کوچینگ با هوش مصنوعی
400000 تومان
نویسنده : سعید جوی زاده
ناشر : انتشارات پارسیس
نوبت و تاریخ چاپ: اول/ 1404
طراح جلد و صفحه آرا: تیم طراحی پارسیس
قطع: وزیری / 231 صفحه
تیراژ : 500 نسخه
شابک978-622-88837-0-
هوش مصنوعی (AI) نه صرفاً یک فناوری نو، بلکه رویدادی تعیینکننده در تاریخ فرهنگی بشر است؛ رویدادی که پس از اختراع خط و چاپ، سومین انقلاب بزرگ در انتقال و تولید دانش بهشمار میرود.
این فناوری که با سرعتی سرسامآور در حال رشد است، توانایی پردازش و تحلیل دادههای عظیم را از طریق الگوریتمهای مبتنی بر احتمال و یادگیری سیستماتیک دارد. با نفوذ گسترده آن در ابعاد مختلف زندگی، کار و فرهنگ، اکنون یکی از بزرگترین چالشها را در برابر حرفهی کوچینگ پدید آورده است.
ورود هوش مصنوعی واکنشهای دوگانهای برانگیخته است: از یکسو شور و شوق برای فرصتهای تازه و از سوی دیگر نگرانیهایی دربارهی خطر تبدیل شدن آن از یک ابزار به بازیگری مستقل و تعیینکنندهی آیندهی بشر. همانگونه که استیون هاوکینگ هشدار داده بود، توسعهی کامل هوش مصنوعی میتواند پایان نسل انسان را رقم بزند.
بازنگری در مبانی کوچینگ
این تحول، حرفهی کوچینگ را که با وجود دههها رشد جهانی هنوز از فقدان تعریفی واحد و مورد توافق رنج میبرد، ناگزیر کرده تا به بازنگری در مبانی مفهومی و روششناختی خود بپردازد. هوش مصنوعی خلأ ساختاری کوچینگ در زمینهی نبود درک مفهومی مستحکم را برجسته کرده و بار دیگر بحث تمایز کوچینگ از رواندرمانی و آموزش مهارت را زنده ساخته است.
هدف اصلی این کتاب، بررسی چگونگی بهکارگیری معنادار هوش مصنوعی در عرصهی کوچینگ است. واژهی «معنادار» در اینجا دو بُعد اساسی دارد:
توانایی استفادهی مؤثر از فناوری در جهت تحقق اهداف مراجع.
بررسی اینکه این اهداف از چه جنسی هستند و چه اهمیتی دارند.
دو رویکرد در کوچینگ مبتنی بر هوش مصنوعی
کتاب دو رویکرد بنیادی را برای استفاده از هوش مصنوعی در کوچینگ معرفی میکند:
کوچینگ درونزا با هوش مصنوعی (AI-as-Coach):
در این مدل، هوش مصنوعی جایگزین کوچ انسانی میشود و بهطور مستقل فرآیند کوچینگ را هدایت میکند.
کوچینگ انسانمحور با هوش مصنوعی (AI-in-Coaching):
در این حالت، کوچ، مراجع و هوش مصنوعی در یک گفتوگوی بینفردی و تعاملی مشارکت میکنند.
مبانی فنی و چالشهای فلسفی
کتاب ابتدا به بررسی جایگاه فنی و فلسفی هوش مصنوعی میپردازد.
AI در اصل شاخهای از فناوری اطلاعات است که توانایی تولید گزارههای معنادار بدون آگاهی و قصد انسانی را دارد. خروجیهای هوش مصنوعی حاصل انتخابها و آموزشهایی هستند که بر دادههای گسترده مبتنیاند.
اما علیرغم توانمندیهای آن، هوش مصنوعی همچنان بر پایهی عقلانیت ابزاری عمل میکند؛ یعنی توانایی تحلیل و بهینهسازی دارد اما قادر به توجیه ارزشی و اخلاقی اهداف نهایی نیست. این مسئله «چالش همراستایی (Problem Alignment in AI)» نامیده میشود؛ چالشی که تضمین میکند تصمیمهای AI با اهداف، ارزشها و معیارهای اخلاقی انسان همسو باقی بماند.
مدلهای بنیادین کوچینگ و جایگاه هوش مصنوعی
برای روشنسازی مرزهای کاربرد AI، کتاب دو مدل بنیادی کوچینگ را از هم تفکیک میکند:
کوچینگ تکحلقهای (Single-Loop Coaching):
این نوع کوچینگ بر حل مسائل مشخص و رفتارهای قابلمشاهده تمرکز دارد. در چنین شرایطی، هوش مصنوعی میتواند بهخوبی جایگزین کوچ انسانی شود.
کوچینگ دوحلقهای (Double-Loop Coaching):
این فرآیند معناساز و مبتنی بر توسعهی هویت است. در این مدل، AI صرفاً نقش ابزاری کمکی دارد، زیرا فاقد تجربهی جسمانی و هیجانی لازم برای همدلی و درک عمیق است.
اثربخشی و مقیاسپذیری
شواهد پژوهشی نشان میدهد که هوش مصنوعی توانسته است مشکل مقیاسپذیری کوچینگ را در سازمانهای بزرگ حل کند. کوچهای هوش مصنوعی مانند Vici بهدلیل اجرای دقیق و مداوم، در برخی شاخصها عملکردی همسطح یا حتی بهتر از کوچهای انسانی دارند.
دسترسی ۲۴ ساعته و هزینهی پایین، کوچینگ را دموکراتیزه کرده و آن را از ابزاری لوکس برای مدیران ارشد، به امکانی در دسترس برای تمامی کارکنان تبدیل کرده است.
مدل سهگانهی تعاملی
برای رفع محدودیتهای تحلیل صرفاً فنی و حفظ حضور انسانی در فرآیند کوچینگ، کتاب مدل سهگانه (Triadic Model) را پیشنهاد میکند؛ الگویی که در آن انسان نقش نهایی تصمیمگیری را دارد و AI بهعنوان دستیار تحلیلی و ساختاری (CA-AI) عمل میکند.
این رویکرد بر تعادل میان ارزشهای انسانی و دادهمحور تأکید دارد و از تضادهای ارزشی برای رشد آگاهی و توسعهی فردی بهره میبرد.
اهمیت پرامپتنویسی و مسئله ناسازگاری
کتاب بر اهمیت مهارت پرامپتنویسی (Prompt Engineering) برای کوچها و مراجعان تأکید دارد. در گفتوگو با چتباتها، کاربران باید از طریق «پرامپتهای بیرونی» مسیر گفتگو را هدایت کنند تا کنترل انسانی حفظ شود.
در غیر این صورت، سیستم ممکن است بر اساس «پرامپتهای داخلی» خود عمل کرده و سؤالاتی تولید کند که با بافت عاطفی یا موقعیتی مراجع سازگار نیستند. این وضعیت به مسئلهای بهنام ناسازگاری معنایی (Problem Incongruity) منجر میشود.
ملاحظات اخلاقی و آیندهی ترکیبی
استفاده از هوش مصنوعی در کوچینگ مستلزم رعایت چارچوبهای اخلاقی و شفافیت کامل است. سیستمهای AI نباید به گونهای طراحی شوند که ماهیت غیرانسانی خود را پنهان کنند یا احساسات کاذب در کاربران ایجاد نمایند.
انجمن بینالمللی کوچینگ (ICF) بر ضرورت مدیریت سوگیری الگوریتمی، حفاظت از حریم خصوصی دادهها و ارجاع مراجعان به مشاورهی انسانی در مسائل عمیق تأکید دارد.
جمعبندی
آیندهی کوچینگ، آیندهای ترکیبی (Hybrid Intelligence) است؛ جایی که هوش مصنوعی نقش تحلیلی و مقیاسپذیر دارد، و کوچ انسانی تمرکز خود را بر قضاوت، همدلی، و حضور اصیل انسانی میگذارد.
در این الگو، کوچ انسانی به یک کیوریتور بینش (Curator of Insight) تبدیل میشود که از دادهها و الگوهای تولیدشده توسط AI برای تعمیق فرآیند کوچینگ بهره میگیرد. هدف نهایی، نه جایگزینی انسان، بلکه تقویت انسان از طریق فناوری است.
این کتاب شما را دعوت میکند تا در این گفتوگوی نوین میان انسان و هوش مصنوعی مشارکت کنید و دربارهی آیندهی مسئولانهی این همزیستی تأمل نمایید.
سعید جویزاده

نقد و بررسیها
حذف فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.