کتاب های مرتبط
در کتاب او همکاری برنامه ریزی، پپتسی هیلی [1](1997b) برنامه ریزی را به عنوان یک فعالیت حاکمیتی که در محیطهای نهادی پیچیده و پویا رخ میدهد، که توسط نیروهای اقتصادی، اجتماعی و محیطی گستردهتر شکل میگیرد که تعاملات خاصی را ساختار میدهند، اما تعیین نمیکنند. منظور او از «حکومت» فرآیندهایی بود که جوامع و گروههای اجتماعی از طریق آن امور جمعی خود را مدیریت میکنند (به هیلی مراجعه کنید).2003: 104. قبل از اینکه بتوانیم روی این فرآیندها تمرکز کنیم، باید مشکلات، چالشها و پتانسیلهای عمدهای را که جوامع غربی، شهرهای غربی و بهویژه مناطق شهری با آن مواجه هستند، بررسی کنیم. چالشها بسیار بزرگ هستند و شامل پیچیدگی فزاینده (ظهور فنآوریهای جدید، تغییرات در فرآیندهای تولید، بحران دموکراسی نمایندگی، تنوع، جهانی شدن فرهنگ و اقتصاد)، افزایش نگرانی در مورد سیر سریع و ظاهرا تصادفی توسعه،
مشکلات پراکندگی، پیری جمعیت، افزایش چشمگیر علاقه (در همه مقیاسها، از محلی تا جهانی) به مسائل زیستمحیطی، تلاش طولانی مدت برای هماهنگی بهتر (افقی و عمودی)، تأکید بازگشتی بر نیاز طولانی مدت - تفکر ترم و هدف بازگشت به روشی واقع بینانه تر و موثرتر. سکی و ویگانو (2011) وضعیت فعلی شهرها در سراسر جهان را به عنوان یک سوال شهری جدید که در ارتباط با جهانی شدن بازارها و سیستمهای مالی مطرح میشود، تعریف میکنند. آگاهی روزافزونی وجود دارد که تعدادی از مفاهیم برنامه ریزی (شهرهای فشرده، شهرهای قابل زندگی، شهرهای خلاق، شهرهای چندفرهنگی، شهرهای منصفانه، شهرهای عادلانه، شهرهای هوشمند) را نمیتوان تنها از طریق برنامه ریزی فیزیکی سخت به دست آورد. همچنین آگاهی از این واقعیت وجود دارد که (علاوه بر مقررات سنتی کاربری اراضی، نگهداری شهری، تولید و مدیریت خدمات) از دولتها خواسته میشود تا به خواستههای جدید پاسخ دهند و به منظور ارتقای رقابتپذیری شهری و منطقهای، سبک برنامهریزی کارآفرینانهتری اتخاذ کنند. این امر مستلزم کنار گذاشتن رویکردهای بوروکراتیک و شامل مهارت ها و منابعی است که خارج از دستگاه اداری سنتی است. همه این تحولات و چالش ها در خدمت گسترش دستور کار است. من کاملاً آگاه هستم که مشکلات و چالشها دائماً در حال تغییر هستند و از این رو در برابر توصیف بر حسب مقولات ثابت مقاوم هستند (همچنین به چیا 1999 مراجعه کنید: 211). برای کنار آمدن با تحولات، چالش ها و فرصت ها (همچنین به Sager مراجعه کنید2013; Allmendinger و Haughton ، 2010)، برنامه ریزی نیاز مبرمی به یک بحث انتقادی دارد (که فرآیندهای سیاسی و اقتصادی را زیر سوال میبرد که رویکردهای برنامه ریزی موجود بخشی جدایی ناپذیر از آن هستند (به Sager مراجعه کنید.2013: xviii)) و جستجوی ایدههای جدید (نگاه کنید به Allmendinger and Haughton 2010: 328).
[1] ، Patsy Healey
Reviews