ساخت یک مدیر

کتاب های مرتبط

در ماه مه 2006،وقتی برای اولین بار کارم را شروع کردم، چیزی را که نمی‌دانستم نمی‌دانستم.

از یک طرف، با توجه به اینکه فیس بوک در آن زمان یک شبکه اجتماعی برای دانش آموزان کالج و دبیرستان بود، فکر می‌کردم که از جهاتی کاندیدای عالی هستم. منظورم این است که چه کسی مخاطبان فیس بوک را بهتر از فارغ التحصیلی مانند خودم می‌شناخت؟ من تصورمی کردم که پایم را در دنیا بگذارم و چیزی وجود نداشت که مرا منع کند. هیچ اصول نهادینه شده‌ای نداشتم، هیچ شکست غم انگیزی برای صحبت کردن نداشتم. و پس از چهار سال انبوه امتحانات، نوشتن مقالات بی‌شماری، و ماراتن‌های برنامه‌نویسی شبانه‌روزی، کار سخت و من به خوبی با هم کنار آمدیم.

اما من با برخی از معایب بزرگ نیز مواجه شدم، بزرگترین آنها این بود که تجربه بسیار کمی در کارم داشتم. مانند بسیاری از استارت آپ ها، تیم ما در درجه اول بر انجام کارها متمرکز بود، نه بر سلسله مراتب سازمانی. من تا حدود یک سال بعد مدیر رسمی نداشتم، زمانی که یکی از طراحان ارشد تیم ما، ربکا، این نقش را بر عهده گرفت. قبل از آن، ما به‌عنوان یک گروه آزاد عمل می‌کردیم، همه فقط در جایی که نیاز داشتند کمک می‌کردند. دو سال بعد، ناگهان مدیر شدم.

چیزهای زیادی برای یادگیری داشتم. اما وقتی اکنون به گذشته نگاه می‌کنم، چیزی که بیش از همه مرا شگفت‌زده می‌کند این است که درک کمی از مدیریت چیست.

اوه، همه ما با مدیران خوب و بد آشنا هستیم، از M جیمز باند گرفته تا Ebenezer Scrooge اثر کریسمس، از کاترین گراهام در The Post گرفته تا Miranda Priestly در The Devil Wears Prada. اینطور نیست که مدیران گونه‌های کمیاب و عجیب و غریب باشند. اکثر مردم یکی دارند. سر میز شام که بزرگ شدم، به یاد می‌آورم که پدر و مادرم - یک متخصص فناوری اطلاعات و یک دلال سهام - در مورد آنچه که روسایشان در آن روز انجام دادند یا گفتند صحبت می‌کردند. من مدیرانی داشتم که روش‌ها را در دوران دبیرستان و دانشگاه به من نشان می‌دادند.

اما اگر قبل از شروع کار از من می‌پرسیدید که فکر می‌کنم شغل یک مدیر چیست، این چیزی است که می‌گفتم.

شغل یک مدیر این است که . .

  • برای کمک به حل مشکلاتشان، جلساتی با گزارش داشته باشند،
  • بازخورد خود را در مورد اینکه چه چیزی خوب پیش می‌رود یا نه، به اشتراک بگذارید، و
  • مشخص کنید چه کسی باید ارتقا یابد و چه کسی باید اخراج شود.

سه سال به جلو. اکنون که کار را انجام داده ام، کمی عاقل تر هستم. پاسخ اصلاح شده من به شکل زیر خواهد بود.

شغل یک مدیر این است که . .

  • تیمی بسازد که به خوبی با هم کار کند،
  • حمایت از اعضا در دستیابی به اهداف شغلی خود، و
  • فرآیندهایی را ایجاد کنید تا کار را به آرامی و کارآمد انجام دهید.

همانطور که می‌بینید، پاسخ‌های من از فعالیت‌های اساسی و روزمره (برگزاری جلسات و ارائه بازخورد) به اهداف بلندمدت (تشکیل تیم و حمایت از رشد شغلی) تکامل یافته است. پاسخ‌های جدید هوشمندانه‌تر و بزرگ‌تر به نظر می‌رسند. برو من!

جز. . . آنها هنوز کاملا درست نیستند ممکن است فکر کنید، خوب، چه اشکالی در این پاسخ‌ها وجود دارد؟ مدیران بزرگ مطمئناً همه کارهای هر دو لیست را انجام می‌دهند.

Reviews

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ساخت یک مدیر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *