نوآوری در مدیریت بحران

600000 تومان

نویسندگان: میلاد قمرزاده | سعید جوی زاده
ناشر: انتشارات پارسیس
نوبت و تاریخ چاپ: اول/ 1404
طراح جلد و صفحه‌آرا: تیم طراحی پارسیس
قطع: وزیری / 348 صفحه
تیراژ: 500 نسخه
شابک: 0-0-88837-622-978

16 نفر در حال مشاهده محصول هستند
Category:
توضیحات

مدیریت بحران (CM) در عصر حاضر، به دلیل پویایی بالا، عدم قطعیت ذاتی، و ماهیت چندبُعدی حوادث جهانی، به یک حوزه تخصصی و بسیار پیچیده تبدیل شده است. از سیلاب‌های فزاینده و بلایای طبیعی گرفته تا پاندمی‌ها و حوادث ساخت بشر، سازمان‌های ملی و بین‌المللی به‌طور فزاینده‌ای با چالش‌هایی روبرو هستند که مرزهای جغرافیایی و سیاسی را درمی‌نوردند. موفقیت در مواجهه با این بلایای بزرگ، مستلزم هماهنگی پیچیده میان ذینفعان متعدد، از جمله نیروهای واکنش اضطراری، خدمات عمومی، و حتی داوطلبان خودجوش است.
در این محیط پرنوسان، اتخاذ تصمیمات آگاهانه، کارآمد و به‌موقع، نقشی محوری در کاهش تلفات و مدیریت مؤثر پیامدها دارد. با این حال، تصمیم‌گیری در شرایط بحرانی، فرآیندی پیچیده، طاقت‌فرسا، و اغلب تحت تأثیر قضاوت انسانی و “نویز” (تغییرپذیری در قضاوت) است. نوآوری فناورانه و روش‌های جدید (حل‌های راه) به‌طور مداوم برای کمک به این فرآیند پیشنهاد می‌شوند، اما صرفاً ارائه یک راهکار نوآورانه کافی نیست؛ اجرای موفقیت‌آمیز هر نوآوری مستلزم آن است که ارزش افزوده عملیاتی آن به صورت تجربی، سیستماتیک و با قابلیت اطمینان بالا اثبات شود.
اندازه‌گیری نوآوری در محیط‌های پیچیده مانند مدیریت بحران، نیازمند متدولوژی‌هایی است که فراتر از سادگی و رسمیت‌های محیط آزمایشگاهی رفته و واقعیت‌های میدانی و سازمانی را بشناسند. تا پیش از این، کمبود یک رویکرد روش‌شناختی قوی برای ارزیابی شواهد مبتنی بر نوآوری در این حوزه، به یک چالش اساسی برای متخصصان، سیاست‌گذاران و سازمان‌های تأمین مالی تبدیل شده بود.
این کتاب، با هدف پر کردن شکاف روش‌شناختی در ارزیابی نوآوری، به تشریح و تحلیل چارچوب بنیادین روش‌شناسی راهنمای آزمایش (Trial Guidance Methodology – TGM) می‌پردازد. TGM که برای ارزیابی نوآوری در زمینه‌های سازمانی و فنی-اجتماعی مدیریت بحران توسعه داده شده است، نه تنها یک ابزار توصیفی، بلکه یک رویکرد روشمند و ساختاریافته است که برای کاهش عدم قطعیت و “نویز” در فرآیند ارزیابی طراحی گردیده است.
ریشه تاریخی TGM از مفهوم توسعه مفهوم و آزمایش (CD&E) که پیشگام آن پژوهش دفاعی و نظامی بود، الهام گرفته است. CD&E برای ارزیابی مفاهیم و ایده‌های نوین در محیط‌های واقعی پیش از اجرای تغییرات سازمانی یا صرف منابع هنگفت، مناسب بود. با این حال، به دلیل تفاوت‌های ماهوی حوزه مدیریت بحران (پیچیدگی، عدم قطعیت و ساختار غیرمتمرکزتر) با محیط نظامی، انطباق مستقیم این رویکرد نیازمند تکامل و تغییر بود.
برای ایجاد یک مبنای دانشی قوی و تعریف اصول و مرزهای مفهومی TGM، یک بازنگری نظام‌مند ادبیات کاربردی (SLR) انجام شد. یافته‌های این بازنگری، شکاف‌های کلیدی یک دهه گذشته حوزه مدیریت بحران را مشخص ساخت. به عنوان مثال، SLR نشان داد که تنها ۶۱ درصد از مقالات مورد بررسی، سؤالات پژوهشی خود را در قالب استفهامی مطرح کرده بودند. همچنین، ۴۰ درصد از ادبیات مورد بررسی به شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPIs) اشاره‌ای نکرده بودند، که این امر گواه بر دشواری در ایجاد معیارهای عمومی عملکرد در مدیریت بحران است. علاوه بر این، لزوم رعایت رویه‌های اخلاقی به شدت مورد تأکید قرار گرفت؛ چرا که تنها ۳۰.۶ درصد از مقالات تحلیل‌شده در SLR به رویه‌های اخلاقی دنبال‌شده در آزمایش‌ها اشاره کرده بودند. TGM با اتکا به این یافته‌ها، چارچوب خود را بر یک رویکرد پژوهشی ترکیبی (کمی و کیفی) بنا نهاد.
TGM شامل یک چرخه با سه فاز اصلی و متوالی است: ۱. آمادگی (طراحی مستحکم)، ۲. اجرا، و ۳. ارزیابی. این متدولوژی مستلزم یک فرآیند گام به گام سختگیرانه است که طراحی، اجرا و ارزیابی نتایج مناسب را تضمین می‌کند.
• فاز آمادگی: این مرحله حول گام صفر (شناسایی شکاف و ترسیم بستر آزمایش) و یک رویکرد شش گامی غیرخطی برای طراحی آزمایش می‌چرخد. در گام صفر، شناسایی شکاف‌ها (نیاز یا نقص) در مقایسه با یک خط مبنا (Baseline) ضروری است تا ارزش افزوده بالقوه راهکار قابل اندازه‌گیری باشد.
• فاز اجرا: شامل فعالیت‌هایی مانند برگزاری جلسات یکپارچه سازی آزمایش (TIM) برای همسویی فنی و مفهومی و اجرای آزمایشی (Dry Runs) است که به عنوان تست‌های استرس فنی و مفهومی عمل می‌کنند و کیفیت و آمادگی نهایی را تضمین می‌نمایند.
• فاز ارزیابی: این فاز به تجزیه و تحلیل، سنتز مشارکتی داده‌ها، و اشاعه نتایج می‌پردازد.
برای تضمین استحکام ارزیابی و درک ارزش افزوده یک راهکار، TGM اصرار بر استفاده از سه بُعد اصلی سنجش عملکرد دارد: بُعد مدیریت بحران (CM)، بُعد راه حل، و بُعد آزمایش. بُعد مدیریت بحران از همه مهم‌تر است، زیرا تأثیر راه حل نوآورانه بر فرآیندهای عملیاتی سازمان مدیریت بحران را می‌سنجد.
اجرای آزمایش‌های TGM نیازمند محیطی کنترل‌شده و در عین حال واقع‌گرایانه (واقع‌گرایی به معنای صحنه‌آرایی بحران به شکلی است که کارکنان آن را مانند یک رخداد واقعی درک کنند) است. پروژه DRIVER+ زیرساخت فنی بستر آزمون (Testbed Technical Infrastructure) را توسعه داد تا محیطی کنترل‌پذیر و قابل مشاهده را برای آزمایش راهکارها فراهم کند. این زیرساخت بر اساس پلتفرم متن‌باز آپاچی کافکا بنا شده است و دو جزء حیاتی دارد:
• فضای اطالعاتی مشترک (CIS): به عنوان لایه یکپارچه برای تسهیل تبادل اطالعات میان سیستم‌های عملیاتی موجود (Legacy) و راه حل‌های جدید عمل می‌کند.
• فضای شبیه‌سازی مشترک (CSS): مسئول اتصال شبیه‌سازهای مستقل به یکدیگر و خلق یک بحران فرضی و فراگیر (Ground Truth یا “واقعیت اصلی”) برای شرکت‌کنندگان است.
این ابزارها و فرآیندها، بستر لازم را برای ارزیابی نوآوری‌ها در سناریوهای چندملیتی و پیچیده فراهم کردند.
تجربیات میدانی: ارزیابی نوآوری در عمل
تجربیات حاصل از آزمایش‌های متعدد در سطح اروپا (که نتایج آن در فصول مختلف این کتاب آمده است) ارزش TGM را به عنوان یک رویکرد عینی برای ارزیابی نوآوری‌ها ثابت می‌کند:
• مدل‌سازی پویای سیل: آزمایش‌های میدانی در لهستان و هلند نشان داد که استفاده از مدل‌های شبیه‌سازی پویای سیل (مانند 3Di) پتانسیل بالایی در کاهش زمان تصمیم‌گیری دارد. در آزمایش لهستان، یک تصمیم اولیه حیاتی ۱۷ دقیقه زودتر توسط تیم خط نوآوری اتخاذ شد. این مدل‌ها با ارائه داده‌های دقیق و بالدرنگ، عدم قطعیت را کاهش داده و فرآیند تصمیم‌گیری را ساختارمندتر می‌سازند.
• تخلیه انبوه و گمانه‌زنی (HumLogSIM): در کارآزمایی تخلیه انبوه در لاهه، مشخص شد که مشارکت عملی‌کنندگان در طراحی سناریو و استفاده از شبیه‌سازی برای گمانه‌زنی‌های فرضی (“چه می‌شود اگر؟”) به جای پیش‌بینی صرف، آگاهی موقعیتی و درک وضعیت آن‌ها را تقویت کرد. این امر نشان‌دهنده یک تغییر پارادایم بالقوه به سمت استفاده اکتشافی از شبیه‌سازی است.
• قابلیت همکاری عمودی (UCPM): ارزیابی پروتکل‌های نوآورانه ارتباطی در سازوکار حفاظت مدنی اتحادیه اروپا (UCPM)، با استفاده از متدولوژی تخمین عدم قطعیت شاخص‌های عملکرد (PIUEM)، نشان داد که راهکارهای نوآورانه در اکثر موارد ارزش افزوده قطعی نسبت به پروتکل‌های قدیمی ایجاد نکردند یا نیازمند تالش بیشتری بودند. این یافته بر اهمیت استفاده از ارزیابی مبتنی بر خطا تأکید می‌کند تا از نتیجه‌گیری‌های ساده‌انگارانه جلوگیری شود.
• مدیریت داوطلبان و سنجش از دور: آزمایش‌هایی مانند آزمون اتریش (زلزله) و ارزیابی پهپادها (ResponDrone) و مدل‌های ۳D (سیلاب) نشان دادند که فناوری‌هایی مانند CrowdTasker می‌توانند هماهنگی داوطلبان خودجوش را بهبود بخشند؛ اما ابزارهای پیشرفته‌ای مانند مدل‌های ۳D (تولید شده توسط سیستم چندوجهی DLR) اگرچه زمان تحلیل خالص را کاهش دادند، اما زمان کلی فرآیند تصمیم‌گیری را به دلیل نیاز به پردازش و انتقال داده طولانی‌تر کردند. همچنین، مشخص شد که موانع روان‌شناختی (مانند تمایل متخصصان به استفاده از سیستم‌های شناخته‌شده) ممکن است مانعی بزرگ‌تر از چالش‌های فنی برای پذیرش نوآوری باشد.
دانش انباشته‌شده از بازنگری نظام‌مند و آزمایش‌های میدانی، به یک پایگاه دانشی ساختاریافته تبدیل شد. پورتفوی راه حل‌ها (PoS)، یک سیستم مدیریت دانش و استنتاج آنالین است که شامل کاوشگر شکاف، کاوشگر راه حل‌ها و ابزار راهنمای آزمایش (TGT) است. PoS برای توصیف ساختارمند راه حل‌ها و شکاف‌ها، از یک طبقه‌بندی عملکردی جامع مدیریت بحران (CM Taxonomy) استفاده می‌کند. این طبقه‌بندی، فراتر از تجهیزات، تمامی اجزای توانمندی (سازمان، دکترین، رویه و پرسنل) را در بر می‌گیرد.
علاوه بر این، TGM قابلیت انعطاف خود را در تطبیق با زمینه‌های تخصصی اثبات کرد. در پروژه STAMINA، TGM به متدولوژی STADEM تکامل یافت تا به‌طور خاص به ارزیابی نوآوری در مدیریت پاندمی بپردازد. STADEM توانست چالش‌های ناشی از پاندمی کووید-۱۹ (مانند نیاز به برگزاری جلسات آنلاین و محدودیت‌های میدانی) را مدیریت کند و بر استفاده از ابزارها و اصطالحات خاص دامنه تأکید ورزید.
در نهایت، نتایج این پروژه، بر اهمیت راهبردی قابلیت همکاری (Interoperability) و استانداردسازی تأکید دارد. پروژه‌هایی نظیر IN-PREP و STRATEGY به دنبال تدوین چارچوب‌های استاندارد برای ارتقای آمادگی و پاسخ فرامرزی هستند. این تالش‌ها شامل استانداردسازی مشخصات سناریوسازی دیجیتال (CWA) برای جایگزینی رویکردهای سنتی مبتنی بر کاغذ است.
کتاب حاضر، یک گام حیاتی در جهت ساماندهی دانش پراکنده و افزایش کارایی فرآیندهای کشف و ارزیابی نوآوری در مدیریت بحران است. با معرفی TGM به عنوان یک رویکرد روش‌شناختی قوی و واقع‌بینانه، و ارائه شواهد تجربی از کاربرد آن در سناریوهای چندملیتی، این نوشتار به متخصصان و تصمیم‌گیرندگان امکان می‌دهد تا در مورد پذیرش و سرمایه‌گذاری در راهکارهای جدید، آگاهانه‌تر عمل کنند. این کار نه تنها به ساماندهی پاسخ در زمان بحران کمک می‌کند، بلکه به ایجاد یک فرهنگ روشمند برای ارزیابی و بهبود مستمر قابلیت‌های مدیریت بحران در سطح اروپا و فراتر از آن یاری می‌رساند.

میلاد قمرزاده

نظرات (0)
0 دیدگاه
0
0
0
0
0

نقد و بررسی‌ها

حذف فیلترها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “نوآوری در مدیریت بحران”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما باید وارد حساب خود شده باشید تا قادر به اضافه کردن تصاویر در نظرات باشید.