کتاب های مرتبط
در چند سال گذشته چندین بار به خرید یک ماشین جدید فکر کردم. همانطور که برای میلیاردها مصرف کننده جهانی دیگر، وب منبع اصلی اطلاعات من در هنگام خرید است. پس پشت کامپیوتر نشستم و شروع کردم به زدن.
با تصور اینکه آنها مکانی طبیعی برای شروع تحقیقات من هستند، با برخی از سایتهای خودروساز بزرگ شروع کردم. این یک اشتباه بزرگ بود. من در صفحات اصلی با رگبار تبلیغات پخش تلویزیونی مورد حمله قرار گرفتم. و بیشتر پیامهای یک طرفه بر قیمت متمرکز بود. به عنوان مثال، در پایان سال 2012 در فورد، سرفصل ها فریاد میزدند: «جشن پایان سال رویداد فروش 100 ساعته. جدیدترین ترکیب ما اکنون با Big Savings." کرایسلر پیشنهاد مشابهی را اعلام کرد: "پایان بزرگ 2012". و در شورلت، آنها مدل کروز را با "0% برای 60 ماه" ارائه کردند.
من قصد ندارم تا 100 ساعت آینده ماشین بخرم، متشکرم. من حتی ممکن است در عرض 100 روز یکی را نخرم! من فقط به لاستیکهای مجازی لگد میزنم. هر سه این سایت ها فرض میکنند که من در حال حاضر آماده خرید یک ماشین هستم. اما در واقع فقط میخواستم چیزی یاد بگیرم. مطمئناً، من تبلیغات تلویزیونی فلش-فیلم، تصاویر زیبا، و پیشنهادات مالی کم را در این سایت ها دریافت کردم، اما چیز دیگری.
من در این سایتها به دنبال شخصیتهایی گشتم و چیز زیادی نیافتم، زیرا وبسایتهای خودروساز سازمانهای خود را بهعنوان شرکتهای بینام و بیچهره نشان میدهند. در واقع، سه سایتی که من به آنها نگاه کردم به قدری شبیه هستند که به طور موثر قابل تعویض هستند. در هر سایت، احساس میکردم که با رشتهای از پیامها که در آزمایشگاه یا از طریق گروههای کانونی ایجاد شدهاند، بازاریابی میشوند. این فقط احساس اصالت نداشت. اگر میخواستم تبلیغات ماشین تلویزیون را ببینم، تلویزیون را ورق میزدم. من با این احساس عجیب و غریب مبهوت شدم که تمام سایتهای سه خودروساز بزرگ توسط همان تبلیغ کننده خیابان مدیسون طراحی و ساخته شدهاند. این سایت ها برای من تبلیغ میکردند نه ایجاد رابطه با من. آنها مرا با پیامهای یک طرفه جذب میکردند، نه اینکه در مورد محصولات شرکت ها به من آموزش دهند. حدس بزن چی شده؟ وقتی به یک سایت میرسم، شما نیازی به جلب توجه من ندارید. شما قبلا آن را دارید!
خودروسازان به کراک کوکائین بازاریابی معتاد شده اند: تبلیغات تلویزیونی با بودجه کلان و سایر تبلیغات آفلاین. به هر طرف که میروم، تبلیغات اتومبیل را میبینم که باعث میشود فکر کنم "این باید واقعاً گران باشد." تبلیغات تلویزیونی، چیزهای "حمایت شده توسط"، و سایر بازاریابیهای گران قیمت در خیابان مدیسون ممکن است احساس خوبی در شما ایجاد کنند، اما آیا این کار موثر است؟
این روزها که مردم به خرید خودرو (یا هر محصول یا خدمات دیگری) فکر میکنند، معمولا ابتدا به سراغ وب میروند. حتی مادر 78 ساله من هم این کار را میکند! وقتی مردم به صورت آنلاین به شما مراجعه میکنند، به دنبال تبلیغات تلویزیونی نیستند. آنها به دنبال اطلاعاتی هستند که به آنها در تصمیم گیری کمک کند.
این خبر خوب است: من مکانهای فوقالعادهای را در وب پیدا کردم تا در مورد اتومبیلها بیاموزم. متأسفانه، مکانهایی که من محتوای معتبر دریافت کردم و در آنجا تحصیل کردم و با انسانها ارتباط برقرار کردم، بخشی از سایتهای سه خودروساز بزرگ نبودند. انجمنهای ادموندز یک سایت شبکه اجتماعی و صفحات شخصی رایگان، مبتنی بر مصرف کننده است. دارای آلبومهای عکس، گروههای کاربری بر اساس مدل و مدل ماشین و لینکهای مورد علاقه است. سایت برای کمک به من برای محدود کردن انتخاب ها عالی بود. به عنوان مثال، در انجمن ها، من میتوانستم بیش از 2500 پیام را فقط در تویوتا FJ Cruiser بخوانم. میتوانستم صفحاتی را ببینم که در آن مالکان خودروهای خود را به نمایش گذاشتهاند. اینجا بود که تصمیمم را میگرفتم، ده ها کلیک از سایتهای بزرگ خودروساز حذف شد.
Reviews