کتاب های مرتبط
هر هفته وظایف خاصی برای کمک به شما در دستیابی به هدف خود برای ارسال مقاله دانشگاهی به یک مجله در دوازده هفته طراحی شده است. در بالا وظایف مربوط به هفته اول شما به تفکیک روز به روز برای پنج روز کار و حدود پنج ساعت کار در هفته است. برخی کارکردن روی مقاله خود را هر روز در هفته مفید میدانند تا آن را تازه نگه دارند، در این صورت باید پانزده دقیقه را صرف ویرایش مقاله در روز ششم و هفتم کنید. اولین کار، برای روز 1، خواندن مطالب زیر است. این هفته بیشترین مطالعه را در بین هفتهها دارد.
درک احساسات در مورد نوشتن
نوشتن برای دانشگاه همان چیزی است که سکس برای وین قرن نوزدهم بود: همه این کار را انجام میدهند و هیچ کس در مورد آن صحبت نمیکند. محقق برجسته در زمینه نویسندگان دانشگاهی دریافت که بیشتر دانشگاهیان تمایل بیشتری به صحبت در مورد شخصی ترین مشکلات خود از جمله اختلال عملکرد جنسی دارند تا در مورد مشکلات نوشتن (Boice 1990, 1).1 به نظر میرسد باور رایج در بین دانشگاهیان این است که نوشتن، مانند رابطه جنسی، باید به طور طبیعی انجام شود و باید در حریم خصوصی مودبانه انجام شود.
به دلیل این سکوت، اختلال نوشتن در دانشگاه رایج است. یک نظرسنجی اخیر از بیش از 40000 هیئت علمی ایالات متحده نشان داد که 26 درصد از استادان صفر ساعت در هفته را صرف نوشتن میکنند و تقریباً 27 درصد آنها هرگز مقالهژورنالی معتبر منتشر نکردهاند (Lindholm et al. 2005). علاوه بر این، 43 درصد در دو سال گذشته هیچ نوشتهای منتشر نکرده بودند. اکثریت، 62 درصد، هرگز کتابی منتشر نکرده بودند. به عبارت دیگر، تنها 25 درصد از اعضای هیئت علمی بیش از هشت ساعت در هفته را به نوشتن اختصاص دادهاند و تنها 28 درصد از اعضای هیئت علمی بیش از دو مقاله در دو سال گذشته تولید کرده اند. علاوه بر این، این آمار به صورت خود گزارشی است و منعکس کننده فعالیتهای تنها کسانی است که به اندازه کافی سازماندهی شدهاند تا به نظرسنجی پاسخ دهند. برخی از محققان معتقدند این رقم بسیار کمتر است، تخمین نویسندگان آکادمیک مولد کمتر از 15 درصد اعضای هیئت علمی است (ماکسلی و تیلور 1997، سیمونتون 1988). از آنجایی که انتشار نشانگر اصلی سودمندی آنها در دانشگاه است، این آمار شگفت آور است. یا آنها هستند؟
لازم نیست فروید باشید تا بفهمید که سکوت دانشگاه در مورد نوشتن ممکن است سرکوب کننده باشد. به هر حال نوشتن یک فرآیند خلاقانه است و مانند هر فرآیند دیگری به ارتباط بستگی دارد. اگر سعی میکنید در محیطی ایجاد کنید که اشتراک گذاری در آن ممنوع است، تاکارامدی در نتیجه اجتناب ناپذیر است. مطمئناً، بسیاری دریافتهاند که صحبت کردن در مورد مبارزاتشان با نوشتن، هم برای آنها و هم برای معتمدین منتخب آنها بسیار آزادانه بوده است. درس: یادگیری صحبت کردن در مورد نوشتن، کلید مهمی برای تبدیل شدن به یک نویسنده سازنده است.
یکی از دلایلی که دانشگاهیان در مورد نوشتن صحبت نمیکنند این است که شامل صحبت کردن در مورد احساسات میشود. دانشگاهیان تمایل دارند با عقلانیت راحت تر باشند تا احساساتی. بنابراین، حتی اگر بتوانیم در مورد نوشتن صحبت کنیم، به احتمال زیاد در مورد محتوا صحبت میکنیم تا فرآیند. در واقع، بسیاری از ما نسبت به نوشتن احساساتی داریم که به ندرت در جمع آنها را اعتراف میکنیم. اولین قدم برای موفقیت، درک رابطه شما با نوشتن است.
بنابراین، اجازه دهید با یک سوال بسیار گسترده شروع کنیم. وقتی به نوشتن فکر میکنید چه احساسی در شما ایجاد میشود؟ توصیه میکنم قبل از استفاده از نمودار زیر برای یادداشت پاسخهای خود، با یک همکلاسی یا همکار خود تماس بگیرید و این سؤال را با او در میان بگذارید. یا میتوانید برای یکی از دوستان یا اعضای خانواده یک ایمیل بنویسید.
احساسات من در مورد تجربه من از نوشتن |
(اگر این آخرین تمرین را رد کردید، به عقب برگردید و حداقل یک احساس را یادداشت کنید. اگر برای نوشتن چیزی در آنجا وقت بگذارید، موارد زیر منطقی تر خواهند بود.)
هر هفته وظایف خاصی برای کمک به شما در دستیابی به هدف خود برای ارسال مقاله دانشگاهی به یک مجله در دوازده هفته طراحی شده است. در بالا وظایف مربوط به هفته اول شما به تفکیک روز به روز برای پنج روز کار و حدود پنج ساعت کار در هفته است. برخی کارکردن روی مقاله خود را هر روز در هفته مفید میدانند تا آن را تازه نگه دارند، در این صورت باید پانزده دقیقه را صرف ویرایش مقاله در روز ششم و هفتم کنید. اولین کار، برای روز 1، خواندن مطالب زیر است. این هفته بیشترین مطالعه را در بین هفتهها دارد.
درک احساسات در مورد نوشتن
نوشتن برای دانشگاه همان چیزی است که سکس برای وین قرن نوزدهم بود: همه این کار را انجام میدهند و هیچ کس در مورد آن صحبت نمیکند. محقق برجسته در زمینه نویسندگان دانشگاهی دریافت که بیشتر دانشگاهیان تمایل بیشتری به صحبت در مورد شخصی ترین مشکلات خود از جمله اختلال عملکرد جنسی دارند تا در مورد مشکلات نوشتن (Boice 1990, 1).1 به نظر میرسد باور رایج در بین دانشگاهیان این است که نوشتن، مانند رابطه جنسی، باید به طور طبیعی انجام شود و باید در حریم خصوصی مودبانه انجام شود.
به دلیل این سکوت، اختلال نوشتن در دانشگاه رایج است. یک نظرسنجی اخیر از بیش از 40000 هیئت علمی ایالات متحده نشان داد که 26 درصد از استادان صفر ساعت در هفته را صرف نوشتن میکنند و تقریباً 27 درصد آنها هرگز مقالهژورنالی معتبر منتشر نکردهاند (Lindholm et al. 2005). علاوه بر این، 43 درصد در دو سال گذشته هیچ نوشتهای منتشر نکرده بودند. اکثریت، 62 درصد، هرگز کتابی منتشر نکرده بودند. به عبارت دیگر، تنها 25 درصد از اعضای هیئت علمی بیش از هشت ساعت در هفته را به نوشتن اختصاص دادهاند و تنها 28 درصد از اعضای هیئت علمی بیش از دو مقاله در دو سال گذشته تولید کرده اند. علاوه بر این، این آمار به صورت خود گزارشی است و منعکس کننده فعالیتهای تنها کسانی است که به اندازه کافی سازماندهی شدهاند تا به نظرسنجی پاسخ دهند. برخی از محققان معتقدند این رقم بسیار کمتر است، تخمین نویسندگان آکادمیک مولد کمتر از 15 درصد اعضای هیئت علمی است (ماکسلی و تیلور 1997، سیمونتون 1988). از آنجایی که انتشار نشانگر اصلی سودمندی آنها در دانشگاه است، این آمار شگفت آور است. یا آنها هستند؟
لازم نیست فروید باشید تا بفهمید که سکوت دانشگاه در مورد نوشتن ممکن است سرکوب کننده باشد. به هر حال نوشتن یک فرآیند خلاقانه است و مانند هر فرآیند دیگری به ارتباط بستگی دارد. اگر سعی میکنید در محیطی ایجاد کنید که اشتراک گذاری در آن ممنوع است، تاکارامدی در نتیجه اجتناب ناپذیر است. مطمئناً، بسیاری دریافتهاند که صحبت کردن در مورد مبارزاتشان با نوشتن، هم برای آنها و هم برای معتمدین منتخب آنها بسیار آزادانه بوده است. درس: یادگیری صحبت کردن در مورد نوشتن، کلید مهمی برای تبدیل شدن به یک نویسنده سازنده است.
یکی از دلایلی که دانشگاهیان در مورد نوشتن صحبت نمیکنند این است که شامل صحبت کردن در مورد احساسات میشود. دانشگاهیان تمایل دارند با عقلانیت راحت تر باشند تا احساساتی. بنابراین، حتی اگر بتوانیم در مورد نوشتن صحبت کنیم، به احتمال زیاد در مورد محتوا صحبت میکنیم تا فرآیند. در واقع، بسیاری از ما نسبت به نوشتن احساساتی داریم که به ندرت در جمع آنها را اعتراف میکنیم. اولین قدم برای موفقیت، درک رابطه شما با نوشتن است.
بنابراین، اجازه دهید با یک سوال بسیار گسترده شروع کنیم. وقتی به نوشتن فکر میکنید چه احساسی در شما ایجاد میشود؟ توصیه میکنم قبل از استفاده از نمودار زیر برای یادداشت پاسخهای خود، با یک همکلاسی یا همکار خود تماس بگیرید و این سؤال را با او در میان بگذارید. یا میتوانید برای یکی از دوستان یا اعضای خانواده یک ایمیل بنویسید.
احساسات من در مورد تجربه من از نوشتن |
(اگر این آخرین تمرین را رد کردید، به عقب برگردید و حداقل یک احساس را یادداشت کنید. اگر برای نوشتن چیزی در آنجا وقت بگذارید، موارد زیر منطقی تر خواهند بود.)
هر هفته وظایف خاصی برای کمک به شما در دستیابی به هدف خود برای ارسال مقاله دانشگاهی به یک مجله در دوازده هفته طراحی شده است. در بالا وظایف مربوط به هفته اول شما به تفکیک روز به روز برای پنج روز کار و حدود پنج ساعت کار در هفته است. برخی کارکردن روی مقاله خود را هر روز در هفته مفید میدانند تا آن را تازه نگه دارند، در این صورت باید پانزده دقیقه را صرف ویرایش مقاله در روز ششم و هفتم کنید. اولین کار، برای روز 1، خواندن مطالب زیر است. این هفته بیشترین مطالعه را در بین هفتهها دارد.
درک احساسات در مورد نوشتن
نوشتن برای دانشگاه همان چیزی است که سکس برای وین قرن نوزدهم بود: همه این کار را انجام میدهند و هیچ کس در مورد آن صحبت نمیکند. محقق برجسته در زمینه نویسندگان دانشگاهی دریافت که بیشتر دانشگاهیان تمایل بیشتری به صحبت در مورد شخصی ترین مشکلات خود از جمله اختلال عملکرد جنسی دارند تا در مورد مشکلات نوشتن (Boice 1990, 1).1 به نظر میرسد باور رایج در بین دانشگاهیان این است که نوشتن، مانند رابطه جنسی، باید به طور طبیعی انجام شود و باید در حریم خصوصی مودبانه انجام شود.
به دلیل این سکوت، اختلال نوشتن در دانشگاه رایج است. یک نظرسنجی اخیر از بیش از 40000 هیئت علمی ایالات متحده نشان داد که 26 درصد از استادان صفر ساعت در هفته را صرف نوشتن میکنند و تقریباً 27 درصد آنها هرگز مقالهژورنالی معتبر منتشر نکردهاند (Lindholm et al. 2005). علاوه بر این، 43 درصد در دو سال گذشته هیچ نوشتهای منتشر نکرده بودند. اکثریت، 62 درصد، هرگز کتابی منتشر نکرده بودند. به عبارت دیگر، تنها 25 درصد از اعضای هیئت علمی بیش از هشت ساعت در هفته را به نوشتن اختصاص دادهاند و تنها 28 درصد از اعضای هیئت علمی بیش از دو مقاله در دو سال گذشته تولید کرده اند. علاوه بر این، این آمار به صورت خود گزارشی است و منعکس کننده فعالیتهای تنها کسانی است که به اندازه کافی سازماندهی شدهاند تا به نظرسنجی پاسخ دهند. برخی از محققان معتقدند این رقم بسیار کمتر است، تخمین نویسندگان آکادمیک مولد کمتر از 15 درصد اعضای هیئت علمی است (ماکسلی و تیلور 1997، سیمونتون 1988). از آنجایی که انتشار نشانگر اصلی سودمندی آنها در دانشگاه است، این آمار شگفت آور است. یا آنها هستند؟
لازم نیست فروید باشید تا بفهمید که سکوت دانشگاه در مورد نوشتن ممکن است سرکوب کننده باشد. به هر حال نوشتن یک فرآیند خلاقانه است و مانند هر فرآیند دیگری به ارتباط بستگی دارد. اگر سعی میکنید در محیطی ایجاد کنید که اشتراک گذاری در آن ممنوع است، تاکارامدی در نتیجه اجتناب ناپذیر است. مطمئناً، بسیاری دریافتهاند که صحبت کردن در مورد مبارزاتشان با نوشتن، هم برای آنها و هم برای معتمدین منتخب آنها بسیار آزادانه بوده است. درس: یادگیری صحبت کردن در مورد نوشتن، کلید مهمی برای تبدیل شدن به یک نویسنده سازنده است.
یکی از دلایلی که دانشگاهیان در مورد نوشتن صحبت نمیکنند این است که شامل صحبت کردن در مورد احساسات میشود. دانشگاهیان تمایل دارند با عقلانیت راحت تر باشند تا احساساتی. بنابراین، حتی اگر بتوانیم در مورد نوشتن صحبت کنیم، به احتمال زیاد در مورد محتوا صحبت میکنیم تا فرآیند. در واقع، بسیاری از ما نسبت به نوشتن احساساتی داریم که به ندرت در جمع آنها را اعتراف میکنیم. اولین قدم برای موفقیت، درک رابطه شما با نوشتن است.
بنابراین، اجازه دهید با یک سوال بسیار گسترده شروع کنیم. وقتی به نوشتن فکر میکنید چه احساسی در شما ایجاد میشود؟ توصیه میکنم قبل از استفاده از نمودار زیر برای یادداشت پاسخهای خود، با یک همکلاسی یا همکار خود تماس بگیرید و این سؤال را با او در میان بگذارید. یا میتوانید برای یکی از دوستان یا اعضای خانواده یک ایمیل بنویسید.
احساسات من در مورد تجربه من از نوشتن |
(اگر این آخرین تمرین را رد کردید، به عقب برگردید و حداقل یک احساس را یادداشت کنید. اگر برای نوشتن چیزی در آنجا وقت بگذارید، موارد زیر منطقی تر خواهند بود.)
Reviews