ذهنی برای اعداد (۲۰۱۴)
توسط باربارا اوکلی
۲. خلاصه ذهنی برای اعداد
مروری بر ذهن برای اعداد
“یک خلاصه فوق العاده… یکی از بهترین هایی که تا به حال دیده ایم.”
باربارا اوکلی ، نویسنده کتاب ذهنی برای اعداد
اگرچه این عنوان نوید بهبود در ریاضیات و علوم را می دهد، درس های A Mind for Numbers برای همه اشکال یادگیری و حل مسئله قابل استفاده است.
باربارا اوکلی توضیح می دهد که یادگیری با ایجاد و درونی کردن تکه های کوچک اطلاعات (مثلاً استارت زدن ماشین، فشار دادن پدال گاز، تعویض دنده) آغاز می شود. همانطور که یاد می گیریم، این تکه ها را اضافه کرده و به هم متصل می کنیم و از آنها برای حل مشکلات بزرگتر در دنیای اطرافمان (مثلاً رانندگی) استفاده می کنیم. این به ویژه در حل مسئله تحلیلی مفید است، جایی که تکهها به حافظه کاری محدود ما اجازه میدهند تا میزان اطلاعاتی را که میتوانیم پردازش کنیم، افزایش دهد.
او نشان میدهد که برای افزودن و بهکارگیری مؤثر این تکهها، نیاز به یادگیری استفاده و تعادل دو حالت فکری است: تفکر متمرکز و پراکنده .
آنچه در ادامه کتاب میآید، خلاصهای عالی از نکات کاربردی برای بهبود یادگیری و حل مسئله و همچنین برخی از دامهای رایجی است که در این راه با آنها روبرو هستیم (و راههای ساده برای غلبه بر آنها).
از این خلاصه A Mind For Numbers لذت می برید؟ چرا دوره آموزشی عالی (و رایگان) بارب را در مورد نحوه یادگیری در Coursera بررسی نکنید!
در حال حاضر، بیایید به خلاصه کتاب بپردازیم.
خلاصه ذهنی برای اعداد
یادگیری مؤثر نیاز به تفکر متمرکز و پراکنده دارد .
خرد کردن سنگ بنای یادگیری و حل مسئله است…
- یادگیری = پیوند دادن اطلاعات به یکدیگر برای ایجاد و افزودن آهسته به تکه های مفهومی
- حل مسئله = تعیین تکههایی برای مقابله با یک مشکل خاص
… و ما با دو نوع تفکر با آن مقابله می کنیم.
- تفکر متمرکز (نیازمند توجه فعال) ماهیت آگاهانه، تحلیلی و سریالی دارد.
- تفکر پراکنده (نیاز به توجه منفعلانه) ماهیتی ناخودآگاه، خلاق و موازی دارد.
(تفکر پراکنده زمانی اتفاق می افتد که شما آن لحظه «آها» را دارید در حالی که کار کاملاً متفاوتی انجام می دهید مانند خوابیدن، انجام امور یا لذت بردن از دوش گرفتن)
هر دو نوع تفکر در یادگیری نقش دارند…
- متمرکز: جمع آوری اطلاعات و تشکیل تکه های جدید
- Diffused: اتصال قطعات مختلف به هم
هر دو برای استفاده مؤثر از آن یادگیری مورد نیاز هستند.
- متمرکز: شناسایی و بارگذاری تکه ها در حافظه کاری برای حل تحلیلی مسئله
- پراکنده: تصویر بزرگ و تفکر جانبی، بررسی حس، تفکر خلاقانه خارج از چارچوب
اثر مدیچی نامی است که برای ایجاد یک راه حل جدید و خلاقانه به طور خلاقانه قطعات به ظاهر کاملاً مجزا را به یکدیگر پیوند می دهد.
ما اغلب به شکلی کمتر از حد مطلوب یاد میگیریم، زیرا نمیتوانیم هر دو حالت را به طور مؤثر تنظیم و/یا جایگزین کنیم.
- ما آنقدر حواسمان پرت شده یا درگیر چندوظیفه ای با توجه هستیم که نمی توانیم عمیق فکر کنیم (متمرکز)
- ما خودمان را گول می زنیم و فکر می کنیم که دنبال کردن، همان فهمیدن است
- ما بیش از تفکر تحلیلی (متمرکز) قهرمان می شویم و نمی توانیم از قدرت تفکر پراکنده استفاده کنیم.
در همین حال، تقریباً هر دانشمند، نویسنده و هنرمند موفقی در تاریخ اخیر از یک روال روزانه استفاده میکند که به طور مؤثر تنظیم میشود و سپس بین تفکر متمرکز و پراکنده متناوب میشود (به کتاب معروف، آیینهای روزانه مراجعه کنید ).
بنابراین، چگونه می توانیم به طور موثر یاد بگیریم؟
۱. بهترین شرایط را برای تفکر متمرکز و پراکنده ایجاد کنید
تفکر متمرکز برای تمرکز و تفکر نیاز به زمانهای معنیدار و بدون مزاحمت دارد.
- در اولویت قرار دادن زمان و مکان بدون حواس پرتی برای تفکر عمیق
- ( SQ3R: نظرسنجی، پرسش، خواندن، یادآوری، مرور )
- هدفمند تمرین کنید (سخت ترین قسمت ها را کار کنید، از طریق تغییرات تعمیم دهید)
- روی کاغذ فکر کنید، جادوی بین دست و مغز وجود دارد
تفکر پراکنده به طور ناخودآگاه با از دست دادن موقت توجه رخ می دهد.
- توجه را ریلکس/ رها کنید: بخوابید، راه بروید، رانندگی کنید، پلک بزنید، ورزش کنید
- اطلاعات را تازه نگه دارید: به طور مکرر به یاد بیاورید و آزمایش کنید (مثلاً تکنیک های تکرار فاصله دار)
هم دالی و هم ادیسون از نوعی چرت زدن استفاده میکردند که در آن اشیایی که از دستهایشان میافتد، درست زمانی که به خواب میرفتند، آنها را بیدار میکرد تا تفکر پراکنده را تحریک کند.
۲ . به طور فعال برای هر روز زمان ایجاد کنید تا هر دو حالت را به طور متناوب تغییر دهید
شما نمی توانید در مورد اینها کاری انجام دهید و تنها نیستید، پس نگران نباشید!
یادگیری قوی زمان زیادی می برد (به سرعت آموخته می شود = به سرعت فراموش می شود)
- یادگیری دارای مشخصات و خطرات مشابه با تمرین بدنی است
- یادگیری طولانی مدت نیاز به تغییرات فیزیکی طولانی مدت در ساختار مغز دارد
- در مورد انباشته شدن کوتاه مدت و توهمات اعتماد به نفس بسیار محتاط باشید
فروپاشی گاه به گاه دانش امری اجتناب ناپذیر، طبیعی و موقتی است
- اطلاعات اغلب از ساختارهای سازماندهی اولیه و مدلهای ذهنی که ما برای آنها ساختهایم رشد میکنند
- در این مرحله، مغز به کمی زمان نیاز دارد تا اطلاعاتی را که یاد گرفتهایم تجزیه کند و تغییر دهد.
- این فرآیند بسته به میزان یادگیری می تواند تا یک یا دو هفته طول بکشد
کمی به آن فکر کنید مانند یکپارچه سازی یک هارد دیسک قدیمی، یا خراب کردن خانه ای که به مرور زمان برای ساختن یک هارد جدید و بهبود یافته با هم وصله شده است.
با این حال بسیاری از دام های رایج به راحتی قابل اجتناب هستند.
تفاوت بین متفکران بزرگ و متوسط در روشی است که آنها در قالب بندی و برخورد با بسیاری از دام های قابل اجتناب زیر می پردازند.
اهمال کاری (استرس همچنین یادگیری را بیشتر مهار می کند)
- تمرکز بر فرآیند به جای محصول ( تکنیک پومودورو )
- از لیست کارهایی که باید انجام دهید استفاده کنید (هفتگی به روزانه، فقط در صورت ضروری و مهم اضافه کنید)
- از قبل سازماندهی کنید (بهره وری را به کمترین مقاومت تبدیل کنید: چیدمان لباس، فضای کاری مرتب و غیره…)
- اول قورباغه هایتان را بخورید (اول سخت ترین کار روز را انجام دهید)
- زمان ترک را تعیین کنید (به عقب کار کنید، از قانون پارکینسون اجتناب کنید )
حواس پرتی (از جمله چندوظیفه ای – هزینه های زیادی برای تعویض دارد و منابع محدود اراده را از بین می برد)
- حذف نشانه ها (غیرفعال کردن اعلان های تلفن، حذف برنامه ها، مسدود کردن وب سایت ها)
- یک فضای آرام (در اوایل) پیدا کنید / هدفون حذف نویز بخرید
- یادداشت برداری را یاد بگیرید و سپس نشانه ها را نادیده بگیرید (ذهن آگاهی / مدیتیشن)
گیر افتادن (به اثر اینستلونگ اغلب در نتیجه تفکر بیش از حد متمرکز مراجعه کنید)
- آگاهانه تفکر پراکنده و متمرکز را در روز خود جایگزین کنید
- با دیگرانی کار کنید که صادق هستند و با بهترین علایق شما همسو هستند
- هر روز زمان ترک سیگار را تعیین کنید (برای سلامتی شما نیز مفید است!)
سوگیری تایید (اعتماد بیش از حد به راه حل خود بدون بررسی)
دوباره، دیگران را پیدا کنید و با آنها کار کنید که صادق هستند و با بهترین منافع شما همسو هستند.
توهمات اعتماد به نفس (به جای درک)
- ابتدا خودتان مشکل را حل کنید (از مشاهده راه حل خودداری کنید)
- به طور مکرر به یاد بیاورید (در پایان هر فصل، چگونه این را آموزش می دهید)
- از بازخوانی غیرفعال خودداری کنید
- از یادگیری بیش از حد بیش از حد خودداری کنید (کار کردن با همان نوع مشکل بارها و بارها)
- خود را مرتباً آزمایش کنید
خستگی (به طور فزاینده ثابت شده است که ناشی از تجمع سموم در مغز است)
- سوخت گیری (کوتاه مدت، مغز ۲۵ درصد از گلوکز بدن ما را در حالت استراحت مصرف می کند)
- ورزش (کوتاه مدت، افزایش جریان خون، ترویج تفکر منتشر)
- خواب (میان ترم، دفع سموم از مغز، تقویت تفکر پراکنده)
- تعطیلات را بگیرید (درازمدت، امکان بهبودی را فراهم می کند، زمانی برای تفکر بزرگ)
اگر از خلاصه A Mind For Numbers لذت بردید، چند کتاب دیگر را پیشنهاد می کنم:
“تفکر عمیق: آنچه ریاضیات می تواند در مورد ذهن به ما بیاموزد”، ویلیام بایرز : استفاده عالی از تجربه ای که همه ما به یاد داریم (یادگیری ریاضی پایه) برای نشان دادن اهمیت خلاقیت در ایجاد جهش یادگیری شناختی.
«هنر یادگیری: سفری درونی به سوی عملکرد مطلوب»، جاش وایتزکین : یک گزارش دست اول عالی که همپوشانی اصول اساسی یادگیری عمیق را در دو زمینه بسیار متفاوت (شطرنج و هنرهای رزمی) از قهرمان داستان «جستجو برای بابی فیشر» نشان میدهد. “.
“به انجام رساندن کارها: هنر بهره وری بدون استرس”، دیوید آلن : سنگ بنای و کار بسیار عملی در مورد بهره وری از دیوید آلن مشهور جهان – به راحتی یکی از برترین مطالبی است که زندگی را تغییر می دهد.
«کار عمیق: قوانینی برای موفقیت متمرکز در دنیای پریشان»، کال نیوپورت : کتاب عالی دیگری که بر اهمیت ایجاد (برخلاف یافتن صرفاً) دورههای زمانی کافی طولانی و بدون حواسپرتی برای درگیر شدن در تفکر متمرکز و عمیق تأکید میکند.
«آیینهای روزانه: چگونه ذهنهای بزرگ وقت میگذارند، الهام میگیرند و دست به کار میشوند»، میسون کری : کتابی فوقالعاده پر از نمونههایی از کارهای روزمره برخی از مشهورترین دانشمندان، نویسندگان، شاعران و هنرمندان تاریخ. ایدهآل برای فرورفتن و بیرون رفتن و ارائه مثالهای عالی از زندگی واقعی از این که برخی از بهترین ذهنهای ما از اصول توضیحدادهشده در کتاب باربارا استفاده کردهاند.