کتاب های مرتبط
بسیاری از ما آماده هستیم تا زمانی که یک کار را شروع میکنیم همه چیز را به کار ببریم. ما معمولاً پر از ایده هایی برای راه هایی برای انجام بهتر کارها هستیم. ما مشتاقانه تمام ظرفیت فکری خود را ارائه میدهیم تا به ما بگویند که این کار ما نیست، قبلاً امتحان شده است، یا اینکه نباید قایق را تکان دهیم. ابتکار با شک و تردید نگریسته میشود. پیشنهادات ما نادیده گرفته میشود. به ما گفته میشود که دستورالعملها را دنبال کنیم. کار ما به دنبال مجموعه ای از نسخهها خلاصه میشود. خلاقیت و نوآوری ما قدردانی نمیشود. در نهایت، ما از تلاش دست میکشیم و فقط روی خط پا میگذاریم. با استعفا، از پسش بر میآییم. اغلب اوقات داستان زندگی کاری ما در اینجا به پایان میرسد.
حتی امیدوارترین کارمندان نیز میتوانند از این مارپیچ تکاملی رو به پایین عبور کنند. به عنوان مثال، ایان[1] را در نظر بگیرید که باید به عنوان یک کارمند نمونه توسط شرکت ارتباطات چند میلیارد دلاری که او را استخدام کرده بود، در نظر گرفته میشد. در عوض، اولین تجربه استخدامی او در شرکت آنقدر ناامید کننده بود که قسم خورد که دیگر برنگردد. او اکنون یک کارآفرین است. وقتی از ایان پرسیدم چه مشکلی پیش آمده است، او به من گفت: «میتوانم کار روزانهام را در دو ساعت کامل کنم. من درخواست بیشتری کردم و با "به موقع، مرد جوان" مواجه شدم. من قدرت تصمیم گیری نداشتم.» و این از شرکتی که به رهبری متفکر و محصولات نوآورانه شهرت دارد!
ایان استعفا داد و راه رضایتبخشتری برای گذراندن وقتش پیدا کرد. مطمئناً میدانید، شاید با گذشت زمان همه چیز بهتر میشد، اما کسانی که میخواهند حرفهشان - نه، انرژی زندگیشان - را به امید تغییر دریا در یک شرکت موفق و مستقر قمار کنند. من به دنبال رویاهایم رفتم و این کار را کردم.»
اگر هوس کرده اید از الگوی ایان پیروی کنید، تنها نیستید. رضایت کارگران در آمریکا به پایین ترین حد خود رسیده است.1مشارکت و تعهد کارگران به کارفرمایان نیز در سطح پایینی قرار دارد.2از نوامبر 2011، بیکاری برای سی و یک ماه 9 درصد بود. شما فکر میکنید که همه کسانی که شغلی دارند فقط از داشتن یک شغل خوشحال میشوند، اما اینطور نیست.
این جدایی عمدی میلیاردها هزینه از دست دادن بهره وری را به همراه دارد. کارمندان بیتفاوت، ناراضی و بیتعهد، ارزش یک سازمان را از بین میبرند و در عین حال روحیه همکارانشان را میشکنند. گالوپ تخمین میزند که در نیروی کار ایالات متحده، این هزینه به تنهایی بیش از 300 میلیارد دلار از دست رفته بهره وری است.3به همان اندازه که هزینه در بهره وری از دست رفته است، احساس من این است که هزینههای شادی و شادی از دست رفته کمتر شده است.
روسا هم ناامید هستند.
[1] Ian
Reviews