کتاب در سه جمله
- ONE Thing بهترین روش برای رسیدن به آنچه می خواهید است.
- موفقیت نتیجه محدود کردن تمرکز شما به یک چیز است.
- موفقیت به طور متوالی ساخته می شود، یک چیز در یک زمان.
پنج ایده بزرگ
- همه چیز به یک اندازه مهم نیست.
- چندوظیفه ای دروغ است.
- انضباط نتیجه عادت است.
- قدرت اراده یک منبع محدود است.
- بزرگ بد است
فصل ۱: یک چیز
ONE Thing بهترین روش برای رسیدن به آنچه می خواهید است.
در جایی که کلر موفقیت بزرگی داشته است، تمرکز خود را به یک چیز محدود کرده بود، و جایی که موفقیت او متفاوت بود، تمرکز او نیز روی این موضوع متمرکز بود.
وقتی می خواهید بهترین شانس برای موفقیت در هر کاری که می خواهید داشته باشید، رویکرد شما باید همیشه یکسان باشد. کوچک برو
درک این نکته است که نتایج خارقالعاده مستقیماً به این بستگی دارد که چقدر میتوانید تمرکز خود را محدود کنید.
برای تأثیر بیشتر، به جای انجام کارهای بیشتر با عوارض جانبی، باید کارهای کمتری انجام دهید.
فصل ۲: اثر دومینو
به دست آوردن نتایج خارقالعاده در مورد ایجاد یک اثر دومینو در زندگی شماست.
کلید در طول زمان است. موفقیت به صورت متوالی ساخته می شود. این یک چیز در یک زمان است.
فصل ۳: موفقیت سرنخ هایی به جا می گذارد
هیچکس خودساخته نیست و هیچ کس به تنهایی موفق نمی شود. هیچکس.
ONE Thing بارها و بارها در زندگی افراد موفق ظاهر می شود زیرا یک حقیقت اساسی است.
ONE Thing در قلب موفقیت قرار دارد و نقطه شروعی برای دستیابی به نتایج خارق العاده است.
شش دروغ بین تو و موفقیت
- همه چیز به یک اندازه اهمیت دارد
- چند وظیفه ای
- یک زندگی منضبط
- قدرت اراده همیشه روی اراده است
- یک زندگی متعادل
- بزرگ بد است
فصل چهارم: همه چیز به یک اندازه اهمیت دارد
وقتی همه چیز فوری و مهم به نظر می رسد، همه چیز برابر به نظر می رسد. ما فعال و پرمشغله می شویم، اما این در واقع ما را به موفقیت نزدیکتر نمی کند. فعالیت اغلب با بهره وری ارتباطی ندارد و مشغله به ندرت به تجارت کمک می کند.
“چیزهایی که از همه مهمتر هستند همیشه با صدای بلندترین فریاد نمی زنند.” – باب هاوک
افراد موفق همیشه با حس اولویت کار می کنند.
بیشتر فهرستهای کارهایی که باید انجام دهید، فهرستهایی برای بقا هستند که به شما کمک میکنند روز و زندگیتان را بگذرانند، اما هر روز را به پلهای برای روز بعد تبدیل نمیکنند تا بهطور متوالی یک زندگی موفق بسازید.
به جای لیست کارهایی که باید انجام دهید، روی یک لیست موفقیت تمرکز کنید – لیستی که به طور هدفمند حول نتایج فوق العاده ایجاد شده است.
اگر لیست کارهای شما حاوی همه چیز است، احتمالاً شما را به همه جا می برد اما به جایی که واقعاً می خواهید بروید.
اکثریت آنچه می خواهید از اقلیت کاری که انجام می دهید حاصل می شود. نتایج خارقالعاده به طور نامتناسبی با اقدامات کمتری نسبت به آنچه که اکثر آنها تصور میکنند ایجاد میشوند.
مهم نیست وظیفه، مأموریت یا هدف. بزرگ یا کوچک. با فهرست بزرگی که می خواهید شروع کنید، اما این ذهنیت را در خود ایجاد کنید که راه خود را از آنجا به تعداد معدودی از افراد مهم کاهش دهید و تا زمانی که به ONE ضروری خاتمه ندهید متوقف نخواهید شد.
همیشه فقط چند چیز وجود خواهد داشت که بیشتر از بقیه مهم است، و از بین آنها، یکی از آنها مهمتر خواهد بود.
انجام دادن مهمترین کار همیشه مهمترین کار است.
فصل ۵: چند وظیفه ای
چندوظیفه ای دروغ است.
وقتی سعی می کنید دو کار را همزمان انجام دهید، یا نمی توانید یا نمی توانید هیچ کدام را به خوبی انجام دهید.
این به این معنا نیست که ما برای انجام تمام کارهایی که باید انجام دهیم، زمان بسیار کمی داریم، بلکه این است که احساس می کنیم باید کارهای زیادی را در زمانی که در اختیار داریم انجام دهیم.
محققان تخمین می زنند که هر ۱۱ دقیقه کار کارکنان قطع می شود و سپس تقریباً یک سوم از روز خود را صرف بهبودی از این حواس پرتی می کنند.
وقتی از کاری به کار دیگر تغییر میکنید، چه داوطلبانه چه نه، دو اتفاق میافتد. اولین مورد تقریباً آنی است: شما تصمیم می گیرید تغییر دهید. مورد دوم کمتر قابل پیش بینی است: شما باید “قوانین” را برای هر کاری که می خواهید انجام دهید فعال کنید.
تعویض کار هزینه ای را به دنبال دارد که عده کمی متوجه می شوند که دارند پرداخت می کنند.
شما می توانید دو کار را همزمان انجام دهید، اما نمی توانید به طور موثر روی دو کار در یک زمان تمرکز کنید.
هر بار که سعی میکنید دو یا چند کار را همزمان انجام دهید، به سادگی تمرکز ما را تقسیم میکنید و همه نتایج این فرآیند را بیحس میکنید.
محققان تخمین می زنند که ما ۲۸ درصد از میانگین یک روز کاری را به دلیل عدم کارایی چندوظیفه ای از دست می دهیم.
چرا وقتی در حال انجام مهمترین کار خود هستیم، چندوظیفه ای را تحمل می کنیم؟
فصل ششم: زندگی منظم
موفقیت در واقع یک مسابقه کوتاه است—دوی سرعتی که با نظم و انضباط به اندازه کافی طولانی است تا عادت به کار گرفته شود.
وقتی خود را نظم می دهید، اساساً خود را آموزش می دهید که به شیوه ای خاص عمل کنید. به اندازه کافی با این کار بمانید و تبدیل به یک عادت – به عبارت دیگر، یک عادت می شود.
شما می توانید با نظم و انضباط کمتری نسبت به آنچه فکر می کنید موفق شوید، به یک دلیل ساده: موفقیت در انجام کار درست است، نه انجام درست همه چیز.
ترفند موفقیت این است که عادت درست را انتخاب کنید و نظم و انضباط کافی برای ایجاد آن به ارمغان بیاورید.
وقتی کار درست را انجام می دهید، می تواند شما را از نظارت بر همه چیز رها کند.
به طور متوسط ۶۶ روز طول می کشد تا یک عادت جدید به دست آورید.
ایجاد عادت صحیح به زمان نیاز دارد، پس خیلی زود آن را رها نکنید. تصمیم بگیرید که چه چیزی مناسب است، سپس تمام زمانی را که نیاز دارید به خود اختصاص دهید و تمام نظم و انضباط را که می توانید برای توسعه آن احضار کنید به کار ببرید.
به نظر می رسد کسانی که عادات درستی دارند بهتر از دیگران عمل می کنند. آنها مهمترین کار را به طور منظم انجام می دهند و در نتیجه همه چیز آسان تر است.
فصل ۷: اراده همیشه در خدمت است
وقتی موفقیت خود را به اراده خود گره می زنیم بدون اینکه بفهمیم واقعاً چه معنایی دارد، خود را برای شکست آماده می کنیم.
اراده همیشه در اراده است، دروغ است.
هر چه بیشتر از ذهن خود استفاده کنیم، قدرت ذهن کمتری داریم.
زمانی که اراده شما در بالاترین حد خود باشد، انجام کاری را که از همه مهمتر است در اولویت قرار می دهید.
بنابراین، اگر میخواهید بیشترین بهره را از روزتان ببرید، مهمترین کارتان – یک چیزتان – را زودتر انجام دهید، قبل از اینکه ارادهتان کم شود.
فصل هشتم: زندگی متعادل
تعادل به عنوان یک اسم به طرز غم انگیزی عملاً به عنوان یک فعل زندگی می شود.
زندگی متعادل دروغ است.
در تلاش شما برای توجه به همه چیز، همه چیز کوتاه می شود و هیچ چیز به حق خود نمی رسد.
وقتی با زمان خود قمار می کنید، ممکن است شرط بندی کنید که نتوانید آن را پوشش دهید.
مهم نیست چقدر تلاش می کنید، همیشه در پایان روز، هفته، ماه، سال و زندگی شما چیزهایی باقی می ماند. تلاش برای انجام همه آنها حماقت است. وقتی کارهایی که مهمتر از همه انجام میشوند، همچنان با احساس انجام نشدن کارها مواجه میشوید – احساس عدم تعادل. رها کردن برخی از کارها یک معاوضه ضروری برای نتایج فوق العاده است.
برای رسیدن به یک نتیجه خارقالعاده باید آنچه را که مهمتر است انتخاب کنید و تمام زمانی را که میخواهد به آن اختصاص دهید. این امر مستلزم عدم تعادل بسیار در رابطه با سایر مسائل کاری است، و فقط به ندرت تعادلی برای رفع آنها وجود دارد.
وقتی به اولویت خود عمل می کنید، به طور خودکار از تعادل خارج می شوید و زمان بیشتری را به یک چیز نسبت به چیز دیگر می دهید.
فصل نهم: بزرگ بد است
بزرگی بد است دروغ است.
وقتی تصور می شود بزرگ بد است، تفکر کوچک بر روز حاکم است و بزرگ هرگز نور آن را نمی بیند.
هیچ کس سقف نهایی خود را برای موفقیت نمی داند، بنابراین نگرانی در مورد آن اتلاف وقت است.
وقتی به خود اجازه می دهید بپذیرید که مهم این است که چه کسی می توانید شوید، متفاوت به آن نگاه می کنید.
اعتقاد به بزرگی شما را آزاد می کند تا سوالات مختلف بپرسید، مسیرهای مختلف را دنبال کنید و چیزهای جدید را امتحان کنید.
تنها اقداماتی که به سکوی پرشی برای موفقیت بزرگ تبدیل می شوند، اقداماتی هستند که در ابتدا با تفکر بزرگ آگاه می شوند.
آنچه امروز می سازید فردا یا شما را قدرتمند می کند یا محدود می کند.
موفقیت و فراوانی خود را نشان می دهد زیرا آنها نتایج طبیعی انجام کارهای درست و بدون محدودیت هستند.
فقط بزرگ بودن به شما امکان می دهد زندگی واقعی و پتانسیل کاری خود را تجربه کنید.
من واقعاً داشتم فکر می کردم که راز موفقیت این است که هر روز صبح تا حد امکان زخمی شوم، خودم را آتش بزنم، و سپس در را باز کنم و در طول روز پرواز کنم و روی دنیا باز شوم، تا اینکه به معنای واقعی کلمه سوختم. . و همه اینها چه چیزی برای من به ارمغان آورد؟ این باعث موفقیت من شد و من را بیمار کرد. در نهایت، من از موفقیت خسته شدم.»
ما بیش از حد به شغل، کسب و کار و زندگی خود فکر می کنیم، بیش از حد برنامه ریزی می کنیم و بیش از حد تجزیه و تحلیل می کنیم. که ساعات طولانی نه با فضیلت است و نه سالم. و اینکه ما معمولاً با وجود بسیاری از کارهایی که انجام می دهیم موفق می شویم، نه به خاطر آن. ما نمی توانیم زمان را مدیریت کنیم. کلید موفقیت در همه کارهایی که انجام می دهیم نیست، بلکه در تعداد انگشت شماری از کارهایی است که به خوبی انجام می دهیم.
موفقیت به مناسب بودن در لحظه های زندگی شما بستگی دارد. اگر بتوانید صادقانه بگویید: “این جایی است که من باید در حال حاضر باشم و دقیقاً همان کاری را که انجام می دهم انجام دهم”، آنگاه همه احتمالات شگفت انگیز برای زندگی شما ممکن می شود.
فصل ۱۰: سؤال تمرکز
پاسخها از پرسشها میآیند و کیفیت هر پاسخی مستقیماً با کیفیت سؤال تعیین میشود. سوال اشتباه بپرس، جواب اشتباه بگیر. سوال درست بپرس، جواب درست را بگیر. قوی ترین سوال ممکن را بپرسید، و پاسخ می تواند زندگی را تغییر دهد.
ولتر یک بار نوشت: «یک مرد را بر اساس سؤالاتش قضاوت کنید تا پاسخهایش».
یکی از قدرتمندترین لحظات زندگی کلر زمانی رخ داد که او متوجه شد که زندگی یک سوال است و ما چگونه در آن زندگی می کنیم پاسخ ماست.
نحوه بیان سوالاتی که از خود میپرسیم، پاسخهایی را تعیین میکند که در نهایت به زندگی ما تبدیل میشوند.
هرکسی که رویای یک زندگی غیرمعمول را در سر می پروراند، سرانجام درمی یابد که چاره ای جز جستجوی رویکردی غیرمعمول برای زندگی کردن در آن وجود ندارد.
پرسش تمرکز به قدری ساده است که قدرت آن توسط هر کسی که از نزدیک آن را بررسی نمی کند به راحتی نادیده گرفته می شود.
سؤال تمرکز می تواند شما را به پاسخ نه تنها به سؤالات «تصویر بزرگ» (کجا می روم؟ چه هدفی را هدف قرار دهم؟) بلکه به سؤالات «تمرکز کوچک» نیز (در حال حاضر برای قرار گرفتن در مسیر چه کاری باید انجام دهم) هدایت کند. برای به دست آوردن تصویر بزرگ؟ چشم گاو نر کجاست؟).
نتایج فوق العاده به ندرت اتفاق می افتد. آنها از انتخاب های ما و اقداماتی که انجام می دهیم ناشی می شوند.
سؤال تمرکز همیشه شما را در بهترین حالت هر دو هدف قرار می دهد و شما را مجبور می کند تا کاری را که برای موفقیت ضروری است انجام دهید – تصمیم گیری.
برای ماندن در مسیر برای بهترین روز، ماه، سال یا شغل ممکن، باید به پرسیدن سوال تمرکز ادامه دهید.
سؤال تمرکز همه سؤالات ممکن را در یک سؤال جمع می کند: “یک کاری که می توانم انجام دهم چیست که با انجام آن همه چیز ساده تر یا غیر ضروری می شود؟”
بسیاری از مردم برای درک اینکه چند کار لازم نیست انجام شوند، تلاش میکنند تا فقط با انجام کار درست شروع کنند.
فصل یازدهم: عادت موفقیت
با چیزهای بزرگ شروع کنید و ببینید به کجا می برید.
سوال تمرکز عادت اساسی است که کلر برای دستیابی به نتایج خارق العاده و داشتن یک زندگی بزرگ از آن استفاده می کند.
پرسش تمرکز می تواند شما را به یک چیز در زمینه های مختلف زندگیتان هدایت کند.
همچنین میتوانید یک چارچوب زمانی مانند «در حال حاضر» یا «امسال» در نظر بگیرید تا پاسخ خود را به سطح مناسبی از فوریت بدهید، یا «در پنج سال آینده» یا «یک روز» برای پیدا کردن یک پاسخ تصویر بزرگ که به شما اشاره میکند. در نتایج مورد هدف
ابتدا مقوله را بگویید، سپس سوال را بیان کنید، یک بازه زمانی اضافه کنید و با اضافه کردن “به طوری که با انجام آن همه چیز ساده تر یا غیر ضروری خواهد بود؟” پایان دهید. به عنوان مثال: “برای شغلم، چه کاری می توانم انجام دهم تا مطمئن شوم که در این هفته به اهدافم می رسم، به طوری که با انجام آن همه چیز آسان تر یا غیر ضروری خواهد بود؟”
فصل دوازدهم: راهی به سوی پاسخ های بزرگ
پاسخ ها در سه دسته قابل انجام، کششی و امکان پذیر هستند.
نتایج فوق العاده نیاز به یک پاسخ عالی دارد.
اگر بیشترین چیزی را از پاسخ خود می خواهید، باید بدانید که این پاسخ خارج از منطقه راحتی شما زندگی می کند.
یک پاسخ عالی اساساً یک پاسخ جدید است.
هنگام حرکت به سمت یک هدف، اولین کاری که باید انجام دهید این است که بپرسید: “آیا شخص دیگری این یا چیزی شبیه به آن را مطالعه یا انجام داده است؟”
در کتابهای تجربی و آثار منتشر شده کلر، در کوتاهمدت گفتگو با فردی که به آنچه امیدوارید به آن دست یافته است، بیشترین تحقیقات مستند و الگوهای موفقیت را ارائه میدهد.
تحقیق و تجربه دیگران بهترین نقطه برای شروع در جستجوی پاسخ شماست.
پاسخ جدید معمولا نیاز به رفتار جدید دارد.
یک ریتم طبیعی در زندگی ما وجود دارد که به فرمول ساده ای برای اجرای ONE Thing و دستیابی به نتایج خارق العاده تبدیل می شود: هدف، اولویت و بهره وری.
یک چیز بزرگ شما هدف شماست و یک چیز کوچک شما اولویتی است که برای رسیدن به آن اقدام می کنید.
کسب و کارهای بزرگ در یک زمان یک فرد سازنده ساخته می شوند.
فصل ۱۳: با هدف زندگی کنید
هدف ما اولویت ما را تعیین می کند و اولویت ما بهره وری را تعیین می کند که اقدامات ما ایجاد می کند.
ما چه کسی هستیم و به کجا می خواهیم برویم تعیین می کند که چه کاری انجام می دهیم و چه کاری انجام می دهیم.
اینکه شرایط چگونه بر ما تأثیر میگذارد بستگی به این دارد که چگونه آنها را در ارتباط با زندگی خود تفسیر کنیم.
هنگامی که به آنچه می خواهیم رسیدیم، شادی ما دیر یا زود از بین می رود زیرا به سرعت به چیزهایی که به دست می آوریم عادت می کنیم.
خوشبختی در راه رسیدن به موفقیت اتفاق می افتد.
دکتر مارتین سلیگمن، رئیس سابق انجمن روانشناسی آمریکا، معتقد است که پنج عامل در شادی ما نقش دارند: احساس و لذت مثبت، موفقیت، روابط، تعامل و معنا.
برای اینکه از نظر مالی ثروتمند شوید باید برای زندگی خود هدفی داشته باشید. به عبارت دیگر، بدون هدف، هرگز نخواهید فهمید که چه زمانی پول کافی دارید، و هرگز نمی توانید از نظر مالی ثروتمند باشید.
خوشبختی زمانی اتفاق میافتد که شما هدف بزرگتری نسبت به برآورده شدن بیشتر داشته باشید، به همین دلیل است که میگوییم شادی در مسیر رسیدن به موفقیت اتفاق میافتد.
فصل ۱۴: با اولویت زندگی کنید
هدف بدون اولویت ناتوان است.
حقیقت موفقیت این است که توانایی ما برای دستیابی به نتایج خارقالعاده در آینده در کنار هم قرار دادن لحظات قدرتمند، یکی پس از دیگری نهفته است.
هر چه پاداش در آینده دورتر باشد، انگیزه فوری برای دستیابی به آن کمتر خواهد بود.
امروز را به همه فرداهای خود متصل کنید. مهم است.
تجسم فرآیند – تجزیه یک هدف بزرگ به مراحل مورد نیاز برای رسیدن به آن – به تفکر استراتژیک شما کمک می کند تا برای آن برنامه ریزی کنید و به نتایج خارق العاده ای دست یابید.
در یک مطالعه، کسانی که اهداف خود را یادداشت کردند، ۳۹.۵ درصد بیشتر احتمال داشت که به آنها برسند.
فصل ۱۵: برای بهره وری زندگی کنید
کنش مولد زندگی را دگرگون می کند.
در کنار هم قرار دادن یک زندگی با نتایج خارقالعاده صرفاً باعث میشود که بیشترین بهره را از کاری که انجام میدهید، ببرید، زمانی که کاری که انجام میدهید اهمیت دارد.
موفق ترین افراد بازده ترین افراد هستند.
اگر نتایج نامتناسبی از یک فعالیت حاصل شود، باید به آن یک فعالیت زمان نامتناسب بدهید.
برای دستیابی به نتایج خارق العاده و تجربه عظمت، زمان این سه چیز را به ترتیب زیر مسدود کنید:
- زمان زمان استراحت شما را مسدود می کند
- زمان یک چیز شما را مسدود می کند
- زمان زمان برنامه ریزی شما را مسدود می کند
استراحت به اندازه کار کردن مهم است.
مولدترین افراد، کسانی که نتایج خارق العاده ای را تجربه می کنند، روزهای خود را با انجام یک کار خود طراحی می کنند.
تا جایی که ممکن است زمان را در اوایل روز مسدود کنید.
توصیه کلر این است که چهار ساعت در روز را مسدود کنید.
فرهنگ کسب و کار معمولی به دلیل روشی که مردم به طور سنتی زمان خود را برنامه ریزی می کنند، مانع از بهره وری آن می شود
پل گراهام، از Y Combinator، همه کارها را به دو سطل تقسیم میکند: سازنده (انجام یا ایجاد) و مدیر (نظارت یا مستقیم).
زمان «سازنده» به بلوکهای بزرگی از ساعت برای نوشتن کد، توسعه ایدهها، تولید سرنخ، استخدام افراد، تولید محصولات یا اجرای پروژهها و طرحها نیاز دارد. این زمان معمولاً به صورت افزایشی نیم روز مشاهده می شود.
از سوی دیگر، “زمان مدیر” به ساعت تقسیم می شود. این زمان معمولاً از جلسه ای به جلسه دیگر حرکت می کند، و از آنجایی که کسانی که نظارت یا هدایت می کنند تمایل دارند قدرت و اقتدار داشته باشند، «در موقعیتی هستند که همه را وادار می کنند در فرکانس خود طنین انداز کنند».
برای تجربه نتایج خارقالعاده، صبح سازنده و بعد از ظهر مدیر باشید.
هر هفته یک ساعت را برای مرور اهداف سالانه و ماهانه خود مسدود کنید.
سحر و جادو وجود دارد که مهم ترین دومینوی خود را روز به روز از بین ببرید.
بهترین راه برای محافظت از بلوک های زمانی خود این است که این ذهنیت را اتخاذ کنید که نمی توان آنها را تغییر داد.
نیاز شما به انجام کارهای دیگر به جای ONE Thing ممکن است بزرگترین چالش شما برای غلبه بر آن باشد.
فصل شانزدهم: سه تعهد
دستیابی به نتایج خارقالعاده از طریق مسدود کردن زمان نیازمند سه تعهد است. اول، شما باید طرز فکر فردی را که به دنبال تسلط است بپذیرید. دوم، شما باید به طور مستمر به دنبال بهترین راه های انجام کارها باشید. و در آخر، شما باید مایل باشید که برای انجام هر کاری که می توانید برای رسیدن به یک چیز خود پاسخگو باشید.
وقتی میتوانید بهجای مقصدی که به آن میرسید، تسلط را بهعنوان مسیری ببینید که در آن میروید، احساس میکنید که در دسترس و دست یافتنی است.
بیش از هر چیز دیگری، تخصص با ساعتهای سرمایهگذاری دنبال میشود.
به دنبال تسلط هدایایی است.
کلر هنگام مربیگری بازیکنان برتر، اغلب می پرسد: “آیا این کار را انجام می دهید تا بهترین کاری را که می توانید انجام دهید انجام دهید یا این کار را انجام می دهید تا به بهترین شکل ممکن انجام شود؟”
مسیر تسلط بر چیزی ترکیبی از نه تنها انجام بهترین کاری است که می توانید انجام دهید، بلکه آن را به بهترین نحو ممکن انجام دهید.
افراد مسئولیت پذیر به نتایجی دست می یابند که دیگران آرزوی آن را دارند.
افراد بسیار موفق نقش خود را در وقایع زندگی خود کاملاً مشخص می کنند.
اندرس اریکسون مشاهده کرد که “تنها مهم ترین تفاوت بین این آماتورها و سه گروه از مجریان نخبه این است که مجریان نخبه آینده به دنبال معلمان و مربیان می گردند و در آموزش نظارت شده شرکت می کنند، در حالی که آماتورها به ندرت در انواع تمرین های مشابه شرکت می کنند.”
فصل هفدهم: چهار دزد
چهار دزد بهره وری
- ناتوانی در “نه” گفتن
- ترس از هرج و مرج
- عادات بهداشتی ضعیف
- محیط از اهداف شما پشتیبانی نمی کند
راه محافظت از چیزی که به آن بله گفتید و سازنده ماندن، نه گفتن به هر کسی یا هر چیزی است که می تواند شما را از مسیر خارج کند.
وقتی به چیزی بله می گویید، ضروری است که بفهمید به چه چیزی نه می گویید.
بله گفتن به همه مانند بله گفتن به هیچ است.
شما نمی توانید همه را راضی کنید، پس تلاش نکنید.
یک درخواست باید به ONE Thing من متصل شود تا بتوانم آن را بررسی کنم.
وقتی برای عظمت تلاش می کنید، آشفتگی تضمینی ظاهر می شود.
سوء مدیریت انرژی شخصی دزد خاموش بهره وری است.
دستاوردهای بالا و نتایج خارق العاده نیاز به انرژی زیادی دارد.
برنامه انرژی روزانه افراد با بهره وری بالا
- مراقبه کنید و برای انرژی معنوی دعا کنید
- درست غذا بخورید، ورزش کنید و به اندازه کافی بخوابید تا انرژی بدنی تامین شود
- برای انرژی عاطفی با عزیزان خود در آغوش بگیرید، ببوسید و بخندید
- برای انرژی ذهنی اهداف، برنامه ریزی و تقویم تعیین کنید
- زمان ONE Thing شما را برای انرژی کسب و کار مسدود می کند
هنگامی که ساعات اولیه را صرف انرژی می کنید، با کمی تلاش اضافی، بقیه روز را تحت فشار قرار می دهید.
محیط شما باید از اهداف شما حمایت کند.
برای دستیابی به نتایج خارقالعاده، اطرافیان و محیط فیزیکی شما باید از اهداف شما حمایت کنند.
هیچ کس به تنهایی موفق نمی شود و هیچ کس به تنهایی شکست نمی خورد. به افراد اطراف خود توجه کنید.
وقتی مسیر موفقیت را باز می کنید، آن زمانی است که به طور مداوم به آن می رسید.
در هر لحظه از زمان فقط یک چیز می تواند وجود داشته باشد، و زمانی که آن یک چیز با هدف شما مطابقت داشته باشد و در اولویت های شما قرار گیرد، کارآمدترین کاری است که می توانید انجام دهید تا شما را به سمت بهترین چیزی که می توانید باشید.
زندگی ای که ارزش زیستن را داشته باشد ممکن است از جهات مختلفی سنجیده شود، اما یکی از راه هایی که بالاتر از دیگران است، زندگی بدون پشیمانی است.
وقتی می دانید چه چیزی مهم است، همه چیز منطقی می شود. وقتی نمی دانید چه چیزی مهم است، هر چیزی معنا پیدا می کند.
خواندن توصیه می شود
اگر The One Thing را دوست دارید ، می توانید از کتاب های زیر نیز لذت ببرید:
- ذات گرایی: تعقیب منضبط کمتر اثر گرگ مک کیون
- Grit: The Power of Passion and Perseverance اثر آنجلا داکورث
- با چرا شروع کنید: چگونه رهبران بزرگ همه را به اقدام الهام میدهند اثر سایمون سینک