی پایین باید از جامعه جدا شوند و باید محدودیت‌هایی بر روی چنین افرادی اعمال گردد تا زاد و ولد آن ها را کنترل کنند . Goddard از سوی الیس ایلند مأمور شد تا تست هوش بینه - سیمون را هنگام ورود مهاجرین بر روی آنها انجام دهد. آزمون­ها توسط مترجمان به زبانهای گوناگون مانند عبری، روسی، و ایتالیایی انجام شدند و با هنجارهای فرانسوی که بینه ساخته بود مقایسه شدند. البته نتیجه آن این بود که بیش از ۸۰ درصد مهاجرین مهاجرینی که آزمون دادند دارای عملکرد هوشی پایین بودند

در نهایت، محبوبیت آزمایش هوش منجر به ساخت و استفاده از ابزار برای اندازه‌گیری شخصیت و استعداد شد. فروید و یونگ تئوری‌های شخصیت را در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن بیستم تدوین کردند. کوهن و همکاران ) ۲۰۱۳ (جنگ جهانی اول ( 1918-1914) را به عنوان پیش­ماده آزمون گروهی مشخص کردند ارتش نیاز داشت افرادی که به لحاظ هوشی یا احساسی مناسب وظایف نبودند را شناسایی کند. تا افرادی که ممکن است از نظر فکری و یا از نظر عاطفی مناسب نباشند را شناسایی کند. اولین خودارزیابی شخصیتی یا برگه اطلاعات شخصی Woodworth ( تا 1920-1919 که ارتش امریکا از آن استفاده کرد مورد استفاده قرار نگرفت (Butcher، 2010). این ابزار شامل ۱۱۶ مورد آیتم خودسنجی مربوط به "مشکلات جسمی، رفتار اجتماعی، و علائم سلامت روانی" بود، مانند " آیا تا به حال شاهد یک ارمان بوده­ای ؟ آیا از آتش بسیار می­ترسید؟ آیا بیشتر اوقات احساس خستگی می‌کنید؟ ایا زود عصبانی می­شوید؟" (Butcher، ۲۰۱۰، صفحه 5). برگه اطلاعات شخصی برای کودکان در سال ۱۹۲۴ تطبیق داده شد. برگه اطلاعات شخصی به عنوان منادی پیش­ماده پرسش­نامه شخصیت چند فازی مینسوتا ( MMPI ) عمل کرد. این پرسشنامه، انقلابی در آزمون شخصیت به پا کرد. Butcher نشان داد که مجموعه بزرگی از اقلام مورد استفاده قرار گرفته مجموعه­های بزرگی از آیتم­ها براساس چگونگی پاسخ دادن گروههای همگن بیماران روانی به آیتم­های پرسش­نامه تدوین و انتخاب شدند). آیتمهایی که بین گروههای تشخیصی تمایز ایجاد می­کردند ، حفظ شدند آیتمهای موجود در MMPI و MMPI-2 ممکن است (ظاهراً فاقد شواهد مبتنی بر محتوای تست باشند. به عبارت دیگر، آیتمها ممکن است می توانند مبهم به نظر برسند، زیرا ممکن است این آیتمها برای اندازه‌گیری یک نشانه خاص ساخته نشده باشند برای مثال، " من از مجلات مکانیک خوشم می‌آید" ممکن است بین افرادی که در مقیاس 4 امتیاز بالایی دارند یعنی انحراف روحی دارند تمایز قائل شود مفاهیم را در نظر بگیرید - MMPI و ابزارهای مرتبط با آن (یعنی MMPI-2 ، MMPI- فرم بازساختاربندی شده [ MMPI-RF ] و MMPI – نوجوانان [ MMPI-A ]) در زمره پرکابردترین ابزارها در بیش از 19000 مقاله و کتاب منتشر شده در ارتباط با این ابزارها هستند (باچر 2010)؛ با اینحال را در نظر بگیرید: به عنوان مثال، فرم MMPI - ۲، فرم MMPI - RF )، و MMPI - نوجوانان [ MMPI - A ] ) در میان ابزارهای مورد استفاده بیش از ۱۹،۰۰۰ مقاله و کتاب منتشر شده در رابطه با این ابزارها هستند (Butcher، ۲۰۱۰)؛ با این حال این آیتم‌ها با یک ساختار خاص در ذهن برای اندازه‌گیری ایجاد نشده‌اند. واضح است که عدم ارتباط واضح بین آیتمها و مشکلات روانی بالقوه یا اختلالات یک انتقاد به جا است.

توسعه‌ی MMPI و اقتباس­ها و تجدیدنظرهای متعاقب در آن ) یعنی، MMPI - ۲ و MMPI – A) باعث ایجاد معیارهای تشخیصی و شخصیتی اضافی مانند پرسشنامه چند محوری بالینی میلون MCMIشد که مسایل شخصیت را اندازه‌گیری می‌کند. در حالی که MMPI بر تشخیص آسیب‌شناسی روانی (مثلاً خلق و خو، اضطراب و روان­پریشی متمرکز است (به عنوان مثال حال در لحظه، اضطراب، جنون)،MCMI بر اختلالات شخصیتی تمرکز دارد. در دهه ۱۹۵۰، علاقه به شخصیت عمومی، در مقابل ارزیابی مشکلات بالینی، باعث ایجاد پرسشنامه ۱۶ فاکتور شخصیتی و پرسشنامه روانشناسی کالیفرنیا شد. این ابزارها به عنوان نسل قبلی پرسشنامه شخصیتی NEO ... در دهه 1980 عمل کردند ) تا قبل از ایجاد پرسشنامه شخصیتیNEO ( NEO - PI ) در دهه ۱۹۸۰ خدمت کردند. NEO-PI افراد را در یک مدل پنج فاکتوری از شخصیت شامل باز بودن، سازگاری، روان رنجوری برونگرایی و وظیفه‌شناسی که به عنوان" پنج بعد بزرگ شخصیت" شناخته می‌شوند، مورد سنجش قرار می‌دهد (Butcher، ۲۰۱۰، صفحه 9).

از دهه ۱۹۶۰ تا امروز، معیارهایی برای تمرکز بر ساختارهای روانی خاص ، مانند افسردگی، با پرسشنامه افسردگی بک ساخته شدند ؛ مانند فهرست افسردگی بِک برای افسردگی. امروزه مشاوران می‌توانند ابزارهایی پیدا کنند که انواع مختلف ساختارها مانند مقوله­های تشخیصی ، اضطراب و آسیب، تفکر خودکشی، رفاه و سومصرف مواد را اندازه‌گیری کنند. بسیاری از ابزارها کمتر برای تشخیص به کار می­روند و بیشتر برای شناسایی زمینه­های مشکل و یا زمینه­های مبتنی بر قدرت به کار می­روند. بسیاری از این ابزارها به اتکا به خودسنجی (self-report) ادامه می‌دهند که ممکن است از نظر تولید پاسخ معتبر مشتری که ممکن است حالش خوب نباشد مشکلساز باشد. بنابراین، استفاده از ابزارهای ارزیابی که بر مشاهدات والدین، معلمان، پزشکان و یا هر شخص خاص دیگری تمرکز دارند یک فرآیند پیشرفت طبیعی بود. این ابزارها به عنوان سیستم ارزیابی رفتار برای کودکان و فهرست رفتار کودک در دهه ۱۹۹۰ توسعه داده شدند و شامل فرم‌های گزارش برای مشتری و ناظران (مانند والدین، معلم) می‌شوند.

اصلاحات مربوط به سنجش وآزمون گرفتن همچنان ادامه دارند، مشکلات هم ادامه دارند. استانداردهای ساختار آزمایش پیوسته در حال تحول هستند. در نتیجه، ابزارهای ساخته‌شده، نرمال شده و تایید شده در دهه ۱۹۸۰ ممکن است نسبت به استانداردهای امروزی تاریخ­گذشته باشند. چگونگی استفاده از ابزارها و مقایسه‌ی افراد با هم، بحثی مداوم و همیشگی است. مسایل مربوط به به تعیین میزان تحصیلات، حبس، تعیین شغل، و ترفیع و تشخیص­های افتراقی به حرفه مشاوره نفوذ پیدا کرده­اند. مشاوران باید از مسایل مربوط به عدالت اجتماعی و چندفرهنگی که از ازمودن و مقایسه جمعیت­ها نشأت می­گیرند آگاه باشند.

 

پرورش مشاوران به عنوان متخصصان سنجش

همانطور که قبلا ذکر شد، سنجش بخش لاینفک حرفه مشاوره از عمل مشاوره است، و بنابراین آموزش در سنجش ضروری است. شورای اعتبار سنجی مشاوره و برنامه‌های آموزشی مربوطه (۲۰۱۵) سنجش را به عنوان یکی از "هشت حوزه محوری و رایج برنامه­های اموزشی" (صفحه 8) که مورد نیاز همه دانشجویان در برنامه‌های مشاوره معتبر می‌باشند. با اینکه مشاوران درباره‌ی سنجش آموزش دیده و تمرین می‌کنند، اما حق مشاوران برای انجام سنجش چیزی نیست که به آنها داده شده باشد، چرا که چنین حقوقی توسط هیأتهای دولتی صدور مجوز دیکته می‌شوند. با این حال، مشاوران ممکن است به طور کلی از انواع سنجش فرافکن کمتر از سایر اسنجش­ها موجود است که حداقل دسترسی به آنها وجود دارد. بسیاری از هیأتهای دولتی صدور مجوز قوانینی دارند که متخصصان خارج از روان‌شناسی را از استفاده از تست‌های فرافکن (تست‌هایی که در آن‌ها واکنش‌های افراد به عنوان یک تجلی ناخودآگاه شخصیت درک می‌شوند) منع می‌کنند.

 

انجمن سنجش و مشاوره تحقیق

انجمن سنجش و تحقیقات در مشاوره (AARC؛ که قبلا به عنوان انجمن سنجش مشاوره و آموزش [AACE] شناخته می‌شد) یک بخش از انجمن مشاوره آمریکا( ACA ) است، که ماموریت آن " ارتقا و تشخیص برتری درسنجش، تحقیق و ارزیابی بررسی در مشاوره درباره مشاوره (AARC، ۲۰۱۶). AARC و ACA اظهاراتی را با توجه به استفاده مشاوران از ابزارهای استاندارد بیان کردند. ( AARC علاوه بر اینکه بخشی از ACA است نماینده مشاوران در انواع و اقسام کارگروههایی است که از جانب مشاوران برای منافع آنان در امر رازیابی، سنجش، بررسی و تشخیص فعالیت می­کنند. ) علاوه بر تبدیل شدن به زیرمجموعه‌ی ACA، AARC نماینده مشاوران در گروه‌های کاری متنوعی است که نماینده منافع مشاوران در سنجش، اندازه‌گیری، ارزش‌دهی و تشخیص است.

از نظر سنجش، مشاوران باید از رهنمودهای گفته شده در کتاب‌های Responsibilities of Users of Standardized Tests (RUST؛ Wall، Augustin، Eberly، Lungberg و Vansickle، 2003) مسئولیتهای کاربران آزمونهای استاندارد شده، Standards for Qualifications of Test Users (Erford، Basham، Cashwell، Juhnke و Wall، 2003) استانداردهای تأیید صلاحیت کاربران آزمون)، و ACA Code of Ethics (ACA، 2014) آیین نامه اخلاق، و همچنین الزامات صلاحیت هر ناشر آزمون برای هر ناشر (ابداع‌کننده) تست آگاهی داشته باشند.

 

مسئولیت‌های کاربران آزمون‌های استاندارد

بیانیه‌ی RUST (http://aarc-counseling.org/assets/cms/uploads/files/rust.pdf) با هدف آموزش مشاوران و مربیان در مورد استفاده اخلاقی از آزمون‌های استاندارد توسعه داده شد. AAC در هفت حوزه دستورالعملهایی را ذکر کرد: الف) صلاحیت کاربران آزمون، ب) دانش فنی، پ) انتخاب آزمون، ت) انجام آزمون، ث) نمره­دهی در آزمون، ج) تفسیر نتایج آزمون، و چ) اعلام نتایج آزمون (Wall و همکارانش، 2003). وال و همکارانش اشاره کردند تضمین کاربرد صحیح آزمون از درستی نحوه انجام آزمون به عهده‌ی مشاور یا مربی که آزمون را انجام می­­دهد است. درک درستی از اندازه‌گیری برای انتخاب، نمره دهی، و تفسیر نتایج، همچنین پروتکل‌های انجام آزمون و نمره دهی در آزمون نیز موضوعیت دارند . باید تلاشهایی برای اعلان نتایج آزمون به مشتریان و سهامداران انجام شود به نحوی که قابل فهم و مفید باشند و در عین حال به هر گونه محدودیت آزمونهای انتخابی بپردازند).

 

استانداردهای تأیید صلاحیت کاربران تست

بیانیه RUST یک پیش‌نیاز برای Standards for Qualifications of Test Users بود، سندی که توسط ACA اتخاذ شد (Erford و همکاران، ۲۰۰۳؛ مراجعه به http://aarc-counseling.org/assets/cms/uploads/files/standards.pdf) که و مربوط به آموزش و مهارت‌های لازم برای مشاوران جهت استفاده از آزمون‌های روانشناسی بود. همانطور که قبلا اشاره شد، این سند به نوبه خود برای رسیدگی به نگرانی‌های نهادهای قانونگذاری ایجاد شد که تحت فشار سازمان‌های خارجی مرتبط با حق مشاوران برای استفاده از معیارهای روانشناسی قرار گرفته بودند. در میان مسائلی که در سند به آن‌ها اشاره شد، این بود که ارزیابی یک فعالیت مستقل نیست باید با تئوری مشاوره تلفیق شود و هرگز با جمعیت‌ها یا موضوعات خارج از حیطه عملی مشاور به کار نرود. همانند بیانیه RUST، مشاوران باید دانش و مهارت در زمینه‌های مرتبط با سنجش تدوین آزمون، انجام آزمون، نمرده دادن، و اعلام نتایج را داشته باشند. ACA همچنین به مسئولیت مشاوران در ترویج عدالت در شیوه‌های سنجش با درک نقش تنوع و مفاهیم حقوقی و اخلاقی سنجش اشاره کرد.

 

اصول اخلاقی ACA

بخش E از ACA Code of Ethics،(ایین نامه اصول اخلاقی ACA ) بررسی، سنجش و تفسیر را پوشش می‌دهد. ACA در ارزیابی‌های رسمی و غیررسمی اصول اخلاقی را مورد توجه قرار داد. هدف اصلی ارتقاء اسایش مشتری است. این بخش ACA Code of Ethics (به اختصار COE) گسترده است و حوزه را پوشش می‌دهد. برخی از اطلاعات در COE مشابه بیانیه RUST و Standards for Qualifications of Test Users،(استانداردهای تأیید صلاحیت کاربران آزمون) به خصوص با توجه به توانمندی مشاور، انتخاب ابزار، انجام آزمون، امتیازدهی، تفسیر و توجه به تنوع است. با این حال، علاوه بر شرح مسئولیت‌های مشاوران، COE همچنین حقوق مشتریان از جمله رضایت آگاهانه و انتشار و امنیت داده‌های ارزیابی را پوشش می‌دهد. مشتریان حق دارند ماهیت سنجش و چگونگی استفاده از نتایج سنجش قبل از انجام آزمون را بدانند. همچنین مشتریان حق دریافت نتایج و شناسایی متخصصان واجد شرایطی که ممکن است نتایج با آن‌ها به اشتراک گذاشته شود را دارند. (اسناد محرمانه نمی­توانند به خطر بیفتند ) و این مساله‌ای است که باید قبل از اجرای یک سنجش مورد توجه قرار گیرد، به خصوص اگر مشتری توسط یک سازمان، آژانس، دادگاه یا سایر افراد کارشناسان دیگرارجاع داده شود. به عنوان مثال، وزارت حمل و نقل آمریکا ترابری و دستورالعمل‌های خاص خودش برای اینکه چه کسی ارزیابی‌های سومصرف مواد برای کارکنان حمل و نقل را انجام می­دهد و چگونه نتایج را اعلام کند را دارد. دادگاه‌ها ممکن است دستور دهند فرد برای تست روانشناسی فرستاده شود و انتظار گزارش مربوط به نتایج را داشته باشند. بنابراین، مشاوران باید در پرداختن به مسایل رضایت آگاهانه و محرمانه، بویژه با توجه به اینکه چه کسی به اثرات نتایج مذکور آن دسترسی داشته باشد، فعال باشند.

هنگامی که سنجش‌ها انجام می‌شود مشاوران باید از شرایط انجام سنجش آگاه باشند، زیرا تست‌ها باید تحت شرایطی مشابه اجرا شوند که هنجارها در آنها تثبیت شده­اند. با این حال، تعیین مکان آزمون ممکن است ضروری باشد به ویژه اگر افرادی که دجار معلولیت یا نقص هستند مورد ارزیابی قرار گیرند، ممکن است ضروری باشد.

همانطور که ذکر شد، تشخیص یکی از جنبه های سنجش است و شاید نشان‌دهنده حوزه‌ای است که به طور قابل‌توجهی با ایین­نامه­های اصول اخلاقی سایر حرفه­های سلامت روانی فرق می­کند. از آنجا که حرفه مشاوره یک مدل رشدی را دنبال می‌کند، برخلاف یک مدل پزشکی که بر تشخیص و درمان متمرکز است، مشاوران باید هنگام ارائه تشخیص خود، از شرایط و موضوعات اگاه باشند. این مسائل شامل استفاده از روش‌های چندگانه و منابع داده در هنگام ارائه تشخیص و آگاهی از تاثیری که یک برچسب ممکن است ایجاد کند هستند. بستر فرهنگی مشتری باید هنگام ارائه تشخیص مد نظر قرار گیردشاید یک حوزه دیگر که در آن مشاوره امری منحصر به فرد است این باشد که این است که ACA اشاره کرد که " مشاوران ممکن است با در نظر گرفتن اینکه ایجاد و/ یا گزارش یک تشخیص باعث آسیب رساندن به مشتری یا دیگران شود، از انجام آن خودداری کنند (صفحع 11) " در صورتی که یک تشخیص به مشتری یا دیگران اسیب برساند مشاوران می­توانند از دادن / یا گزارش کردن آن تشخیص خودداری کنند. بنابراین، هنگامی که یک تشخیص در منافع مشتری نیست پس هنگامی که یک تشخیص به نفع مشتری نیست مشاور می­تواند از ارائه آن خودداری کند.

یک حوزه در حال رشد در رشته مشاوره، بررسی پزشکی قانونی است. در دیگر انواع سنجش مانند سایر انواع سنجش به توانمندی و رضایت می­پردازد اما تفاوت آن با سایر سنجش­ها در تصریح این امر است که مشاوران نباید مشتریان را برای اهداف پزشکی قانونی ارزیابی کنند و باید از رابطه با افرادی که در معرض بررسی پزشکی قانونی قرار می­گیرند خودداری کنند از جمله افرادی که مورد سنجش قرار دارند و همچنین نباید با این افراد رابطه شخصی ایجاد کنند.

COE توسط هیئت های صدور مجوز در سراسر کشور مورد استفاده قرار می‌گیرد. سنجش یک بخش لاینفک از مشاوره است و در COE مورد تاکید قرار گرفته‌است. مشاوران باید ایین­نامه­های اخلاقی را در کار خود اجرا کنند و به روشی که در آن سنجش باید معرفی شود، رضایت و روندهای تایید، قوانین مربوط به افشاسازی، مسائل تنوع و نیز تاثیر تشخیص توجه ویژه ای داشته باشند.

 

دسترسی منصفانه به آزمونها

در گذشته، هیات‌های روانشناسی ایالتی تلاش کردند تا استفاده از ارزیابی‌های روانشناسی را به روانشناسان مجاز محدود کنند (Naugle، ۲۰۰۹).

"در حالی که برخی از گروه‌های حرفه‌ای به دنبال کنترل و محدود کردن استفاده از آزمون‌های روانشناسی هستند، انجمن مشاوره آمریکا (ACA) به طور جدی معتقد است که حق استفاده از تست‌ها در امر مشاوره مستقیماً به توانمندی ربط دارد) به طور مستقیم مربوط به صلاحیت است. این توانمندی از طریق آموزش، تعلیم و تجربه در زمینه آزمون بدست می­آید بنابراین، مشاوران حرفه‌ای حرفه­ای که مدرک کارشناسی یا بالاتر و پروژه کارشناسی مناسب در زمینه‎ی ارزشیابی/سنجش، نظارت و تجربه دارند صلاحیت استفاده از آزمونهای عینی را دارند. با آموزش و تجربه اضافی، مشاوران حرفه‌ای نیز قادر به اداره (انجام آزمونهای فرافکن) تست‌های تصویری، آزمون‌های هوش فردی و تست تشخیصی بالینی هستند." (Erford و همکاران، ۲۰۰۳، صفحه 1)

حق استفاده از آزمون‌های روانشناسی یک مساله ساده نیست، زیرا این مباحثات شامل هیئتهای صدور مجوز، سازمان‌های حرفه‌ای، و ناشران تست است. هیئتهی صدور مجوز به مسایل مربوط به حوزه عمل می‌پردازند. جنگهای تخصص زمانی رخ می­دهد که هیئتهای صدور مجوز در یک حرفه بر سر قوانین زمانی ایجاد می‌شوند که هیئت های صدور جواز یک حرفه تلاش می‌کنند تا حوزه فعالیت یک حرفه دیگر را از طریق کش‌مکش‌های قانونی محدود کنند . با این حال، قوانین صدور مجوز در اغلب کشورها به وضوح حق مشاوران برای استفاده از ارزیابی‌ها را مشخص می‌کنند، اگرچه این نوع ارزیابی‌ها ممکن است محدود باشند و چنین محدودیت‌هایی در دولت های مختلف متفاوت است. سازمان‌های حرفه‌ای دستورالعمل‌هایی برای آموزش، تمرین و اخلاق در سنجش ارایه می‌دهند. ناشران آزمونها مسئول " نظارت بر شایستگی‌های افرادی هستند که این ابزارها را خریداری کرده و به کار می­برند " (Naugle، ۲۰۰۹، ص. ۳۲). توجه داشته باشید که این سازمان‌ها دارای ماموریت‌هایی هستند که ممکن است همسو باشند یا منافع رقابتی داشته باشند. همانطور که قبلا اشاره شد، تلاش برای حفاظت از تخصص حرفه­ای این کش‎مکش‌ها ممکن است تاثیری بر افرادی داشته باشد که ابزار ارزیابی را خریداری کرده و از آن‌ها استفاده می‌کنند که به سود ناشران آزمون نیست. اگر چه دستورالعمل‌هایی برای محافظت از مردم در مقابل فعالیت ضعیف مشاوران لازم هستند ، اما وقتی حرفه­های دارای شرایط لازم، در امر سنجش دچار محدودیت هستند مردم سودی از آنها نخواهند برد.

ائتلاف دستیابی عادلانه به آزمون ( FACT )، همراه با ACA و هیئت ملی مشاوران رسمی که تایید شده که هر دو در FACT خدمت می‌کنند، مدافع مشاوران و دیگر متخصصان واجد شرایط برای استفاده عادلانه از تست هستند. FACT نقش مهمی در هم‌کاری با افراد با سایر متخصصان دیگر ایفا می‌کند که از ابزارهای استاندارد استفاده می‌کنند و برای حفاظت از حقوق مشاوران و دیگر متخصصان مرتبط کار می‌کنند) به عنوان مثال، روانشناسان مدرسه، پاتولوژیست گفتاری.

در سال ۱۹۹۷، ایندیانا قانون صدور مجوز برای مشاور را تصویب کرد. پس از این قانون، یک قانون دیگر تصویب شد که به هیات روانشناسی ایالت ایندیانا اجازه داد تا یک لیست آزمون محدود ایجاد کند. در سال ۱۹۹۸ هیات روانشناسی ایالت ایندیانا فهرستی از 318 آزمون را فقط برای کاربرد توسط روانشناسان ارائه کرد FACT همراه با ACA، AACE و هیات ملی مشاوران رسمی تاییدشده نامه و گواهی هایی به قانون‌گذار و فرماندار ایالت ایندیانا ارائه کردند. در سال ۲۰۰۷، قانونی که اجازه می­داد هیئت روانشناسی ایالت ایندیانا یک فهرست آزمون محدود بسازد را لغو کرد). سایر ایالت‌ها مثل مریلند و کنتاکی تلاش کرده‌اند تا استفاده از ابزارهای سنجش )ائتلاف دسترسی عادلانه ملی درباره آزمون را محدود کنند. به علاوه برخی ایالت‌ها مانند آرکانزاس و تگزاس، محدودیت‌هایی را برای استفاده از فرافکن تصویری در قوانین صدور مجوز برای مشاور اضافه کردند (Naugle، ۲۰۰۹).مشاوران باید از حقوق خود به عنوان کاربران تست آگاه بوده و چالشهای قانونی که می­کوشند چنین حقوقی را محدود کنند را بشناسند . اهمیت پیوستن و حفظ عضویت در انجمن‌های مشاوره ایالتی و ملی (به عنوان مثال ACA) نمی‌تواند بیش از این مورد تاکید باشد، چرا که چنین سازمان‌هایی نقش مهمی در حمایت از حقوق مشاوران ایفا می‌کنند.

آزمون قابلیت‌های آزمون کاربران آزمون

انجمن ناشران آزمون نیز در FACT دارای نماینده است. همانطور که قبلا اشاره شد، ناشران آزمون با ارائه فرایند درخواست و یا فرایند تأیید صلاحیت برای کاربرد ابزارهای سنجش، بر کاربرد آزمون نیز نظارت می­کنند. برخی از شرکت‌های برگزارکننده آزمون از یک سیستم ردیفی استفاده می‌کنند. در ردیف اول (یا سطح A)، افراد با حداقل آموزش، مدرک لیسانس و یا مدارک دیگر هستند و می­توانند آزمون را برگزار کنند. در ردیف دوم (سطح B)، افراد (دارای مدرک کارشناسی ارشد) با درجه کارشناسی ارشد و یا عضویت در یک سازمان حرفه‌ای (به عنوان مثال ACA) و یا دارای مجوز حرفه‌ای می­توانند آزمون را برگزار کنند تست انجام دهند. در ردیف سوم (سطح C) افراد دارای مدرک دکتری و یا آموزش تخصصی می­توانند آزمون را برگزار کنند.

اگرچه به نظر می‌رسد که این سیستم در میان ناشران آزمون بسیار رایج است، اما تنها سیستمی نیست که توسط ناشران آزمایش به کار گرفته می‌شود . برخی از شرکت‌های (آزمون) آزمایش شامل یک ردیف چهارم اضافی هستند که در آن کاربران تست باید پیشینه خاص و مربوط به ابزار را داشته باشند (Naugle، ۲۰۰۹). دستورالعمل‌های کاربردی برای دیگر شرکت‌های آزمون ممکن است شامل اطلاعات مربوط به صدور مجوز، بالاترین مدرک تحصیلی ، آموزش تخصصی، ادامه تحصیل، گواهی‌ها و عضویت در انجمن‌های حرفه‌ای باشد.

 

مسائل حقوقی

علاوه بر سازمان‌هایی که نماینده منافع مشاوران در سنجش و کدهای اخلاقی هستند که معرف منافع مشاوران در ایین­نامه­های اخلاق و سنجش که به حقوق و مسئولیتهای مشاوران و مشتریان می­پردازند هستند اشنایی با موضوعات حقوقی و قانونی که بر عمل سنجش در مشاوره تأثیر می­گذارند نیز مهم هستند قوانینی که بر شیوه‌های سنجش تاثیر می‌گذارند ممکن است لزوما با سنجش در ذهن ایجاد نشده باشند، اما عمل سنجش ممکن است در انواع محیط‌ها (Whiston، ۲۰۱۷)، از جمله بهداشت، آموزش، تجارت و خدمات عمومی، تحت تاثیر آن قوانین قرار گیرد.

 

قانونگذاری مراقبت های بهداشتی

رساله‌ی مراقبت‌های بهداشتی و انتقال بیمه سلامت مصوبه قابلیت انتقال بیمه سلامت و پاسخگویی(HIPAA؛ ۱۹۹۶) یک قانون پیچیده و متشکل از مقررات مربوط به حریم خصوصی پرونده­های درمانی است. مشاورانی که در آژانس‌ها و مطب خصوصی کار می‌کنند باید با دستورالعمل‌های HIPAA آشنایی داشته باشند. در اصل، HIPAA به مشتریان کنترل و دسترسی بیشتری به اطلاعات (درمانی) ارائه کرد (Erard، ۲۰۰۴). مشتریان نسبت به نتایج و گزارشات سنجش خود حق دارند و می­توانند درباره اینکه چه کسی این اطلاعات را دریافت کنند تصمیم­گیری کنند.HIPAA بر نحوه عملکرد مشاوران، آژانس‌ها و سازمان‌ها تأثیر می­گذارد مثلاً ارسال یک اعلانیه حریم خصوصی برای مشتریان در خصوص پرونده­هایشان و کسب اجازه برای ارائه اطلاعات آنها برای اشخاص ثالث برای بازپرداخت تاثیر می‌گذارد. مشاوران باید از سیاستهای قوانین HIPAA، مانند قوانین مربوط به یک شخص مجاز جهت ارائه گزارش در مواردی مانند سواستفاده جسمی یا جنسی از یک خردسال آگاه باشند. مشاورانی که در یک مطب خصوصی یا اژانس کار می­کنند یا تنظیمات نمایندگی مشغولند، باید در مورد پایبندی به دستورالعمل‌های HIPAA و پیاده‌سازی آنها آموزش ببینند.

 

قانون حقوق مدنی

قانون حقوق مدنی به سال ۱۸۶۶ و آزادی بردگان در آن سال باز می‌گردد. از آن زمان، هفت رساله مصوبه حقوق مدنی دیگر تصویب شدند. (مصوبه­های حقوق مدنی 1964 و 1972 محیطهای کاری بدون تبعیض را الزامی کردند ). این قوانین بر آزمون مبتنی بر استخدام سنجش بر پایه اشتغال تاثیر گذاشتند به طوری که منجر به بروز اختلافاتی در خصوص شیوه­های آزمون منصفانه در محل کار شد و در نهایت به تصویب مصوبه حقوق مدنی 1991 ختم شد. قانون حقوق مدنی در سال ۱۹۹۱ مسئولیت شیوه‌های مناسب آزمون به عهده‌ی کارفرما می‌گذارد. به عبارت دیگر، کارفرمایان باید بتوانند نشان دهند که آزمون استخدام مربوط به وظایف شغلی است که باید توسط کارمندان انجام شوند. به علاوه، استفاده از هنجارهای جداگانه براساس نژاد، قومیت، جنسیت یا مذهب ممنوع بود (Whiston، ۲۰۱۷).

در سال ۲۰۰۹ یک دادخواست علیه شهر نیوهیوِن در ایالت کانکتیکات، به نمایندگی از سوی آتشنشان‌هایی که به تبعیض ارتقای شغلی‌شان (ترفیع شغلی ) اشاره کردند، مطرح شد. در Ricci v. DeStafano ، (در پرونده ریچی به طرفیت دی استفانو) آزمونی برای درجه ستوان و کاپیتان از ۱۱۸ آتش‌نشان به عمل آمد که در آن کسانی که بالاترین نمرات را کسب کردند برای پر کردن سمتهای منصوب شدند. هیچ یک از شرکت‌کنندگان برتر، آمریکایی-آفریقایی‌تبار نبودند و تنها دو نفر از نامزدهای آمریکای‌لاتین واجد شرایط ترفیع بودند. شرکت‌کنندگان سفیدپوست واجد شرایط تمام پست‌های خالی بودند. شهر نیوهیوِن تصمیم گرفت نتایج آزمون را بر این اساس که کاربرد نتایج، تبعیض آمیز خواهد بود رد کند دادخواست را کسانی پر کرده بنودند که در این آزمون رد شده بودند و از ترفیع محروم شده بودند دیوان عالی ایالات‌متحده حکم داد که این شهر اشتباه کرده است که نتایج را نپذیرفته است زیرا این آزمون را شخص ثالث ، یعنی I/O Solutions ، طراحی کرده بود و نتایج آن پایا و روا بودند. و یک نتیجه قابل‌اعتماد و معتبر نشان داد. در حقیقت، شواهد نشان داد که آیتمهای آزمون مربوط به وظایف مورد نیاز برای شغل مورد نظر بودند.

رساله‌ی آمریکایی‌های دارای معلولیت ،مصوبه 1990 معلولان امریکایی، کارفرمایان را ملزم می­کرد امکانات مناسب را برای کارکنان معلول خود فراهم سازند ( کوچ 2000) پس این امر به طور طبیعی شامل آزمون هم می­شد توجه داشته باشید که این سیاست طبق ایین­نامه اخلاق ACA است. گرچه ACA نشان داد که ارزیابی‌ها باید تحت همان شرایطی انجام شوند که در آن ابزار استاندارد شده است، اما تایید کرد که ممکن است امکانات لازم شوند مثلاً برای افراد دچار معلولیت، ولی لازم است این امکانات در تفسیرها و روایی کلی آزمون ذکر شوند. کاربرد اصطلاح " امکانات معقول" که کوچ (2000) به کار برد ( ص 103) طبق عبارت­پردازی مصوبه معلولان امریکایی است. مشاوران باید نسبت به اجرا (انجام آزمون) محتاط باشند چرا که واژه معقول تا حدی مبهم و منوط به تفسیر است.

 

قانون آموزش

کنگره قانون افراد دارای معلولیت (IDEA) را در سال ۱۹۹۷ تصویب کرد و در سال ۲۰۰۴ اقدام به تصویب مجدد آن نمود. IDEA در واقع نسخه‌ی گسترش‌یافته و بازنویسی شده‌ی PL-94-142 و قانون آموزش برای همه کودکان ناتوان در سال ۱۹۷۵ بود. Telzrow و McNamara (2001) سه حوزه جدید IDEA را که بر سنجش تاثیر گذاشت، شناسایی کردند: الف) افزایش مشارکت والدین در تصمیم‌گیری آموزشی؛ ب) تاکید بیشتر بر پاسخگویی و نتایج دانش‌آموزان؛ و پ) توسعه فن‌آوری‌های ارزیابی جدید (صفحه 105). از آنجا که IDEA برنامه­های آموزش انفرادی کودکان معلول را اجباری کرده است، مشارکت والدین یک حوزه اصلیست که در آن والدین / سرپرست صلاحیت تصمیم‌گیری در این باره را دارند. مدارس نمی‌توانند کودک معلول را بدون رضایت والدین ارزیابی کنند. هنگامی که رضایت والدین فراهم شود، مدرسه ۶۰ روز فرصت دارد تا یک سنجش از دانش آموزان را به عمل آورد. مشاوران مدرسه ممکن است مسئول سنجش آموزشی نباشند، اما به طور معمول به عنوان عضوی از کمیته تدوین­کننده برنامه آموزشی فردی با همکاری والدین یا سرپرست­های کودکان خدمت می‌کنند. رضایت والدین برای آزمایش چیز جدیدی نبود، چرا که این حق همچنین در قانون حقوق تحصیلی و حریم خصوصی خانواده سال ۱۹۷۴(FERPA) مورد بررسی قرار گرفته بود. FEPRA همچنین انتشار اسناد آموزشی را به والدین / سرپرست و دانشجویان بالاتر از ۱۸ سال را محدود کرد. یکی از موضوعاتی که ممکن است تحت‌تاثیر قرار گیرد، پرونده مشاوره است که معمولا بخشی از پرونده تحصیلی دانشجویان نیستند اما شاید در آن گنجانده شوند. مشاوران مدرسه باید از سیاست محلی در رابطه با یادداشتهای مشاوره در مورد دانش آموزان آگاه باشند (Whiston، ۲۰۱۷).

همانند IDEA، قانون هیچ کودکی نباید جا بماند (NCLB؛ ۲۰۰۲) معیارهای مسئولیت‌پذیری در فضاهای اموزشی را ایجاد کرد. یکی از نتایج مهم از NCLB، دستور اجرای آزمون‌های ریسک بالا (Duffy، Giordano، Farrell، Paneque و Crump، ۲۰۰۸) بود. مدارس از طریق اجرای حداقل استانداردهای حداقل تخصص که توسط دولت محلی ایجاد و توسط وزارت آموزش و پرورش آمریکا تایید شده‌اند، شناخته شدند. اجرای آزمون ریسک بالا منجر به افزایش سنجش دانش­آموزان، از جمله استفاده از روش‌های تست مقدماتی برای بهبود عملکرد در آزمون اجباری دولت شد. انتقادات دیگر شامل وابستگی بیش از حد به نمرات آزمون برای رسیدگی به کاستی‌های آموزشی و وجود اضطراب بالا در عملکرد کودکان در هنگام آزمون است.

در سال ۲۰۱۵، رئیس‌جمهور باراک اوباما با اشاره به نرخ بالای شکست مدارس بر اساس معیارهای تصویب شده توسط NCLB، از کنگره خواست تا NCLB را کاملا تحت مطالعه مجدد و اصلاح قرار دهد. قانون هر دانش‌آموزی موفق می‌شود (ESSA؛ که در سال ۲۰۱۵ تصویب شد) الزامات آزمون استاندارد را حفظ کرد، اما نقش دولت فدرال را کاهش داد مسئولیت پاسخگویی را به عهده ایالات نهاد. ESSA الزامات زیر را مقرر می­دارد: (Klein، 2016):

  1. ایالات ملزم هستند برنامه‌های پاسخگویی را اداره اموزش و پرورش تحویل دهند و اهدافی مرتبط با نمرات امتحان، مهارت زبان انگلیسی، و نرخ فارغ‌التحصیلی را تعیین کنند.
  2. میزان مشارکت در آزمون‌های استاندارد شده باید حداقل 95% یا بیشتر از آن باشد.
  3. ایالتها باید مدارسی که در 5% اقلیت قرار می­گیرند و مدارسی که نرخ فارغ­التحصیلی در آنها 67% یا کمتر است را شناسایی کرده و در امور آنها مداخله نمایند
  4. ایالات باید استانداردهای تحصیلی چالش برانگیز را توسعه دهند.
  5. تنها 1% از دانش­اموزان ممکن است آزمونهای جایگزین را بدهند.)
  6. ایالات نباید معلمان را براساس نتایج آزمون‌ها بسنجند.

مشاوران باید از قوانین آموزشی جاری آگاه بمانند، چرا که چنین قوانینی بر مشتریان و اقدامات حمایت از مشاوران به نمایندگی از مشتریانشان تاثیر می‌گذارد.

 

خلاصه

سنجش در تمام زمینه‌های فضاهای مشاوره به روش‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. سنجش برای مصاحبه بالینی لازم است. سنجش شامل تشخیص و برنامه‌ریزی درمان است. وقتی مشاوران با مشتریان خود ملاقات می‌کنند، درباره اینکه به کدام مشکلات بپردازند و از کدام مداخلات استفاده کنند تصمیم می­گیرند. از این رو، سنجش به هر جنبه از فرآیند مشاوره نفوذ می‌کند.

سنجش برای وکالت و رده‌بندی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. با سنجش دقیق، می­توان خدمات مورد نیاز مشتریان که با روش دیگری دست­یافتنی نیست را فراهم کرد. اگر وقتی مشتریان شرکت‌کنندگانی فعال در فرآیند سنجش هستند، آن‌ها این فرصت را دارند که چیزی درباره خودشان یاد بگیرند، از جمله قدرت شخصی، چالش‌ها، علایق، و فعالیت‌هایی که رشد و رفاه را ترویج می‌کنند.

بنابراین، مشاوران هم مصرف‌کنندگان و هم تولیدکنندگان داده‌های سنجش هستند. آن‌ها باید از انواع مختلف ابزارهای سنجش اگاه باشند تا بهترین ابزارها را برای مشتریان خود انتخاب کنند لازم است که مشاوران در امر تحویل خدماتشان، مهارت داشته باشند؛ کاربرد هر دو استراتژی ارزیابی استاندارد شده و استانداردنشده برای یک توانمند صالح ضروری است. علاوه بر آگاه بودن و توانایی اجرای انواع ابزارهای سنجش، مشاوران باید در انجام آزمون، نمره دادن ، و تفسیر ابزارهای ارزیابی مهارت داشته باشند. مشاوران نه تنها به مشتریان خود بلکه برای عموم و سهامداران عمومی که خواستار پاسخگویی و عمل موثر هستند ، پاسخگو هستند.

 

 

 

Reviews

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “راهنمای کاربری سنجش در مشاوره”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *