کتاب های مرتبط
شهرهای هوشمند
شهر هوشمند مکانی است که در آن شبکهها و خدمات سنتی با استفاده از راهحلهای دیجیتال به نفع ساکنان و مشاغل آن کارآمدتر میشوند. یک شهر هوشمند فراتر از استفاده از فناوری های دیجیتال برای استفاده بهتر از منابع و انتشار کمتر است. این به معنای شبکه های حمل و نقل شهری هوشمندتر، امکانات تامین آب و دفع زباله ارتقا یافته و راه های کارآمدتر برای روشنایی و گرمایش ساختمان ها است. همچنین به معنای مدیریت شهری تعاملی تر و پاسخگوتر، فضاهای عمومی امن تر و رفع نیازهای جمعیت سالخورده است.
همانطور که شهرها هوشمندتر می شوند، قابل زندگی تر و پاسخگوتر می شوند -و امروز ما فقط پیش نمایشی از آنچه فناوری در نهایت می تواند در محیط شهری انجام دهد، می بینیم.
تاریخچه شهر ها ...
از زمانی که انسانها بیش از ۶۰۰۰ سال پیش زندگی خود را در شهرها آغاز کردند، مجبور بودند مشکلات مشابهی را حل کنند، از جمله بهداشت، جرم و جنایت، ازدحام، جمعآوری مالیات، نگهداری از امکانات عمومی و خدمات اضطراری. علاوه بر این، نوآوریهای مهم تکنولوژیک نیازمند زیرساخت هستند، از جمله شبکه برق، شبکههای تلفن و تلفن همراه، اینترنت (از جمله فیبر نوری و شبکههای کابلی)، آب جاری سرد و گرم، تصفیه آبو پسماند، حذف زباله و بازیافت، پارکهای عمومی و امکانات تفریحی، خیابانها، جادهها، معابر و حق تقدم راه آهن، راهآهن سبک، و خودرو.
امروزه، شهرها برای ارائه خدمات بهبود یافته و کیفیت خدمات از طریق نظارت مستمر بر ساکنان و زیرساختها "هوشمندتر" میشوند، اما ارتباط نسبتاً آنی عملکرد کمتر از حد مطلوب است. تا حد زیادی، این امر مستلزم اتکای شدید به اتوماسیون، اتصال به اینترنت و آنچه به عنوان "اینترنت اشیا(IoT)" شناخته میشود که به اتصال دستگاههایی به اینترنت اشاره دارد که میتوان آنها را کنترل کرد یا برای ارسال اطلاعات کنترلی از آنها استفاده کرد.
بنابراین، شهر هوشمند شهری است که در آن مجموعهای از حسگرها (معمولاً صدها یا هزاران) برای جمعآوری دادههای الکترونیکی از افراد و زیرساختها و در مورد آنها مستقر شده است. این موارد کارایی و کیفیت زندگی را بهبود میبخشند و ساکنان و کارگران شهری ممکن است برنامههایی در اختیارشان قرار دهند که به آنها امکان دسترسی به خدمات شهری، دریافت و صدور گزارشهای قطعی، تصادفات و جرایم، پرداخت مالیات، هزینهها و موارد مشابه را میدهد. در شهر هوشمند، بهرهوری انرژی و پایداری مورد تاکید قرار میگیرد.
پس از یک دهه آزمون و خطا، رهبران شهرداری متوجه شدهاند که استراتژیهای شهر هوشمند با مردم شروع میشود، نه فناوری. " هوشمندی " فقط نصب رابط های دیجیتال در زیرساخت های سنتی یا ساده سازی عملیات شهری نیست. همچنین استفاده از فناوری و داده ها برای تصمیم گیری بهتر و ارائه کیفیت زندگی بهتر است .
مقدمهای بر شهرهای هوشمند
در مواجهه محققان با تعاریف و بیانیههای بیشماری که توصیفهای مبهم از محیطهای شهری نوآورانه ارائه میکنند، محققان از اصطلاح «سحاب» برای توصیف شهر هوشمند معاصر استفاده میکنند. با این حال، ویژگی ها و اهداف مشترکی در این توصیفات به ظاهر نادرست وجود دارد. اگرچه گفتمانها، فناوریها و شیوههای اداری شهر هوشمند با عناوینی چون جدید و نوآورانه معرفی میشوند، ولی میتوان این مفاهیم را در سابقه طولانی مدیریت شهر و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در فضای شهری مورد توجه قرار داد. شهرهای هوشمند تجسم جدیدی از پرسشهای مکرر و اساسی در مورد مدیریت شهر ایجاد میکنند: چه کسی، چگونه و چه جنبههایی از شهر قابل اداره است؟ چگونه میتوان شهرها را برای ایجاد جوامع، مدیریت رشد و توزیع موثر منابع و خدمات برنامه ریزی کرد؟ حکمرانی و مدیریت شهری هرگز آسان نیست، و کمکهای فنی برای قرن ها توسط برنامه ریزان، مدیران و ساکنان برای سازماندهی پیچیدگی شهری به کار گرفته شده است. در این راستا، دولتهای شهری به ایدهآلها ، سادگی و نظمی که سیستمهای رایانهای و تصمیمگیری مبتنی بر داده ادعای ارائه آن را دارند، شیفته میشوند.
این فصل از طریق بحث در مورد اصطلاحات و مفاهیم کلیدی مورد استفاده در توصیف فناوریها و محیطهای هوشمند، راهنمای درک و نقد گفتمانهای غالب شهری هوشمند را ارائه میدهد. من توجیهات شهر هوشمند منتشر شده توسط مدیران شهرداری و شرکت ها و وعدههای تکرار شده توسط توسعه دهندگان شهر هوشمند و طراحان فناوری را باز میکنم. در حالی که این فصل برخی از لفاظی ها و وعدههای داده شده توسط توسعه دهندگان شهر هوشمند شرکتی را معرفی میکند، همچنین طیفی از استدلالهای متقابل از سوی کسانی را که این دیدگاه ها را ایدئولوژیهای نئولیبرالی معرفی میکنند، برجسته میکنم. این منتقدان مفهومی انسان محورتر از شهر را متصور هستند.
در حال حاضر، مفهوم شهر هوشمند و حتی خود این اصطلاح تقریباً از دیدگاههای شرکتی در مورد رسانههای دیجیتال، دادهها و فضای شهری جدا نیستند. این فصل برای تقویت یا اعتبار بخشیدن به این دیدگاه ها نیست. درعوض، خواننده باید وعدهها و لفاظیهای توصیف شده را بهعنوان یک دیدگاه در مورد چگونگی ساخت و اداره شهرهای آینده در نظر بگیرد، چشماندازی که در حال حاضر غالب است اما در حال تجدیدنظر است. خواننده باید به طور انتقادی آنچه را که در این تصورات شهری نادیده گرفته شده یا کمتر بازنمایی میشود و نقش ساکنان شهری در ایجاد مکانهای شهری مورد توجه قرار دهد.
شهرهای هوشمند چیست؟
یک روز پس از تصویب طرحهای کابینه استرالیای جنوبی برای ادامه اولین تلاش استرالیا برای توسعه شهر هوشمند، نویسندهای برای روزنامه Advertiser The این اصطلاح را بهعنوان یک «عبارت سلیس» مورد انتقاد قرار داد که «تمام توصیههای پزشکی را برای بیمار با نفس آخر را بهمراه دارد. بوی سیاست زدگی سطحی نگری میدهد».1 نویسنده از تعریف این عبارت اجتناب میکند، اما در نهایت حمایت از پروژه را به عنوان یک "ایده هیجان انگیز" بیان میکند. این مقاله در سال 1996 با برخورد مطبوعاتی رایج در مورد شهرهای هوشمند امروزی طنین انداز شده است. مقالاتی که شهرهای هوشمند را پوشش میدهند به ندرت درک و فهم روشنی از چیستی این شهرها را بیان میکنند، اما به آسانی تصمیمات اتخاذ شده در مورد توسعه شهر هوشمند را گزارش میکنند یا فناوریهایی را که باید در این فضاها پیادهسازی شوند، توصیف میکنند. رابرت جی. هالندز، استاد جامعه شناسی شهری و منتقد شهر هوشمند، روند لفاظیهای مشابه را در نشریات علمی و سیاسی شناسایی میکند و خاطرنشان میکند که شهرها اغلب به دلیل «هوشمند بودن» به خود تبریک میگویند، اما به ندرت معیارهایی را برای ارزیابی این ادعا تعریف میکنند. توضیح دهید که چرا "هوشمند" بودن بسیار مهم است.2
تعاریف و ویژگیهای شهرهای هوشمند متفاوت است و مواد تبلیغاتی ادعاهای متفاوتی را در مورد ارزش و هدف این ساخت و سازهای جدید مطرح میکنند. با این وضعیت، مشترک در اکثر آنها، تکیه بر فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان پایه و کیفیت قطعی شهرهای هوشمند است. اغلب، شهرهای هوشمند به عنوان محیطهای شهری در نظر گرفته میشوند که در آن فناوری اطلاعات و ارتباطات به طور تهاجمی برای جمعآوری دادهها برای پشتیبانی، نظارت و بهبود زیرساختهای شهری مانند حملونقل، مدیریت زباله، مصرف انرژی و واکنش اضطراری و سریع اجرا میشود. فناوری اطلاعات و ارتباطات بسترهای زیربنایی مدیریت بسیاری از شبکه ها هستند. در یک شهر هوشمند، تقریباً در تمام جنبههای زندگی روزمره نفوذ میکنند تا فعالیتهای شهری را سادهتر کنند و در زمان واقعی به بازخورد سیستم و مشتری پاسخ دهند. در قلب این مفهوم از شهرهای هوشمند، توانایی نظارت بر فعالیتها و رفتارهای شهری از طریق حسگرهای فراگیر، متصل به هم، اشیاء حساس و اتصالات اینترنتی پرسرعت قرار داردکه فعالیتهای شهری را به داده تبدیل میکند. خوانش تعاملات شهری به عنوان انتقال داده از مفهوم و ایده شهرهای هوشمند به عنوان سیستمهای هشدار و پاسخ مبتنی بر داده پشتیبانی میکند. فراتر از پاسخگویی به تغییرات محیطی و رفتاری، شهرهای هوشمند به عنوان پیشبینیکننده نیز در نظر گرفته میشوند. همراه با سیستمهای نظارتی، تجزیه و تحلیل «دادههای بزرگ» به عنوان ابزاری برای پیش بینی روندها یا فعالیت ها و شرایط شهری آینده تبلیغ میشود.
با چندین معیار شهرها در حال حاضر "هوشمند" هستند. محیطها و جمعیتهای شهری مکرراً با شرایط متغیر سازگار میشوند، فناوریهای نوظهور را در خود جای میدهند و به طور مستمر سیاستها و هنجارهای اجتماعی را برای مدیریت پیچیدگی در مقیاسهای کلان و خرد توسعه میدهند. شهرها استعدادهای خلاق را بهعنوان قطبهای اقتصاد دانش و مراکز نوآوری جذب میکنند، که به این معنی است که افرادی که شهر را تشکیل میدهند بسیار باهوش هستند. با این حال، برچسب زدن به یک شهر به عنوان "هوشمند" یک انتخاب سیاسی و ایدئولوژیک است. اصطلاح «شهر هوشمند» به سلسله مراتبی دلالت دارد که در آن شهرهای خاصی نسبت به سایرین «هوشمندتر» تلقی میشوند و معیار یا هدفی کلی برای توسعه ارائه میدهند. برای دستیابی به این عنوان میتوان محصولات و خدمات را فروخت و شهروندان را بسیج کرد.
اصطلاح "هوشمند" از نظر استراتژیک برای تبلیغ برتری لجستیکی یک شهر استفاده میشود. ابهام این اصطلاح، سازمانهای علاقهمند به مسائل مختلف شهری را قادر میسازد تا از آن برای تمرکز بر حوزههای مختلف نوآوری (مانند حاکمیت، ایمنی عمومی، حملونقل) یا بهبود (مثلاً در سلامت و رفاه، پایداری، کیفیت زندگی) استفاده کنند. ). نهادهای حاکم مانند اتحادیه اروپا، شهرهای هوشمند را به عنوان شهرهایی تعریف میکنند که از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای ایجاد خدمات کارآمدتر و جذاب تر برای شهروندان و مشاغل استفاده میکنند، در حالی که وزارت حمل و نقل ایالات متحده شهرهای هوشمند را به عنوان اشکال شهری توصیف میکند که از فناوری ها برای کمک به تحرک افراد و کالاها استفاده میکنند. فروشندگان فناوری خاطرنشان میکنند که شهرهای هوشمند ابزارهای دیجیتالی را اجرا میکنند که سیستمهای اصلی آنها را برای بهینه سازی منابع موجود و بهبود کیفیت زندگی تغییر میدهد. جغرافیدانانی نظیر Ola Söderström ، Till Paasche و Francisco Klauser تجزیه و تحلیل عمیقی از کمپین شهرهای هوشمند IBM انجام دادند و مشاهده کردند که چگونه ابهام مفاهیم شهر هوشمند فرصتهایی را برای شرکتها ایجاد میکند تا با تعاریف و مقیاسهای خود برای اندازهگیری «هوشمندی» مداخله کنند. این نویسندگان استدلال میکنند که شرکتهایی مانند IBM فناوری ها را مهم تر از نتایج یا تأثیرات استفاده از این ابزارها میدانند. آیبیام بهطور مشخص شهرها و فناوریهای شهری را بهعنوان بازارهای بالقوه سودآور هدف قرار داده است و محصولات خود را بهعنوان «نقاط گذار اجباری» و شرکت را به عنوان شریک ضروری در برنامهریزی و توسعه شهر هوشمند قرار میدهد..3این یافتهها حاکی از آن است که شهرهای هوشمند بیشتر پیشنهاد میشوند تا اینکه مورد استنطاق و بررسی قرار گیرند.
ابهام عبارت «شهر هوشمند» سازمانهای علاقهمند به مسائل مختلف شهری را قادر میسازد تا از آن برای تأمین نیازهای خود و آغاز حوزههای مختلف نوآوری یا بهبود استفاده کنند.
در عمل، شهرهای هوشمند بهعنوان مکانهایی تعریف میشوند که در آن رسانههای دیجیتال بهعنوان زیرساخت و نرمافزار برای جمعآوری، تجزیه و تحلیل و اشتراکگذاری دادهها برای مدیریت و اطلاعرسانی درباره محیطها و فعالیتهای شهری به صورت استراتژیک یکپارچه میشوند. همانطور که Picon Antoine ، مورخ برجسته معماری و فناوری، میگوید، شهرهای هوشمند به عنوان درک کننده یا شهرهای حساس تصور میشوند که از طریق استفاده از داده ها و فناوری، آگاهی بیشتری از جهان و خود به دست میآورند.4محققان رشتههای مختلف از جمله برنامهریزی شهری و معماری، فن آوری اطلاعات و جغرافیا به این نکته اشاره کردهاند که چگونه محیطهای شهری فیزیکی و مجازی تار، آگاهی شهری را افزایش میدهد و روابط شخصی یا صمیمیتری با فضا و مکان شهری ایجاد میکند. برخی از این روابط از طریق نوآوریهای شهر هوشمند مانند پورتالهای داده باز، شبکههای حسگر، و برنامههای تلفن همراه به سفارش دولت محلی شهر، اما همچنین از طریق خدمات مکانی تجاری و رسانههای اجتماعی، پروژههای هنری عمومی تعاملی، و بازیهای خیابانی دیجیتال حفظ میشوند. هنوز سایر روابط جذاب یا صمیمی با شهر اصلاً از طریق فناوریهای دیجیتال قابل مشاهده یا حفظ نیستند و اغلب در مدلهای فعلی شهرهای هوشمند یا حساس نادیده گرفته میشوند.
برنامه ریزان، مقامات شهرداری و افراد جامعه همیشه مجذوب ارتباطات ایده آل بین فناوری ها و شهرها بودهاند و به طور معمول از ابزارهای فناورانه به اداره و شناخت فضای شهری در طول زمان کمک میکنند. سیستمهای روشنایی خیابانها، شبکههای حملونقل، خطوط تلگراف و آسمانخراشهای مدرن همگی بهعنوان فناوریهایی برای شهرهای سفارشی شناخته شدهاند که دوران جدیدی از شهرنشینی را آغاز میکنند.
نمایشگاههای جهانی و نمایشگاههای بینالمللی بهطور مرتب شهرهای آینده را با پیشرفتهای تکنولوژیکی در نمایشهایشان مرتبط کردهاند، که در آن فناوریهای مدرن شهرهای منطقی و با برنامهریزی خوب ایجاد میکنند. به عنوان مثال، نمایشگاه محبوب جنرال موتورز «برای فردا» در نمایشگاه جهانی نیویورک در سال 1939 با مفهوم شهری آینده که ازدحام ترافیک را از طریق شبکهای از بزرگراههای خودکار کاهش داد، بازدیدکنندگان را شگفت زده کرد. بر اساس کتابهای آرشیو شده و پوشش مطبوعاتی نمایشگاهها، نمایشگاه جهانی فیلمها و مدلهایی از شهرها و خانههای خودکار، سیستمهای حملونقل و ارتباطات با فناوری پیشرفته و مصالح ساختمانی نوآورانه را به تصویر میکشند که تصورات عمومی و حرفهای را به تصویر کشیده و تصاویری از راحتی، امنیت، کنترل را ارائه میدهند. به تصویر کشیدن این جوامع سایبرنتیک کنترل شده در فیلمهای علمی تخیلی و نمایشهای تلویزیونی از دهه 1950 به بعد رایج بود. جذابیتهای علمی تخیلی با اتاقهای کنترل یا مراکز فرماندهی بهعنوان فضاهایی که هوش انسان و ماشین را با هم ترکیب میکنند و نظارت مداوم و جریانهای داده را برای تصمیمگیری استراتژیک تسهیل میکنند هنوز هم در مراکز عملیات شهر هوشمند معاصر تکرار میشوند.5
حمل و نقل هوشمند
یکی از امکاناتی که در شهر هوشمند میتوان پیادهسازی کرد، سیستمهای حمل و نقل هوشمند هستند. به عنوان مثال، در شهرهای هوشمند میتوان یک سیستم مدیریت جریان ترافیک هوشمند را پیادهسازی کرد که میتواند با کنترلهایی برای چراغهای راهنمایی و سنسورها، یک سیستم کنترل مرکزی را تشکیل دهد و ترافیک را بهینه کند. این سیستم میتواند با استفاده از سنسورها، تاخیرها و میزان ترافیک در تقاطعهای خاص را تشخیص داده و زمان بندی چراغها را بر اساس میزان ترافیک و جریان آن تنظیم کند. برخی از سیستمها همچنین میتوانند زمان بندی را برای وسایل نقلیه اضطراری مانند اتوبوسها تنظیم کنند. علاوه بر این، سیستمهای مدیریت ترافیک ممکن است شرایط را در بزرگراههای اصلی و جادههای اصلی نظارت کنند (یا گزارشهایی از شرایط دریافت کنند) و زمانبندی جادههای اصلی و مسیرهای جایگزین را برای جبران آن تنظیم کنند.
همچنین، جادههای هوشمند عوارضی نیز ممکن است فراهم شوند. به عنوان مثال، سنسورهای نصب شده در جادهها میتوانند تشخیص دهند که ماشین از یک میدان عوارضی عبور میکند و هزینه عوارض را از حساب کاربری کسر کنند. همچنین، میتوان عوارض را بر اساس شرایط ترافیکی متغیر کرد. به عنوان مثال، خطوط اکسپرس عوارضی ممکن است اجرا شوند که ترافیک را کنترل میکنند و بر اساس میزان استفاده از خط، مبلغ بیشتری را دریافت میکنند.
همچنین، در شهرهای هوشمند ممکن است شبکه پارکومتر هوشمندی وجود داشته که با استفاده از حسگرها و سایر مانیتورها، با یک سرور مرکزی و یک برنامه کاربری ارتباط برقرار کرده و در صورت وجود یک مکان پارک، راننده را به آن راهنمایی میکند. این کنتورها ممکن است به طور خودکار پارکر را برای استفاده از نقطه شارژ کنند و به کاربر و احتمالاً مجری قانون در زمانی که زمان کنتور تمام شده است، توصیه کنند.
یک فناوری جدید و پیچیدهتر که برای شهرهای هوشمند پیشنهاد شده است، وسایل نقلیه خودران (بدون راننده) هستند. با استفاده از وسایل نقلیه خودران، میتوان به بهبود حمل و نقل در شهرها کمک کرد. این وسایل نقلیه خودران میتوانند با هم ارتباط برقرار کرده و با هماهنگی بسیار نزدیکتر، مانورهایی مانند تغییر خطوط و غیره را با سرعت بیشتری و در فضای کوچکتری انجام دهند. به طور خاص، وسایل نقلیه را میتوان "جوخه" کرد، یعنی با هماهنگی بسیار نزدیکتر از آنچه که ممکن است با رانندگان انسانی باشد، حرکت داد. در پیشنهاداتی که در آن وسایل نقلیه الکتریکی هستند، بی سیمایستگاههای شارژ میتوانند در جادهها ایجاد شوند. به عنوان مثال، هنگامی که یک وسیله نقلیه در پشت چراغ توقف توقف میکند، ممکن است کمی شارژ شود.
به این ترتیب، سیستمهای حمل و نقل هوشمند میتوانند به بهبود حمل و نقل در شهرها کمک کنند و باعث کاهش زمان تلف شده در ترافیک و همچنین کاهش آلودگی هوا شوند.
انرژی هوشمند
هدف هر شبکه برقی، ارائه توان کافی با کارایی بالا در صورت نیاز و کاهش حداقل خرابی و آسیب در هنگام بروز خطا است. یکی از روشهای مقابله با این موضوع، استفاده از کنتورهای هوشمند دیجیتالی است. کنتورهای الکتریکی هوشمند میتوانند نظارت بهموقعتری بر مصرف برق مشتریان ارائه دهند و بهصورت بیسیم ارتباط برقرار کنند. این کنتورها همچنین میتوانند به شرکت برق کمک کنند تا منابع قطع برق را با سرعت بیشتری شناسایی کند.
همچنین، کنترل برق خانه را میتوان به راحتی از یک مکان متمرکز کنترل کرد، بدون اینکه نیازی به خدمه برق برای روشن یا خاموش کردن آن باشد. کنتورهای هوشمند همچنین میتوانند امکان تامین نرخهای متفاوت برای مصرف برق را فراهم کنند. به عنوان مثال، مصرف کننده میتواند برای استفاده بیشتر در ساعات اوج بار هزینه بیشتری پرداخت کند. با توجه به اینکه کنتورهای هوشمند به موقع به مصرف برقی خود دسترسی دارند، ممکن است بتوانند مصرف برق را بر این اساس تنظیم کرد و از این طریق انرژی بیشتری صرفهجویی شود.
همچنین، برخی شرکتها استفاده از ریزشبکهها را پیشنهاد کردهاند. اینها گروهی از بارها و منابع هستند که به هم پیوسته و معمولا به شبکه گستردهتر متصل میشوند، اما همچنین میتوانند به صورت مستقل به عنوان جزیرهای قطع شوند. چنین ریزشبکههایی میتوانند در صورت بروز نقص در شبکه بزرگتر به عنوان پشتیبان عمل کنند، اما همچنین میتوانند به صورت مستقل و کارآمدتری عملکنند.
حتی ویژگیهای پیش پا افتاده زندگی شهری مانند چراغهای خیابان هم میتوانند به عنوان بخشی از شهر هوشمند شبکهای شوند. به عنوان مثال، برخی شهرها، چراغ های خیابانی قدیمی را با چراغ هایی که از دیودهای ساطع نور کارآمدتر یا LED استفاده میکنند، جایگزین کردهاند. این چراغهای خیابانی جدید همچنین میتوانند از دوربینها و سنسورهای دیگر برای نظارت بر جمعیت یا مناطق پرترافیک استفاده کنند. همچنین میتوان سنسورهایی را برای نظارت بر آلایندهها نصب کرد. در نتیجه، شهرهای هوشمند میتوانند به بهبود کارایی و کاهش مصرف انرژی، بهبود امنیت و کاهش آلودگی هوا کمک کنند.
یک شهر هوشمند چگونه کار می کند؟
شهرهای هوشمند با استفاده از فناوریهای دیجیتال متصل به عنوان "اینترنت اشیا" (IoT)، عملکردهایی که از زندگی ما در محیطهای شهری پشتیبانی میکنند، را بهینهسازی میکنند. این فناوریها از هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی برای ساخت مجموعه دادهها استفاده میکنند، که میتواند مکانهایی را که بهینهسازیها را در زمان واقعی انجام داد، شناسایی کند. علاوه بر این، آنها میتوانند یک چارچوب زیرساختی ایجاد کنند که به چالشهای مختلف شهری میپردازد و در عین حال تأثیر ضربه ای را که بر سایر سیستمها خواهد داشت، در نظر میگیرد.
Reviews